* مقدمت مبارک!
به گفته
مسئولان میراث فرهنگی 17هزار اسلاید، تعداد کمی از پروندههای ثبتی و همچنین حدود
۲۰۰ کتاب از مرکز اسناد کشور طی جابهجایی به شیراز مفقود شد اما هنگام بازگشت،
این اسناد در چه وضعیتی بودند؟ بخش دیداری – شنیداری این مرکز شامل کاستهای مردمشناسی، فیلمهای
ویدئوییVHS،
اسلایدها، لوحهای فشرده (CD) و نگاتیوها به دلیل یکباره ریختن در کارتن بدون زدن
برچسب و فهرستبرداری نیازمند بازبینی تک به تک بود. محتوای برخی فیلمهای ویدئویی
و لوحهای فشرده نامشخص
بود. تعدادی نگاتیوهای شیشهای هم شکسته، بعضی فیلمها نیز نیاز به مرمت جدی
داشت. برخی حلقه فیلمها در قابهای خودشان نبودند و برچسب روی قاب بعضی مربوط به
فیلم دیگری بود.
اسناد راکد باستانشناسی شامل نامهنگاریها و دستخطها و مکاتبات از آندره
گدار، گیرشمن، پوپ تا نامهنگاریهای بعدی شامل مکاتباتی از سال ۱۲۹۰ تا کنون است. در این اسناد که مربوط به
تمام استانهاست فهرست اشیای حفاری، اینکه چه بوده، از کجا کشف شده، به کجا رفته،
چه کسی با کاوش موافقت کرده، حفاریهای تجاری و پرونده اداره عتیقات... آمده است.
این اسناد هم در بازگشت با مشکل بخش شنیداری- دیداری مواجه بودند.
نقشههای اوزالیدی هم که با گیرههای مخصوص آویزان میشوند آنقدر با عجله منتقل شده بودند که کارگران حتی گیرهها را باز نکرده و نقشهها را با همان وضعیت برده بودند که این کار سبب پارگی نقشهها شده بود. افزون بر این، نقشههای سالم هم سه سال لوله بود که باید مدتها پهن میشد تا از این حالت در آید. نقشههای کالک و پوستی هم چندان حال مساعدی نداشتند. بخش مردمشناسی و پرونده ثبت اسناد نیز همین مشکل را داشت. فیشها و اسلایدهای آنها با باستانشناسی ادغام شده بود و کارکنان مرکز اسناد ساعتها وقت گذاشتند تا اسلاید تپهها، محوطهها، بناها و... را تفکیک کنند. از سویی گزارشها و عکسها، فیشهای مردمشناسی، طرحهای پژوهشی، فیشبرداریها از کتابها،عکسهای خانههای تاریخی که برخی دیگر حتی وجود خارجی ندارند، باید به تفکیک درآلبوم چیده میشد که تمام اینها کار کارشناسان مرکز اسناد را چند برابر کرده بود. برخی از اسناد هم قارچ گرفته بودند.
حالا یک سال و اندی پس از انتقال دوباره مرکز اسناد و کتابخانه میراث فرهنگی به تهران، به همت ملیحه مهدی آبادی، مدیر مرکز اسناد و کتابخانه میراث فرهنگی و با تلاش او و همکارانش در این بخش، روزهای آرامی پس از یک طوفان سهمگین به سراغ این بخش آمده است.
*60 هزاربرگ گرانبها
مهدیآبادی با اشاره به بهبود وضعیت این مرکز میگوید:«یکی از مشکلاتی که از ابتدا با آن مواجه بودیم کمبود جا است که حتی اگر فعالیتهای رو به رشدی داشته باشیم، روند مثبت آن کند خواهد بود. اما از سویی بحث اطفای حریق و نورپردازی حل شده است. حدود 50 هزار برگ از پروندههای باستانشناسی راکد را هم اسکن کردهایم. تجهیزات بهتر شده و تعداد مراجعهکنندگان افزایش یافته است اما با وجود تلاش پژوهشگاه برای بازگشت به دوران بسامان پیش از انتقالی، همچنان مشکلاتی وجود دارد. ما هنوز جای مناسب و مکفی برای حضور، نشستن و مطالعه ارباب رجوع و پژوهشگران و حتی همکاران خودمان در کتابخانه نداریم اما ساماندهی اسناد بهتر شده است».
وی با اعلام دوبار قارچزدایی از اسناد انتقالی توضیح میدهد:«هنوز هم مشغول غبارزدایی از اسناد و مرتب کردن آنها هستیم. تعداد بیشتری از نقشهها هم وضعیت بسامانی گرفته است. کمبود سالن قرائت و مکانی برای فعالیت همکاران بیشترین مشکل مرکز اسناد است. اما در مجموع با اسناد راکد باستانشناسی حدود 60 هزار برگ اسناد، اسکن شده است. تمام نقشهها هم پیش از این اسکن شده بود».
هرچند کتابخانه و مرکز اسناد به جای قبلی خود در ضلع شمال شرقی مجموعه ارگ آزادی بازگشته است اما کمبود جای آن به حضور بخشی از معاونت میراث فرهنگی یعنی دفتر ثبت آثار تاریخی، طبیعی و معنوی در مکان قبلی مرکز اسناد بازمیگردد. از این رو همکاران مهدیآبادی به دلیل فشردگی جا مجبور هستند در همان مکانی که مشغول به کارند، درخواستهای مراجعهکنندگان را نیز اجابت کنند که همین امر موجب کندی کار آنها و آرامش نداشتن خودشان و ارباب رجوع میشود.
* خطهایی که میمانند
از سویی اسناد
این مرکز شامل مجموعههایی است که انجمن آثار ملی، مرکز باستانشناسی و مردمشناسی
هر یک جداگانه در وزارتخانه فرهنگ و هنر سابق گردآوری کردهاند و اینک به صورت یک
آرشیو جمع شده است. مهدیآبادی درباره اهمیت مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی اظهار
میکند:« بسیاری از اسناد حوزه مردمشناسی ما منحصر به فرد است. فرض کنید زمانی
پزشکی سنتی وجود داشته است و مردمنگار ما با سرکشی به مناطق مختلف ماحصل تحقیقاتش
را به شکل سند به همراه عکس درآورده است که چون دیگر مانند سابق آن نوع از پزشکی رواج
ندارد، این اسناد منحصر به فرد است. یا مثلاً امسال پیشنهاد شده بود که روش پخت
نان سنگک در فهرست آثار ناملموس ثبت شود. در همین بخش مردمشناسی ما روش پخت انواع
نانها از لواش و سنگک و تافتون و... از سراسر کشور با عکس و سند وجود دارد که خود
این عکسها از محلههایی گرفته شده که حتی دیگر وجود خارجی ندارد و به جای آنها
اتوبان و پاساژ و...
سربرآورده است».
او ادامه میدهد: «همچنین عودلاجان، قدیمیترین محله تهران که هر روز سر تیتر اخبار میراث فرهنگی است، 40 سال پیش دارای طرح ساماندهی بوده که تمامی اسناد، عکسها، شیوه مرمت و حفاظت و طرحهای پیشنهادی و مصوب آن موجود است و یا پرونده ثبتی آثاری که از سال 1310 به ثبت رسیده در این مرکز یافت میشود. فکر کنید پرونده نخستین درخت ثبت شده یا نخستین خانه محوطه، آسیاب، گوردخمه و... اینها همه اسناد منحصر به فردی است که هرکدام یک گنج فرهنگی به شمار میرود. یا دیدن گزارشهای باستانشناسی و وجود دستخط بزرگانی که به کاوش یا بررسی و شناسایی پرداختهاند، جدای از اهمیت علمی، بسیار جالب و ارزشمند است چرا که برخی از این پیشکسوتان دیگر درقید حیات نیستند و از این منظر داشتن دستخط فلان باستانشناس یا مردمشناس و... مانند داشتن دستخط مرحوم کامبخش، شهریار عدل، دکتر نگهبان، مهریار، شیرازی و...خود دارای اهمیت بسیار بالایی است. اسناد حفاظت و مرمت، آییننامهها، روند شکلگیری آنها و...بسیار مهم است و تأکید میکنم که حتی آرشیو ملی ایران هم این اسناد را ندارد. واقعاً این مرکز اهمیت ویژهای دارد و کمک شایانی به محققان و پژوهشگران ما میکند».
* قاچاقچیان و اطلس زبان و گویش!
وی درمورد اسناد
راکد باستانشناسی هم میگوید:« تمام مکاتباتی که از سال 1287 یا 1289 قمری در مورد حفاریها انجام شده است، اینکه
کدام هیأتهای خارجی به ایران آمدند و در کجا به کاوش پرداختند و به چه کشفیاتی
رسیدند، چه اشیایی مطالعاتی بوده و چه آثاری خارج شده از دمورگان، گیرشمن، اشمیت و... تا زمان
حاضرموجود است. حتی فهرست آثارقاچاق شده یا بازگردانده شده به ایران هم وجود دارد.
ارزش آثار موجود در مرکز اسناد به قدری زیاد است که فکر میکنم فرضاً اگر 10 مردمشناس به اینجا مراجعه کنند،هر کدام بتوانند 20 جلد کتاب
بنویسند. زبان و گویش هم جای خود دارد. 17 هزار کاست و نوار در این حوزه یافت میشود
که همه گویشها و زبانهای موجود در کشور را حداقل در40 سال پیش ثبت و ضبط کرده
است. گویشهایی که امروز ممکن است دیگر در منطقه مورد نظر وجود نداشته باشد. اما
تک تک اینها همراه با مشخصات و پرسشنامههایشان ثبت و ضبط شده است. خوشبختانه این کاستها در حال
حاضر به شکل دیجیتالی درآمده است و اطلس زبان و گویش بر اساس آن
تهیه
میشود».
مدیر مرکز اسناد و کتابخانه میراث فرهنگی همچنین از وجود حدود 50 هزار جلد کتاب فارسی و لاتین در کتابخانه این مرکز خبر میدهد. او از برقراری ارتباط برای ارسال نشریات خارجی هم خبر میدهد و خوشحال است که با وجود قطع شدن ارتباط طی چندین سال گذشته به دلیل انتقال پژوهشگاه به شیراز، توانسته است ظرف دوسال گذشته با توجه به کمبود بودجه دولت و تحریمها در حد وسع سازمان میراث فرهنگی با انجام مکاتبات با مراکز ذیربط در خارج از کشور این آرشیو را باردیگر تکمیل کند. او در پایان به امضای قراردادی اشاره میکند که به موجب آن همکاران میراث فرهنگی در بخش پژوهش میتوانند مقالات علمی مورد نیاز خود را از «مگایران» به صورت رایگان دانلود کنند.
با اندكي اضافه و تلخيص برگرفته از روزنامه ايران، سال بيست و يكم، شماره 6081 ، چهارشنبه 27 آبان 1394، صفحه 16