شعار سال: یکی دغدغهاش کار است و دیگری ازدواج, یکی دنبال تحصیل است و یک نفر دیگر... دغدغه تو چیست؟ توی جوانی که تا قد کشیدی و برچسب ˝جوان˝ رویت خورد, جوانیات هم دغدغهات شد.
لذت جوانی به جوان بودن است, به این که برخی مواقع همه دنیا برایت قفس میشود و گاهی در گوشه اتاقت پادشاهی میکنی. خندههایت, خوشیهایت، تفریحاتت حتی دغدغههایت هم رنگ جوانی دارد, جوان بالای شهر باشی و یا پایین شهر جوانی؛ و جوانی یعنی یک عالم فکر و دغدغه, جوانی یعنی یک عالم دغدغهای که گاه روی سرت آوار می شود و گاه...
امروز روز جوان است، روز کسانی که آرمان های بزرگی در سر دارند، آینده سازان جامعه هستند و فردا و فرداها با وجود فکر و اندیشه و بازوی پرتوان آنها رقم می خورد.
جاده زندگی جوانان این روزها با پستی و بلندیهای زیادی روبهروست که جز با عزم ملی و مدیریت جهادی مسئولان هموار نمیشود.
در گفتگو با یکی از جوانان سنندجی از دغدغه هایش می پرسم می گوید: یک عالمه دغدغه دارم هر ساله در این روز پیام های تبریک فراوان از جانب مسئولین ارسال می شود و همایش ها و برنامه هایی که اکثرا هیچ سودی ندارند برپا می شود و با یک سری شعار تکرار شده از چند نفر جوان به ظاهر برتر تقدیر می شود, اما آیا تقدیر از چند جوان به ظاهر برتر می تواند مشکلات عموم جوانان را حل نماید ؟ آیا این چند جوان به ظاهر برتر همه جوانان فعال و با انگیزه ما را نمایندگی می کنند ؟
وی با بیان اینکه چرا سال به سال مشکلاتی همچون بیکاری، ازدواج، اشتغال و مسکن و … حل نمی شود و روز به روز درصد آنها افزایش پیدا می کند ؟ گفت: امروز درد جوانان ما با همایش و سمینار در روز جوان حل نمی شود, امروز جوان مستعد و توانایی که افتخار و رتبه برتر کسب می کند نیاز به حمایت دارد, مگر همه جوانان از حمایت یک پدر پولدار برخوردارند ؟ آیا دانشجوی امروز خرج تحصیل و کرایه راه خود را می توانند بدهند ؟
وی ادامه میدهد: جوان امروز، بهترین سوژه ای است که بسیاری از مسئولان، در مراسماتی مثل روز جوان بدان می پردازند و البته تنها در مقام حرف .... ولی در گذرگاه عمل، جوان تنها یک پل است که هنگام نیاز و برای عبور از آن و رسیدن به مقصود، به کار می آید و پس از رسیدن به هدف از صحنه خارج و مانند پل متحرک پس از عبور از رودخانه، جمع می شود.
یکی دیگر از جوانان سنندج که خود را کارو احمدی و فارغ التحصیل ارشد رشته معماری معرفی می کند می گوید: بنده 19 سال پشت نیمکت ها درس خواندم، تقریباً دو سال خدمت سربازی رفتم و 6 سال هم که دوران کودکی بود و الان 29 سال دارم و حتی یک ریالی از خودم ندارم.بعضی مواقع با خودم فکر میکنم که کاش وارد دانشگاه نمیشدم و عمرم را هدر نمیدادم لااقل میتوانستم در بیرون مهارتی کسب کنم و حداقل دستم توی جیب خودم می بود.کاش من هم مثل برادرهایم سرم را پایین مینداختم و فکر قهرمان بازی و سودای مدیریت و علم در سرم نمی پروراندم ولی چه کنم که کاشکی را کاشتند ولی سبز نشد…من همه ی تلاشم را کردم تا بلکه به جایی برسم و حالا که موقع به ثمر نشستن تلاش و امیدواری است چیزی جز حسرت و پوچی نصیبم نشد. فکرش را بکنید فوق لیسانس از بهترین دانشگاه های کشور گرفته ام ولی هیچ جا استخدامم نمی کنند, اگر واقعا دولت ما آنقدر ضعیف است که نمی تواند برای فارغ التحصیلان خود کار پیدا کند و آنها را استخدام کند پس برای چی اینقدر دانشجو میپذیرند؟
وی ادامه داد: حالا من ماندم و یک مدرک کارشناسی ارشد و یاس و ناامیدی.خیلی سخته همه ی عمرت را صرف دانش و علم کنی و آخرش هم تنها به این دلیل که مشمول بند پ(پول،پارتی، پر روئی) نیستم مرا و امثال مرا خارج از گود نگاه دارند.دوستان هم دانشگاهی ام نیز وضع مشابهی دارند. خبر دارم تعدادی چون کاری نبود که استخدام شوند برای کنکور دکترا ثبت نام کردند و یکی دو نفرشان قبول شد و تعدادی دیگر نیز چون من مانده اند حیران که چه کنند در این سن و سال!!!؟ آیا اصلاً قرار است آدم هایی چون من تشکیل خانواده بدهند؟با کدام کار، با کدام پول؟با کدام خانه…من بیست و نه سالم هست نه تنها جایی استخدام نشدم بلکه یک ریال پول ندارم و این مدرک بی ارزش فوق لیسانیسی که از بهترین دانشگاه های مملکتم!!! و با زحمت و مشقت و هزینه بدست آوردم اکنون خریداری ندارد.
وی در پایان گفت: آقایون مسول ما هم بچه های همین کشوریم ما هم سهم داریم مث بچه های فامیل شما, آقایان مسئول!! شما چه می دانید،چه فکرهایی، چه نگاههایی و چه امیدهایی را زیر صندلی های چرخدارتان له کردید؟ شما چه میدانید چه افکار نو و نگاههایی را در پیچ و تاب نامه نگاری های بیهوده و بوروکراسی های اداریتان به سخره گرفتید؟
با یکی از دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز سنندج گفتگو می کنم میگوید: به راستی ، مگر می شود روز جوان را به جوانان تبریک گفت وقتی آنها دغدغه آینده را دارند !؟مگر می شود روز جوان را به جوانان تبریک گفت وقتی آنها دغدغه اشتغال را دارند !؟ مگر می شود روز جوان را به جوانان تبریک گفت وقتی آنها دغدغه ازدواج را دارند !؟
وی افزود: همه می دانند که مشکلات جوانان کم نیست ...از بیکاری و اشتغال تا هزینه های سنگین اول زندگی زوج های جوان...از جوانی که باید با سیلی صورتش را سرخ نگه دارد تا جوانی که باید بایستد تا غرورش له نشود...جوانان امروز سختی های زیادی را تحمل می کند...اما به راستی نقش مسئولین در کاهش دغدغه های جوانان چیست !؟
وی ادامه داد: آیا فقط باید شعار داد !؟خواهش میکنم برای یکبار هم که شده هر مسئول در خلوتش از خود سوال کند : مگر با این همه مشکلات، روز جوان تبریک گفتن دارد !؟ما جوانان نیاز به روز فرمایشی نداریم... ما آرامش و آینده ای همراه با آسایش نیاز داریم... هر وقت این آرامش برای جوانان تامین شد، روز جوان را به جوانان تبریک بگوئید...
با اندکی تلخیص و اضافات، برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی کرد انش، تاریخ انتشار: 29 اردیبهشت 1395، کد مطلب: 1567: www. kurddanesh.com