شعار سال: روزی که سیدصادق سبزواری با برخی از دوستان خود تصمیم گرفت تا صنعت چرخ خیاطی را در ایران بنیانگذاری کند، بسیاری از سرمایه داران و کارآفرینان ایرانی در حال خروج از کشور بودند و هرگز به این نمیاندیشیدند که در فضای جدید ایجاد شده، سرمایه خود را برای توسعه فعالیتهایشان به کار گیرند، اما در همان سال ۱۳۵۸ بود که سنگ بنای شرکت کارخانجات چرخ خیاطی ایران پایهگذاری و کاچیران با سرمایهگذاری سیدصادق و دوستانش متولد شد. در آن زمان کمتر کسی به فکر بنیانگذاری صنعتی مانند چرخ خیاطی بود اما چون کشور نیاز داشت تا وارد دنیای مدرن دوخت و دوز شود و خانوادهها با استفاده از چرخ خیاطی، امور جاری زندگی خود را بگذرانند و حتی با استفاده از آن شغلی برای خود دست و پا کنند، سرمایهگذاری در این صنعت جواب داد و ایران به باشگاه تولیدکنندگان چرخ خیاطی دنیا پیوست. نزدیک به ۴۰ سال از آن روزها میگذرد و با توجه به تحولاتی که در صنعت دوخت و دوز کشور به وجود آمده، کاچیران توانسته همپای بزرگان دنیا به تولید محصولات خود بپردازد و به بازارهایی ورود پیدا کند که در آن رقابتپذیری در اوج خود قرار گرفته و مصرف کنندگانش کیفیتی را طلب میکنند که کمتر تولیدکنندهای در دنیا میتواند به آن پاسخ گوید. سید مهدی میرسجادی، نوه حاج صادق، امروز به جای پدربزرگ نشسته و این کارخانه را هدایت میکند. او که نسل سوم مدیریت این کارخانه به شمار میآید در گفت و گو با دنیای اقتصاد، حال و روز صنعت چرخ خیاطی ایران را شرح داده است.
فکر کنم منظور شما از سوالی که پرسیدید این باشد که در عصر کنونی کمتر خانوادهای به سراغ چرخ خیاطی میآید و حال که بازار در رکود قرار گرفته مراجعه مردم برای خرید این کالا بسیار کم شده است. اگر چنین برداشتی از صنعت چرخ خیاطی دارید جسارتا باید آن را اصلاح کنم و بگویم مصرفکنندگان این کالا در کنار سایر لوازم خانگی خود، هنوز هم به دنبال خرید مدلهای جدید چرخ خیاطی هستند. میتوانید جهیزیه نوعروسان دهه ۹۰ را بررسی کنید و ببینید که بیشتر آنها بنا به سنتی قدیمی، چرخ خیاطی را در سبد کالاهای خود قرار میدهند. در خصوص رکود هم که فرمودید باید بگویم رکود موجود فقط بر صنعت چرخ خیاطی اثر نگذاشته و سایه آن بر سر تمامی بازارهای کشور قرار دارد. این رکود البته تا اندازهای به کم شدن قدرت خرید مردم و پایین آمدن تقاضا ربط دارد، اما خیلی بیشتر به دلیل اعمال برخی سیاستها از سوی دولت است که تولید را زمینگیر کرده است. منظور از دولت، ساختار و نوع تفکر دولتی است که در بدنه عریض و طویل آن قرار دارد و با اینکهدولتیازدهم نیز تلاش کرده تفکر جدیدی را به آن تزریق کند، عایدی چندانی نداشته است.
اگر این طرز تفکر اصلاح میشد، ما به عنوان تولیدکننده، وقت بیشتری را به تولید اختصاص میدادیم. واقعیت این است که بهرغم تمامیشعارهایی که برای مبارزه با فساد، قاچاق، حمایت از تولید داخل، صادرات و... داده میشود، در عمل ما تغییرات عمدهای در سیاستگذاریها نمیبینیم. شاکله دولت عمدتا ضد تولید طراحی شده و تفکر مدیران دولتی نسبت بهحمایت از تولیدبسیار متفاوت از آن چیزی است که ما به دنبال آن هستیم. به جایی رسیدهایم که از دولت میخواهیم کاری به کارمان نداشته باشد و اجازه دهد تا به برنامه ریزی برای تولید، عرضه و صادرات محصولاتمان بپردازیم، اما متاسفانه رفتارهایی دیده میشود که جز دلسردی برای تولیدکننده چیز دیگری باقی نمیگذارد. به عنوان مثال بازار داخلی، امروز سرشار از کالاهایی شده که از طریققاچاقسازمان یافته وارد کشور شدهاند. متاسفانه برخی مسوولان یا توان مقابله با آن را ندارند یا...
سیاستگذار بهتر است در ابتدا خود را به جای تولیدکننده بگذارد و بداند که در چه فضایی اقدام به تولید کالا میکند. یک تولید کننده با نگاه متوسط مجبور است ماهانهحقوقومالیاتصدها کارگر را به موقع بپردازد، حق بیمه آنان را پرداخت کند، انواع مالیاتها از جملهمالیات بر ارزش افزودهرا به موقع بپردازد،تسهیلات بانکیرا با سود بالا دریافت کند و در فضایی به تولید بپردازد که ثبات اقتصادی و تصمیم گیری در آن وجود ندارد، در چنین شرایطی تولیدرشدنمیکند، اما متاسفانه امروز برخی از تولیدکنندگان ما مجبور به حفظ خطوط تولید خود هستند و با توجه به فضای موجود نه قادر به سرمایهگذاریهای بالاترند و نه اینکه مایلند کسب و کارشان را توسعه دهند. سیاستگذاران اقتصادی کشور گاه در برخی تحلیلهای اقتصادی عنوان میکنند که بازار باید رقابتی باشد و در بازار رقابتی محصولات عرضه شود.
خیر. با توجه بهمشکلاتتحریم قادر نبودهایم که برند خودمان را در این بازار به اثبات برسانیم و با استفاده از نامهای معتبر اروپایی محصولات خود را صادر کردهایم که البته جمله ساختایرانروی آن حک شده است، اما به هر حال مردم اروپا بیشتر مایلند تا برندهایی را که سالها با آن خو گرفتهاند و اعتمادشان را جلب کرده مورد استفاده خود قرار دهند. از این رو ما سعی کردهایم تا محصول با کیفیت خود را با برندهایی که آنان میخواهند عرضه کنیم که البته این کار در دنیایتجارتاقدامی طبیعی است، اما شاید اگر تحریمها وجود نداشت و به طور کامل محدودیتهای بانکی برداشته میشد راحت تر به صادرات میپرداختیم و مجبور نبودیم برای حضور در بازارهای صادراتی بهای زیادی بپردازیم.
برای مردم اروپا این کالا سرشار از نوستالوژی است ضمن آنکه برای هر خانواده اروپایی میصرفد تا این کالا را در خانه خود داشته باشد و به دلیل بالا بودن هزینه خیاطیها، برخی از دوخت و دوزها را در خانه انجام دهند. عمده صادرات ما بهآلماناست و توانستهایم بازار مناسبی در این کشور داشته باشیم. در این کشور حداقل یک شبکه و به طورشبانه روزیآموزش خیاطی به مردم ارائه میدهد تازنانومردانبتوانند در کنار سایر کارهای خود با استفاده از همین چرخ خیاطیهای خانگی به دوخت و دوز انواع البسه و تزیینات روی آورند. بنابراین نوع استفادهای که این کالا در اروپا دارد متنوع بوده و خانوادهها به دنبال خرید این محصول هستند. در ایران با توجه به ارزان بودن خدمات دوخت و دوز شاید برخی از خانوادهها مایل نباشند چنین کالایی را در خانه خود نگه دارند، اما اگر به هر دلیلیدستمزدخیاطان بالا رود یا دسترسی به آنان کم شود طبیعتا به سمت خرید چرخ خیاطی روی خواهند آورد.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری دنیای اقتصاد ، تاریخ انتشار 4 آذر 96، کدمطلب:۳۳۱۸۵۷۰، www.donya-e-eqtesad.com