محمد مهدی بهداروند:
رضا عطاران، در «اجل معلق» حضوری دارد که نهتنها میراث هنریاش را تهدید میکند، بلکه نوعی خودویرانگری هنری است. در این اثر، عطاران نهتنها نقشآفرینی درخوری ندارد، بلکه گویی آگاهانه در حال امضای وارونهای بر کارنامه درخشان خود است. او که روزی با هوشمندی و ذکاوت، مرزهای طنز را جابهجا میکرد، اینک گروگان فیلمنامهای بیجان و کارگردانی بیهویت شده است. بازگشت او در «اجل معلق»، نه بازگشت یک قهرمان، که عقبگردی تلخ و تأسفبار است؛ عقبگردی که برای مخاطبان وفادارش، چیزی جز حسرت و ناامیدی به همراه ندارد.در حوزه تصویر، «اجل معلق» همانقدر بیرمق و بیهویت است که در محتوا. دوربین بیهدف، میزانسنهای تخت، طراحی صحنه و گریم بیذوق؛ همه و همه گواهی است بر اینکه این پروژه، حتی به زحمت یک کار دانشجویی هم نمیارزد. هیچ نشانی از درک بصری یا قاببندی قابلتحسین در آن دیده نمیشود.
دست های پشت پرده ساخت کدامند؟
عشق ابدی یک رئالیتی شو دوستیابی و ازدواج است که در آن شرکتکنندگان دختر و پسر در یک محیط رمانتیک و چالشبرانگیز به دنبال یافتن عشق واقعی و شریک زندگی خود هستند. این برنامه سازنده های موفق جزیره عشق طراحی شده و در ترکیه فیلمبرداری شده است. بسیاری از افراد می پرسند که آیا پرستو صالحی و مشتی جوان 20-30 سال، توان ساخت این برنامه را داشتند؟ پاسخ مسلما منفی است. عشق ابدی و برنامه هایی از این جنس ،برآیند جریانی حمایت شده توسط سرویس های امنیتی خارجی با رویکرد تضعیف فرهنگ کشور ما و کاهش مقیدات دینی و ارزشی با آزادی خواهی غریزی است. عشق ابدی از افرادی استفاده می کند که یا عشق شهرت و نیاز به پول دارند و یا دارای کینه هایی درونی نسبت به آب و خاک خود هستند. از طرف دیگر باید پرسید که چرا بعضی از افراد تا این حد نسبت به آب و خاک خود کینه بدل می گیرند. ما قبلا درباره اکبر گنجی ها، علی کرمی ها و فرمول ساخت این جنس ادم ها هشدار داده بودیم. باید پذیرفت که در بسیاری از موارد، نیازی به بعضی ها برخوردها نبوده و رفتار مهندسی شده، بسیاری از تهدیدها را می تواند تبدیل به فرصت کند.
جلیل سازگارنژاد:
چندی پیش شاهد توهین یک جوان به مقدسات اهل تسنن در صداسیما بودیم. این گاف مسلم، اولین نبوده و آخرین نیر نخواهد بود.چگونه ممکن است که سازوکارهای کنترلی ازجمله پخش با تأخیر حدود یکدقیقهای تمام برنامههای زنده و بازبینی قبل از پخش همه برنامههای ضبطشده، باور کنیم که صرفا یک اشتباه در پخش کلیپهای یادشده رخ داده و تعمدی در کار نبوده است! بدونتردید انحصاریبودن رسانه ملی و نظارتناپذیری آن و نگرش باندی در ساخت برنامههای صداوسیما و سکوت مراجع قانونی مانند شورای نظارت اعم از نمایندگان مجلس، ریاستجمهوری و قوه قضائیه استمرار چنین رفتارها و برنامههایی را تضمین میکند. اینک با عنایت به وظایف قوای سهگانه بهویژه رئیسجمهور که مسئولیت اجرای قانون اساسی را برعهده دارد، انتظار میرود درباره اقدامات مؤثر و بازدارنده در این زمینه تجدیدنظر شود.
دکتر بهنام مدی فعال اجتماعی و حقوقدان:
پخش سریال معاویه نهتنها بازنمایی تقابل تاریخی علی(ع) و معاویه است که آیینهای است از کشمکشِ امروزِ دو نگاه به سیاست: اخلاقمحوری آرمانگرایانه در برابر واقعگرایی ماکیاولی. این سریال که ابتدا با نگرانی از تحریف روایت شیعی آغاز شد، بهصورت غیرمنتظرهای سنتستیزی عثمان و انحراف از سیره پیامبر(ص) را برجسته کرده است. اما پرسش کلیدی اینجاست: آیا این روایت، تنها نگاهی تاریخی است یا نشانهای از گرایشِ بخشی از جامعه به «معاویهگرایی» به عنوان الگوی موفق حکمرانی؟
فضاسازی های زیر پوستی یا یک اتفاق؟
به تازگی ویدیویی کوتاه از دیدار نوید محمدزاده با بهروز وثوقی در فضای مجازی منتشر شده است.تصاویری که بهرام رادان از پشت صحنه کنسرت، نمایش «سیصد» در کنار بهروز وثوقی در کالیفرنیا منتشر کرد نیز باعث توجه افکار عمومی به این کنسرت-نمایش شد. سوال اینجاست که با توجه به وقایع اخیر کشور ، بشکلی اتفاقی با یک نمایش هنری مواجه هستیم یا نمایی از حرکت با چراغ خاموش در قاب دیپلماسی عمومی ( دیپلماسی هنر در موضوع اخیر) در حال دنباله گیری است ؟ اگر اینگونه باشد، اجتمالا در آینده ای نزدیک، شاهد به زودی شاهد پروژه هایی دیگر از دیپلماسی عمومی در قالب دیپلماسی ورزشی ، دیپلماسی علمی ، دیپلماسی حوزه خیرین، دیپلماسی محیط زیست و .... ، باشیم.
نقدی بر وضعیت فضای فرهنگی کشور:
در ماههای اخیر شاهد بروز اتفاقات و انتشار تولیدات فرهنگی هنری در کشور بودیم که به مثابه دو لبه یک قیچی در صدد بریدن رشتههای حیا در جامعه مسلمان کشورمان عمل کردهاند. عادیسازی بیحجابی و قبح شکنی های فرهنگی، در قالب تولیدات تصویری اعم از سینمایی، سریالهای شبکه نمایش خانگی و همچنین برنامهها و مراسم رسمی و شبهرسمی در حال رخ دادن است. موضوعی که شاید بتوان بنوعی از آن تعبیر به حمله آندلسی نمود.از سوی دیگر، ماجرای بالا رفتن آمار و کثرت برگزاری مراسم رسمی از سوی برخی دستگاههای دولتی، خصولتی و شبهدولتی که میهمانان یا میزبانان آنها بدون مراعات دستورالعملهای قانونی و رعایت نکردن حداقلهای حجاب عرفی و قانونی کشور در آنها حاضر میشوند،جای سوال دارد. انتقادات را هم بشیوه های گوناگون توجیه نموده و بیان می دارند که اولاً اقدام صورت گرفته یک تخلف حاشیهای و کوچک از سوی یک فرد بوده و از سوی دیگر با استناد به اینکه آنچه در این گعدهها میگذرد، تابعی از واقعیات کف جامعه است ، از خودشان سلب مسئولیت می کنند.
به بهانه پخش سریال معاویه از شبکه امبیسی عربستان سعودی:
در ۱ مارس که اولین افطار ماه مبارک رمضان در سرزمینهای اسلامی است، جهان عرب و اسلام شاهد پخش سریال تاریخی معاویه پس از 2 سال توقیف و دهها حاشیه در اطرافش از شبکه امبیسی عربستان سعودی بود. این تولید بلندپروازانه با بودجه اعلامشده به مبلغ ۱۰۰ میلیون دلار، قصد دارد با پرداختن به زندگی معاویه بن ابیسفیان( بنیانگذار خلافت اموی و شخصیتی که میراث او همواره موضوع بحث و جدل در تاریخ اسلام بوده)، درام عربی و سنت سریالسازی تاریخی در جهان عرب را تحتالشعاع قرار دهد.همزمانی پخش سریال معاویه با حوادث اخیر در منطقه، به ویژه سقوط بشار الاسد در سوریه و قدرت گرفتن گروههای سلفی و تکفیری، همزمانی بحث برانگیزی است که حساسیتهای زیادی را به ویژه در فضای مجازی عربی حول این سریال ایجاد کرده است. در دهههای ۱۹۶۰ تا ۱۹۸۰، پانعربیسم فضای سیاسی و فرهنگی جهان عرب را دربرگرفت و در تلاش برای برساخت یک ملت عرب متحد از طریق بازتصویرسازی و باز روایت تاریخ خلافت و به طور کلی تاریخ اسلام بود. سریالها و فیلمهای تاریخی به ابزاری برای این ایدئولوژی تبدیل شدند. موج دوم سرسال سازی که تاسال های 2015 ادامه داشت،گرایش به تاریخ صدر اسلام پیدا نمود. موج سوم، اما با روایت درزها و شکاف های ایدئولوژیگ بین مذاهب اسلامی، بستر را یرای انواع چالش ها و تفرقه ها در جهان اسلام فراهم کرده است.ریشه های حمایت مالی موج سوم،نشان دهنده حضور تندروهای سنی مذهب در عربستان و تندروهای شیعی مستقر در انگلستان است.
تخصیص بودجه زبان بسته برای کدام کارکرد؟
بهتازگی مرکز پژوهشهای مجلس گزارش تفسیر لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ در حوزه رسانه و فضای مجازی را منتشر کرده و مشخص شده که صداوسیما حدود ۳۵ هزار میلیارد تومان در سال آینده از بودجه عمومی کشور اعتبار دریافت خواهد کرد. مبلغ ۸ هزار میلیارد تومان نیز بهعنوان درآمد برای این نهاد در نظر گرفته شده است. مجموع اعتبارات صداوسیما ۴۶ درصد بیشتر از بودجه سال ۱۴۰۳ این نهاد است. حال باید پرسید که کارکرد و عملکرد این نهاد ملی چیست؟ میزان مخاطب و طیف مخاطبی آن چیست؟ میزان رضایت مردم از صداسیما چقدر است؟ وضعیت چابکی و در عین حال سلامت این سازمان به چه صورتی است؟ سازمان عریض و طویل صداسیما، پاتوق چه جنس آدمهای سیاسی و پشت پردهای است؟ و هزاران سوال دیگر. وقتی فرد، جریان یا نظام نظارتی و بازرسی حق بررسی موثر این نهاد را ندارد، مشخص است که با تشدید آنتروپی و فروپاشی از درون بدلیل کج کارکردیها مواجه خواهد شد. چرا قوه عاقله کشور، فکری به حال اصلاح، جهت دهی به اولویتها و فاصله گیری از حمایتهای کور بعمل آمده از این سازمان نمیکند؟ تخصیص بودجه بالای ۱۵-۲۰ همت به هیچ وجه شایسته سازمان صداسیما با این شیوه و خط فرمان حرکتی نمیباشد.
تحلیل زبان مادر گلپایگانی:
ویدیویی در حاشیه راهپیمایی ۲۲ بهمن منتشر شد که حسابی در فضای مجازی پربازدید گردید؛ یک مادر گلپایگانی جلوی دوربین گفت: «صل علی سترکه، چشما ترامپ بترکه.». با وایرال شدن این ویدئو، کلیپهایی طنز دیگری متعاقب آن منتشر شد. یک کارشناس برای ختم این جریان و شفاف سازی موضوع اقدام به تشریح معنای سه ترکه در زبان گلپایگانی کرد.
وحید حاج سعیدی:
سرگرمی و تفریح، تجربه احساسات، ابزاری برای بیان فرهنگ، حفظ و باز تعریف وقایع تاریخی، حفظ یا ایجاد هویت فرهنگی، آموزش و آگاهیبخشی، ایجاد اشتغال و کمک به توسعه پایدار از جمله دلایلی است سینما در دنیا با حمایتهای جدی دولتی و مردم مواجه است. در ادامه هم با ساخت سینمای خانگی در منازل که ابعاد برخی از آنها تقریباً صد برابر تلویزیونهای ۱۴ اینچ قدیمی هستند و آب بستن به فیلم ها، صنعت سینما، گیشه و ذائقه مخاطب را توامان با خاک یکسان کردیم و ارادهای هم برای بازگرداندن آب رفته به جوی نداریم. بنظر میرسد که تقویت اقتصاد سینما نیازمند یک بازتعریف و رویکرد جامع و چندجانبه است که با سرمایه گذاریها و سیاستگذاریهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و فنی آغاز میشود و به تغییر ذائقه در مخاطبان به ویژه جوانان و نوجوانان و آشتی با سینما ختم میشود. سینما مقصد نیست. مسیری اجتماعی و هویت ساز است که نقشی کلیدی در رسیدن جامعه به مقصد ایفا میکند. موفقیت صنعت سینما به همکاری نزدیک میان دولت، بخش خصوصی، هنرمندان، و مخاطبان بستگی دارد. با اجرای ترکیبی راهکارهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی و توجه به نیازهای روز مخاطب، میتوان صنعت سینما را به سطحی بالاتر ارتقا داد که علاوه بر مرتفع ساختن نیازهای اجتماعی و فرهنگی جامعه، اقتصاد را هم تا بخش قابل توجهی متحول کند. توجه به ظرفیتهای فرهنگی را از یاد نبریم.
طنز تلخ در رسانه میلی:
عوامل برنامه جعبه سیاه شبکه افق برای توجیه کار خود در حال وایرال کردن کلیپی هستند که قسمت مربوط به اهدای کفن و آگهی ترحیم را با خیلی از مهمانها داشتهاند! این عذر بدتر از گناه است چرا که هادی عامل در برنامه گفته خوشم نیومد و این رو پخش نکنید و شما هم بهش قول دادید که پخش نمیکنید! سوالی که افکار عمومی از عوامل این برنامه دارد این است که، چرا از مدیر عامل سایپا و ایران خودرو دعوت نکرده و به انها کفن هدیه نمیدهید؟ چرا از سیدجواد ساداتی نژاد دعوت نمیکنید و به وی کفن نمیدهید؟ چرا از صاحب یکی از بزرگترین کارخانجات لبنیات کشور که به زودی پرونده فساد ارزی اش رسانهای میشود، دعوت نمیکنید و کفن نمیدهید؟ چرا از برخی وزرای بی لیاقت کابینههای ادوار و یا برخی از نمایندگان بی خاصیت و کم خاصیت مجلس دعوت نمیکنید و کفن هدیه نمیدهید؟ آقای جبلی، جای پروردگار نیستیم و حق قضاوت نداریم، ولی بنظر میرسد که دین و دنیای خودت را برای عهده داری مسئولیتی که در وزن و حدش نبودی، سوزاندی. واقعا سازمان تحت مدیریت حضرتعالی با عملکرد مشخص اش، ارزش سالیانه ۲ همت خرج کردن را دارد؟ ۲۴ همت جای خودش. چه بلاها که بر سر این مردم (خصوصا جوانان و در بعد فرهنگی) بدلیل عملکرد تو و امثال تو و مدیرانی در وزن شمایان، که نیامد؟ قضاوت را به تاریخ و وجدانهای بیدار میسپاریم.
بازی های ریالی و دستمزدهای دلاری؟
موضوع دستمزدهای نجومی اخذ شده توسط سلبریتیها و هنرمندان مدتهاست که مورد نقد و نظر افکار عمومی است .حاشیه هایی که بشکل مکرر در فضای مجازی مطرح و مدتی بعد نیز به فراموشی سپرده میشود. اولین موضوعی که بعد از انتشار اخبار این چنینی مطرح شده و میشود، مقایسه دستمزدهای این افراد با مردم عادی است که بخشی از آنها هواداران همان بازیگران هستند.بعضی ها هم فورا به جریان پورسانت ها و پول شویی ها اشاره می نمایند. پیش از این نیز، انتشار خبر دریافت دستمزدهای چند میلیاردی ازسوی هنرمندان شناختهشدهای مانند مهران مدیری برای اجرای برنامه تلویزیونی دورهمی، محمدرضا گلزار برای اجرای برنامه هفتخان در شبکه نمایش خانگی ،سروصدای زیادی برپا کرده بود. بازار دستمزدهای عجیب و غریب و عددهای ۱۱رقمی، بازاری انحصاری است که تنها با چند سلبریتی محدود میچرخد. دیگران یا در حاشیهاند یا به باد فراموشی سپرده شدهاند. چنانچه پیش از این نیز، پژمان بازغی، رییس انجمن بازیگران سینمای ایران درباره وضعیت بیکاری هنرمندان و بازیگران گفته، نزدیک به ۸۵درصد بازیگران بیکار هستند و تنها ۱۵درصد از آنها کار میکنند. برخی از منتقدین معتقدند که بازی های ریالی مستحق دریافت دستمزدهای دلاری نیستند. برخی دیگر، این نظر را زیر سوال برده و هنر را قابل قیمت گذاری نمی دانند.
دکتر احمد کاظمی :
دسامبر سال جاری میلادی رئیس تلویزیون دولتی ترکیه «تی آر تی» اعلام کرد که بخش فارسی این تلویزیون برای پخش ماهوارهای آماده شده، اما این امر با واکنشهای زیادی در فضای مجازی و محافل رسانهای همراه شده است.ترکیه، بهعنوان یکی از بازیگران مهم خاورمیانه، طی سالهای اخیر بهدنبال برقراری نوعی توازن سیاسی با ایران در سطح منطقه و بهویژه محور مقاومت بودهاست که در تحولات اخیر سوریه نیز نمود یافت؛ راهبردی که طی روزهای اخیر پای مقامهای آنکارا را به لفاظیها و طراحیهای رسانهای باز کردهاست. ترکیه نمایندگی جم را در سالیان عدیده در ترکیه پذیرا بود. سوال اینجاست که در چنین شرایطی چرا شاهد انفعال نهادهای امنیتی در سطح افکار عمومی و نظامات سیاسی کشور هستیم؟ آیا وقت آن نرسیده که مشروعیت نظام رسانه ای کشور بعنوان رکن چهارم دموکراسی ایران، جدی گرفته شود؟ آیا هنوز هم معتقدیم که نهادی فشل از نظر عملکردی چون صداسیما ، توان مقابله با تهاجم های فرهنگی را خواهد داشت؟ ما در خصوص اثرات امنیتی ، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی این اقدام ترک ها هشدار می دهیم. دکتر احمد کاظمی در متنی با عنوان «ت.ر.ت فارسی» و «توهمات رنگارنگ ترکیه»، به برخی از واقعیات این اقدام ترک ها ، اشاره نموده است. وی معتقد است که هدف واقعی از راهاندازی ت.ر.ت را باید در قالب نقش سهگانهای که ترکیه در تحولات منطقهای ایفاء میکند، ارزیابی کرد. این سه نقش عبارتند از : نمایندگی ناتو در غرب آسیا، پیمانکاری برای طرحهای انگلستان، پیگیری رویکرد نئوعثمانی.
تعارض منافع یا فراقانون:
سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) در نامهای خطاب به مدیرعامل پلتفرم پخشکننده، دستور «غیرقابل انتشار» بودن برنامه تا تعیین تکلیف را ابلاغ کرده است.
سید حسام فروزان:
بیست و یکم شهریور ماه روز ملی سینما، فرصتی بود تا به بررسی هویت ملی و نقش آن در سینمای ایران بپردازیم. هویت ملی، مفهومی پیچیده و چند بُعدی است که شامل تاریخ، فرهنگ، ارزشها و باورهای یک ملت میشود. در سینمای ایران، این هویت به وضوح در آثار فیلمساز برجستهای مانند علی حاتمی،داریو مهرجویی،عباس کیارستمی، مجید مجیدی و غیره دیده میشود. سینمای ملی ایران با استفاده از عناصر مختلف فرهنگی و اجتماعی، توانسته است تصویری غنی و متنوع از هویت ایرانی را به نمایش بگذارد. این سینما با تمرکز بر رئالیسم اجتماعی، تلاش دارد تا واقعیتهای زندگی روزمره مردم را به تصویر بکشد و به چالشهای اجتماعی و اقتصادی آنان بپردازد. فیلمهایی که به فقر، عدالت اجتماعی و زندگی طبقات محروم میپردازند، نمونههای بارزی از این رویکرد هستند . سادهگرایی و ایجاز در روایت و استفاده از نمادها و استعارهها، ویژگی دیگری است که به سینمای ایران عمق معنایی بیشتری بخشیده است. یکی از کارگردانان برجسته این عرصه، عباس کیارستمی است. کیارستمی با فیلمهایش همچون «طعم گیلاس» و «خانه دوست کجاست؟» توانست نگاه تازهای به سینمای ایران بیاورد. فیلمهای او با سبک مینیمالیستی و توجه به جزئیات انسانی و طبیعت، به بررسی عمیق موضوعات فلسفی و اجتماعی میپردازند و در جشنوارههای بینالمللی جوایز متعددی کسب کردهاند. اصغر فرهادی نیز از دیگر کارگردانان شاخص سینمای ایران است که با فیلمهایی نظیر «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده» توانسته است جایگاه ویژهای در سینمای جهان پیدا کند. فیلمهای فرهادی با تمرکز بر پیچیدگیهای روابط انسانی و مسائل اخلاقی، داستانهایی جذاب و تاثیرگذار را روایت میکنند که توانستهاند دو جایزه اسکار برای بهترین فیلم بینالمللی دریافت کنند. از دیگر کارگردانان مهم سینمای ایران میتوان به مجید مجیدی اشاره کرد. فیلم «بچههای آسمان» او، که نامزد جایزه اسکار بهترین فیلم بینالمللی شد، داستانی ساده اما عمیق درباره زندگی کودکان در ایران روایت میکند و با نمایش زیباییهای انسانی و فرهنگی ایران، توانسته است مخاطبان بسیاری را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار دهد و ... . از آقای فروزان باید پرسید که آیا واقعا و درونا اعتقاد دارند که مختصاب سینمای ایران را می توان از آثار فاخار ان استخراج و استنباط نمود؟ دلیل این حجم فیلم های مبتذل کمدی در دو دهه اخیر برای چیست؟ دلیل زایش فیلم فارسی و تداوم چندین دهه ای آن برای چیست؟ دلیل تولید فیلم های سفارشی و بعضا حاوی روایت های غیر واقعی از جنگ ، برای چیست؟ خیلی زیبا می بینی جناب فروزان.
پیامد میان مدت فراموشی سایر ژانرهای سینمایی:
فروش اعجابانگیز فیلمهای کمدی (بنا بر دلایل عدیده و نسبتا مشخص مرتبط با شرایط اجتماعی ایران) باعث شده که در دو سال گذشته، سینماها کمتر مجالی برای اکران فیلمهایی از ژانرهای دیگر پیدا کنند و ناخودآگاه سرمایه نیز به سمت کمدیها سرازیر شده است؛ البته این روند کاملا برعکس آن چیزی است که در شبکه نمایش خانگی شاهد آن هستیم، چرا که در دو سال اخیر، اکثر آثار مخاطبپسند VOD ها، در ژانر اجتماعی و پلیسی-جاسوسی ساخته شدهاند. در این شرایط، بسیاری از کارشناسان سینمای ایران، فروش ۷۵ درصدی کمدیها در سال جاری را یک فرصت قلمداد میکنند و بسیاری از آن، به یک تهدید جدی برای کلیت سینمای ایران که به سینمای اجتماعی شناخته میشد، تعبیر میکنند. بسیاری معتقدند که چالشها و تاثیرهای بلندمدت تکژانری شدن سینما، بیش از تاثیر امروز آن است. به شکلی که این روند ممکن است بر فرهنگ و هنر جامعه تأثیر بگذارد. غفلت از مسائل اجتماعی، تاریخی و فلسفی در سینما میتواند به سطحی شدن فرهنگ عمومی در سلایق هنری بینجامد. همه اینها باعث میشود که سینما دیگر نتواند به عنوان آینهای از جامعه، تنوع و عمق خود را حفظ کند.
ضرورت تشدید نظارت های قانونی بر صداسیما:
آش آنقدر شور شده که صداو سیمای ملی را سازمان میلی می خوانند و با این اسم، لبخند هم می زند. شبکه های خبری پر شده از پخش برنامه های تکراری، گزارش های میدانی از مراسم و مناسک ( کمترین هزینه تولید را دارد و بیشترین زمان را اشتغال می کند و عموما کمترین اثرگذاری را دارد) ، میزگردهای کارشناسی غالبا کم عمق و سطحی، پخش درهم برنامه ها بدون نظر داشت به اهداف توسعه ای و اصلاح و تقویت رفتار اجتماعی و عمومی شهروندان بشکل سطح بندی شده و غیره. در کل ، سازمانی عریض و طویل کلاس گذار با بریز و بپاش های غیرشفاف و حتی مبتلا به کم خاصیتی جهت جریان سازی های تمدنی و توسعه ای با آلودگی وحشتناک به سیاست زدگی. بعنوان مصداق در بحث بودجه با یک حسابوکتاب ساده در تعرفه تبلیغات شبکه سه برای برنامههای فوتبالی و تعرفه پخش زنده فوتبال داخلی به یک نتیجه میرسیم؛ درآمد صداوسیما از پخش فوتبال چندبرابر بودجه اختصاص دادهشده به این سازمان است.
روایت ها و ادعاهای روزنامه فرهیختگان :
استودیو «ویستا مدیا» بازوی تولید محتوای ایرانسل یکی از دو اپراتور بزرگ تلفن همراه کشور که سالهاست بهعنوان شرکتی خصولتی شناخته میشود و از قضا یک آقازاده مدیرعامل آن است. اینکه چرا یک شرکت خصولتی با چنین مختصاتی، باید دست به تولید برنامهای بزند که لااقل در بخشهایی، دچار ابتذال میشود، سوال مهمی است که برخی پرسیدند، اما چندان مورد توجه واقع نشد. شرکت ویستا مدیای عصر جدید که پیشتر هم رئالیتیشوی مافیایی «ارتش سری»، سریال کودک و نوجوان «دیو و ماهپیشونی»، مسابقه «اسکار»، برنامه گفتوگومحور طنز «عیدی HD» را تولید کرده بود، الان هم جز «سرگیجه»، برنامه گفتوگومحور سینمایی «۳۵ میلیمتری» را در حال پخش دارد. اتفاق دوم این روزها، آغاز رسمی فعالیت دومین پلتفرم نمایش خانگی وابسته به همراه اول دیگر اپراتور بزرگ تلفن همراه و یکی از بزرگترین شرکتهای خصولتی کشور است. تأسفانگیز آنکه در جمله تاکیدی مقام معظم رهبری، به صراحت نام ستاد اجرایی فرمان امام (ره) سهامدار اصلی برخی از شرکتهای یادشده در این گزارش آمده، اما از آن زمان هیچ اقدامی در خروج ستاد از شرکتهای خصولتی مذکور انجام نشده و این شرکتها همچنان به تصدیگری در صنعت نمایش خانگی میپردازند. گزارش بشکل خاص تاکید بر بررسی جایگاه مهدی شاهچراغی آقازاده وزیر کشور دولت سیزدهم دارد. موضوعی که میتواند با غلو هم همراه شده باشد.
سعید هنرمند:
به تجربه می توان بیان نمود که کمدی از معدود ژانرهای پرطرفدار سینمایی در ایران است. انواع محدودیت ،مرزبندی ها و تحفظات سیاسی-اجتماعی-عرفی موجود در کشور باعث شده که مردم ، ژانر کمدی را بعنوان ابزاری جهت خط شکنی ها، فاصله گیری از بنیادگرایی ها و ایده آل اندیشی های کمال گرایانه و عموما شعاری ، واقع گرا بودن روایت هاب ا شرایط واقعی زندگی مردم و مواردی همانند ببینند و بدان گرایش داشته باشند. سوال اینجاست که با توجه به جایگاه خاص زن در کشور، چگونه می توان اقدام به حل پارادوکس بین لودگی و رندبازی ها با جایگاه مادرانه و زنانه و دخترانه برقرار کرد؟ ایا نقش زنان در سینمای کمدی ، صرفا باید روی بحث آسیب های رفتاری و شناختی زنان،ترفندهای خاص زنان ، تقابل مرد لوده با زنان با وقار، تقابل غلامحسن سبیل با سوفیا لورن و مواردی از این جنس مانور بدهد؟
سری دوم مسابقه ورزشی برنامه قهرمان؛
سری دوم مسابقه ورزشی و جذاب برنامه قهرمان چند وقتی است با حمایت بانک ملی ایران و با حضور ورزشکارانی از اقصی نقاط جهان از شبکه سه سیما تولید و پخش میشود.