شعارسال: در کوچه پس کوچه های شهر، کاندیداهای مختلف با حربه ها و شگردهای متنوع تبلیغاتی و شعارهای رنگا رنگ، سعی در جلب نظر و آراء مردم دارند و مردم اما از همیشه هوشیارتر و آگاهتر به این شعارها و شگردها می نگرند و انتخاب خواهند کرد.
در این میان یکی از کاندیداهای باسابقه و پیر حوزه انتخابیه قائم شهر که دلدادگی همیشگی اش به کرسی مجلس زبان زد خاص و عام است، گویی همچنان علاقه مند است که نان را به نرخ نساجی بخورد و همچون سالهای دور باز هم این درد مشترک همه قائم شهری ها را بازیچه ای برای دستیابی به قدرت قرار دهد.
این سیاست باز کهنه کار، دگربار به اشتباه گوش به مشاوره های مشاورانی داده که دستشان از فوت و فن تبلیغات خالیست و چاره ای جز بازی با شطرنج دوسر باخت نساجی ندارند.
نساجی مازندران، روزگاری نه چندان دور برای هر مازندرانی و خصوصا قائم شهری جایگاه مقدسی داشت و چرخ زندگی مردمان این دیار عجین شده بود با گردش چرخ های این کارخانه.
اما صد افسوس که سیاست بارانی از همین دست، سوالهایی که در مسند قدرت و نمایندگی ملت قرار داشتند، از این چرخ ها برای خود ارابه ای ساختند و با آن به سمت مراکز تصمیم سازی و تصمیم گیری کشور راهی شدند، ارابه ای که زیر چرخ هایش امیدها، آرزوها و آینده یک ملت را خرد و برای آن سیاست بازان یکه تازی میکرد.
مردمان این دیار هنوز به یاد دارند که 12 سال پیش و در زمان نمایندگی همین آقایان و نزدیک انتخابات کامیون های بزرگ، با آذین بندی و هیاهوی فراوان دستگاه هایی را در همه خیابان های شهر دور می دادند که ایها الناس؛ این ماشین آلات جدید نساجی است و به زودی این کارخانه احیا خواهد شد.
اما همه دیدند که 12 سال آن ماشین آلات پلمپ بود و خاک می خورد و چندی پیش به چرخه تولید وارد شد ( که البته در این دوره نیز تنها به فک پلمپ اکتفا شد و جز پرداخت مطالبات بازنشستگان، اقدام مثبت دیگری صورت نگرفت)،همه مردم دریافتند که آن بازی سخیف با احساسات مردم، تنها یک پرده از نمایش دروغین احیای نساجی بیش نبود.
مردمان این سامان از یاد نبرده اند که در کوران انتخابات مجلس نهم و بازهم در دوران نمایندگی همین پیر عرصه انتخابات (البته با عدم همراهی نماینده دیگر) 5 روز پیش از انتخابات یعنی 7 اسفندماه 1390 جشن بزرگ احیای نساجی را برپا کردند و پس از شکست در انتخابات و تنها چند روز بعد یعنی 19 اسفند، نامه اعلام ورشکستگی این کارخانه رسانه ای شد.
مردم به یاد دارند صف های طویل ثبت نام از جوانان این شهر برای اشتغال در نساجی را، صفوفی که هرگز راهی این کارخانه نشد و نا امیدتر از گذشته به خانه بازگشت.
مردم فراموش نکرده اند اشتغال موقت تعداد زیادی از بانوان این شهر را در مجموعه ای که قرار بود دوره آموزشی برای شروع به کار نهایی در کارخانه عظیم نساجی باشد که در نهایت و پس از شکست در انتخابات بدون پرداخت دستمزد چند ماهه شان از کار بیکار شدند.
امروز اما در کمال ناباوری و تعجب، همان سیاست باز پیر بازهم میخواهد بر موج نساجی سواری کند و در مخروبه های محل قدیم کارخانه درپی نانی برای خود می باشد.
این مخروبه های بی جان را در رویا جان می بخشد و بای ذنب قتلت سر می دهد، اما گویی فراموش کرده است که؛ مکرو و مکر لله والله خیرالماکرین.
فراموش کرده اند که دست قدرت خدا از همه دست ها بالاتر است و مردم دیار ما نیز بسیار هوشیار و بصیرند، مردمی که به یقین 7 اسفند 94 آخرین میخ را بر تابوت این سیاست بازی ها خواهند زد.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی " خزرخبر " ، تاریخ انتشار دوشنبه 19 بهمن 1394 کد مطلب : 19518 : www.khazarkhabar.com