پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۰۷۵۶
تاریخ انتشار : ۲۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۶
در شهرستان های قائمشهر، سوادکوه ، جویبار و سیمرغ سرمایه های خدادادی و انسانی بی شماری وجود دارد. اما در این منطقه از دیرباز اشتغال و اشتغال زایی از مسائل حاشیه ساز و پر بحث بوده و وجود بیکاری و رکود زیاد در این منطقه برای کارشناسان خبره و اهل فن سوال برانگیز و موجب تعجب است.

شعارسال : در شهرستان های قائمشهر، سوادکوه ، جویبار و سیمرغ سرمایه های خدادادی و انسانی بی شماری وجود دارد.

اما در این منطقه از دیرباز اشتغال و اشتغال زایی از مسائل حاشیه ساز و پر بحث بوده و وجود بیکاری و رکود زیاد در این منطقه برای کارشناسان خبره و اهل فن سوال برانگیز و موجب تعجب است. لذا قبل از هرگونه نسخه پیچی و سخن احساسی از صنایع نساجی و البرز مرکزی باید به این اندیشید که ظرفیت های موجود چیست و چه راهی برای خروج از رکود تورمی ( تورم همراه با بیکاری ) در ایران و سپس در این منطقه عظیم موجود است؟ و چرا این منطقه با سرمایه های خدادادی و انسانی بی شماری که دارد از فقر و بیکاری رنج می برد؟

برای یافتن پاسخ سوالاتمان به سراغ یکی از افرادی رفتیم که سالها در مقام مسئولیت معاونت اقتصادی اداره کل اطلاعات مازندران مشغول به کار بوده و تجربه خوبی برای تجزیه و تحلیل مشکلات و مسائل و ارائه راهکارهای عملی برای رفع چهره محرومیت و رفع بیکاری دارد . مهم تر از همه اینکه با توجه به اینکه وی اصالتا اهل منطقه سوادکوه است به خوبی نیز با زیر و بم مشکلات این منطقه آشناست و به سبب سالها مسئولیت نظارتی اش می تواند گره گشای مسائل و مشکلات چندین ساله این منطقه باشد.

عضویت در جهاد سازندگی شیرگاه ، واحد اطلاعات سپاه مازندران و مسئولیت معاونت اقتصادی اداره کل اطلاعات استان ، عضو اصلی شورای توسعه و برنامه ریزی استان، عضو اصلی کمیسیون کارگری و عضو اصلی شورای حفظ حقوق بیت المال استان از جمله سوابق کاری حاج قربان بوداغی است .

وی اصالتا اهل شهرستان سوادکوه و متولد سال 1338 است. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در شیرگاه و دبیرستان را در قائمشهر خوانده و روزگارانی را هم با سبک بالان عاشق در دفاع مقدس از ایران عزیز سپری نمود .

وی از شروع 57 تا بعد از قطعنامه تمام و کمال در عرصه بحران ها حضور داشت . شغل خود را از سال 1358 از جهاد سازندگی شهرستان سوادکوه شروع کرد . سال 1360 به استخدام اطلاعات سپاه ناحیه مازندران درآمد. ریاست اداره اقتصادی اداره کل اطلاعات مازندران و معاونت اقتصادی این اداره کل از جمله اصلی ترین مسئولیت هایش در بدنه امنیتی ترین دستگاه دولتی مازندران است.

حاج قربان بوداغی (حاج حیدر) در روزهای گذشته در حوزه انتخابیه قائمشهر، سوادکوه ، جویبار و سیمرغ ثبت نام کرد.

بسیاری از پیشکسوتان و کارشناسان مسائل اقتصادی و سیاسی این منطقه معتقدند وی با توجه به ساده زیستی، اعتدال گرایی، مردم داری ، حسن اخلاق و داشتن برنامه مدون و قابل اجرا و بدون کلی گویی و شعارگونه برای توسعه منطقه، یکی از اصلی ترین و جدی ترین گزینه های مورد اقبال مردم این منطقه خواهد بود.

نکته جالب توجه اینکه همراهی جمع زیادی از علاقمندان پرشور با وی جهت ثبت نام در انتخابات در فرمانداری قائم شهر موجب جلب توجه شهروندان شده بود . در هنگام ثبت نام حاج قربان بوداغی در فرمانداری علاوه بر حضور جمعی از علاقمندان ، مشاورین و اعضای ستاد ، پروفسورفریدون بوداغی دانشمند فیزیک هسته ای کشورمان نیز وی را همراهی می کردند که مورد توجه هر رهگذر و بیننده ای قرار می گرفت .

بسیاری معتقدند سلامت کاری و سابقه خوب حاج قربان بوداغی در اذهان مردم در زمان مسئولیت های بزرگی که بر عهده داشته موجب اقبال بسیار زیاد از این کاندیدای انتخابات - که گفته می شود کمترین هزینه تبلیغاتی را تاکنون در این حوزه انتخابیه داشته- شده است.

گفتگوی ما را با قربان بوداغي (حاج حيدر) بخوانید:

در ابتدای صحبت های خویش اگر سخنی دارید بفرمایید.

بنده در آغاز سخنانم به حديثي از امام علي (ع) اشاره می کنم که خطاب به فرزندشان محمد حنفيه فرمودند: « اي فرزند! من از تهيدستي بر تو هراسناکم ، از فقر به خدا پناه ببر که همانا فقر دين انسان را ناقص و عقل را سرگردان نموده و عامل دشمني است »

شما به عنوان یک متخصص اقتصادی وضعیت کشور را از این منظر چگونه ارزیابی می کنید؟

وجود مفاسد اقتصادي از بزرگترين قدمهاي ايجاد گسل در طبقات اجتماعي جامعه و ايجاد فقر اقتصادي و به تبع آن فقر معنوي و فرهنگي است .

اگر در جامعه اي که در آن زندگي مي کنيم معيشت مردم تأمين نباشد و گذران زندگي از طريق ايجاد شغلهاي کاذب و همچنين راه هاي نامشروع و غير قانوني ايجاد درآمد باشد ، اندک اندک جامعه به سمت فساد ، بي هويتي ، سستي عقايد و همنوع ستيزي پيش رفته و ما هر روز در منجلابي فرو خواهيم رفت که چه بسا نجات از آن هرگز ممکن نباشد .

توجه به منابعي که موجب رشد اقتصادي و بالندگي امنيت و رفاه و به پشتوانه ي اين دو تعالي فرهنگ جامعه هستند ؛ بايد از مهمترين دغدغه هاي کساني باشد که قدرت ايجاد فضاي امن اجتماعي را دارا هستند و از طرف مردم اين اختيار به آنان داده شده که تصميم گيرنده امور مهم جامعه باشند. وقتي به عيان مي بينيم که از ما فرصت اين تعالي گرفته شده و گامهايي که گذشتگان ساليان دراز براي جامعه ي ما برداشته اند رو به هيچ مي رود بر ما فرض است که کاري بکنيم .

اقتصاد مناطق قائمشهر، سوادکوه ، جویبار و سیمرغ زیرمجموعه ای از اقتصاد کل کشور است که از دامنه فراگیری گرانی و بیکاری رنج می برد و این بیکاری همراه با گرانی از شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حاکم بر کشور نشأت می گیرد.

بسیاری از مکاتب اقتصادی رکود تورمی را ناشی از افزایش هزینه تولید و میزان نقش دولت در اقتصاد و ناآرامی های سیاسی و اجتماعی و ساختار بودجه و نظام مالیاتی می دانند. پرواضح است ایران همزمان از تمامی ضعف هایی که می تواند یک کشور را دچار رکود تورمی کند رنج می برد و برای رهایی از رکود تورمی باید به مسائل کلان کشوری با تمرکز بر قانون گذاری و مسائل خرد اقتصادی در حوزه های انتخابی راه افزایش بیکاری و گرانی را مسدود کرد.

در حوزه کلان کشوری برنامه هایی که به صورت مدون نظارتی بر سیستم های اقتصادی داشته باشند وجود ندارند و این مستلزم رایزنی نمایندگان مجلس در تدوین قوانین جدید و مدرن است.

به عنوان یک کارشناس مسائل اقتصادی معتقدم باید :

1- برای نظام مالیاتی کشور و شیوه های اخذ مالیات رایزنی نموده و با همکاری نمایندگان مجلس برای تصحیح قوانین و شیوه های آن اقدام گردد.

2- با کاهش اندازه و نقش دولت در اقتصاد و حمایت از طرح هایی که بخش خصوصی را پر رنگ نموده و یارای رقابت با بخش دولتی را داشته باشد اقتصاد کشور را پویا نمایند. ( اصل 44قانون اساسی )

3- حمایت از تداوم ساختار بودجه نویسی به شیوه ی فعلی کشور که در دوران دولت قبل منحل شده بود و از عوامل تورم همراه با بیکاری بود .

4- دوری از هرگونه تنش های سیاسی و اجتماعی با دولت و مردم که تاثیر مستقیم بر جو روانی بازارهای اقتصادی بخصوص بازارهای ارز کشور دارند.

وضعیت شهرستان های قائمشهر، سوادکوه ، جویبار و سیمرغ را از نظر اقتصادی چگونه ارزیابی می کنید؟

بنده به عنوان کسی که سالها کار نظارتی بر روی فعالیت های بخش اقتصادی استان داشته ام معتقدم که ظرفیت های بسیار مناسبی در این منطقه وجود دارد که در سالهای گذشته مغفول مانده اند.

استان مازندران از دیرباز یکی از قطب های کشاورزی کشور بوده ولی با نگاه غلط بسیاری از مسولان این ذهنیت به وجود آمده است که راه اشتغال و از بین بردن بیکاری در این منطقه صرفا مقوله ی کشاورزی بوده که از پتانسیل آب و هوایی خوبی هم بر خوردار است ؛ اما چه کشاورزی ای ؟ کشاورزی سنتی ای که در همه سالهایی که شعار ایجاد شغل به پشتوانه کشاورزی داده می شد هیچ گامی برای مدرنیزه شدن و تولیدات بیشتر با مصرف آب و سرمایه و زمین کمتر در بر نداشته ؟

کشاورزی ای که با هیجان شهر نشینی برای جوانان سه دهه ی 50 و 60 و 70 کشور روبرو شد و روز به روز بخش کوچکتری از تولیدات استان و کشور را به خود اختصاص داد؟

مطمئنا کشاورزی یکی از پشتوانه های کاهش بیکاری و اشتغال باثبات است اما نه به تنهایی ؛ آنچه که احساس به نیاز جدی در استان مازندران و به خصوص در حوزه انتخابیه ما است حضور پر رنگ صنعت در کاهش بیکاری است که باید مطالعات و فرصت سازی و فرصت سوزی هاش به دقت مورد بررسی قرار گیرد.

سه غول صنعتی منطقه ما و حتی کشور شامل نساجی و البرز مرکزی و اشباع تراورس که روزی هزاران نیروی اشتغال به کار داشت الان ویرانه ای از آن باقی نمانده است.

به موضوعات خوبی اشاره نمودید . با توجه به سیاست گزاری های فعلی و عدم حمایتی که از این صنایع فراروی ما وجود دارد برنامه و طرحی در این رابطه دارید؟

بله طرحهای قابل اجرا و قابل دفاع زیادی دارم .

در سالهاي گذشته اتفاقات بدي که براي منطقه ما افتاده اين بوده که بر منابع عظيم ايجاد شغل براي نيروهاي بومي و آنچه موجب رشد اقتصادي منطقه است خط بطلان کشيده شد و در کارخانجاتي چون البرز مرکزي از طريق تزريق نيروهاي غير متخصص و بلااستفاده گذاشتن ظرفيت توليدي منابع سوخت ، در نساجي قائمشهر با عدم استفاده از ماشين آلات و تجهيزات بخش صنعتي و به بوته فراموشي سپردن خلاقيت در زمينه ي توليد و همچنین در اشباع تراورس با حذف سازوکار ارزش افزوده به مواد اوليه و خام فروشي ، بر هر سه کارخانه ضربه هايي جبران ناپذير فرود آورده و به تبع آن زندگي شهروندان به ملغمه اي از بيکاري و فقر و فساد تبديل شده است .

سوال من این است چرا نساجی ای که روزی بیش از 5000 هزار نیروی شاغل و فعال داشته و در چند شیفت فعالیت می کرده ، الان به کمتر از هزار نیرو رسیده است؟

نگاه ما به این وضعیت نساجی باید ما را به این فکر فرو ببرد که چه شد و چه کردیم ؟! چه شد که مجموعه ماشین آلاتی که از نظر ما دیگر توان تولید نداشت از ما خریداری شد و بعد ها به شهرستان های دیگر انتقال یافت و به خط تولید اضافه گردید؟!

میزان سرمایه گذاری که در زمان دولت دوم آقای خاتمی برای خرید دستگاه های چاپ و رنگ نقاشی پارچه انجام شد این توانایی را برای نساجی ایجاد نمود که کل پارچه های تولید کشور در آن از تنوع رنگ و طرح برخوردار شوند و تازه یک شیفت کاری هم باقی می ماند که با آن دستگاه ها می شد پارچه های خام وارداتی را رنگ زد! چرا نمایندگان وقت این دستگاه ها را به انبار نساجی شماره سه فرستاند و هنوز هم در آنجا خاک می خورد ؟ چرا مجموعه پشم بافی از نساجی شماره دو به جاده نظامی انتقال یافت و در نهایت تعطیل شد و کارگران آن بیکار شدند؟

گونی بافی را هم به این بهانه که وجود محیط کارگری باعث ناامنی در شهر می شود از شهر خارج کردند و در نهایت آن را هم به تعطیلی کشاندند این اتفاق برای نساجی شماره دو هم افتاد و برای نساجی شماره سه هم در شرف انجام بود که با دخالت اطلاعات از آن فعلا جلوگیری شده است.

دوستان به این تصمیم سازی ها و عدم مدیریت مسولین شهرستان های قائمشهر، سوادکوه ، جویبار و سیمرغ توجه کنند و از آنها بپرسند چطور به خود اجازه دادند با این تصمیمات غلط این مجموعه عظیم اشتغال زایی را از نیرو های این شهرستان ها دریغ کنند؟

بپرسند از نمایندگان گذشته که چرا وقتی زمین با کاربری صنعتی در شهرستان ما بود و سایپا شمال احداث شد آنوقت کلنگ تولید خودرو در بابل و ساری زده شد ؟

چرا این سرمایه هایی که دوستان زحمت کشیدند و در شهرستان ما راکد بود با عدم حمایت شما از آن استفاده نشد؟ َ

به موضوع اشباع تراورس می پردازم. 27 هزار متر کوپ چوب سالانه از جنگل های مازندران توسط ( آذررود ، کارسنگ رود ، ولوپی ، قدس ) برداشت می شود و به استان های دیگر مثل تهران فرستاده می شود. چرا تا زمانی که اشباع تراورس را در منطقه داریم باید چنین خام فروشی هایی صورت پذیرد ؟ آیا سزاست بهره مندی عده ای از حق دلالی به بهای بیکاری کارگران ما و تعطیلی کارخانجات ما تحقق یابد ؟

در سال 85 بعد از اینکه اشباع تراورس از مجریان طرح های جنگلی خارج شد ؛ آقای بوداغی با پیگیری های خود مجوز برداشت 100 هزار متر کوپ چوب را به مدت 10 سال برای این مجموعه اخذ نمود و مجوز آن از منابع طبیعی کشور و مازندران گرفته شد که این زحمت ایشان بعد از یک سال تولید و اشتغالزایی با عدم مدیریت مسولان وقت از بین رفت.

اشباع تراور به راحتی می تواند بخش قابل توجهی از مشکلات اشتغال ما را حل کند .

در خصوص البرز مرکزی، آنچه که باعث از بین رفتن البرز مرکزی شد چیزی نبود جز دخالت نماینده های وقت ، مسولین و سازمان های غیر رسمی که بخاطر کسب وجهه و منزلت اجتماعی با تزریق بیش از حد نیرو به آن و افزایش هزینه های ناشی از این گونه خودنمایی ها باعث کاهش بهره وری گشتند .

بعد ها هم که کارگران وارد شده با رانت مسولان از بخش استخراج به بخش اداری منتقل شدند موجب کاهش تولید و عدم تخصص گرایی در کل مجموعه شد و این قضیه به حدی گسترش یافت که در یک بازه زمانی مشاهده شده که به ازای هر یک نفری که در خط تولید البرز بود 5 نفر در بخش پشتیبانی و اداری مشغول به کار بودند؛ که نهایتا چنین عملکرد و عدم مدیریتی در منابع انسانی و ساختار بروکراسی در یک مجموعه تولیدی ، و نه خدماتی ، کار را به انحلال کل مجموعه تولیدی کشاند.

خیلی از نمایندگان عنوان نموده اند که به ذغال نیاز نداشتیم و این باعث تعطیلی البرز مرکزی گشته است ؛ خب اگر به ذغال احتیاج نداشتیم سوخت ذوب آهن اصفهان از کجا تامین می شود. چرا کک وارد شد؟ مگر نه آنست که ذوب آهن به کک احتیاج دارد و کک هم از ذغال به دست می اید؟ چرا دستگاه های کک سازی ما در اصفهان به علت نبود مواد اولیه غیر فعال است و واردات کک از خارج صورت می گیرد؟

محروم کردن دو استان از این فضای مهم اشتغالزایی بیانگر چه نوع سیاستی است ؟

شهرستان های قائمشهر، سوادکوه ، جویبار و سیمرغ از نظر گردشگری از مناطق بکر و نمونه حتی در جهان است. متاسفانه این بخش در این شهرستانها بسیار مغفول مانده و توجهی مناسبی به آن نشده است. نظر شما در این رابطه چیست؟

گردشگری یکی از بناهای اقتصادهای نوظهور جهان مثل ترکیه است که بر پایه توریسم بنا نهاده شده است . فرصت های این مساله مهم ما در سواحل جویبار و زیبایی های سوادکوه نهفته شده است که خود می تواند اشتغالی عظیم بنا نهد .

در کنار جوارم و احیای بیش از پیش آن ، مناطق زیبای سرخ کلا که هم دشتهای وسیعی دارد و هم کوه زیبا و در کنار رود هم واقع شده از مناطق قابل استفاده در این زمینه است .

از طرفی تهدید هایی مثل وجود کمربندی هفت تن به ساری که پل ارتباطی مسافران به مرکز استان است باعث می شود سواحل زیبای جویبار از دید گردشگران دور بماند و هتل ها و مهمان سراهای ما را به تعطیلی بکشاند . باید شیوه ای اتخاذ نمود که این کمربندی فقط برای کامیون های ترانزیت مورد استفاده قرار گیرد و مسافران با گذر از قائمشهر به سوی جویبار و کیاکلا منتقل شوند و از سواحل جویبار استفاده نمایند .

خود سواحل جویبار هم از مواردی است که باید روی ان کارکرده و به زیبا سازی ان با افزایش امکانات رفاهی و گردشگری افزود.

موضوع کمبود آب برای کشاورزان منطقه نیز دغدغه سالهای اخیر اهالی زحمتکش این بخش است. شما مشکل را در کجا می بینید و به نظر شما راه حل این مشکل چیست؟

سوالم این است سد البرز به موازات سد شهید رجایی برای آبیاری زمین های پایین دست ساخته شده ، چرا مسولان با عدم مدیریت آب سد البرز را برای شرب شهرستان بابل فرستاده و 4500 هکتار از زمین های بکر کشاورزی ما را تشنه وانهادند و خیل عظیم مردم بومی ما در این شرایط ناتوان از کشاورزی اند؟

عنوان شده که هزینه ی ایجاد یک شغل در کشور بیش از صد میلیون است، اشتغال در این حوزه مگر چقدر هزینه بر می دارد؟

غیر از حمایت و عدم تقدیم امکانات اولیه کشاورزان ما به دیگران چیز دیگری لازم است تا در این منطقه کشاورزی رونق گیرد؟

درصد زیادی از میوه های استان در شهرستان های حوزه انتخابی ما تامین می شود و برای آب میوه گیری و کنستانتره به غرب استان فرستاده می شود ، مگر ما توانایی ایجاد یک کارخانه آب میوه گیری را نداریم ؟

وقتی مواد اولیه هست و با این کار می شود شغل بسیاری ایجاد نمود چرا ما از غافله عقب هستیم ؟

یا طرح گل محمدی و تولید گلاب که جوانان این خطه آن را ارزیابی و پیشنهاد کردند ، چرا نباید مورد حمایت قرار گیرد و اشتغال زایی شود؟

طرح های عملی و قابل اجرای زیادی که انصافا بدون هرگونه شعارزدگی و احساسات هیجانی معمول در ایام انتخابات دارم که امیدوارم فرصت اجرای آنها برای رفع مشکلات منطقه فراهم شود.

به عنوان آخرین سوال دلايل خود را براي ورود به انتخابات مجلس دهم اعلام نمایید.

بر خود لازم مي بينم براي زيبايي چهره ي جامعه و شستن غبار فقر از اين صورت روشن کاري بکنم و به پشتوانه دستهاي گرم مردم زحمتکش ، خوب و قدرشناس شهرستان های قائمشهر، سوادکوه ، جویبار و سیمرغ قدم در راهي بگذارم که حداقل آن احياي ظرفيت هاي موجود و بازگرداندن تحرک و نشاط به پيکره ي اجتماع از طريق مبارزه با مفاسد اقتصادي و رانت خواري و کاهش فاصله هاي طبقاتي است .

هدفم مبارزه با مفاسد سیستمی و اقتصادی برای توسعه پایدار و اشتغال مستمر است.اميد که حمايت مردم و اراده ي من هرگز در اين راه فرو نماند و همه با هم براي داشتن جامعه اي شاداب و پويا به پا خيزيم.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی وارش ، تاریخ انتشار شنبه 13 دی 1394 ، کد مطلب :25683 : www.vareshnews.ir

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین