پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۶۶۵۲
تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۹

اسلام؛هم الگوی زندگی هم الگوی مبارزه

وقتی اسلام جوهره مبارزه به خود می‌گیرد، رنگ ایدئولوژیک خود را نشان می‌دهد و بعید است روحانی نداند که هیچ مبارزه‌ای بدون ایدئولوژی امکان‌پذیر نمی‌باشد و قدرت بسیج‌گری بدون ایدئولوژی سامان نمی‌یابد.

شعارسال: «عبدالله گنجی» در سرمقاله روز شنبه روزنامه «جوان»نوشت:

رئیس جمهور در مراسم روز معلم از قول شهید مطهری گرایش به «اسلام انقلابی» را خطرناک توصیف کردند و در عین حال قاتلان شهید مطهری را معتقدین به اسلام انقلابی دانستند. البته منازعه تئوریک درباره انقلاب اسلامی یا اسلام انقلابی تقریباً دامنه‌دار است، اما از دکتر روحانی چنین سخنانی را بعید نمی‌دانیم. این امر طبیعی و علمی است که سیاستمداران تمام تاریخ را پشت سر دیدگاه حال خود جمع و تاریخ را طوری تفسیر می‌کنند که به نفع گفتمان و مدعای حال آنان باشد. طرح اعتدال از سوی ایشان به صورتی شد که کربلا و مدینه را نیز یک پارچه مذاکره و صلح دانستند و پیامبر را نیز فقط رحمت دیدند ولاغیر.

شهید مطهری کمتر از سه ماه از حیات انقلاب را تجربه کردند و کانتکس ذهنی استاد نگران التقاط انقلابی زمانه خویش بود. دوران حیات ایشان دورانی است که مارکسیسم الگوی مبارزه با امپریالیسم بود و نه اسلام. تأثیرپذیری انقلابیون از چپ جهانی تهدیدی بود که استاد مطهری حس می‌کردند. تفکر دکتر شریعتی و التقاط منافقین در معرض قضاوت شهید مطهری بود. دوم اینکه شهید مطهری نماند تا هجمه‌‌های همه‌جانبه جهانخواران را ببیند و تجویزهای انقلابی امام برای مقابله را بشنود. امام حوادث بعد از پیروزی را حوادث «کمرشکن» تفسیر می‌کند. نسخه امام برای مواجهه با هجمه جهانخواران بدون تردید الگوی مبارزه درون دینی بود. دکتر روحانی در این سه سال نشان داده است که نه درصدد اجرای محتوای انقلاب اسلامی است و نه به «اسلام مبارزه» اعتقاد دارد. او ایران را کشوری می‌داند که باید توسعه یابد و به مشترکات حکومت در ایران و جایی مثل فرانسه اهتمام دارند و بر تمایزات جمهوری اسلامی با دیگر کشورها هیچ اصراری ندارد.

اما نظر امام نقطه مقابل روحانی است. امام هم به انقلاب اسلامی معتقد بودند و هم به اسلام انقلابی. اعتقاد امام به اسلام انقلابی صرفاً از مشی وی قابل استنباط نیست که با صراحت همین واژه را به کار می‌برند. اصلاً انقلاب اسلامی ایران محصول اسلام انقلابی است. انقلاب اسلامی به مثابه یک متن و محتوا برای زندگی است، اما اسلام انقلابی الگوی مبارزه از خاستگاه دین را تجویز می‌کند. انقلاب اسلامی «برنامه زندگی» است و اسلام انقلابی «برنامه مبارزه» است. اسلام انقلابی «روش مبارزه» است و انقلاب اسلامی «مدل اداره». وقتی اسلام جوهره مبارزه به خود می‌گیرد، رنگ ایدئولوژیک خود را نشان می‌دهد و بعید است روحانی نداند که هیچ مبارزه‌ای بدون ایدئولوژی امکان‌پذیر نمی‌باشد و قدرت بسیج‌گری بدون ایدئولوژی سامان نمی‌یابد.

اسلامی که منجر به شهادت شهید مطهری شد اسلام انقلابی نبود. اسلام فرقان و منافقین «اسلام التقاط» و «اسلام منهای روحانیت» بود. آنان روحانیت و فقه را زنجیری به پای اسلام می‌دانستند. اما اسلام انقلابی امام، سطح و راهبرد مبارزه را جغرافیای جهانخواران و علیه منافع آنان می‌داند، به همین دلیل می‌فرماید «حجی که از آن هدم‌ شرک و کفر برنخیزد، حج نیست». جمله زیر از امام نشان می‌دهد که روحانی دقیقاً در نقطه مقابل امام قرار گرفته است. امام هنگام برشمردن دستاوردهای جنگ تحمیلی در تاریخ 67/12/3 مهم‌ترین این دستاوردها را استمرار اسلام انقلابی می‌داند و می‌‌نویسد: «و از همه مهم‌تر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت.» به کارگیری واژه «استمرار» توسط امام بدین معناست که از نگاه وی اسلام انقلابی قبل از شروع جنگ هشت ساله نیز وجود داشته است و جنگ آن را استمرار داده و توفندگی آن را حفظ کرده است. بهتر بود روحانی می‌گفت اسلام هم الگوی زندگی‌ساز است و هم الگوی مبارزه و الگوی زندگی‌‌ساز را فراگیر و الگوی مبارزه را اقتضایی و در حد نیاز توصیف می‌کرد، نه اینکه آن را قاتل شهید مطهری بداند و به کلی ضد انقلاب اسلامی معرفی کند. از دیدگاه امام، جهانخواران، انقلاب اسلامی را رها نخواهند کرد و به همین دلیل می‌فرمود: «همه عزای جهانخواران اعم از حصر اقتصادی و جنگ تحمیلی برای این است که بگوییم اسلام پاسخگو نیست» و می‌فرمود «آنان هرگز از مقاتله با شما دست بر نخواهند داشت» لذا برای مواجهه با دشمنان انقلاب اسلامی بر اسلام انقلابی به عنوان روش مبارزه تأکید می‌کرد و می‌فرمودند: «راهی جز مبارزه نمانده است» اگر روحانی از یک سو به انقلاب اسلامی و محتوای اسلامی حکومت اعتقاد دارد و از سوی دیگر برای این انقلاب دشمنانی را می‌شناسد، راهی جز تکیه بر اسلام انقلابی برای مبارزه نمانده است.

پایین کشیدن فتیله مبارزه هنگامی که جهانخواران، انقلاب اسلامی را به رسمیت بشناسند بلا‌اشکال است، اما آیا اکنون در این نقطه قرار گرفته‌ایم؟ اگر روحانی یا هر کس دیگری به این باور رسیده است که جهانخواران ما را رها کرده‌اند، باید بدانند که خود از انقلاب اسلامی و اسلام انقلابی فاصله گرفته‌اند و استکبار آنچه را از ناحیه انقلاب اسلامی برایش خطر محسوب می‌شد، برطرف شده می‌بیند. که امید است این‌گونه نباشد.

ممکن است گفته شود، رئیس جمهور قصد تقابل با نگاه صریح امام را نداشته است و منظور او جریان منافقین و فرقان بوده است. با این فرض، الان چه لزومی بر طرح مسئله است؟ بیرون کشیدن منافقین و فرقان از زباله‌دان تاریخ چه اهمیتی دارد که رئیس جمهور وقت خود را به آن اختصاص دهد؟ حقیقت این است که حمله به اسلام انقلابی به معنی نفی مبارزه و نفی راهبرد امام که «تا کفر و شرک هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم» می‌باشد و بهانه آن را معیشت قرار داده‌اند، اما این روی دیگر سکه «نرمالیزاسیون» حجاریان است که مطالبه خود از دولت مستقر را بازگرداندن کشور از حالت انقلابی به عادی اعلام کرد و آن هم روی دیگر سکه اصلاحات بود که پایان انقلاب را خواستار بودند.

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری فارس، تاریخ انتشار: 18اردیبهشت1395، کدخبر: 13950217000012: www.farsnews.com

خبرهای مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین