شعار سال: ثروتمندان جهان به لطف «تورهای واکسن» صفهای [دریافت واکسن»] را دور میزنندـــ در حالی که ۱۳۰ کشور، که ۲٫۵ میلیارد نفر از مردم جهان در آنها زندگی میکنند، حتی یک دُز واکسن هم دریافت نکردهاند و همچنان چشمبهراهاند. پایان پاندمی آغاز عصر جدیدی از نابرابری جهانی است.
یک سال پس از شروع پاندمی ویروس کرونا عرضهی واکسن به مثابهی نور امیدی ظهور کرد. شرکتهایی نظیر فایزر، مادرنا و آسترازنکا واکسن کرونا را در مقیاسی جهانی عرضه کردهاند. با این حال، پیشبینی میشود اکثر کشورهای فقیر دستکم تا سال ۲۰۲۴ امکان ایمنسازی عمومی در برابر ویروس کرونا را نخواهند داشت، چنین بهنظرمیرسد که نابرابری جهانی ــکه از سالها قبل از شیوع کرونا در حال افزایش بودــ از طریق شکاف بین اغنیای واکسینهشده و فقرای واکسینهنشده در حال تثبیت و عمیقترشدن است.
شاید بارزترین و غمانگیزترین تجلیِ این نابرابری، روند و گرایش جدید به «تورهای واکسن» باشد: فرصتی برای ثروتمندان تا صفهای [دریافت واکسن] را دور بزنند.
یکی از کلوبهای ویژهای که از ماه ژانویه به اعضای ۶۵ سال و بالاترش تورهای واکسن ارائه میدهد، محفل نایتزبریج (Knightsbridge Circle) است که گفته میشود میانگین ارزش خالص ثروتِ هر عضو آن ۸۰۰ میلیون دلار است. تورهای واکسن مقصدهای متفاوتی دارند: از امارات متحدهی عربی گرفته تا هند و ماداگاسکار؛ فقط کسانی از این امتیازات ویژه برخوردارند که استطاعتِ پرداخت هزینهی ۴۰ هزار پوندیِ این تورها را دارند (در بریتانیا، قوانین محدودیتکنندهی کرونا هر گونه سفری را غیرقانونی اعلام کرده استــــ اما پول میتواند شما را نه تنها در برابر ویروس که در برابر قوانین هم مصونیت بخشد).
البته واکسیناسیون سریع در بریتانیا موجب شده است که میلیونرهای داخلی به اندازهی کافی از چنان پیشنهادهایی [تورهای ۴۰ هزار پوندی واکسن] زیاد استقبال نکنند. در عوض، در آن دسته از کشورهای ثروتمند که واکسیناسیون عمومی کُندتر بوده است ـمانند کاناداـ تورهای واکسن مورد استقبال بیشتری قرار گرفتهاند.
در ماه گذشته، مدیرعامل بزرگترین صندوق بازنشستگی کانادا، مارک مشین ، پس از نادیدهگرفتن محدودیتهای مسافرتی و سفر به دبی برای تزریق واکسن استعفا کرد، و در ژانویه، مدیر یک کازینوی کانادایی و همسر بازیگر وی برای دورزدن صف [دریافت واکسن] به شهری دورافتاده در کانادا (White River First Nation) که ساکنان آن همه بومیان منطقه هستند پرواز کردند؛ آنها خود را به عنوان کارگران مُتل محلی جا زدند و واکسن به آنها تزریق شد و سپس با هواپیمای اجارهایشان به خانهی مجلل خود در ونکوور برگشتند.
مسئلهی اصلی
شماتتِ سرمایهدارانی که از این خدمات استفاده میکنند و آنها که این خدمات را فراهم میآورند اگرچه هیجانانگیز است اما نکتهی اصلی نیست. مسئله این است که تورهای واکسن تنها نشانهای از مشکلی بسیار بزرگتر است. آنها نشانهی جهانی هستند که در آن رفاه، بقا و سلامت حقوقی اساسی نیستند که باید بر مبنایی عمومی در دسترس همگان باشندـــ آنها کالاهایی هستند که خرید و فروش میشوند.
در بریتانیا کوویدـ۱۹ ارتباط بین سلامتی و ثروت را روشنتر کرده است. احتمال این که افراد فقیر در اثر کرونا بمیرند بیشتر است. نرخ ابتلا در مناطق فقیرنشین بیشتر است. دلیل آن این نیست که این افراد استطاعت پرواز به دبی برای تزریق واکسن را ندارند. دلیل آن کاهش وحشیانهی بودجههای عمومی خدمات سلامت عمومی در مناطق فقیرنشین، نرخ پایین دستمزد قانونی در ایام بیماری، اشتغال ناپایدار و متزلزل، خانههای بیش از حد پرجمعیت و نژادپرستی نهادی استـــ اینها فقط چند عامل از انبوه عوامل به هم مرتبط هستند.
این شکاف نابرابرانه حالا دارد به مقیاسی جهانی گسترده میشود. در ماه فوریه رئیس جمهور آمریکا جو بایدن یک بستهی ۴ میلیارد دلاری برای برنامهی بشردوستانهی کوواکس، که سال گذشته برای بهبود توزیع [واکسن] بین کشورهای ثروتمند و فقیر طراحی شده بود، اهدا کرد. با وجود تشکیل کوواکس از سال گذشته، این مجموعه تنها از ماه گذشته عرضهی واکسن را آغاز کرد و بدین ترتیب، از برنامهی واکسیناسیونِ پیشاپیش آغازشدهی کشورهای ثروتمند، بسیار عقب ماند.
اما کوواکس، خود، بدیلی برای راهی بهتر بود؛ آن راه، لغو حق ثبت انحصاری اختراع واکسن (patent) برای سراسر جهان و همهی کمپانیها بود؛ راهحلی که به عقیدهی بسیاری دستیابی به ایمنی جهانی در برابر کووید را بسیار سریعتر ممکن میساخت. اما مسئله این بود که برداشتنِ patent واکسن سود شرکتهای دارویی ثروتمند را بهشدت به خطر میانداخت. ایالات متحده و بریتانیا، که در صدر جدولِ چهار کشوری قرار دارند که تا کنون بیشترین واکسیناسیون را انجام دادهاند، در سازمان تجارت جهانی علیه این راه (لغو حق ثبت (patent) واکسن) رأی دادند؛ ادعا این بود که این کار مانع از سرمایهگذاری بخش خصوصی در تولید واکسن خواهد شد! این اولویت کاملاً مشخص بود (سود شرکتهای دارویی بزرگ) و غمگنانه هماکنون طبق گزارشها حدود ۱۳۰ کشور جهان هنوز یک دُز واکسن هم دریافت نکردهاند.
ناهمسانگر بزرگ
انتشار این ادعا که «در این پاندمی همه با هم هستیم» از سوی دولتهای ثروتمند گوش فلک را کر کرده است، اما طبقهی سیاسی و همتایان ثروتمندشان هیچ اقدامی برای پشتیبانی از این ایده انجام ندادهاند.
واقعیت این است که پاندمی پیوسته به ما نشان داد که این نابرابری در ثروت است که به خشنترین حالت تعیین میکند که چه کسی جان به در میبَرَد و چه کسی باید خطر مرگ را به جان بخرد (البته این فقط مشکلِ مردم عادی نیست: چیزی که هیچ یک از ثروتمندان و «از ما بهتران» نمیخواهند به آن اعتراف کنند این است که واکسینهنشده باقیگذاردنِ دیگران برای مدت زمانی طولانی، چه در داخل و چه در خارج از کشور، باعث افزایش احتمالِ جهشی در ویروس میشود که میتواند از سپر واکسنهای گرانقیمت و سودزایشان در برود و آنها را نیز مجدداً مبتلا کند).
نابرابریهای بهداشتی و بیعدالتی در سلامت دردنشان و علامتِ نظامی سرمایهدارانه است که آگاهانه اساسیترین نیازهای برخی از مردم را نادیده میگیرد و در همان زمان برخی دیگر را غرق در نعمت و تجمل میکند. روشهای توزیع سرمایهدارانه ذاتاً نابرابرند و به هنگام بحرانهای سلامت، برای کسانی که در طبقات اقتصادیـاجتماعی پایینتر هستند، پیامدهایی ویرانگر در پی دارد.
از دیگر سو، سلامت مردمسالارانه (health democracy) بدین معنی است که هر کسی از فرصتِ برابر برای داشتن سلامتی و رفاه استاندارد برخوردار باشدـــ اما تا زمانی که راهکارهای سرمایهدارانه که خود موجب ایجاد نابرابری در سلامت و بهداشت هستند، سازوکار ارائهی خدمات بهداشتیاند این اتفاق (سلامت مردمسالارانه) رخ نخواهد. کوویدـ۱۹، آن چنان که برخی در مارس سال ۲۰۲۰ پیشبینی میکردند، مایهی برابری و عدالت نشد. در عوض، حالا ثابت شده است که سران حاکم برای جلوگیری از وجود جهانی برابر همهی تلاششان را میکنندـــ این خود ما هستیم که باید برای بهوجودآوردن آن جهان بجنگیم.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت امتداد، تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۴۰۰، کد خبر: ۲۰۸۰، www.emtedad.news.ir.