مقاومت در برابر تغییر موضوع جدیدی نیست و موضوع مبحث «مدیریت تغییر» میباشد. اگر تاریخچه واکسیناسیون را بررسی کنیم، نمونههای مشابهی را در این خصوص ملاحظه میکنیم! به طور مثال زمانی که واکسن آبله در ابتدای تولید خود بود، مقاومتهای زیادی در این خصوص انجام شد! زمان قدیم با زمان حال تفاوتهایی دارد و آن اینکه در قدیم شاید چون میزان خرافات بیشتر و سطح سواد، دانش و آگاهی کمتر بود واکسیناسیون با مشکل بیشتری مواجه میشد! اما امروز، با وجود اینکه مشکلات زمان قدیم از نظر سطح سواد و دانش و نمونههای مشابه کمتر وجود دارد متأسفانه برخی خرافات مدرن از راه نشر اطلاعات نادرست منتقل و برخی افراد هم ناخواسته در حلقههای بعدی، اطلاعات نادرست را منتشر میکنند! دانشگاهها، پژوهشگاهها، پژوهشکدهها و مراکز علمی مختلف باید گوش شنوا برای سؤالات مردم بوده و به اینفودمیکها، به روز و براساس ابعاد مختلف همهگیری کووید19 پاسخ دهند تا شبهات مردم برطرف شود. در بسیاری از موارد دیده شده است که با ارائه توضیحات منطقی اکثریت قریب به اتفاق مردمی که واکسن نمیزدند واکسیناسیون را میپذیرند و برای تعداد اندک باقیمانده نیز میتوان تدابیر کنترلی در نظر گرفت. نتیجه اینکه به نظر میرسد روند فرایند واکسیناسیون کند شده است و این کند شدن دلایل مختلفی از جمله اینفودمیکها دارد که باید برای آن راه حلهایی جدی اندیشید! شاید بتوان اینگونه مطرح و پیشنهاد کرد که در صورت طراحی شاخصی برای میزان نیل به ایمنی جمعی مثلاً به درصد، این خود میتواند یک زمینه تطبیقی ایجاد نماید تا بدانیم کجا بوده ایم، در کجا قرار گرفته ایم و چقدر راه پیش رو داریم! اعلام تعداد واکسنهای دریافت شده دوز اول یا دوم یا هر دو شاید برای برنامهریزان و مدیران آمار خوبی باشد اما برای عموم مردم شاخصی شفاف و ساده برای درک بهتر اینکه به چه میزان به ایمنی جمعی نزدیک شدهایم، نخواهد بود! اینکه ایمنی جمعی به چه اندازهای تحقق یافته است، مثلاً 60 درصد، میتواند مبنای عددی مناسب در زمان برای مقایسه ایجاد کند! و رویکردی برنامه ریزانه داشته باشد.
این شاخص از طرفی، هم به برنامهریزان ومدیران برای ارزیابی عملکرد خود برای مثال در قالب داشبورد مدیریتی کمک خواهد کرد و هم از طرف دیگر از طریق این شاخص، مردم به راحتی متوجه خواهند شد که به چه میزانی برای نیل به ایمنی جمعی باقیمانده است و در کجا قرار دارند! که خود این آگاهی باعث میگردد تا قدرت و توان اجتماعی و نیروی محرکه برای واکسیناسیون و رعایت پروتکلهای بهداشتی با شتابی مضاعف را فراهم آورد! لذا در چنین شرایطی با تحقق سریعتر ایمنی جمعی، پیکهای بعدی کنترل شدهتر خواهد بود! منافع و حقوق اجتماعی ایجاب میکند که در صورت عدم رعایت تصمیمها توسط برخی از افراد، مراجع ذیصلاح اعمال قانون نمایند. به عبارتی سادهتر با ورود به اجتماع، حقوق فردی تبدیل به حقوق اجتماعی و جمعی میگردد که رعایت آن ضروری خواهد بود. توجه داشته باشیم که واکسیناسیون در جهان از نظر اکثریت مردم پذیرفته شده است. متفاوت بیندیشیم!
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران، تاریخ انتشار: 13 آبان 1400، کدخبر:590851 ، www.irannewspaper.ir