شعار سال: علی مرادخانی ارنگه معروف به «شیخ علی تهرانی» روز سه شنبه (۲۷ مهرماه 1401) در سن ۹۶ سالگی فوت کرد. خبر گستردگی چندانی نداشت، اما زندگی اش، عقبه تاریخی به قدمت جمهوری اسلامی دارد. می گویند ،درس اش خوب بود،ولی شخصیت عجیبی داشت!گاهی چند روز مثنوی وگلستان می خواند و گاهی انها را نجس می شمارد! در وسط نهار،به یکباره شروع به نماز خواندن می کرد!از هم مباحثه های مرحوم سید مصطفی خمینی و مهدوی کنی بود!دوستانش از برخی از اخلاق و اعتقاداتش تعجب می کردند!
وی بعد از پیروزی انقلاب بهدلیل سابقه مبارزاتیاش به عنوان ریاست دادگاه انقلاب مشهد و ریاست دادگاه انقلاب اهواز انتخاب شد و در سال ۱۳۵۸ کاندیدای مجلس خبرگان قانون اساسی از مشهد گردید و با کسب رتبه در گروه هفتم، به عضویت مجلس خبرگان قانون اساسی درآمد.
بدلیل بروز پاره ای اختلافات فردی با برخی از سران حزب جمهوری اسلامی و دامن زده شدن این اختلافات، به هواداری مستقیم از بین صدر ( ضدیت تام با جلال الدین فارسی ) و هواداری غیرمستقیم از مجاهدین خلق (منافقین) پرداخت و بشکل خاص در انتخابات دوره اول ریاستجمهوری از بنیصدر حمایت کرد و از نزدیکان او در دفتر هماهنگی همکاریهای مردم با رئیسجمهور بهشمار میرفت.روایت شده است که در زمان اوج جنگ تحمیلی و نیز تعطیلی دانشگاه ها، شیخ علی تهرانی فتوا داد که قتل اعضای حزب جمهوری واجب است! هر روز تحرکاتش بیشتر می شد و با عزل بنیصدر از ریاستجمهوری و اقدامات مسلحانه منافقین ، دادگاه حکم بازداشتش را داد. مدتی به اتهام ارتباط با منافقین بازداشت بود، اما با ابراز ندامت و استمداد از مسئولان و حمایت بازرگان ( خاطرات هاشمی رفسنجانی) آزاد شد.
با وجود آنکه شیخ علی مرداخانی معروف به تهرانی، لقب استادی اخلاق را یدک میکشید! امام در موردش گفته بود کتاب اخلاق و توحید را مینویسد، ولی خودش از آن بی خبر است! کتاب اقتصادی مینوشت، ولی بوی سوسیالیستی میداد!
روزنامه جمهوری اسلامی در بخشی از گزارش خود از حضور آیتالله خامنهای در دانشگاه در بهمن ۵۸ نوشته است: «دانشجوی دیگری نظر آیتالله خامنهای را درباره اتهامات شیخ علی تهرانی میپرسد. شیخ علی تهرانی، شوهر خواهر آقای خامنهای بود که اتهامات فراوانی را به روحانیون حزب جمهوری و در رأس همه نسبت به آقای خامنهای وارد میکرد. آیتالله خامنهای به این پرسش هم با بردباری پاسخ میدهد؛ اما معتقد است: «بعضی از حرفهایی که ایشان زدهاند اتهام نیست، دشنام است. [اینکه]فلانی آدم جاهطلبی است، این دیگر تهمت نیست، این یک فحش و دشنام دادن است…الان بنده به نوبه خودم از اینکه یک شخصی به من اهانت میکند نه فقط ناراحت نمیشوم و اهمیت نمیدهم بلکه به آسانی حاضرم از اهانت و دشنام او بگذرم…آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است؟ میگویند که فلان اسناد را افشا کند. خب هرچه افشا کنند برای ما بهتر است»»
اتهام اصلی شیخ علی تهرانی که منجر به بازداشت وی شد، ارتباط او با سازمان مجاهدین خلق بود(خصوصا پس از حمایتش از «انجمن معلمان مسلمان» که تشکل هوادار سازمان مجاهدین خلق بودند). تا جایی که برخی نظرات او در نشریه مجاهد روزنامه سازمان مجاهدین خلق منتشر میشد. فرار از حصر خانگی و پناهندگی به عراق و حضور در جمع منافقان ، نیز این اتهام را شدیدتر کرد؛ چه اینکه پس از فعالیت مخفیانه سازمان مجاهدین، آنها به عراق رفته و در اردوگاه اشرف (شهر اشرف یا اردوگاه اشرف به نام اشرف ربیعی همسر اول مسعود رجوی نامگذاری و در سال 1365 تاسیس گردید. پس از خروج نیروهای سازمان مجاهدین خلق ایران از این قرارگاه در سپتامبر ۲۰۱۳، و از زمان حملۀ داعش به استان دیاله در عراق، این کمپ در اختیار حشدالشعبی قرار گرفت و از آن زمان به «اردوگاه شهید ابومنتظر المحمداوی» تغییر نام داد) و مقر در اختیارگذاشته شده توسط صدام ، علیه جمهوری اسلامی فعالیت میکردند.
شیخ علی تهرانی در رادیوی فارسی بغداد به تبلیغ علیه نظام میپرداخت. همچنین علی مرادخانی در دوران پناهندگی به صدام، با حضور در اردوگاههای اسرا مبادرت به فحاشی علیه مسئولان نظام و انقلاب می کرد. از دیگر برنامه های شیخ..!حضور در جمع اسرای ایرانی و تشویق انها به جدایی از ایران و امام بود.
بعد از پایان جنگ تحمیلی و عدم اثربخشی تبلیغاتی شیخ علی تهرانی برای حکومت صدام و حتی منافقین، رژیم بعث ذر سال ۷۴ وی را در مرز ایران و عراق رها کرده و به مرزبانی ایران تحویل داد( برخی از افراد شائبه مبادله را مطرح کرده اند). دادگاه ویژه روحانیت به دلیل اتهامات ضد امنیتی او و تشویق به کشتار مردم ایران و مواردی همانند،نامبرده را محارب شناخته و حکم اعدام وی را صادر کرد، ولی به دلیل تسلیم شدن او در مرز، حکمش به ۲۵ سال حبس تقلیل یافت! شیخ علی تهرانی، در دادگاه خودش را مستحق سه بار اعدام و امام خمینی را موحدترین فرد روی زمین توصیف کرده بود.شیخ علی تهرانی بعد از چند سال زندانی بودن، بهدلیل کهولت سن و بیماری مشمول رأفت اسلامی گشته و در سال 1384 آزاد شد. اما شیخ علی تهرانی،به خاطر شخصیت دائم در حال تغیرش،دوباره در منزلش علیه نظام و انقلاب ، سخنرانی ها می کرد.
دی ماه 95،به همت مجمع مدرسین حوزه علمیه(اصلاح طلب) و دبیری حجت الاسلام محمدعلی ایازی، همایش نکوداشت آیت الله میلانی برگزار می شود که آیات عظام از مکارم شیرازی تا سبحانی و شخصیت هایی سیاسی آن زمان همانند حسین فریدون حضور داشتند. مجله ای پخش می شود که فردی با نام مستعار میرزاعلی خراسانی ضمن بیان خاطراتی از اقای میلانی،امام (ره) را متهم به همکاری با ساواک شاه کرده بود! سیدحمید حسینی روحانی،افشا می کند که این فرد همان شیخ علی تهرانی است!انصاری،قائم مقام موسسه نشراثار امام،از لحن افشاگری روحانی ناراحت می شود!و بعد از چند روز اقدام به ارسال جوابیه و واکنش به سخنان کذب شیخ علی تهرانی می نماید! انجمن مفاخر خراسان،مسئول مراسم،زیر فشارهای مردم و طلاب،مجبور به عذر خواهی می شود و گویا حجت الاسلام محمدعلی ایازی سکوت می کند!
شیخ علی تهرانی سرانجام در روز سه شنبه 27 مهرماه بعد از مدتها بیماری درگذشت.
سرنوشت ، داستان زندگی و جهت گیری های شیخ علی تهرانی بدلیل شاگردی حضرت امام، حضور در جریان انقلاب، جهت گیری های انحرافی ایجاد شده ، همکاری با دشمن و بازگشت به کشور، مخالفت های پراکنده و مواردی همانند، ارزش بررسی تاریخی دارد.
لازم به توضیح است که رسانه های معاند قصد استفاده تبلیغاتی از درگذشت شیخ علی تهرانی را داشتند که بدلایلی چند، در این پروژه ناکام ماندند.
اختصاصی پایگاه تحلیلی خبری شعار سال،برگرفته از تسنیم ، ویکیپدیا ،هابیلیان، وبلاگ فرهنگ پرواز،تدبیر 24 ، انصاف نیوز و سایر منابع ( لطفا ما را در روایت صحیح تر این خبر ، یاری نمایید).