قاسم خرمی:
علی اکبر گودرزی (هوادارانش او را در ابتدا «چوپان زاده آزاده» و سپس «امام» مینامیدند /زاده ۱۳۵۵ و در شناسنامه ۱۳۳۸ در روستای دوزان شهرستان الیگودرز - درگذشت ۳ خرداد ۱۳۵۹) مصداق همان آدمهای با دانش اندک و ایمان زیاد بود که میتوانست هزاران نفر را به پای برداشتهای انحرافی خود از متون دینی، قربانی کند و یک جامعهای را به قهقرا سوق دهد. وی تلاش داشت تا یک نظام سیاسی جایگزین جمهوری اسلامی فعلی تاسیس کند. در آغاز دهه ۱۳۵۰ چندین گروه سیاسی با ایدئولوژی اسلامی اعلام موجودیت و فعالیت کردند و تفاوت عمده گروه فرقان با همه آنها در این بود که آبش با روحانیون در یک جوی نمیرفت و خواهان «اسلام بدون آخوند» بود. به همین دلیل، گودرزی در سال ۱۳۵۶ عبا و امامه طلبگی را کنار گذاشت و در سن ۱۸ سالگی، به تفسیر قرآن روی آورد و بنوعی گروه فرقان را تاسیس کرد. او از آیات قرآن فقط جنگ و جهاد و مبارزه را میفهمید و چیزی از صلح و زندگی در کلام او نبود. جمعیتی از جوانان مذهبی و پرهیجان در مساجد پایین شهر تهران در محدوده نازی آباد و جوادیه و میدان شوش نیز، گوش تا گوش مینشستند و این تفاسیر خون چکان را استماع میکردند. ایده اسلام بدون روحانیت را اولین بار اندیشمند پاکستانی، ابوالا مودودی، مطرح کرد. سپس دکتر علی شریعتی آنرا ذیل مبحث «جامعه بی طبقه توحیدی» شرح و بسط داد. اکبر گودرزی تحت تأثیر اندیشه انقلابی شریعتی تفسیری از قرآن به نام «ایدئولوژی توحیدی» تألیف کردو یکی دیگر از افرادی که تأثیر مهمی در شکلگیری ایدئولوژی گروه فرقان داشت، حبیبالله عاشوری، روحانی ناراضی بود. فرقانیها هم به استناد همین حرف شریعتی، معتقد بودند که، چون روحانیت شیعه بصورت یک طبقه اجتماعی ظاهر شده، بنابراین برای تاسیس یک جامعه اسلامی خالص و بدون طبقه، باید اینها را از سر راه برداشت. به نظر آنها «میان اسلام و روحانیت هیچ انضمام و انسجامی وجود ندارد». این ایده را بعدها مجاهدین خلق پی گرفتند و در عین تاریک اندیشیهای ایدئولوژیک و مذهبی، همچنان خودشان را مخالف «آخوندیسم» نامیدند. جدال رسمی روحانیون و فرقانیها در سالهای قبل از انقلاب را، مرتضی مطهری شروع کرد و از آنان با عنوان «ماتریالیستهای مسلمان و منافق» یاد کرد. گودرزی بر خلاف بسیاری از روشنفکران مذهبی، در هر صورت با ظواهر و کلمات و آیات قرآن آشنایی کامل داشت و در پاسخ به روحانیون سعی میکرد که با ادبیات و منطق خودشان به آنها پاسخ دهد. به نظر گودرزی از نظر قرآن «منافق کسانی هستند که همزمان با باند حکومت و باند مردم همکاری میکنند». اشاره او مستقیما به خود مطهری و نیز سید محمد بهشتی، محمدمفتح و جواد باهنر بود که در آموزش و پروش و دانشگاه دوره پهلوی تدریس میکردند و در عین حال، با حکومت پهلوی هم مخالفت میکردند. با پیروزی انقلاب و آغاز سال ۱۳۵۸، گروه فرقان دست به تفنگ برد و نخستین ترورها در درون نظام نوپا را رقم زد. از سپهبد قرنی نخستین رئیس ستاد مشترک جمهوری اسلامی شروع کرد تا مطهری و مفتح و عراقی و در مجموع ۱۹ نفر را هدف قرار داد. آیت الله خامنه ای، هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی و عباس امیر انتظام نیز هدف سوء قصد قرار گرفتند و جان سالم به در بردند. بهانه این کار هم اطلاعیه مشترک مرتضی مطهری و مهدی بازرگان در خصوص لزوم بازنگری آثار شریعتی بود که بت و بوطیقای فکری فرقانیها به حساب میآمد. در دیماه ۱۳۵۸ علی اکبر گودرزی در یک خانه تیمی در خیابان جمالزاده تهران دستگیر شد. محاکمه او به علی اکبر ناطق نوری و اسدالله لاجوردی سپرده شد. تعداد اعضای رسمی گروه فرقان حدود ۷۰ نفر اعلام شد. جمعی دستگیر و ابراز پشیمانی کردند و تعداد بر سرموضع ماندند و به همراه گودرزی در خرداماه ۱۳۵۹ اعدام شدند. هنوز هم در خارج از کشور اطلاعیههایی به نام این گروه منتشر میشود.
کد خبر: ۳۹۵۰۶۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۳/۱۶
برداشت ها از کتاب مقاومت شکننده از قاسم خرمی تا نجف لک زایی:
به مناسبت ایام بزرگداشت پیروزی انقلاب اسلامی به بررسی ساختار پژوهشی و یافتههای کتاب مقاومت شکننده:تاریخ تحولات اجتماعی ایران از صفویه تا سالهای پس از انقلاب اسلامی، نوشته جان فوران استاد جامعه شناسی دانشگاه کالیفرنیای آمریکا و ترجمه احمد تدین در سال ۱۳۷۰" توسط قاسم خرمی پرداخته شده است. این کتاب یکی از آثار روشمند درباره تحولات چند قرن اخیر ایران است. بعد از بیان نظرات خلاصه وار قاسم خرمی ، اقدام به ضمیمه کردن تحلیلهای نجف لک زایی (۱۳۸۳) درخصوص این کتاب شده است. تضارب آرای دو فرد مورد اشاره، شفاف کننده ابعاد مورد تاکید در این کتاب است.
کد خبر: ۳۹۴۰۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۱۲/۰۵
ریشه های عقب ماندگی؛
علی رضاقلی در ۱۳۲۶ در شمیران به دنیا آمد. پدرش بنا بود. علی تحصیلات متوسطه را در رشته ادبی در ۱۳۴۶ در دبیرستان بهرام قلهک شمیران به پایان رساند و در همان سال به رشته علوم سیاسی دانشکده حقوق دانشگاه تهران راه یافت. وی در ۱۳۵۰ موفق به اخذ دانشنامه کارشناسی از دانشگاه تهران شد. در سال ۱۳۵۳ جهت ادامه تحصیل به دانشگاه سوربن و سپس مدرسه سیاسی مطالعات عالی پاریس رفت و جامعهشناسی سیاسی خواند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، پایاننامه دکترا را نیمهتمام رها کرد و به ایران بازگشت و به طور غیر رسمی به مطالعه و پژوهش در حوزه جامعهشناسی و اقتصاد سیاسی ایران پرداخت. او با نوشتن دو کتاب جامعهشناسی خودکامگی و جامعهشناسی نخبهکشی در صحنه جامعهشناسی ایران مطرح شد. اما قاسم خرمی با متنی بنام علی رضا قلی چه میخواست بگوید؟ اقدام به واکاوی آرای رضاقلی با زاویه دیدی بینا رشتهای (تاریخ، جامعه شناسی، اقتصاد، سیاست) نموده است. کسانی که با دکتر رضا قلی کار کرده اند میدانند که تم اصلی آرای او بر نوعی تبارشناسی تاریخی از شیوه ایجاد خودکامگی و توصیه به تحول آفرینی ریشه دار در اندیشه سیاسی حامی خودباوری و سازندگی تربیت شده توسعه گرا دارد.
کد خبر: ۳۷۶۰۵۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۱/۱۲
روابط ایران و کره جنوبی؛
قاسم خرمی در مطلبی به بیان تاریخ اقتصادی کره جنوبی پرداخته و تفاوت آسیبی که توقیف کره جنوبی و توقیف پول ما میتواند برای هر دو کشور داشته باشد را توضیح میدهد و در پایان اظهار میدارد که توقیف یک کشتی متخلف در آبهای سرزمینی یک کشور، امر متعارف، اما حقوقی است نه سیاسی و نظامی. خلاصه حواسمان باشد که آنچه با آمریکا نمیشود کرد را با کره جنوبی تمرین نکنیم! که یقینا زیان دیگری متوجه اقتصاد آسیب دیده ما خواهد شد.
کد خبر: ۳۲۲۰۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۰/۲۳
«صنعت» دارد از دست میرود…
قاسم خرمی در یادداشتی انتقادی نوشت؛ وزارتخانه صنعت تحمل فشار و سردرگمی و بلاتکلیفی بیش از این را هم ندارد. تحمل آموزش الفبای صنعت به وزرای تحمیلی را هم ندارد. از اینرو، به عنوان فردیکه در وضع موجود و موعود وزارتخانه، نفعی ندارم، پیشنهاد میکنم که برای این مدت قلیل باقی مانده، مسئولیت وزارتخانه را به همین سرپرست فعلی و یا یکی از دیگر معاونین وزرات صمت بسپارید. تا لااقل امورات متعارف آن، رفع و رجوع شود. با همین فرمان پیش بروید، بهتر از سقوط در تهِ دره است. ضمن اینکه این وزارتخانه با همین اوضاع آشفته، در قامت گزینههای شما برای وزارت، چندین نفر را در درون خودش دارد
کد خبر: ۳۰۰۳۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۶/۲۵