داستان فاجعه بار شهرداری ها در برخورد با دست فروشان قضه پرغصه دیرور و امروز نبوده و نیست. مشتی جماعت بعضا کم عقل هیکل گنده کرده عقده ای ، بشکل مکرر در حال رقم زدن فجایایی در سطح کشور هستند. هنزو ماجرای قزوین و چاقوکشی و کثافت کاری مامور شهرداری تمام نشده، فاجعه اهواز رقم می خورد و شاید فردا در شهری دیگر و اوار شدن جماعت گنده باقلی بر روی شهروندی دیگر. اهمال مسلم و غیرقابل رد کردن قوای سه گانه یعنی مجلس، دولت و قوه قضاییه در سامان دهی مشارکتی و غیرظاهری دست فروشان با توجه به شرایط بداقتصادی، نکته کلیدی این داستان است. وقتی به زنگی مست ( افراد عموما دارای سطح تخصص ، تعقل و تدبیر پایین) شمشیر می دهید، طبیعی است که به خودش و دیگران صدمه وارد می کند. از طرف دیگران، کدام عقل سلیم، وجدان پاک و فرد تابع قانون است که فسادهای وحشتناک پیدا و پنهان شهرداری ها را رد کند. خبر بازداشت امینی شهردار اهواز در چند روز پیش پخش شد و روابط عمومی شهرداری با گردن کلفتی، رسانه ها را تهدید به شکایت می کند؟ ای کاش جای استاندار خوزستان بودیم. درسی به مقصرین این حادثه انهم بشکل قانونی می دادیم که گربه را ببینند، سلام کنند. خبر می رسد که شهردار اهواز بدلیل متاثر شدگی شدید افکار عمومی (خصوصا اعراب و بختیاری های استان خوزستان) توصیه به استعفا شد و وزارت کشور نیز با قید فوریت ، استعفای او را را پذیرفت(رضا امینی شهردار اهواز از سمت خود کناره‌گیری کرد. معاون خدمات شهری شهرداری، شهردار منطقه ۳، معاون شهرداری منطقه ۳ و مسئول اجرائیات شهرداری اهواز از سمت خود برکنار شدند). در شرایطی که دولت برای اولین بار استاندار عرب را منصوب کرده تندروها اقدام به واردات شهردار غیربومی کرده‌اند. آیا ریشه این رفتار ناشی از دو رویکرد متضاد سیاسی نیست؟ آیا اهواز فرد توانمندی برای شهرداری نداشت که از یک استان دور کسی را با سوابق کم و‌ متوسط برای شهرداری بیاورند؟ تا کی انتصابات تخصصی کشور باید آلودگی نظامی-امنیتی داشته و یا گعده پایه و منفعت محور باشد؟