پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۲۹۸۸۸
تاریخ انتشار : ۰۳ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۳:۱۷
برخی ها معتقدند که اهل سنت بیش از اهل تشیع به قرآن اهمیت می دهند و تشیع بیش از اهل سنت به عترت اهتمام دارد اما یکی از مدرسان دانشگاه مفید قم معتقد است که شیعه و اهل سنت هر دو، هم به قرآن و هم به عترت در عمل اهمیتی نمی دهند و وضعیت فرهنگی و اجتماعی مسلمانان نشان می دهد که آنها به دستورات قرآن و عترت تواماً عمل نکرده اند که اگر آموزه های قرآنی و روایات را به کار بسته بودند وضعیت بهتری داشتند.
شعارسال: حجت الاسلام محمد حسن موحدی ساوجی درباره بی توجهی مسلمانان به قرآن و همچنین وظایف صداو سیما و حوزه های علمیه در برابر قرآن به صحبت نشسته است که در ادامه می خوانید:

*بعضا گفته می شود از میان قرآن و عترت که سفارش رسول گرامی اسلام است بسیاری از اهل تسنن به قرآن اهتمام دارند اما عترت در نزد ایشان مهجور است و بسیاری از اهل تشیع به عترت اهتمام دارند اما قرآن در نزد آنها مهجور است.آیا این گزاره درست است؟اگر چنین است دلایل آن چیست؟

واقعیت امر، گزاره دیگری است و آن این است که عموم ما مسلمان ها اعم از اهل سنت و تشیع به قرآن وعترت اهتمام عملی لازم را نداریم. در شعار دادن، اهل سنت بیشتر به قرآن و شیعه به عترت اهمیت می دهد اما در مقام عمل و اینکه بخواهیم قرآن و عترت در زندگی مان نقش داشته باشد متاسفانه هم شیعه و هم اهل سنت به قرآن وعترت اهمیت عملی نمی دهند. نشانه اش هم وضعیتی است که فعلا در آن قرار داریم. از لحاظ اجتماعی و فرهنگی شاهدیم که مسلمانان در چه وضعیتی هستند؛ اگر ما به دستورات قرآن و عترت عمل کرده بودیم وضعیت بهتری داشتیم.

ما چقدر به آموزه ها و توصیه های قرآن و عترت در حوزه های مختلف فردی و اجتماعی عمل می کنیم، آیات قرآن و روایات اهل بیت (ع) را می خوانیم و در مقام باور قبول داریم اما به آنها عمل نمی کنیم. طبق آموزه ها و توصیه های دینی اگر می خواهیم یک جامعه سالم از نظر اقتصادی داشته باشیم نباید در آن ربا و رشوه باشد، اقشار مختلف نباید فاصله طبقاتی شان زیاد باشد؛ اما مشاهده می کنیم که در جامعه ما اینگونه نیست، این نشان می دهد که قرآن و عترت هیچ کدامشان در زندگی ما مسلمان ها آنطور که شایسته است نقشی ایفا نکردند.

*نشانه ها و آثار مهجوریت قرآن در سطوح مختلف جامعه چیست؟

به تعبیر مرحوم امام (ره) قرآن را عملا به وسیله ای برای استفاده در مجالس ختم تبدیل کردیم و توجه مان به قرآن فقط به لایه های ظاهری آن است و به محتوایش کمتر توجه می کنیم و به توصیه های قرآن درباره زندگی دنیوی مان عمل نمی کنیم. مهم تر از همه این موارد این است که در قرآن تدبر نمی کنیم. باید در قرآن تدبر کنیم و ببینیم که چه نسخه ای را برای ما در نظر گرفته و در جامعه خودمان چگونه باید آموزه های قرآن را اجرایی کنیم؛ ما یا به این توصیه ها توجه نداریم یا اگر توجه داریم جزو اولویت های دست چندم ماست. بسیاری از شبهات قرآنی و دینی ما که نسل جوان با آن روبه رو است با تدبر در قرآن برطرف می شود.

مبلغان دینی در تبلیغات خود باید محتوای سخنرانی هایشان را بالاتر ببرند و به قرآن توجه بیشتری داشته باشند؛ تنها به خواندن و استناد به آیات قرآن محدود نشوند بلکه به تدبر در آیات قرآن بیشتر توجه کنند که متاسفانه بعضی از مبلغان و عموم مسلمانان قرآن را سرلوحه کار خود قرار نمی دهند.

*راه بازگشت به قرآن چیست؟

هم افراد و هم مسئولان فرهنگی، مذهبی و سیاسی باید چنین ضرورتی را در خود احساس کنند. به عنوان نمونه در صداوسیما شبکه ای تحت عنوان شبکه قرآن داریم که خیلی خوب و مفید است اما این شبکه چند درصد به لایه های ظاهری قرآن مثل حفظ و صوت توجه دارد و چند درصد به تدبر در آن؟ چقدر به بررسی آیات اجتماعی و فردی قرآن که در حقیقت نسخه شفای دردهای امروز جامعه ماست توجه داریم؟ اگر بخواهیم اقدام عملی کنیم، صداوسیما و مبلغان مذهبی باید در قرآن بیشتر تدبر کنند و آن را محور فعالیت های خود قرار دهند؛ به قرائت و تکرار سخنان دیگران بسنده نشود. مراجعه کردن به تفاسیر گذشته خوب است اما باید به نیازهای عصر خودمان با نگاه دوباره و نوین در آیات قرآن توجه کنیم. به عبارت دیگر در هر عصری نیازمند تفسیری متناسب با عصر و شرایط زمان هستیم. حدود نیم قرن از تفسیر المیزان می گذرد اما هنوز تفسیری نداریم که همانند آن تفسیر بخواهد بر جامعه علمی و اجتماع مسلمانان اثرگذار باشد.

*جایگاه قرآن در حوزه های علمیه چگونه است؟ و آیا امروز در حوزه های علمیه به قرآن و علوم تفسیری به اندازه لازم بها داده می شود؟

حوزه های علمیه نیز باید بیشتر از آنچه که هست به قرآن اهمیت دهند. تفسیر قرآن باید درس اصلی باشد. تحقیقات قرآنی نباید صرفاً تکرار حرف های گذشتگان باشد. باید تدبر و اجتهاد بیشتری در تفسیر قرآن صورت گیرد. هرچند تلاش هایی صورت گرفته است اما به کار بیشتری نیازمند است. مسئولان حوزه های علمیه خودشان به این نکته واقف اند که علی رغم اینکه سعی شده به جایگاه قرآن توجه شود اما با آن چیزی که شایسته است خیلی فاصله دارند.

*جایگاه قرآن در نزد نخبگان چگونه است؟ آیا نخبگان علمی و سیاستمداران ما به قرآن اهتمام لازم را دارند؟

متاسفانه بعضی از نخبگان ما به ظاهر قرآن نیز توجه ندارند و عده ای دیگر که می خواهند به قرآن اهتمام ورزند توجه و تدبر لازم به آیات قرآن را ندارند. البته من تاکید می کنم که قرآن باید در کنار سنت تفسیر شود. سنت بهترین مفسر قرآن است و در کنار هم باید بتوانند مشکلات اعتقادی، دینی و اجتماعی افراد را تا حدی که مرتبط است بر طرف کنند. مهمترین چیزی که باید به آن توجه شود این است که نخبگان ما در موضوعات قرآنی مسئله محور شوند یعنی به جای نگاه کلی و شعاری به آیات قرآن، به گونه ای باشد که یک مسئله و موضوع خاص جامعه را به قرآن و سنت عرضه کنند و درباره آن تحقیق کنند تا بتوانند به نتایج جدیدی برسند که احیاناً نخبگان گذشته ما نرسیدند. اگر بتوانند چنین کاری کنند تا حدود زیادی می توانیم بگوییم که قدم تازه ای برداشته اند و پیشرفت کردند اما اگر نگاهشان ظاهری و شعاری و یا تکرار حرف نخبگان گذشته باشد عملا قدمی نخواهند برداشت. در زمان حاضر بهترین روش این است که نخبگان موضوع محور باشند مثلا موضوعی را که دغدغه عصر امروز است را به قرآن و سنت عرضه کنند و با توجه به شرایط جدید بتوانند برداشت های تازه ای از آن بدست آورند.

*آیا رسانه های ما مروج فرهنگ قرآنی هستند؟

اگر رسانه ها مخصوصا آنهایی که بودجه و امکانات بیشتری دارند در مورد قرآن گزینشی عمل نکنند و همه صداها، تفاسیر و قرائت ها را پوشش دهند و همه در قالب نقد، مناظره وعرضه افکار، سخنان خود را بیان کنند بهتر می توان به نظر صائب رسید اما اگر گزینشی، از قبل مشخص و سانسور شده باشد چندان نمی توان به نتیجه مطلوب رسید.

*چگونه می توان بین نهضت قرائت و حفظ قرآن کریم و تعمق و تدبر و عمل به آن توازن برقرار کرد و صرفا در قرائت قرآن که البته ضروریست متوقف نشد؟

افراد باید خودشان انگیزه پیدا کنند و البته این انگیزه هم به ایمان افراد و هم به شرایط اجتماعی بر می گردد. اما آنچه به مسئولان فرهنگی ما مربوط می شود این است که زمینه و بستر را برای تدبر و تعمق در آیات قرآن فراهم کنند. ابتدا باید دردهای جامعه را شناسایی کنند، سپس در مورد آنها به صورت موضوعی تحقق و تعمق شود. بسیاری از نهادهای فرهنگی ما همایش ها و سمینارهای مختلفی در مورد قرآن برگزار می کنند اما درصد زیادی از آنچه از این همایش ها و سمینارها خارج می شود از نظر محتوایی کیفیت لازم را ندارند. اگر می خواهیم نسبت به تدبر در قرآن اهمیت بیشتری دهیم باید به کیفیت این همایش ها توجه بیشتری شود. هر چه تعمق و تدبر ما بالاتر باشد کیفیت هم بالاتر می رود وقتی کیفیت پایین است یعنی تدبر کمتر است. همچنین از قرآن پژوهان مختلف با همه گرایش ها استفاده شود.

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از پایگاه خبری شفقنا ، تاریخ انتشار: 2 خرداد 1397 ، کدخبر: 572968 ، www.fa.shafaqna.com

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین