پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۰۸۱۷۶
تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۰
رئیس مؤسسه شیعه‌شناسی اظهار کرد: رویکردهای روشمند عقلانی فیلسوفان به آیات قرآن باعث ضعف فلسفه‌های آنان نشده بلکه فلسفه‌های آنان را قوت و استحکام و در عین حال مملو از ظرائف، اشارات، تلمیحات، و نکات سازنده‌ای ساخته که برگرفته شده از آیات شریفه قرآنی‌اند.

شعارسال: فیلسوفان و اندیشمندان مسلمان از ابتدای آشنایی با نوشته های عقلی یونان، تسلیم محض نشدند و خود را دست و پا بسته نپنداشتند، چون گنجینه عظیمی از وحی الهی در اختیار آنها بود، اگرچه مفسر وحی الهی همزمان با دوران حیات فارابی به غیبت صغری و سپس غیبت کبری رفت اما آنها با استفاده از عقل و نقل سعی کردند از یونان استفاده ببرند اما هرگز تسلیم محض آن نشدند. چگونگی ارتباط گرفتن اندیشمندان و خصوصا فلاسفه اسلامی از قرآن و یونان بحث مهمی است که برای شفافیت در این زمینه با حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمود تقی زاده داوری، رئیس مؤسسه شیعه شناسی و استاد حوزه و دانشگاه به گفتگو نشستیم.

وی از اعضای هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه قم است که دکترای تخصصی خود را در رشته فلسفه اجتماع از دانشگاه منچستر انگلیس دریافت کرده‌ است. مدیریت گروه شیعه شناسی دانشگاه قم، ریاست پژوهشکده الهیات دانشگاه قم و ریاست موسسه شیعه شناسی در کارنامه فعالیت‌ها او به چشم می‌خورد. دکتر داوری علاوه بر دانشگاه قم، در دانشگاه‌های امام صادق(ع)، دانشکده علوم اجتماعی تهران، دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی و... سابقه تدریس دارد. کتب سیری در اندیشه‌های اجتماعی مسلمین و فلسفه اجتماع در نهج‌البلاغه از آثار و تالیفات اوست. تقی‌زاده داوری از مهرماه سال ۹۵ به دانشکده الاهیات دانشگاه علامه طباطبائی منتقل شده و اکنون عضو هیئت علمی تمام وقت آنجا و در حال راه اندازی رشته شیعه شناسی در آن دانشگاه است.

*شایع است نهضت ترجمه و خصوصاً ترجمه‌های فلسفی در دوران حکومت مأمون عباسی برای مقابله با علم امامان علیهم السلام انجام گرفت. نظر شما چیست؟

دانش اینجانب در زمینه تاریخ (نقلی) نهضت ترجمه اندک است و طبعاً قادر به پاسخ‌گویی دقیق و مستند به شواهد خُرد تاریخی در جهت روشن ساختن انگیزه‌های اصلی بانیان و حامیان این نهضت نیستم، ولی از مجموع آنچه که در این زمینه در ذهن موجود است، نکته‌ای را می‌توان به خوبی بیان کرد و آن، اینکه نیاز به ترجمه دانش‌های اقوام همسایه، تنها در زمان هارون الرشید و مأمون الرشید عباسی احساس نشد، بلکه از همان صدر اسلام و از زمان شروع فتوحات اسلامی در زمان خلیفه دوّم و با ترجمه دیوان از زبان فارسی به زبان عربی آغاز شد و در ادامه با ترجمه و انتقال آثار دانشگاه جندی شاپور به بغداد، تکمیل شد.

نهضت ترجمه و انتقال دانش یونانی به امپراطوری اسلامی را نیز می‌توان در چارچوب همین نیاز به تغذیه و تأمین سوخت و ساز لازم جهت بقا تفسیر کرد. جامعه اسلامی بزرگ همانند یک موجود زنده پویا، نیاز به تغذیه فکری و ذهنی داشت و آنچه که موجود بود، کفایت نمی‌کرد و در این مسیر هر آنچه که از ایران و هند و مصر و یونان و روم به دستش می‌رسید را می‌بلعید و هضم می‌کرد و به فربه‌گی‌اش می‌افزود و استوار و تنومند و بلندقامت می‌شد و سایر فرهنگ‌ها و تمدن‌ها را تحت شعاع خود قرار می‌داد.

امروزه هم، دانش شرعی مسلمین آنها را از دانش عقلی‌شان بی‌نیاز نمی‌سازد و چه بسا آن دانشی که امروزه در صف مقدّم حمله دانش‌های نوین سکولار قرار دارد همین دانش عقلی فلسفی اسلامی است که از کیان اسلام و تشیع و دینداری دفاع می‌کند و اِلّا بُرد عقلانی دانش شرعی موجود مگر چقدر است و چه مقدار می‌توان تنها به اتکا آنها از موجودیت دینی جامعه، دفاع و حراست کرد. در مجموع اگر از منظر کارکردگرایی این پدیده را مطالعه کنیم، نهضت ترجمه علاوه بر گریزناپذیری تاریخی، دارای کارکردی مثبت در جهت تحکیم و تثبیت و تکامل تمدن سازنده اسلامی بوده است.

* دانشمندان مسلمان خصوصاً فیلسوفان چگونه با اختلافات و چالش‌های قرآن با علوم عصر خود خصوصاً فلسفه غرب برخورد کردند و چه راه حلّی را اتخاذ کردند؟

فیلسوفان مسلمان به منظور بهره‌گیری از دانش عقلی یونانی و نیز طرد و نفی ایده‌های مخالف شریعت اسلامی، دست به ابتکار و نوآوری و بومی‌سازی دانش عقلی خود زدند. نمونه این تلاش، ابونصر محمد فارابی (۲۵۹-۳۳۹ هـ.ق) است. فارابی دانش انسانی، اجتماعی و سیاسی یونانی (علم مدنی) را پالایش و پیراسته کرد و آن را با ظواهر شریعت اسلامی / شیعی، آراسته ساخت. او در مدینه فاضله خود، چند خدایی افلاطونی را حذف کرد و به جای آن خدای واحد قرار داد. او فیلسوف شاه افلاطون را به نبی متصل به وحی (جهت تشریع قوانین مدینه) و امام کامل (جهت اجرای عدالت در مدینه) تغییر داد و با این تغییر، آموزه نبوت و امامت اسلامی ـ شیعی را در ساختار مدینه فاضله مطلوب خود، جایگزین کرد.

او نظام اشتراکی (کمونیسم) جنسی و مالی در سطح طبقه زمامدار و پاسدار مدینه افلاطون را حذف کرد و نظام همسرگزینی و تشکیل خانواده و اصل مالکیت فردی را مطابق شریعت اسلامی،‌ در مدینه فاضله خود برقرار کرد. او فرهنگ رقص و میگساری و عیاشی مدینه افلاطون را کنار گذاشت و فرهنگ کار و تلاش و تفریحات سالم و آسودگی خاطر را در اهالی فاضله جایگزین کرد.

این نمونه‌ای از تلاش‌های موفقی است که معلم ثانی در جهت بهره‌گیری درست از دانش زمانه خود انجام داده و همین کار، امروزه هم می‌تواند سرمشق ما در مواجهه با دانش‌های مغربیان باشد. بومی‌سازی و پیراستن دانش‌های انسانی و اجتماعی از موارد مشکوک و مطرود تنها تجربه تاریخی است که از دوره شکوفایی تمدن اسلامی برای ما باقی مانده است.

*فیلسوفان و دانشمندان اسلامی چه اعتباری برای وحی و قرآن قائل بودند و هدفشان از برقراری ارتباط بین عقل و وحی (فلسفه و قرآن) چه بوده است؟

همه فیلسوفان اسلامی برای مقوله وحی و مصحف شریف اعتبار و احترام ویژه‌ای قائل بوده‌اند. سردسته فیلسوفان اسلامی یعنی فارابی، رئیس اول مدینه فاضله را نبی قرار داد تا او از طریق نبوت و اتصال به وحی الهی، بتواند قوانین و نوامیس مدینه را تشریع نماید. شیخ الرئیس ابن سینا نیز همان بحث نبوت و شریعت و امامت را ولو به اختصار و اجمال و با انتقال جا و محل بحث، ادامه بخشید و خود نیز رساله‌های تفسیر قرآنی متعددی بر جای گذاشت تا قدر و اهمیت مکتوب الهی را یادآور باشد.

رسائل اخوان الصفا و تفسیر ملاصدرا، مشحون و مملوّ از نکات و ظرائف قرآنی و اشارات و تلمیحات عقلانی، عرفانی است. از این رو به طور خاص در میان فلاسفه نامدار شیعی، فردی را نمی‌شناسیم که در تکریم و تقدیس عقل فلسفی، از حرمت و اعتبار وحی شرعی کاسته باشد، اگرچه این بحث همواره بین فلاسفه و متشرعه مطرح بوده که مقیاس و معیار نهایی، عقل است یا شرع؟ وحی و دین و شرع را با عقل باید ارزیابی کرد و یا با خود شرع؟ آنچه که ما فهمیده‌ایم این است، عقل انسان، میزان و ترازوی پذیرفته شده توسط شریعت اسلامی برای توزین کلّیت آن است. عن علی علیه السلام: الانسان اشبه شئی بالمعیار، اِمّا راجحٌ بالعقل او ناقص بالجهل.

* کدامیک از فیلسوفان اسلامی، به قرآن و آموزه‌های وحیانی بیشتر توجه داشته است؟ این رویکرد او آیا باعث ضعف و سُستی فلسفه او نشد؟

صدرالمتألهین شیرازی در این زمینه کاملاً جلودار و برجسته است. آثار تفسیری نفیس بر جای مانده از او گواه این ادعاست. در دوره اخیر، مرحوم امام راحل قدس سرّه الشریف و مرحوم علامه طباطبایی (ره) و استاد شهید مرتضی مطهری رضوان الله علیه، و اکنون اساتید بزرگوار آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی ادام الله ظلّهما، نمونه‌های شاخص مفسران عقلانی مصحف شریف و معارف وحیانی به شمار می‌آیند.

از نظر اینجانب، رویکردهای روشمند عقلانی و منطقی به آیات شریف قرآن و تفسیر تحلیلی آنها نه تنها باعث ضعف و سُستی فلسفه‌های این فیلسوفان بزرگ نشده بلکه فلسفه‌های آنان را قوت و استحکام و در عین حال مملو از ظرائف، اشارات، تلمیحات، و نکات سازنده‌ای ساخته که برگرفته شده از آیات شریفه قرآنی‌اند. همچنان که مشی عقلانی این فیلسوفان برجسته، نیز تفسیرهای قرآنی آنها را مستدل‌تر و منطقی‌تر ساخته و در نهایت به ارتقا دانش تفسیری عصر ما مدد رسانده است.

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از خبرگزاری ایکنا ، تاریخ انتشار: 14 بهمن 1396 ، کدخبر: 3686472 ، www.ikna.ir

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین