شعارسال: از آن برندهایی است که کشته مرده و طرفدار تیفوسی ندارد. ولی همیشه در زمره پرفروشهای بازار بوده است. از همان ابتدای دهه 50 شمسی که ایرانیها با هاچبک جذاب رنو 5 آشنا شدند، این فرانسوی قشر خاصی از مشتریان را به سوی خود میکشید. پنج شش سال بعد، رابطه با فرانسویها وارد فاز جدیتر شد و سایپا تولید آن را آغاز کرد. موفقیت الماس فرانسوی بهقدری بود که دولتها اجازه حضور بخش خصوصی را نمیدادند. در همین راستا بود که پارسخودرو توانست در فضای یکطرفه با رنو همکاری بیشتری انجام دهد و مگان را نیز در دستور کار قرار دهد. در همین راستا متولی عرضه برندهای تویوتا و لکسوس در ایران برنامه واردات رنو را نیز در برنامهاش گنجاند. تولید رنو در ایران به توصیه فرانسویها میبایست شکل قانونمندی به خود میگرفت. بنابراین یک مجموعه مشترک به اسم رنو پارس تأسیس شد و بهصورت جوینتونچور تولید رنو را در ایران بهعهده گرفت. آخرین پرده از فعالیت رنو در ایران فوقالعاده چشمگیر بود؛ یعنی بزرگترین سرمایهگذاری تاریخ صنعت خودروی ایران در قالب کنسرسیوم رنو، سازمان گسترش و نگین خودرو؛ اما آخر و عاقبت رنو در ایران چندان هم به خیر نشد.
رنو نمیرود
خرداد ماه درست بعد از جار و جنجال مربوط به خروج آمریکا از برجام و آن هارتوپورتهای ترامپ، همان زمانی که خودروسازان خارجی یک به یک اعلام میکردند که بلیت برگشت را OK کردهاند، رنو با قدرت گفت: نه، ما میمانیم. فرانسویها گفتند که نهتنها ایران را ترک نمیکنند بلکه فعالیتشان را نیز گسترش میدهند. وقتی پژو با آن عظمتش رفت و هیوندای قید این بازار پرسود را زد، همه میگفتند رنو که دیگر حتماً رفتنی است. این اظهار نظر در عالیترین سطح مدیریت شرکت ابراز شده بود. همان زمان برخی از ناظران بازار میگفتند که این کار رنو نوعی فرافنکی است و شرکتهای اروپایی زیر سیطره آمریکاییها هستند و عملاً اختیاری از خود ندارند؛ اما کسی خریدار این حرفها نبود.
رنو رفت
روزی که آمریکا رسماً خروج از برجام را اعلام کرد تا روزی که ترامپ برنامههای تحریمی جدیدش را درباره ایران مطرح کرد، خیلی از خارجیها دریافتند که اینجا دیگر جای ماندن نیست و بهتر است تکه گوشت خود را در هرسویی که ارباب پرت کند، بیابند. فولکسواگن همان ابتدا اعلام کرد که تا اطلاع ثانوی برنامهای برای حضور در ایران ندارد و خداحافظ. پژو با وسواس نازگونهای ساز خروج از ایران زد و در حالی که یک بار چنین کاری کرده بود، باز هم زیر همهچیز زد و رفت. در این میان رنو از همه موزیانهتر رفتار کرد. از همان ابتدا با بیانیه و اطلاعیههایی ابراز میکرد که هرگز از ایران نخواهد رفت و مانند دولتش پشت ایران را خواهد گرفت. کمی که گذشت و آبها از آسیاب افتاد، آرام آرام ساز مخالف کوک کرد و گفت شاید برنامههایش تحت تحریمهای آمریکا دستخوش تغییراتی شود. سپس وقتی همه حواسها سرگرم آتشافروزیهای جدید ترامپ بود بهصورت چراغ خاموش اعلام کرد که دیگر در ایران نمیماند. روالی که رنو در پیش گرفت، هوشمندانه بود. چراکه نگذاشت وقتی هنوز سرمایه و منابعش درون ایران باقی مانده بود، خود را زیر فشار دولتیها بگذارد. رنو مثل دیگر هموطنانش پژو و سیتروئن خوب میدانست که صنعت خودروی ایران به فرانسویها زیادی وابسته است و از این حیث میتوان مانور زیادی روی آن داد. این شرکت که طی یکی دو سال اخیر گوی سبقت را از هیوندای و کیا در زمینه خودروهای وارداتی ربوده بود، این اواخر با رسوخ در بدنه خودروسازی توانسته بود، بخش قابل توجهی از تولید داخل را به خود اختصاص دهد.
زهری که تندر 90 ریخت
خودرویی که قرار بود جانشین پیکان شود و سپس برای پراید شاخ و شانه کشید و بعد از مدتی هم تبدیل به یکی از گرانترینهای بازار شد. داستان تندر 90، حکایت هزارتوی ترسناک تعاملات سیاسی با چاشنی اقتصادی بوده است. حال و روز این خودروی پرطرفدار که روزگاری برای خودش در بازار پادشاهی میکرد، ناگهان دگرگون شده است. شاید کرکس شوم مرگ خیلی زود روی شانههای این فرانسوی-ایرانی-رومانیایی نشست. ابتدای مرداد ماه سال جاری خبرهایی به گوش رسید که شاید این خودرو دیگر تولید نشود. پایانی برقآسا بر محصولی قدیمی که البته سفره سودآوری را برای شرکای ایرانی و فرانسویاش فراهم آورده بود. هرچه بود، ایرانخودرو برنامهای برای تحویل این سدان خانوادگی برای مشتریانش ندارد. هیچ توضیحی هم در این رابطه منتشر نکرده ولی اخبار ضد و نقیض از سایپا بهعنوان دیگر پازوی تولید تندر 90 نیز حکایت از وضع وخیم خط تولید این خودرو دارد. دلایل مختلفی برای این فاجعه مطرح است. از عدم پشتیبانی قطعهسازان تا مشکلات مالی برای حسابهای رنو در ایران و البته آنسوی آبها. هرچه هست، تمام این مشکلات با محوریت تحریم و آمریکا به گردش درآمدهاند. با این حال کارشناسان دیگری معتقدند به دلیل اهمیت حضور این خودرو در بازار ایران و بُرد و نفوذ شدید آن در اقشار جامعه، دولت هرچه در چنته دارد را برای برونرفت از این مشکل ارائه خواهد داد. شاید در نهایت بالاخره راهی برای نقل و انتقال مالی بین دو کشور پیدا شود تا فرانسویها بتوانند پولشان را از ایران خارج کنند. خروج تندر 90 از بازار ایران بعد از حدود 11 سال نمیتواند و نباید اتفاق سادهای باشد.
حالا چه میشود؟
صنعت خودرو هیچگاه روی زمین نمیماند؛ اما سؤال این است که چه کسی این بیرق را از زمین بلند میکند. حالا که اروپاییها حتی فکر بازگشت به ایران را نمیکنند، ژاپنیها چهار دست و پا از ایران فرار کردند و کرهایها علیرغم سالها بهرهبرداری از بازار ایران از ادبیات دوپهلویی استفاده میکنند، تنها گزینه باقیمانده، چینیها هستند. نیاز بازار و ظرفیت خالی شرکتهای خودروساز، این فضا را برای حضور چینیها بیش از پیش پر میکند. ایرانخودرو که روزگار شیرینی را با دانگفنگ میگذراند. سایپا با چانگان آینده روشنتری را خواهد دید. بهمنموتور که سالها با FAW روزگار سپری میکند. بقیه رفقا هم که خود بهکلی چینی هستند.
شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری ایسکانیوز ، تاریخ انتشار: 7 مرداد 1397 ، کد خبر: 963235 ، www.iscanews.ir
واقعا به قول شعار سال صنعت خودروسازی قراره ایندش چی بشه؟ هیچکسی هم نیست که دست ایران رو بگیره