شعار سال: کجا از اشعار حماسي فردوسي و اسطورههاي ملي سخن به ميان آورديد؟ قصيده ايوان مدائن در کجاي کتابهاي درسي گنجانيده شده، شعر آرش کمانگير، اسطوره ملي، در کدام کتاب درسي و آموزشوپرورش وجود دارد؛ او را که حذف کرديد. از کدام اسطوره ملي مانند آرش کمانگير و بابک و رستم فرخزاد و يعقوب ليث و طاهر ذواليمينين و دهها اسطوره ملي ديگر و دانشمندان ايراني مانند ابنمقفع، زادان فرخپيري، خنين ابن اسحق، ابوعمر سهل ابن هارون دشت ميشاني، طبيب سرخسي، فضبل وسهل وزيران، سيبويه، علي بن عباس مجوسياهوازي و صد دانشمند و متفکر ايراني در کتابهاي درسي نام بردهايد؟ کدام آثار و ابنيه تاريخي و ملي ما را از بيستون گرفته تا گنجنامه در همدان و تختجمشيد و پاسارگاد و طاق کسري و رصدخانه مراغه و ستارهشناسي و نجوم و حوزه علمي ربع رشيدي و سلطانيه و حوزه فلسفه شام غازانخان و ابداع تقويم جلالي بهدست عمر خيام و اخوانالصفا که اولين دايرهالمعارف را انتشار دادند براي دانشآموزان معرفي كردهايد؟ جزئياتي دقيق از دانشگاه گنديشاپور كه در سال 645 ميلادي به دست شاپور دوم تأسيس شد، قبل از آنکه اروپاي قرون وسطا حتي مدرسه داشته باشد (در قرن نهم ميلادي امپراتور شارلماني اولين مدرسه را در کليسا تأسيس کرد) و بعد هم نظاميههاي مرو، خردگرد، نيشابور، موصل و بغداد که به دست تواناي خواجهنظامالملک ساخته شد در کدام کتاب درسي گنجانده و به آن افتخار كرده و دانشآموزان را به تحقيق درباره اين مراکز علمي تشويق کردهايد؟ در کجا نوشتيد که ترعه سوئز که امروزه جهان و بهويژه مصر از آن استفاده ميکنند، به دست داريوش سوم حفر شده است تا آبي را از درياي مديترانه به سرزمين پارس برساند که هنوز لوح او در آنجا نقش بسته است. در کجا نوشتهايد که ديگران کتابخانهها و کتابهاي ما را سوزاندند يا به قول «حاجخليفه» در «کشفالظنون» در آب ريختهاند؟ شما براي کداميک از شعرا و بزرگان علمي و ادبي و سرداران ملي و ميهني ايران آرامگاهي ساختيد تا جوانان به آن افتخار کنند؟ و اکنون کدام خيابان اصلي و فرعي، پارک و کتابخانه و ايستگاه مترو را به نام کوروش کبير و داريوش و اردشير بابکان و شاپور دوم و خسروپرويز و موسيقيداناني مانند باربد و نکيسا و ديگر اسطورههاي ملي و ميهني ايران نامگذاري کردهايد و کدام بناي يادبود را براي خاقانيشرواني و سنايي و ناصرخسرو و رودکيسمرقندي، ملکالشعراي بهار و صدها شاعر و سخنسراي نامي ايران بنا کردهايد که فرزندان ايرانزمين آنها را بشناسند، قدر بدانند و به اين سرزمين افتخار کنند و به خود ببالند که ايراني هستند و فرار مغزها صورت نگيرد. در كدام اردوي آموزشي دانشآموزان را به ديدن تختجمشيد و پاسارگاد بردهايد تا معماري و مهندسي بينظير و شگفتانگيز آن را در دوهزارو 500 سال قبل به چشم ببينند و به وطن خود افتخار كنند؟ آيا دانشآموزان و دانشجويان، طاق بيستون و زانوزدن والرين، امپراتور رم و شير سنگي و دشت ارزن و دانشگاه گنديشاپور و الواح گلي دوران هخامنشي را که نمونهاي از بازرگاني و حسابداري و دخلوخرج مملکت بوده از نزديك ديدهاند؟ آيا سخن کوروش بزرگ که اولين لوح حقوق بشر را نوشته و به اجرا گذاشته در کتابهاي درسي جاي ويژهاي دارد؟ اينها و صدها مورد ديگر در مورد هويت ملي و ميهني و ميراث فرهنگي که همه موجب دلبستگي نوجوانان و جوانان به ميهن ميشود آيا وجود دارند؟ در نتيجه جوانان بهطور غيرمستقيم نسبت به هويت ملي و ميهني خود بيتفاوت و موجب فرار مغزها از کشور و شعارهاي تفرقهافکنانه شده و امروز در ورزشگاهها و فردا در جاي ديگر ندا سر خواهند داد و بزرگتران را به دادگاه جامعه خواهند برد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 12 شهریور 97، شماره: 3234