شعار سال: همچنانکه متفکران مکتب شیکاگو، مانند پارک، زیمل، ویرث، شاو و مککی مطرح کردهاند، در چنین دنیایی چون افراد به هم توجه ندارند، مجرمان در انبوه انسانها گم میشوند، آسیبهای اجتماعی زیاد میشود، تجانس فرهنگی بههم میخورد، افراد بیهویت میشوند و ترس از شناختهشدن ندارند و بنابراین ممکن است به آسانی مرتکب کار خلاف شوند. در چنین دنیایی اتمیشدن و ذرهشدن افراد قوت میگیرد و در نتیجه تنها میشوند و پیامدش این است که خودکشی در میان آنها افزایش مییابد. رابطه افراد در چنین جامعهای فقط بر اساس سود و زیان است و بنابراین، چنانکه در نظریات پتیریم سوروکین، استاد دانشگاه هاروارد، نیز آمده، مادیات حاکم میشود. او بهطورکلی سه نوع ذهنیت را در تاریخ بشر مطرح میکند: ذهنیت عقلانی مانند یونان باستان و رم قرن سوم تا پنجم میلادی، ذهنیت شهودی قرن پنجم تا پانزدهم و شانزدهم و بالاخره ذهنیتی که بعد از قرن شانزدهم ایجاد شد که به نظر سوروکین در آن آنچه بر ذهنیت بشر حاکم است، مادیات و حسیات است. روابط معنوی در چنین دنیایی ضعیف میشود و روابط صوری میشوند. افراد اتمی و ذرهای و خرد و کوچک میشوند و پیوستگی و وابستگی آنها به اطرافیان و جامعه فقط بر اساس سود و زیان است و ملاک ارزشگذاری افراد هم اشیای مادی مانند ماشین، مبل، خانه، طلا و جواهرات میشود. من نام «شیء- سروری» را بر این پدیده گذاشتهام؛ یعنی افراد از اشیای خود شخصیت میگیرند و به بنده و غلام اشیا تبدیل میشوند و دیگر از خود چیزی ندارند.
آنچه اکنون در شهر بزرگی مانند تهران میبینیم،
چنین وضعیتی است. مردم در تعداد انبوه در میدانی بزرگ از وسیله نقلیه پیاده میشوند
و مانند روباتهایی از کنار هم میگذرند. پدری مرده است و فرزندانش تا چند روز بعد
خبر از او ندارند. مواردی را که مدتی پیش در تهران اتفاق افتاد و در اخبار آمد که
افرادی جلوی چشم رهگذران به قتل رسیدند و کسی دخالت نکرد، میتوان بر این اساس به
ارتباط ضعیف میان افراد نسبت داد و اینکه بر اساس تئوری هومنز، افراد در هر موردی
سود و زیان خود را محاسبه میکنند و هزینه و فایده را با هم میسنجند.
کشورهایی مثل ژاپن، کرهجنوبی و بهخصوص ایالات متحده آمریکا سعی میکنند
از طریق سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی به بزرگداشت سنتها و ارزشها و
میراث فرهنگی، اسطورههای ملی و هویت ملی بپردازند و با ستایش عناصر ملی خود مانند
پرچم و پول، انسجام خود را حفظ کنند و به همین دلیل ژاپنیها بعد از سال 1948 که
انقلاب آموزشی میچی اتفاق افتاد، چنین شعاری را سرلوحه کارشان قرار دادند: «ژاپنی
بمانیم اما از تمدن غرب عقب نمانیم.» آمریکا، آلمان، انگلستان و سایر
کشورها نیز با توجه به این مسائل به تقویت خود پرداختند. متأسفانه ما چنین نکردیم
و اجازه دادیم افراد از هم دور شوند و وقتی چنین شود، تجانس و همبستگی بههم میخوردو رنگ میبازد.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 22 شهریور 97، شماره: 3243