شعارسال: بسیاری از
کارشناسان اصلاح رئیس سازمان حفاظت محیطزیست را ضروری میدانند. در این راستا
عباس پاپیزاده، عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس، با تأکید بر لزوم
عزل رئیس سازمان محیطزیست، گفت: فردی باید در رأس سازمان قرار گیرد که مهمترین
دغدغهاش حفظ محیطزیست باشد. محیطزیست حیاتوحش را فدای منفعتطلبی خود کرده و
بخشی از درآمد خود را از طریق صدور مجوز شکار و قتل و عام حیات وحش تأمین میکند.
عباس پاپیزاده با تأکید بر اینکه معضلات بیشمار محیطزیست بیانگر این است که باید
در ساختار تشکیلاتی سازمان حفاظت محیطزیست تغییراتی ایجاد و اصلاح شود، گفت:
متأسفانه موافقت کلانتری با امور غیرکارشناسی مانند صدور مجوز شکار، راهاندازی
قرقهای اختصاصی، فروش مجوز شکار به گردشگران خارجی، مجوز انتقال آب و سدسازی و
همچنین حمایت از محصولات تراریخته نشان میدهد در کلانتری تعصبی نسبت به محیطزیست
کشور وجود ندارد. نماینده مردم دزفول در مجلس شورای اسلامی، با انتقاد از اینکه
رئیس سازمان حفاظت محیطزیست مقابله و مبارزه با عوامل تخریبکننده محیطزیست را
وظیفه خود نمیداند و در این رابطه به صورت منفعل عمل میکند، افزود: محیطزیست باید
از دولت جدا شده و به صورت مستقل فعالیت کند تا بتواند از عوامل مخرب محیطزیست و
انجام پروژههای دولت که تهدیدکننده محیطزیست است جلوگیری کند.
پاپیزاده با بیان
اینکه در پروژههای عمرانی پیوستهای زیستمحیطی رعایت نمیشود، ادامه داد:
مسئولان محیطزیست در این رابطه مماشات، مصلحت اندیشی و ملاحظهکاری میکنند و این
مهم نزد آنها از اهمیت کافی برخوردار نیست. این نماینده مردم در مجلس دهم، با
انتقاد از اینکه دولت بزرگترین عامل مخرب محیطزیست است، تصریح کرد: متأسفانه ۳۶۰ دشت آبی از مجموع ۶۱۰ دشت آبی کشور از بین
رفته و وضیعت دشتهای کشور بحرانی است و دیگر امکان برداشت آب وجود ندارد. وی با
تأکید بر اینکه سطح سفرههای زیرزمینی از خط قرمز عبور کرده است، گفت: پیوستهای
زیستمحیطی در ۱۰
درصد سدها رعایت نشده است: این نشانه این است که مسئولان محیطزیست نظارتی بر تصمیمات
وزارت نیرو ندارند و قواعد زیستمحیطی را الزامی نکردهاند. وی با انتقاد از اینکه
اغلب تالابهای کشور به کانون ریزگرد تبدیل شدهاند و گسترش ریزگردها افزایش مهاجرت
و بیماریها را بهدنبال داشته است، افزود: ریزگرد از بزرگترین پدیدههای زیستمحیطی
تاریخ ایران است؛ متأسفانه تالاب هورالعظیم که پوشش گیاهی بسیار فشرده داشت و
اشتغالزایی مناسبی را برای ساکنان منطقه داشت در حال حاضر در آتش سوء مدیریت میسوزد
و محیطزیست هیچ گونه اقدامی برای بهبود آن نکرده است. پاپیزاده با بیان اینکه
وضعیت تالاب و دریاچههای هورالعظیم، جازموریان، بختگان، هامون، ارومیه و گاوخونی
بحرانی است، یادآور شد: سدسازیها و بیتوجهی به حقابه وضعیت بحرانی تالابها را
رقم زده، این در حالی است که رئیس سازمان محیطزیست تاکنون تلاشی برای پیگیری
حقابه تالابهای بینالمللی نداشته است.
این نماینده مردم در مجلس دهم، با تأکید بر اینکه اغلب مناطق کشور درگیر چالشهای زیستمحیطی هستند، گفت: میزان چالشها به اندازهای است که کنترل آنها با بودجههای دولتی به هیچوجه امکان پذیر نیست؛ چنین هزینههایی سنگینی را سازمان حفاظت محیطزیست با مماشات، عدم نظارت و پیگیری مطالبات زیستمحیطی متوجه کشور کرده؛ بنابراین افراد سیاسی در این رأس این مجموعه نمیتوانند برای محیطزیست کشور ثمربخش باشند؛ زیرا تصمیمگیری سیاسی را جایگزین تصمیمات کارشناسی میکنند. وی با انتقاد از اینکه وضعیت گونههای نادر جانوری بحرانی است و محیطزیست هیچ تلاشی برای بهبود وضعیت آنها نداشته است، تصریح کرد: محیطزیست حیات وحش را فدای منفعتطلبی خود کرده و بخشی از درآمد خود را از طریق صدور مجوز شکار و قتل و عام حیات وحش تأمین میکند. پاپیزاده افزود: محیطزیست نباید بهدنبال درآمدزایی باشد، بلکه وظیفه اش حفاظت از محیطزیست است. انتظار میرود فردی در رأس این سازمان قرار گیرد که مهمترین دغدغهاش حفظ محیطزیست باشد و اهمیت محیطزیست را درک کرده تا خود باعث بحرانیتر شدن شرایط و وضعیت محیطزیست کشور نشود.
نگاه حاکم بر محیطزیست کشور نگاه بازاری است
حسین آخانی، کارشناس محیطزیست و استاد دانشگاه تهران، با
اشاره به واگذاری مجوز قرقهای اختصاصی و اصرار سازمان حفاظت محیطزیست بر اجرا و
توسعه این تصمیم گفت: تمام آمارها و اطلاعاتی که وجود دارد، نشان میدهد که جمعیت
حیات وحش کشورمان در سه چهار دهه اخیر بیش از نود درصد و حتی به اعتقاد بعضی دیگر،
بیش از نود و نه درصد کاهش داشته است. یعنی وضعیت حیات وحش کشورمان به گونهای نیست
که بخواهیم به راحتی مجوز شکار صادر کرده یا اینکه این عرصهها را به بخش خصوصی
واگذار کنیم. این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به استدلال مسئولان سازمان که
میگویند واگذاری مجوز قرقهای اختصاصی و شکارفروشی میتواند منجر به مشارکت جوامع
بومی در عرصه حفاظت از گونههای حیات وحش شود، افزود: در دنیا به این نتیجه رسیدهاند
که هم برای حمایت از جوامع بومی (که میتوانند پاسدار حیات وحش باشند) و هم برای اینکه
بتوانیم درآمد ارزی را افزایش بدهیم، باید گونههای حیات وحش را «زنده» نگه داشت.
آنها پی بردهاند که یک قوچ زنده میتواند با جذب توریست صدها برابر نسبت به قوچ
شکار شده درآمد داشته باشد. مشاوران آقای کلانتری تخصصی در این زمینه ندارند؛
مثلاً میبینیم کسی که تخصصش ایمونولوژی پزشکی است و دستی هم در شکار دارد، مشاور
آقای کلانتری شده است. وقتی وی میگوید که چنین فردی بهترین متخصص محیط طبیعی
است، یعنی در عمل همه متخصصان اکولوژی و حیات وحش کشور را پس میزنند و راه گفتوگوی
سازنده را با جامعه علمی و متخصص میبندند.
وی با تأکید بر اینکه نگاه حاکم بر محیطزیست کشورمان، نگاه بازاری به مسائل این حوزه است، گفت: این نگاه بازاری عاقبت خوشی ندارد، آنهم در کشوری که میدانیم فساد در ابعاد مختلف آن رشد کرده است. در چنین شرایطی اگر اجازه شکار و قرق بدهیم، ممکن است کار به مسائلی دیگری هم برسد و مثلاً شاهد زمینخواری یا مسائل دیگر باشیم؛ چراکه برخی با دریافت این مجوزها برای خود حقوقی غیرقابل بازگشت را متصور خواهند شد. این را به خود آقای کلانتری هم گفتهام که میبایست با تقویت نیروی کارشناسی و تخصصی در سازمان محیطزیست، اول و قبل از هر کاری، پروژه ملی تعیین درجه تهدید گونههای جانوری و گیاهی در سطح بینالمللی، ملی و استانی را شروع میکردند. برای انجام چنین کاری بایستی همه متخصصان کشور را دعوت میکردند و حداقل تا پنج سال به سرانجام برسد. پس از آن تازه خواهیم توانست بگوییم قوچ، میش یا هر جانور دیگری در کشورمان در معرض تهدید نسل هست یا نه. اگر هست که هیچ کاری نمیتوانیم بکنیم و اگر نبود، آن زمان میبایست ظرفیتی معین را مشخص کرده و بگوییم این امکان وجود دارد که مثلا ده قوچ را شکار کنیم. وی در ادامه افزود: اگر همه این کارها را کردیم، تازه مسأله قیمت مطرح میشود که نباید ارزان باشد و بعد از آن، این مسأله اهمیت دارد که بدانیم درآمد ناشی از آن قرار است کجا برود و صرف چه شود؟ آیا قرار است پول ناشی از فروش شکار به جیب دولت برود و معلوم نشود که قرار است چگونه خرج شود یا میخواهد در جیب شرکتهای فعال در عرصه شکارفروشی برود یا به صندوقی سرازیر شود که مشخص نیست چه نظارتی بر آن وجود دارد؟ اینها باید بهطور مشخص و قانونی حل شود.
سایت شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه سبزینه، تاریخ انتشار: 25مهر1397، کدخبر: 55858: www.sabzineh.org