پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۱۶۶۱۵۴
تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۳۹۷ - ۰۸:۳۶
در گفت‌وگو با ابراهیم رحیم‌پور که به مدت پنج سال معاون محمدجواد ظریف در حوزه آسیا و اقیانوسیه بود، به تحلیل میانجیگری پاکستان و موضوع گروگان‌گیری در مرز مشترک دو کشور پرداختیم. او معتقد است که گروگان‌گیری به بدنه اصلی دولت پاکستان ربط ندارد اما ممکن است برخی افراد در آن مجموعه نفوذ کرده و عامل این‌گونه حوادث شده باشند.

شعار سال: در گفت‌وگو با ابراهیم رحیم‌پور که به مدت پنج سال معاون محمدجواد ظریف در حوزه آسیا و اقیانوسیه بود، به تحلیل میانجیگری پاکستان و موضوع گروگان‌گیری در مرز مشترک دو کشور پرداختیم. او معتقد است که گروگان‌گیری به بدنه اصلی دولت پاکستان ربط ندارد اما ممکن است برخی افراد در آن مجموعه نفوذ کرده و عامل این‌گونه حوادث شده باشند.

عمران‌خان، نخست‌وزير پاکستان، هفته گذشته در سفر دوباره به عربستان گفت آماده ميانجيگري بين ايران و عربستان هستيم. دولت‌هاي قبلي پاکستان نيز اين پيشنهاد را مطرح کرده بودند. ايران هم اين پيشنهاد را نفي نمي‌کرد. سؤال اينجاست که پاکستان اين پيشنهاد را بر اساس چه پتانسيلي مطرح مي‌کند و اساسا پاکستان توانايي اين ميانجيگري را دارد؟
پاکستان که اسمش معلوم است؛ پاک؛ در مقابل هندوستان که سرزمين هندوهاست، اين کشور هويتي دارد و استقلالش در سال 1948 مبناي مذهبي داشت. از اين نظر، هويت اين کشور به اسلاميت آن است و تضادش با هندوستان نيز همين است که هنوز ادامه دارد. از اين نظر، پاکستان اعتقاد دارد کشورهاي اسلامي بايد در قبال اين مشکل تاريخي و جغرافيايي پشتيبانش باشند. در بين کشورهاي اسلامي نیز دو قدرت برتر وجود دارد؛ عربستان و ايران. بنابراين پاکستان آرزو دارد به دليل حل مشکل و معضل خود، اين دو قدرت در نزاع نباشند و پشتوانه اين کشور باشند. اگر در اين چارچوب به موضوع نگاه کنيد، متوجه مي‌شويد در طول زمان و با تغييرات در داخل ايران و عربستان و همچنين تغييرات در پاکستان، اين استراتژي و راهبرد ثابت بوده است. در دوره خدمت من، آقاي ضياء‌الحق تحرکاتي داشت و بعد از او نیز دولت‌هاي بعدي به طرق مختلف اين خط‌مشي را دنبال مي‌کردند؛ تا زمان آقاي نوازشريف. ایشان گرايش‌های عربستاني بيشتري داشت و با حمايت‌هايي به قدرت رسيد. با‌اين‌حال نوازشريف نیز ژست ميانجيگري بين ايران و عربستان را داشت. اين يک استراتژي است و پاکستاني‌ها به دلیل نيازي که دارند، علاقه‌مند به ميانجيگري هستند. از اين نظر، طرح اين پيشنهاد براي چندمين‌بار از سوي پاکستان طبيعي به نظر مي‌رسد.
‌اگرچه شما مي‌فرماييد که پاکستاني‌ها اين ژست سياسي را دارند، اما همراه با اين ژست، رابطه مستحکمي با عربستان دارند. رابطه نزديک عربستان و پاکستان که با ما مرز مشترک دارد، چه مزيت‌ها و معايبي دارد؟ با توجه به اينکه ايران رابطه چندان گرمي با عربستان ندارد.
اين راهبرد و ژست است. به علاوه اينکه پاکستاني‌ها مدتي است با توجه به مشکلات ايران، به‌خصوص به دليل دلارهاي نفتي، گرايش بيشتري به عربستان پيدا کرده‌اند. وقتي آقاي عمران‌خان مي‌گويد اگر تا دو ماه ديگر به ما کمک نشود، کشور از نظر اقتصادي ورشکسته مي‌شود و ايران هم قادر نيست چنين کمکي به آنها بکند، طبيعي است به سمت عربستان گرايش پيدا کنند. راهبرد پاکستان با توجه به افکار عمومي داخلي اين کشور، درخور توجه است؛ چون پاکستان اقليت مستحکم شيعه و جمعيت چشمگیر اهل سني دارد که از جهت قلبي با عربستان و وهابيت همراه نيستند؛ پس دولت اين کشور نمي‌تواند به‌طور کامل به سمت عربستان گرايش پيدا کند. واقعيت ايران در مرزهاي مشترک با پاکستان را نیز به اين مسئله اضافه کنيد؛ پس پاکستان حتي اگر بخواهد بيش از اين هم با عربستان روابط گرم داشته باشد، طبيعي است که در چارچوب ميانجيگري آن را تعريف ‌کنند تا باعث رنجش ايران و از سوي ديگر تحريک افکار عمومي داخل پاکستان نشود. در واقع اگرچه پوشش موضوع ميانجيگري است، اما واقعيت موضوع، وضعيت وخيم و بد اقتصادي‌ای است که پاکستان درگير آن است. از سوي ديگر، ارتش پاکستان نیز بر نخست‌وزير اين کشور تأثير مي‌گذارد. نخست‌وزيراني هم که نمي‌خواستند تأثير بگيرند، مثل آقاي بوتو، جريمه مي‌شوند (اعدام شد). ارتش و نظامي‌هاي پاکستان را نیز عربستان آموزش مي‌دهد. با همه اينها و با توجه به دلايلي که ذکر شد، حتي ارتش پاکستان هم نمي‌تواند خيلي شفاف و لخت، سمت‌وسوي عربستان را در منازعات منطقه بگيرد.
‌به‌تازگی گروگان‌گيري جديدي در مرز مشترک ايران و پاکستان رخ داده است. چندين سال است اين حادثه به اشکال مختلف رخ مي‌دهد، علت اين اتفاق چيست؟ پاکستان ارتشی قوي دارد، اما به نظر مي‌رسد اين منطقه را رها کرده است؟
به عبارتي مي‌توانيم بگوييم شروع مشکلات مرزي ايران از زماني بود که عربستان در رابطه با ايران مشکلات جديدي را طراحي کرد. اگر به ماجراي آقاي ريگي که دستگير شد و اعترافاتش که بخشي از آن نیز چاپ نشد، نگاه کنيم، به ما ثابت مي‌شود در داخل قدرت حاکمه امنيتي و نظامي پاکستان، کم‌لطفي‌هايي در بعضي از بخش‌ها ديده مي‌شود. حتي در پرونده ريگي که دوره آقاي زرداري بود و سابقه مثبت‌تري هم با ايران داشت، اين کم‌لطفي‌ها مشهود بود. البته نمي‌توان گفت که در رأس اين کشور چنين فضايي وجود دارد، اما به‌طور مشخص پرونده ريگي گوياست و از زماني هم که عربستان تصميم به ايجاد معضل گرفت، يکي از نقاطي که پتانسيل اين کار را داشت، مرزهاي ايران با پاکستان بود. بالطبع ارتش پاکستان و نيروهاي امنيتي و نظامي اين کشور در منطقه مرزي ايران و پاکستان دخالتي ندارند، ولي پاکستان براي اينکه اين اشرار را پاک‌سازي کند، بايد هزينه‌هاي گزافي بپردازد. اين اشرار پول مي‌گيرند و سازماندهي‌شده هستند. بنابراين پاکستان قادر به اين کار نيست. بايد هزينه کند، اما حاضر به اين کار نيست. پاکستان در مرزهاي هند و افغانستان درگير است و نمي‌خواهد در مرزهاي مشترک با ما هزينه ديگري بکند. ايران هم که هميشه همسايه خوبي بوده و هيچ‌وقت آزار و اذيتي نداشته و نخواهد داشت. بايد گفت اين مسئله باعث کم‌لطفي دوستان ما در پاکستان يا سوءاستفاده بعضي از جناح‌ها در قسمت‌هايي از پاکستان شده است.
‌پاکستان در مرزهاي خود با افغانستان و هند درگير است و اين را همه مي‌دانيم. آيا فقط اين درگيري موجب آن چيزي شده که شما با عنوان کم‌لطفي به آن اشاره مي‌کنيد؟ مثلا بين افرادي که از سويي با عربستان و پرونده ريگي متصل هستند و در مرزهاي ايران عمليات گروگان‌گيري انجام مي‌دهند، با نهادهاي نظامي يا برخي افراد نظامي در پاکستان رابطه‌اي وجود ندارد؟
حتما وجود دارد و بدون اين رابطه چنين اقداماتي ممکن نيست، اما معني‌اش اين نيست که ارتش يا حاکميت پاکستان پشت اين پرونده هستند. پاکستان کشور منسجمي نيست، بنابراين با پول و بعضي از امتيازات، کارهاي زيادي مي‌توان در اين کشور انجام داد. از اين جهت براي حاکميت نمي‌صرفد که روي اين پرونده وقت و هزينه بگذارد تا ايران را راضي کند. از طرف ديگر قراردادهايي هم با ايران نمي‌بندد که ما تعقيب اين نيروها را در پاکستان انجام دهيم و با آنها برخورد کنيم. يعني همان کاري که ترکيه در شمال عراق حتي بدون رضايت دولت مرکزي اين کشور انجام مي‌دهد. در سوريه نیز همين‌طور است و به‌عنوان مبارزه با تروريسم بمباران، حمله و دستگير مي‌کند. مشکل دقيقا اينجاست. حجب و حياي سيستم ايران کمي زياد است، ولي صبر هم در اين مورد حدي دارد. اين اتفاقات به‌‌ویژه در دوره آقاي روحاني يعني از سال 92 تاکنون چندين‌بار تکرار شده و به نقاط سخت و باريکي هم کشيده شده است.
‌اما برخي تحليلگران حوزه پاکستان در اين زمینه از شما بدبين‌تر هستند، آنها معتقدند گروهک جيش‌العدل در مرز ايران آزاد است، چون در پاره‌اي موارد با ارتش پاکستان هم‌نظر است و مي‌تواند در برخي از عمليات‌ها يا رفتارهايي که عليه بلوچ‌هاي جدايي‌طلب انجام مي‌شود با ارتش اين کشور همراهي کند. آيا اين استدلال را قبول داريد؟
بار ديگر تأکيد مي‌کنم که سيستم و ساختار پاکستان يک سيستم منسجم و قوي نيست. اگر طالبان را جاي جيش‌العدل بگذاريد و سوابق را بررسي کنيد متوجه مي‌شويد که طالبان به‌شدت حمايت مي‌شده است. بنابراین اينکه گروه‌ها در قسمت‌هايي از سيستم و ساختار نظامي و امنيتي پاکستان به دلايلي بتوانند چراغ سبز براي کارهايشان بگيرند، وجود داشته است؛ اما من نمي‌توانم اين اتهام را به ساختار اصلي پاکستان وارد کنم که پشت اين پرونده هستند، چون به سودشان هم نيست که بخواهند بعد از دو همسايه ديگر با ايران نيز وارد درگيري شوند. از طرف ديگر، مرز باريکي هم با چين دارند و قاعدتا در مرز با ايران نبايد باعث درگيري شوند. ايران در يکي، دو برهه تاريخي، نجات‌بخش پاکستان بوده است، بنابراين در اصل ساختار اين کشور نمي‌توانم اين استدلال را قبول کنم، اما با توجه به همين جمله عمران‌خان مبني بر ورشکستگي تا دو ماه ديگر در صورت کمک‌نکردن به اين کشور، بايد گفت چه توقعي از چنين کشوري وجود دارد؟ آيا همه‌چيز در اين کشور درست و سر جاي خود است؟ هيچ خللي در ارتش، امنيت، اقتصاد، دولت و... اين کشور نيست؟ جمله آقاي عمران خان مي‌گويد که وجود دارد.
نکاتي هم درباره بخش مرزي ما وجود دارد؛ اينکه چگونه با اين اشرار عمل کرديم و بده‌بستان داشتيم و مسائل ديگري است که بايد دقيق‌تر ارزيابي شود. اينکه چرا اين‌گونه اتفاق‌ها تکرار مي‌شود و آيا قابل مهار و کنترل نيست؟ البته با نيات عربستان همخوانی ندارد و قابل بده‌بستان نيست، اما شايد ما هم بايد در بعضي از راهبردهاي خود در مرز، ابزارهاي جديد را به کار بگيريم و توجه بيشتري کنيم. به‌هر‌حال نيروهاي ما در مرزهاي ديگر، درگير هستند و ما هم بيش از اين حد، توان فردي، نظامي، نيرويي و هزينه‌اي نداريم.
‌کمي به عقب بازگرديم. سال 95 بود که تعدادي مرزبان کشته شدند و يکي از آنها بيش از يک سال اسير بود که چند ماه پيش آزاد شد. از روند آزادي و پيگيري آن ماجرا با توجه به اينکه موضوع در حوزه معاونت شما در وزارت خارجه رخ داده بود، چيزي خاطرتان هست؟ اين همان پرونده‌اي بود که مولوي عبدالحميد وارد شد و رايزني کرد. شايد بازخواني آن ماجرا برای این مورد جديد هم به کار بيايد.
آقاي مولوي عبدالحميد و دوستان ما در بلوچستان، واقعا کمک کردند و حتي بعضي از اين حرکات را محکوم مي‌کنند. بنابراین با يک بومي‌سازي نظامي و سياسي بهتر مي‌توان اين‌گونه مسائل را حل کرد. آن شخصي هم که اسير بود به‌تازگی آزاد شد. مذاکرات و تماس‌هاي متعدد منجر به اين اتفاق ‌شد. معمولا اين‌ مرزبان‌ها را گروگان مي‌گيرند و بعد پيغام مي‌دهند و باج‌خواهي مي‌کنند. گاهي اوقات خواهان تبادل زنداني‌ها مي‌شوند و همه اينها در طول زمان ارزيابي می‌شود. درحال‌حاضر هم که مقام نظامي ما به پاکستان رفته و حرف‌هاي خود را زده و حرف‌ها را هم شنيده است. دو همسايه معمولا به هم نياز دارند و ممکن است چنين اتفاقاتي بين طرفين بار ديگر رخ بدهد؛ بنابراین دولت‌ها و نظامي‌ها بايد با حسن نيت با هم صحبت کنند تا بتوانيم به يک راه‌حل برسيم.
‌شما در فراز قبلي گفتيد که صبر ما هم حدي دارد و در دولت آقاي روحاني هم به نقطه حساسي در اين زمینه رسيده بوديم. به نظرتان کاسه صبر ايران ممکن است لبريز شود؟
اينکه پاکستان قادر نباشد مرز را امن کند و به ايران هم اجازه تحرک ندهد، درست نيست. يا بايد به ايران بگويد که اجازه نمي‌دهد اين اتفاق رخ دهد و مسببان را دستگير و مجازات مي‌کند و تحويل ايران مي‌دهد يا اينکه اگر ناتوان هستند به ايران اجازه بدهند که به‌طور مثال تا 50 کيلومتري مرز هلي‌کوپتر ببرد، خمپاره بزند، نيرو وارد کند و در کل، منطقه را پاک کند. پاکستان نه کار اول را انجام مي‌دهد و نه مجوز مورد دوم را به ايران مي‌دهد. از اين جهت، ايران هم نمي‌تواند مرتب شاهد بروز چنين اتفاقاتي در مرز مشترک باشد. قاعدتا يا بايد رضايت دهند يا ايران به‌خاطر امنيت خود هر کاري که از دستش برمي‌آيد، انجام دهد. ايران در عراق و سوريه، پايگاه تروريست‌هايي را که تحرکاتي عليه ايران داشتند با موشک هدف قرار داد، اين حق طبيعي ايران است؛ اما فعلا درمورد پاکستان اين کار را نکرده، البته اگر اين مسائل ادامه پيدا کند، ايران در قاعده‌هاي بين‌المللي اجازه دفاع از خود را با ابزارهاي مختلف دارد.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 9 آبان 97، شماره: 3281


اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین