اگر بخواهیم توانایی یک کشور را برای توسعه در نظر بگیریم و اینکه این ملت بخواهد در جهان حرفی برای گفتن داشته و قابلیت اول شدن در خاورمیانه را داشته باشد .باید دید آن کشور میتواند آدم تربیت کند یا خیر. این را از طریق نظام آموزشی آن کشور میتوان فهمید. اگر توانست آدمی تربیت کند که نرمال، طبیعی، منظم، شاد و باکیفیت باشد، آن کشور توسعه پیدا میکند اما اگر نتواند آن کشور، هر صنعتی هم که بسازد نمی تواند توسعه پیدا کند
شعارسال : اگر بخواهیم توانایی یک کشور را برای توسعه در نظر بگیریم و اینکه این ملت بخواهد در جهان حرفی برای گفتن داشته و قابلیت اول شدن در خاورمیانه را داشته باشد، نباید گفت میتوانید خودرو بسازید؟ انرژی اتمی دارید یا خیر؟ فقط باید دید آن کشور میتواند آدم تربیت کند یا خیر. این را از طریق نظام آموزشی آن کشور میتوان فهمید. اگر توانست آدمی تربیت کند که نرمال، طبیعی، منظم، شاد و باکیفیت باشد، آن کشور توسعه پیدا میکند اما اگر نتواند آن کشور، هر صنعتی هم که بسازد نمی تواند توسعه پیدا کند. بیش از ٣٠ سال است كه از بعد از انقلاب برای توسعه تلاش میکنیم ولی تمام توجه ما بر صنعت، کشاورزی، ساختمان و سدسازی و راه و برق است. اگر ٣٠ سال تمرکز ما روی آموزش و تربیت بیاید، میتوانیم بگوییم نسل بعدی ما آماده است تا از ما یک جامعه ای که در تراز اول منطقه باشد، بسازد. تابهحال برنامههای توسعه مان برای تربیت افراد باسواد و فنورز بوده و نه برای تربیت افراد توانمند. از بعد از دبستان و دبیرستان و دانشگاه، ما نیروی تولید پرورش میدهیم و نه نیروی توسعه. آنچه ما برای توسعه می خواهیم، انسانهای توانمندی است که بتوانند دوستی و رفاقت کنند و قانون را محترم بشمرند، خلاق باشند و خشم خود را کنترل کنند و بتوانند گفتوگو انجام دهند و محیط زیست را پاس بدارند و در دموکراسی اخلاقی عمل کنند. اینها نیروهای توسعهاند. دانشگاه، نیرو برای افزایش تولید تربیت میکند ولی انسان توانمند که بتواند زیست انسانی و اخلاقی مطلوبی داشته باشد، مهم است. اگر نتوانیم افراد توانمند تربیت کنیم، بهترین ماشین را به این افراد بدهیم تصادف میکنند. ما اتومبیلهایمان نسبتا پیشرفته است، اما در این ٣٠ سال از تصادفات ما کم نشده است؛ زیرا توانایی فکری و ذهنی لازم برای یک سانت کمتر روی پدال گاز فشاردادن، تربیتنشده است. در دبستان باید انسانی تربیت کنیم که به جای یک متر وارد خط عابر پیادهشدن ، بفهمد که یکسوم حق عابر پیاده را گرفته و شاید همین یک متر در پنج هزارمتری که طی میکند اثری نداشته باشد، اما همین در بلندمدت و آینده وقتی مدیر بانک شد اختلاس سه هزارمیلیاردی میکند و میگوید من میتوانستم اختلاس ٩ هزارمیلیاردی بکنم ولی حالا یکسوم اختلاس میکنم. این همان راننده است.
شعارسال، بااندکی اضافات و تلخیص برگرفته از کانال تلگرام معیار