شعار سال: علی انصاریان،
عضو هیئتمدیره اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان نساجی و پوشاک ایران میگوید:
ما به دعوت اتحادیه پوشاک ترکیه، یک نوبت بازدید از آکادمی مد استانبول (IMA) داشتیم. در
ترکیه شرایطی فراهم شده که تولیدکنندگان هم با هدف تربیت نیروهای حرفهای و
ورودشان به بازار کار، کمکهای مالی و اعتباری مشخصی به آکادمیهای مد بهخصوص
آکادمی مد استانبول میکنند. یکی از مسائلی که ما در ایران با آن مواجه هستیم، این
است که دوستان و همکاران چه در انجمن و چه در اتحادیه، این همدلی و همراهی را که در
فعالیتهای اجتماعی در ترکیه وجود دارد، ندارند که بتوانیم پروژه مشترک تعریف
کنیم. ضمن اینکه زیرساخت ترکیه در قیاس با ایران خیلی متفاوت است. ترکها خیلی متحد و یکدست هستند و
دولت هم به تولید کمک میکند اما متأسفانه سیستم دولتی در ایران، نهتنها حمایتهای
مالی به تولیدکنندگان را در دستور کار ندارد و کمک مالی نمیکند بلکه گاهی موانعی
هم ایجاد میکند. آکادمی
مد استانبول، نیروهای متخصص را تربیت و وارد صنعت میکند. از سوی دیگر آکادمی با
تمام نقاط دنیا در ارتباط است، فضای کار در ترکیه مناسبتر و خوشایندتر است و طبیعی
است که در جذب طراحان ایرانی هم موفق باشند. همچنین در ترکیه برندهایی فعالیت
دارند که به دانش و فن طراحان اهمیت میدهند. خبر دارم که حتی در ایران، مجموعههایی هستند که از
حضور متخصصان ترک در تولید بهره میجویند و با ترکها همکاری دارند. نکتهای که
باید گفت این است که تولیدکنندگان ایرانی خیلی حاضر نیستند برای دانش، علم، طراحی
و تبلیغات هزینه کنند. خیلی وقتها برای تبلیغات هم هزینه نمیکنند چون هزینه تبلیغات
بالاست و تولیدکنندگان ایرانی باور ندارند که تبلیغات نوعی سرمایهگذاری است بلکه
تبلیغات را هزینه تلقی میکنند.
برنامههای اتحادیه چیست و نتایج این بازدید به چه پروتکلی انجامیده
است؟
نتیجه خاص و ملموسی نداشت. جالب است بدانید که با توجه به
شرایطی که ترکیه دارد، تا سال ۲۰۲۵
برنامهریزی صنعت نساجی و پوشاک خود را انجام داده اما با توجه به شرایط اقتصادی و
سیاسی ایران، کسی حتی نمیتواند تا شش ماه آینده خود را برنامهریزی کند. ترکیه از
لحاظ ماشینآلات، ارتباطات گستردهای که با دنیا دارد و فضای فعالان مد و فشن،
خیلی آزادی عمل بیشتری دارد و مبحث فرانچایز و شعبهگردانی یکی از مباحث جدی در
ترکیه است. ایران اینطور نیست. هدف ترکها از این دعوت، توسعه صادرات (ترکیه به
ایران) و تعمیق ارتباطات مشترک بود، بااینحال شرایط همکاریهای دوجانبه تا حدی تسهیل
شد. صادرات همواره برای ترکها مهم و جدی بوده، آنها آرمی به نام «ترکی» دارند و اتحادیه پوشاک
خودشان هم از این آرم استفاده میکند و به تولیدکنندگان سوبسید یا یارانه میدهد
که تحت لایسنس این آرم متحد و مشترک، در نمایشگاههای دنیا شرکت کنند درحالیکه
بستههای تشویقی در ایران به اعطای یک جایزه به تولیدکننده برتر، محدود میشود و
دیگر هیچ طرح تشویقی یا حمایتی دنبال نمیشود. دولت ترکیه کاملا از تولیدکننده
حمایت میکند درحالیکه به دلیل شرایط سختی که گریبان تولید را در ایران گرفته،
خیلی از تولیدکنندگان ایرانی یا تعدیل نیرو کردهاند و با کمترین ظرفیت کار میکنند
یا متوقف شدهاند.
با ترکها تفاهم کردید که دانش فنی و نیروی متخصص تبادل کنید؟
ما هم متقابلا از ترکها دعوت کردیم و ترکها هم بازدیدی از ایران و از
چند کارخانه داشتند. ارتباطاتی هم برقرار شد و یک تعامل دوسویه میان ما و ترکها
شکل گرفته است. طی قراردادهایی، دو نفر از همکاران ما از اتحادیه توافق تولید کار
برای برند ترک را پذیرفتند و با راهاندازی خط تولید برند ترکیه در ایران، صادرات
این برند را از مبدأ ایران انجام میدهند. درواقع بازار صادراتی که ترکها در پی
آن بودند به تولیدکنندگان ایرانی این امکان را داده که خط تولید یکی از برندهای
ترک در ایران فعالیت کند و علاوهبر مصرف در بازار ایران، به بازارهای موردنظر
شریک ترک هم صادر شود. به عبارت دیگر صادرات این برند از ایران انجام میشود.
با توجه به تحریمها و شرایط کنونی ایران، موافق هستید که طراحان
ایرانی بروند در ترکیه کار کنند؟
بله. چرا خوب نباشد این انتخاب کمک میکند اگر دانش یا
تجاربی داشته باشند به یکدیگر منتقل کنند که تجربه خوشایند و مثمرثمری خواهد بود.
اگر همه بروند پس چه کسی در ایران بماند؟ چه سرانجامی در
انتظار صنعت مد و پوشاک ایران خواهد بود؟
بله منظورم این نیست که همه بروند، بلکه هدف این رفتوآمدها استفاده از
فضای آموزشی است. ما در تلاشیم یک فضای آموزشی فراهم کنیم که دوستان بروند و آموزش
ببینند و برگردند، اما وقتی نمیتوانیم در داخل کشور شرایطی فراهم کنیم که افراد
بمانند و کار کنند و رشد کنند چه باید بکنیم؟ هرکس هم که در پی منافع خود است.
طراحی که اینجا بیکار است، اما در ترکیه خریدار دارد، چه باید بکند؟ بماند یا
برود؟!
تسهیلات ترکها به راهاندازی خط تولید در ایران محدود میشود یا
تسهیلات دیگری هم مطرح است؟
تسهیلات سیستم پرداخت و سیستم بانکی را هم شامل میشود که در
حیطه اختیارات دولت است و از اختیارات اتحادیه خارج میشود و به بخش خصوصی مربوط نمیشود.
رقابت نابرابر فضای کار ایران را سخت کرده است
سفر و مهاجرت یا کسب تجربه نو، فینفسه بد نیست و کسی این واقعیت را
انکار نمیکند که عرصه مد، عرصه خلاقیت و آموزش مستمر است و درجازدن در این حوزه هنری
و صنعتی، بازتاب معکوس دارد، اما چرا ترکیه بهعنوان کشور همسایه تبدیل به سرزمین
آمال فعالان مد و پوشاک ایران شده و اگر همه بروند پس چه کسی میماند؟ برایند
تعاملات فیمابین ایران و ترکیه چقدر برای تسهیل فضای کار ایرانیها امیدوارکننده
خواهد بود؟
سعید جلالیقدیری، دبیر اتحادیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان نساجی و
پوشاک ایران، در پاسخ میگوید: تسهیلات کاری خیلی به ارتباطات عادی بین کشورها ارتباط
دارد. درحالحاضر، به اعتقاد من، ما در ایران حالت عادی نداریم. کشور در تحریم است و نرخ ارز بر
این مراودات تأثیرگذار بوده. همچنین اعلام ممنوعیت واردات پوشاک به کشور هم، در
تغییر این شرایط بیتأثیر نبوده است، اما صرف اینکه تعدادی از طراحان و فعالان مد
به ترکیه مهاجرت کرده باشند نمیتواند خیلی پایه مستندی برای ابراز ناامیدی باشد و
نمیتوان جزء را به کل تعمیم داد. ضمن اینکه چون بسیاری از تولیدکنندگان ما به سمت
صنعتیشدن پیش میروند، شرایط پوشاک در کشور ما رقابتی شده و بسیاری از فعالان
درگیر نوعی رقابت نابرابر هستند. تا شش ماه پیش که شرایط ارزی به اندازه امروز دگرگون
نبود، به دلیل ثابتماندن نرخ ارز توسط دولت، نرخ ارز واقعی نبود و باعث میشد که
قیمت تمامشده همه محصولات در ایران، از جمله پوشاک، قابل رقابت نباشد. این مسئله
به معنی توانمندنبودن نیست، بلکه در این توانمندی، قابل رقابت نبودند، چون نرخ ارز
سبب میشد که قیمت تمامشده دلاری محصولات ایرانی، بالا باشد، بنابراین رقابت در
بازار جهانی سخت بود ضمن اینکه همان دوره هم با قاچاق پوشاک مواجه بودیم. پوشاک
بیشترین آمار قاچاق (سه میلیارد دلار) را در اختیار دارد، درحالیکه واردات رسمی
پوشاک به کشور ۶۰ میلیون دلار
بوده است. نسبت این ارقام، دو درصد به ۹۸
درصد است، بنابراین صنعت پوشاک وارد یک رقابت نابرابر شد، چون ماهیت کالای قاچاق،
ارائه پوشاک فصل و پوشاک سالم نیست، بلکه پوشاک قاچاق عمدتا پوشاک استوک است و چون
خارج از فصل ارائه میشود، با قیمت پایینتر، حتی کمتر از قیمت عمدهفروشی عرضه میشود.
در فرایند قاچاق شما حتی پول پارچه و نخ کار را هم پرداخت نمیکنید، بلکه بار
استوک به صورت کیلویی خریدوفروش میشود. قاچاق پوشاک بدون پرداخت عوارض و تعرفه
گمرک، با شرایط قیمتی که ذکر شد، با صنعت پوشاک وارد رقابت شد و فضای نابرابر
رقابتی را ایجاد کرد. تولیدکنندگان علاوه
بر پرداخت مالیات و هزینههای تولید، ناچار به رقابت با قاچاق بودند و اینها جمعا
سبب ضعیفشدن بنیههای تولید در ایران شد؛ چون حجم زیادی از بازار ایران در اختیار
قاچاق بود. چند وقت اخیر که قیمت ارز تغییر کرد، سبب شد قاچاق توجیه اقتصادی
نداشته باشد. درست است قیمت دلاری کالاها تغییری نکرده است، اما قیمت ریالی همان
کالای قاچاق سه برابر شده و دیگر توجیه اقتصادی ندارد. در همین شرایط،
تولیدکنندگان با کمبود شدید مواد اولیه و نقدینگی مواجه هستند؛ چون کشور در شرایط
تحریم است و مبادلات کمی انجام میشود. نکته
این است که الان شرایط برای تولید مساعد است چون قاچاق توجیه اقتصادی
ندارد اگر مواد اولیه و نقدینگی (سرمایه در گردش) تأمین نشود، قاچاق مجدد توجیه
اقتصادی پیدا خواهد کرد و حذف قاچاق، کوتاهمدت خواهد بود و متأسفانه آمار درستی
در دست نداریم تا بتوانیم تحلیل دقیقی ارائه دهیم. آمارهای قبلی قاچاق نیز از
اختلاف میان عرضه و تقاضا به دست آمده بودند و این شیوه آمارگیری هم وقتگیر و
زمانبر است. مرجع رسمی ارائه آمار میزان قاچاق، هنوز آمار جدیدی ارائه نکرده است؛
اما مشاهدهها نشان میدهد قاچاق توجیه اقتصادی ندارد؛ ولی اگر شرایط سخت ادامه
پیدا کند، مردم که نمیتوانند برهنه در خیابان بگردند. صنعت پوشاک نیز مثل انرژی
هستهای نیست که خیلی تکنولوژی پیچیدهای داشته باشد؛ پس تولیدکننده بهناچار باید
وارد بازی شود. این شمای کلی از شرایط تولید پوشاک در ایران است. اگر تولید پوشاک رونق
نداشته باشد، بالطبع تمام زنجیرههای قبل و بعد از آن دچار رکود میشوند. از صنایع
تولید نخ و پارچه تا طراح، فروشگاهدار، زنجیره ارزش و...، همگی دچار افت میشوند
و برایند این اتفاق، مهاجرت طراحان و فعالان مد است، اما به نظرم خیلی عمومیت
ندارد. من مستندی درباره مهاجرت طراحان دریافت نکردم.
در این مدت، بیشتر تولیدکنندکان صنعت پوشاک در کشور با یک رقابت
نابرابر مواجه بودند و به فعالیت خود ادامه دادند؛ پس در شرایط عادی نیز میتوانند
فعالیت کنند و رقابتپذیر هستند و حاضرند با استفاده از طراحان خوب و مباحثی نظیر
برندینگ، بدرخشند. البته نتایج این موضوع مستقیم به صنعت پوشاک محدود نمیشود. ما
در این حوزه با مبحث مد و برندینگ مواجه هستیم. صنعت پوشاک با مسائل اجتماعی و
مباحث فرهنگی درگیر است و این در حالی است که صنایع دیگر نظیر صنایع غذایی یا
دارویی چنین نیستند.
چرا صنعت پوشاک نتوانسته حق مطلب را در بخش مد ادا کند؟
باید بگویم قصه خیلی طولانی است. یکی از دلایل آن مربوط به
مسائل فرهنگی است. ما در گرفتوگیرهای سازمانی، چالش فرهنگی داریم. برای مثال،
برای تبلیغ لباس زنانه، هنوز محدودیتهای بسیاری وجود دارد. طبق قوانین ایران، ما
حق نداریم لباس زنانه را تبلیغ کنیم. یا به دلیل محدودیتهایی که وجود دارد، لباس
زیر در ایران هیچگونه هویت است؛ درحالیکه همه ما از آن استفاده میکنیم، اما
فاقد هرگونه مجوزی برای تبلیغات نداریم. در مبحث برندینگ نیز مباحث بسیار پیچیده
میشود؛ ولی کلیت این است که هرگاه شرکتی در ایران تبدیل به برند میشود (که البته
با صرف هزینه هنگفت همراه است، اما باور عمومی اشتباهی وجود دارد و آن اینکه
برندینگ هزینهبر نیست)، بهجای تسهیلشدن
امورات آن مجموعه، مشکلات دیگری در نوع و میزان پرداخت مالیات گریبانش را میگیرد.
برند لزوما به معنای کالای لاکچری نیست و انواع مختلف دارد، اما در ایران به محض
اینکه برند میشوید، باید هزینه مالیاتی یک مجموعه لاکچری را پرداخت کنید. برند،
اعتمادی است که در مشتری ایجاد میشود تا کالایی را بخرد. برند در کشور ما خوب جا
نیفتاده و همه برندها در طبقهبندی لوکس قرار میگیرند؛ درحالیکه چنین نیست.
مدیوممارکتها و مسمارکتها (انبوه) که در دنیا رایج است و تحت نام یک برند
اعتمادسازی میکنند، کاملا متفاوت و سوا از لاکچریبرند هستند. این مباحث در ایران
خلط شده و برای تولیدکننده محدودیتهایی در بر داشتهاند. ما هم نتوانستیم اعتماد
همگانی را نسبت به پوشاک داخل ایجاد کنیم و متأسفانه پوشاک داخلی با نامهای خارجی
عرضه میشود. در چنین شرایطی، کشور همسایه ما ترکیه وارد عمل میشود و از خلأهای
موجود برای آبادانی مسئله مد در کشور خود و رسیدن به هدف صادراتی و جذب نخبگان
استفاده میکند.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار 29 آبان 97، شماره: 3296