آیرین با گذر از مرز چهار سال فعالیت در این عرصه امروز به هنرمندی توانمند در عرصه قلمزنی تبدیل شده که آثار تولیدیاش اغلبا در نمایشگاههای داخل و خارج از کشور مورد توجه بسیاری از هنردوستان است.
مشق عشق بر پیکر مسکار قلمزنی را از چند سال پیش آغاز کرده است، علاقه و اشتیاق به هنر قلمزنی موجب شده که مهندسی ساختمان را کنار بگذارد و تمام وقتش را در کارگاه قلمزنی مشق عشق کند.
فلز سخت و بیروح با طرحهای جذاب و کاربردی در دستان این هنرمند جان میگیرد و مصنوعات چشمنواز و با اصالتی متولد میشوند که هر یک در نوع خود کمنظیر و حتی بینظیر هستند و ظرافت و مهارت در جایجای آن موج میزند.
آیرین 28 ساله فارغالتحصیل رشته معماری است و به قول خودش بعد از اخذ مدرک لیسانس به چند جا برای کار مراجعه کرده و البته چند مدتی هم به عنوان مهندس در اجرای پروژههایی نقش داشته است اما محیط کاری با روحیاتش سازگار نبوده و همین امر او را به وادی و مسیر دیگری کشانده، مسیری که آمیخته با ذوق و هنر و الهام گرفته از نقش و نگار است.
میگوید: محیط کارم را دوست نداشتم همیشه دوست داشتم در محیطی کار کنم که خودم صاحب کار باشم و از کس دیگری دستور نگیریم و همین دیدگاه موجب شد کلا کار در عرصه ساخت و ساز و معماری را رها کنم و دریچه جدیدی و متفاوت با آن را برای خودم باز کنم، این موجب شد به برادرم که در زمینه عرضه ظروف مسی و چاقو فعالیت دارد، پیوستم.
نزدیک به دو سال با برادرم کار کردم، حس عجیبی نسبت به کارهای قلمزنی پیدا کرده بودم و هر زمانی که به همراه برادرم برای خرید به اصفهان سفر میکردم با شوق و ذوق خاص ساعتها به صدای چکش و چرخش دستان استادکاران اصفهانی که روی ظروف نقش میزدند، نگاه میکردم نگاهی که سرشار از لذتی بود که با ذره ذره وجودم لمس میکردم.
صدای کوبیدن چکش بر مسف ملودی زیبایی بود که نخستینبار در اصفهان و ملایر شنیدیم موسیقی آرامبخشی که از سالها تجربه استادکاران این حوزه سخن میگوید این تقتق مداوم کوبیدن چکش برای ایجاد نقش و نگار بر کالبد سخت مس شاید به گوش افرادی هم خوش نیاید، اما برای من که عاشق این هنر هستم زیباییهایی دارد که هیچ کلامی را یارای بیان آن نیست.
این علاقمندی به هنر قلمزنی روز به روز در من بیشتر میشد و دیدن این هنر در سفرهای چند روزه کوتاه مدت نمیتوانست ذهن مطالبهگر مرا اقناع کند.
تحقیقات زیادی انجام دادم کسی که در این رشته فعالیت کند و بتوانم در خدمتش کسب فیض کنم وجود نداشت، نمیتوانستم تنها به این دلیل که استادکاری را در شهر و دیار خود پیدا نمیکنم دست از این خواسته قلبی بکشم، این شد که کار در کنار برادرم را رها کردم و بدون فکر کردن به سختیهایی که قطعا جلو راهم بود راهی دیار غربت شدم.
ملایر و اصفهان مقصد من برای رسیدن به هدف و آرزویی شد که سالها در سر میپروراندم، پی تمام سختیهایی که قرار بود در این مسیر تجربه کنم را به تنم مالیده بودم.
در ملایر شانس بیشتری با من یار بود تا جاییکه استاد در کنار آموزش حتی در زمینه اسکان هم یاریام کردند، اما در اصفهان با سختیها زیادی دست و پنجه نرم کردم...
آیرین از نخست دستساختهاش هم برایمان گفت: اینکه بعد از تلاشی یک هفتهای در نمایشگاه ملایر اجازه دست گرفتن چکش از استاد گرفت.
دسترنج روزها خاک خوردنروزی که با تمام روزها برایش فرق میکرد روزی که دسترنج تلاش روزها خاک خوردن برای گرفتن مجوز فعالیت در این حوزه را گرفته بود و بیهیچ معطلی با تقدیم لبخندی از رضایت به روی استاد پشت میز کارگاه قرار گرفت و حاصل 12 ساعت تلاش روزانه نقش جان شد بر کف بشقابی که هنوز که هنوز است با عشق بر خطوط نقش بسته برآن انگشت نوازش میکشد و میگوید هیچوقت حاضر به فروش آن نشدهام...
سه سال نیم سال از روزی که برای آموزش راهی ملایر و اصفهان شدم میگذرد تقریبا دو سال و نیم است به صورت حرفهای کار میکنم ولی با این وجود احساس میکنم از 100 درصد آموزشی که باید در این حوزه ببینم تنها 10 درصد را فراگرفتهام و باید سالهای سال در این زمینه تلاش و آموزش ببینم.
هر کار جدید در قلمزنی یک آموزش خاص میخواهد، به این صورت نیست که برای تمام کارها یک اصول و قواعد واحد را دنبال کنید، در هر کار جدید یک نکته جدید یاد میگیرد.
هنر قلمزنی صبر و حوصله زیادی میخواهد کسی که عجول باشد و بخواهد زود به نتیجه برسد به نتیجه نخواهد رسید صبر یکی از مهمترین مولفهها در این حوزه است برخی کارها از نقطه شروع تا پایان ماهها طول میکشد.
چکش را با حس خاصی روی بشقاب کارش میکوبد و میگوید؛ سبکی که من کار میکنم سبک حکاکی است، سبک قلمزنی اصفهان، ظرافتی که در قلمزنی وجود دارد هیچوقت در حکاکی نمیتوان دید به همین دلیل سبک قلمزنی را انتخاب کردم و برای یادگیری آن سختیهای زیادی کشیدهام.
از زمانی که صرف اجرای یک کار میکند میپرسم، میگوید: گاهی وقتها شاید یک کار ماهها طول بکشد چون مابین آن کارهای دیگری هم انجام میدهم هرچه تعداد قلمی که روی اثر کار میشود زیاد باشد به همان میزان زمان برتر و در عوض قیمتش بالاتر میرود..
تکرار نخستین اثرآیرین نخستین دست ساختهاش را بعد از سالها دوباره بر مس نقش جان داده است تا محکی باشد بر توانایی امروزش، اثرش که در عین سکوت، خواستن توانستن را فریاد میزند، بشقاب کوچکی که به قول خودش تکتک قلمهایی که روی آن کشیده برایش خاطره است.
از روزی میگوید که برای نخستینبار قلم را برای خلق این اثر در دست گرفت لحظات شیرینی که برای همیشه بر دیباچه ذهنش حک کرده است.
هرچند نخستین دست ساختهام از پشت ذرهبین امروز چشمانم اثری قابل دفاع نیست، اما همیشه آن را نگه میدارم تا بدانم از چه نقطهای به کجا رسیدهام، سالها بعد از اینکه تجربیاتی در این حوزه کسب کردهام تصمیم به تکرار خلق اثری در همین زمینه میکنم.
از ما میخواهد تفاوت نخستین اثر و تکرار آن را بعد از 3 سال مقایسه کنیم و میگوید دوست داشتم میزان پیشرفت خود را محک بزنم این شد که این اثر را دوباره تکرار کردم.
میپرسم آیا برنامهای برای ورود به حوزه آموزش دارید؟، یکی از آرزوهایم این است که یک کارگاه تولیدی بزرگ راهاندازی کنم و بتوانم همشهریهای خودم را به واسطه کاری که شروع میکنم بهرهمند کنم، اما به دلیل کارهایی که فعلا در دست دارم تا این مقطع زمانی برای آموزش دیگران هیچ برنامهای ندارم.البته دوست ندارم هرکسی که از راه میرسد را آموزش دهم چرا که به شخصه برای یادگیری این هنر ارزشمند خودم سختیهای زیادی کشیدم زمانی که از طریق خانم موسوی به استاد دیگری در استان همدان معرفی شدم گفت؛ کار در این عرصه سنگین است نمیتوانی...
بهانههای زیادی برای پشیمان کردنم گرفت با وجود اینکه همه را قبول کردم بازهم حاضر به آموزش دادن من نمیشد و به قولی استاد خاکخوری کار را به من میکردند.
ورقهای دفتر خاطرات ذهنش را به روزهای سخت آموزش در همدان ورق میزند، روزهایی که به قول خودش سخت و طاقتفرسا بود اما به واسطه علاقهای که به کار داشت همه را پشت سر گذاشت.
میگوید، استادم در نمایشگاهی که بیش از یکهزار نفر جمعیت داشت وادارم کرد با دست برای ظرفهایش رنگ درست کنم. دستانم کاملا رنگی و با دوده سیاه شده بود.
استاد در عین ناباوریام از من خواست دستان سیاهم را با نفت بشورم و گفت: اینها سختی کار است باید بچشی تا پخته شوی، وقتی دید با وجود تمام کارهای سختی که از من میخواست هنوز به ادامه کار علاقمند بودم تازه وارد فاز آموزش قلمزنی به من شد.
کار قلمزنی در عین ظرافت کاری بسیار سخت و طاقتفرساست از این رو صبر و صرف زمان زیاد میخواهد و اگر کسی این دو مولفه را نداشته باشد قطعا در این مسیر موفق نخواهد بود...
از مهندسی تا قلمزنیاینکه فعالیت در حوزه معماری و مهندسی ساختمان را کنار گذاشتهای تا وارد عرصه قلمزنی شوید پشیمان نیستید؟دستانش را بر سیمای مسی بشقاب زیر دستش میکشد، برادههای جدا شده از مس را با دستمال میزداید و میگوید: اگر زمان به عقب برگردد بازهم در مسیری که امروز انتخاب کردهام طی طریق خواهم کرد مطمئن هستم آن زمان دیگر وقتم را صرف رفتن به دانشگاه نمیکردم و فورا وارد بازار کار میشدم، نخستین و آخرین انتخابم هم فعالیت در حوزهای است که با ذرهذره وجودم به آن عشق میورزم!
توانمندی و تجربه و روزهای شیرینی که در بازار کار کسب کردم هیچگاه در محیط دانشگاه تجربه نکردهام و این بیانگر درست بودن تصمیمی است که با فکر گرفتم و در مسیر رسیدن به آن تلاش و ناملایمتهای زیادی کشیدم..
پرسیدم، طرحهایی که میزنید کار خودتان است؟ درصد کمی از طرحها را خودم میکشم چون طراح قوی میخواهد البته مشغول به آموزش در این زمینه هستم، دوست دارم به حدی به لحاظ طراحی قوی شوم تا بتوانم طرح فرشهای قدیمی را به صورت قلمزنی در بیاورم.برای کشیدن طرح روی زمینه طرح به وسیله قلم بسیار نوک تیز روی کاغذ کالک کشیده میشود با قلم نوک تیز تصویر را به صورت نقطه نقطه روی کار در میآوریم و بعد از چرب کردن با دوده به نوعی تصویر را پیاده میکنیم.
یکی از سختترین بخشها در این کار قیرریزی است نبود قیر کار را خراب میکند درست کردن قیر برای کار قلمزنی در زمستان و تابستان روش خاص دارد، اگر قیر خیلی سفت و یا نرم باشد کار خراب میشود از این رو باید با دقت خاصی در این زمینه کار شود.
بازار فروش کارهایی که تولید میکنم را در بازار عرضه نمیکنم و مستقیما در نمایشگاههای داخلی و خارجی در معرض دید و عرضه علاقمندان به این آثار میگذارم.
کارهای تولیدیام را اغلب برای نمایشگاههای مناطق توسعهیافته مانند اصفهان، مشهد و غیره میفرستم.
مردم کردستان هنردوست هستند و کار هنری را به خوبی میشناسند، اما قدرت خرید ندارند، قیمت یک ظرف قلمزنی اگر در شهرهای دیگر عادی است در کردستان قابل هضم نیست و این مسئله واقعا نگران کننده است.
رونق تولیدسال قبل با عنوان حمایت از کالای ایرانی نامگذاری شده بود، هر کس که تولیدی را شروع میکند قطعا نیاز به حمایتهایی دارد حال این حمایت میتواند جنبه مالی و یا اینکه فکری داشته باشد.
زمانی که کارم را شروع کردم با مشکلات زیادی مواجه شدم در بحث دریافت تسهیلات موانع زیادی را سر راهم قرار دادند، آبانماه سال گذشته قرار شد تسهیلات به من پرداخت شود اما هنوز بخشی از آن پرداخت نشده است.
حمایت از کالای ایرانی از دیدگاه بنده تنها در حد شعار باقی مانده است و شاید بگویم از 100 درصد 10 درصد تحقق پیدا کرده است امیدواریم امسال نیز که سال رونق تولید نامگذاری شده با همت مسوولان شاهد این رونق باشیم که البته در شرایط کنونی بعید به نظر میرسد.
به دلیل قرارگرفتن در تحریمهای اقتصادی قیمت مواد اولیه روز به روز افزایش پیدا میکند و این نوسانات قیمت، عرصه را بر تولیدکننده تنگ کرده و قدرت خرید را نیز از مردم گرفته است.
وقتی کالایی با قیمت تمام شده بیشتری تولید میشود تولیدکننده مجبور به بالابردن قیمت عرضه میشود و این موجب میشود که قدرت خرید مردم به ویژه در مناطقی مانند کردستان که مردم از نظر درآمد سرانه وضعیت چندان مناسبی ندارند پایین بیاید.
جنس کار قلمزنی به دلیل گرانبودن همیشه مخاطبین خاص خود را دارد و تنها قشر متمکن جامعه قادر به خرید و استفاده آن هستند و این افراد در هر شرایط اقتصادی توان خرید دارند و از این دست کارها به واسطه علاقه و انگیزههای دیگر اقدام به خرید و استفاده از این کارها میکنند.
دغدغههایی از جنس صنعتکاریکی از مهمترین دغدغه صنعتکاران این است که مکان و بازار فروش در استان وجود ندارد در شهرهای بزرگ سایتهایی فعال است که تنها کارشان عرضه صنایع دستی است در حالی که با وجود تواناییهای هنرمندان کردستان در رشتههای صنایع دستی، تنها مکان عرضه این هنر، خیابان امام و آن هم در حد عرضه تخته نرد و برخی تولیدات نازککاری است که البته در کنار این تولیدات کالاهای مختلفی هم عرضه میشود.
در شهرهای بزرگ مکانهای خاصی وجود دارد که به صورت مستقیم صنایع دستی عرضه میشود این در حالی است که در کردستان تعدادی مغازه با فاصلههای کم و زیاد صنایع دستی از نوع چوب و عموما تخته نرد را عرضه میکنند و این موضوع زیبنده استانی نیست که در زمینه صنایع دستی چوب حرف برای گفتن دارد.
در کردستان هنرمندان توانمندی در حوزه صنایع دستی داریم که در عین گمنامی آثاری را خلق میکنند که در کمتر جایی میتوان نمونه آنها را پیدا کرد، اما متاسفانه به دلیل نبود مکانی برای عرضه، دستاوردهایشان توسط دلالان با نازلترین قیمت خریداری میشود.
وعدههای بیعمل مسولان در ایجاد بازارچه دائمی صنایع دستیمسوولان قولهای زیادی برای ایجاد بازارچه صنایع دستی در سنندج دادهاند، اما سالهای زیادی است هیچ اتفاق خوشایندی در این حوزه نیفتاده و این دغدغه و مطالبه همچنان به قوت خود باقی است.
وقتی همه به این اصل مهم که کردستان در حوزه صنایع دستی حرف برای گفتن دارند معتقد هستند چرا باید در این حوزه کمکاری صورت گیرد هرچند منکر تلاشها و رایزنی برخی دستگاهها در این خصوص نیستیم ولی انتظار این است که هرچه زودتر به این خواسته صنعتکاران استان پاسخ داده شود.
برای شرکت در نمایشگاهها متحمل هزینه هم میشوید؟ میگوید: بله قطعا این حضورها بیهزینه نیست، اما به نظر من شاید یکسری هزینهها برای شرکت در نمایشگاهها معقول باشد و به نوعی خود هنرمندان نیز باید در این راستا کمکحال دستگاهها و متولیان امر باشند، اما گاهی وقتها هزینههای شرکت در یک نمایشگاه صنایع دستی آنقدر سرسامآور است که اغلب هنرمندان توانمند ما به دلیل نداشتن تمکن مالی در هیچ نمایشگاهی حضور نمییابند.
نمایشگاهها بستری برای عرضه تواناییهای هنرمندان است اما بیشتر مواقع کسانی در نمایشگاهها حضور پیدا میکنند که دلال هستند و بیشترین سود را از دست رنج هنرمندان کسب میکنند چون این افراد تولیدات را با نازلترین قیمتها خریداری میکنند و محصول با چند واسطه دست مشتری میرسد که در این میان هم تولیدکننده و هم مصرف کننده زیان میبینند و سود اصلی را افراد دیگری به جیب میزنند.
تولیدات هنری ما در هر رشتهای از قلمزنی گرفته تا سایر رشتههای صنایع دستی اگر بدون واسطه به دست مصرف کننده برسد قطعا قیمت تمام شده آن کمتر خواهد بود.
در شرایطی که فروش صنایع دستی تا حدود زیادی دستخوش شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه شده است، هنرمندان بیش از هر زمانی نیاز به حمایت مسوولان دارند و دریافت 15 میلیون تومان برای شرکت در یک نمایشگاه که واقعا حق هنرمند ما برای عرضه هنرش است سنگین بوده و باید تمهیداتی در این راستا اندیشیده شود.
تامین مواد اولیه برای تولیدخانم مرادی در مورد نحوه تامین مواد اولیه برایمان میگوید: مواد اولیه این رشته هنری در استان کردستان وجود ندارد و باید از خارج استان تهیه کند، معمولا فعالین این عرصه مواد اولیه خود را در زنجان و اصفهان تهیه میکنند، اما بهترین نوع مس برای قلمزنی، مس اصفهان است که مخصوص قلمزنی است.
اگر با مس ناآشنا باشی مواد اولیه بنجل تحویلت میدهند، بشقاب مس بسته به خلوص آن ارزش دارد، اگر استاندارد و کیفیت کافی نداشته باشد در زمان کار کج میشود در این مدت چند ساله که مشغول به کار هستم به واسطه ارتباطاتی که با فروشندگان اصفهانی دارم، با یک تماس تلفنی مواد اولیه را برایم ارسال میکنند.
قلم کار که چند سال قبل با 20 هزار تومان میخریدم الان بالای 200 هزار تومان قیمت دارد، کیفیت قلم در قلمزنی ارتباط مستقیمی با خروجی کار دارد لذا بهترین کار این است که فرد خودش قلمهایش را تولید کند.
مرزی بودن، ظرفیتی که مغفول ماندهبهمنماه سال گذشته در نمایشگاهی که در اقلیم کردستان عراق برگزار شد حضور پیدا کردم مردم استقبال خیلی گستردهای از کارها داشتند چون رسانهها در آنجا برای معرفی نمایشگاه سنگ تمام گذاشتند.
اینکه یک دختر برای نخستینبار وارد عرصه قلمزنی شده و این هنر را به مناطق کردنشین آورده، برای آنها قابل احترام بود و حتی پیشنهاد دادند، برای ارائه آموزش تمام امکانات مورد نیاز را در اختیارم قرار میدهند اما با وجود تمام این پیشنهادات، ترجیح میدهم اگر قرار است آموزش دهم، در استان خودم باشد.
اقلیم کردستان بازار خوبی برای عرضه صنایع دستی کردستان باشد و این بستگی به همت مسوولان ما دارد که چگونه از این ظرفیت استفاده کنند هر چند متاسفانه این ظرفیت مغفول مانده است.
نقش رسانهها در کمک به صنعتکاراننمیتوانیم بگویم که رسانهها نقشی در معرفی توانمندیهای استان در عرصه صنایع دستی نداشتهاند اما واقعیت این است آنگونه که باید کار نشده است، اگر رسانهها به ویژه رسانه ملی بیش از پیش از هنرمندان حمایت کند قطعا اتفاقات بسیار خوبی در معرفی ظرفیتهای استان در این حوزه خواهد افتاد.
نمونه بارز این مسئله این است که در ایام نوروز که نمایشگاه صنایع دستی در سطح شهر برپا شد رسانهها کمتر به این موضوع پرداختند، تعداد بنرهایی که در سطح شهر نصب شد نیز انگشت شمار بود و بجز در ورودی موزه شهر سنندج هیچ بنری برای اطلاعرسانی این مهم وجود نداشت.
صدا و سیما میتوانست در این زمینه اطلاعرسانی بهتری داشته باشد و یا اینکه شهرداری سنندج با در اختیار نهادن فضا برای نصب بنر در معرفی این نمایشگاه ما را یاری کند که متاسفانه هیچکدام از اینها اتفاق نیفتاد.
و اما .....قلمزنی هنر حکاکی نقوش بر روی فلزات به وسیله قلمهای فولادی و چکش است که معمولاً بر روی فلزات نرم مثل طلا، نقره، مس و برنز است این هنر سابقهای طولانی از دوران ساسانی و هخامنشی داشته، البته تاریخ دقیقی از آغاز آن در دست نیست.
هنر قلمزنی از هنرهای اصیل شهر اصفهان است و در شهرهای دیگر چندان سابقهای ندارد. به تازگی در شیراز، کرمان و مشهد نمونههایی از آن ساخته میشود و امروز نیز این هنر به وسیله تنها بانوی فعال در حوزه قلمزنی در دیار فرهنگ و هنر رخ نمایان کرده که توسعه آن در گرو همت و حمایت مسوولان متولی است که روز به روز بارورتر و شاخ و برگش در استان قد بکشد.
آیرین قلم را در این واپسین ساعت روز روی طرح میکشند، عاشق صدای چکش قلمزنی است آهنگی که همچون لالایی مادرانه برایش آرامبخش است...