شعار سال: رضا کردلو روزنامهنگار در قسمت دوم یادداشت خود در مورد محافظه کاری صدا و سیما نوشت:
محافظه کاری در واقع نمایی:
یکی دیگر از نمودهای محافظه کاری درمجموعه صداوسیما گریز از واقع نمایی است! این رویکرد بیشتر بر حوزه معاونت سیاسی، اخبار و تعداد زیادی از برنامههای تلویزیونی حاکم است. اگرچه در سریالها نیز مصداق، کم ندارد. منظورم از واقعیت نمایی، نمایش واقعیتهای اجتماعی است. خانواده و روابط خانوادگی، گروههای دوستی، جوانان، زنان، بازنشستگان و افراد کهنسال، نهادهای اجتماعی، دانشگاه، دستگاههای مختلف وادارههای دولتی، نهاد دولت، دستگاه قضایی، مجلس و نمایندگانش، پلیس، روابط اجتماعی در روستاها و شهرستانها و خیلی چیزهای دیگر با عدم واقعیت نمایی در بخش مهمی از اخبار صداوسیما و برنامههای تلویزیونی و حتی سریالها مواجه اند. یکبار یادداشتی نوشتم در همین فرهیختگان، با این عنوان؛ سرمایهای به اسم آقای خامنه ای! آنجا تاکید کردم که تلویزیون در بازنمایی واقعی از رهبری نیز مواجههای ضعیف و ناراحت کننده دارد. محمد دبوق را بخشی از مخاطبان نمیشناسند، اما اینجا من به بهانهای یادش میکنم. او تنها کسی است که یک مستند تمام و کمال از زندگی امام خمینی ساخته. اما نه در صداوسیمای جمهوری اسلامی که در المنار! مدتی است مستند زندگی نامهای آیت الله خامنهای نیز که در المنار تهیه شده از این شبکه پخش میشود! من قسمتی از این مستند را دیدم. بزرگترین توفیقش نسبت به کارهای مستند پیرامون رهبری که در داخل کشور تولید شده اند، واقعیت نمایی است. بی حرف پس و پیش؛ و شاید به جهت فنی در سطح پایین تری از برخی مستندهای داخلی تولید شده باشد.
بگذریم. غرض اینکه در نمایش واقعی عمده موارد بالا صداوسیمای فعلی فرسنگها با صداوسیمای بیست سال پیش فاصله دارد. اینکه گاهی میشنویم برخی سریال ها، در بازپخش چندین باره با تیغ ممیزی مواجه میشوند ناشی از همین رویکرد است. بعضی از سریالها که اصلا بازپخش نمیشوند. مثل حذف «اشک یتیم» پروین اعتصامی از کتابهای درسی است. گویی با حذف این شعر از کتاب ادبیات فارسی، دیگر یتیمی اشک نخواهد ریخت و از چرایی مال و مکنت توانگران نخواهد پرسید؟! عملیات پاک کردن صورت مسئله! که در ماجرای افزایش قیمت بنزین و وقایع آبان ماه به بهترین نحو به اجرا درآمد و معاونت سیاسی و اخبار بدون در نظر گرفتن واقعیت انتقادات مردم به مسئله افزایش قیمت بنزین، در سوی دیگر ایستاد و روایتهای منحصر بفرد خود را ارائه داد. در سریال ها، تازه آنهایی که بازپخش میشوند گاهی متوجه فاصلهای که میان واقع نمایی و خودنمایی تلویزیون افتاده است، میشویم. مثلا چندوقت پیش که تلویزیون «پلیس جوان» را پخش میکرد به چند مسئله دقت کردم! اولا پلیس همیشه برنده نبود و گول میخورد، ثانیا مباحثی مثل فساد داخل سیستم به خوبی به نمایش درمی آمد و ثالثا (با اینکه سریال به جهت ساخت ساده به نظر میرسد) نمایشی واقعی از بزههای اجتماعی داشت. حداقل واقعیتر از آنچه امروز به نمایش درمی آید. حالا این را مقایسه کنید با حذف سکانس رشوه گرفتن پلیس و البته بازخواست شدنش توسط پلیس دیگر (که در مجموع نمایشی مثبت از پلیس است) از فیلم سینمایی قصر شیرین، در تلویزیون. بالاخره از یک حال خارج نیست: تلویزیون در برابر دستگاههای دیگر موضعی ضعیف دارد! تلویزیون ضعیف شده است. آدم بعضی از این کارهای کهنه را مییند از توجهشان به مسئله واقع نمایی حظ میبرد. قیاس کنیم. معمای شاه را بگذارید کنار روزگار غریب و درچشم باد! کدام تصویر واقعی و کدام تصویر اغراق شدهای از گذشته به نمایش میگذارد؟ تاثیر کدامیک بر مخاطب بیشتر است؟ ظلم و ستم رژیم شاهنشاهی در کدام یک به درستی و به نحوی که مخاطب آن را باور کند به نمایش درآمده؟ پاسخها روشن است و تایید میکند که مسئله واقعیت نمایی در اقناع مخاطب چقدر موثر است.
اشارهای به دانشگاه داشتم؛ واقعا تصویر سیما از دانشگاه و دانشجوی امروز چقدر واقعی است؟ همان عشق و عاشقیهای دوره «در پناه تو» و «در قلب من»، که البته آن تصویر به اقتضای آنروز خیلی سرزنده و واقعی بود. حالا پس از بیست و چند سال در نمای کلی شاهد تغییر به خصوصی نیستیم. با مثالها و مصادیق متعدد میتوان به این گزاره رسید. مثال دیگر؛ رییس قوه قضاییه رسما اعلام میکند که با قضات فاسد برخورد کرده است و این یعنی قاضی فاسد هم داشته ایم و ممکن است داشته باشیم. حالا شما فرض بگیرید صداوسیمایی که نقد به نمایندگان مجلس را برنمی تابد، با این ماجرا چگونه برخورد خواهد کرد؟! میتواند چهرهای شبیه قاضی «دوران سرکشی» را نشان دهد؟ ادم میترسد با این روند، افعال قاضی شارع سریال سربداران هم در بازپخش، با سانسور مواجه شود؟ ممیزیهایی که توسط احمد مهرانفر، بازیگر نقش ارسطو رسانهای شد را یکبار دیگر از نظر بگذرانید! چیزی جز حرف دل مردم است؟ و آیا مردم اگر به آنتن تلویزیون برسند، چیزی جز این حرفها را خواهند زد؟
اخبار تلویزیون البته به اندازه همه اجزای این رسانه، نقض واقع نمایی است. در سالهای اخیر و در شرایطی که ما با حضور هر روزه مالباختگان در مقابل موسسات اعتباری، دادگستری و مجلس مواجه بودیم، اخبار صداوسیما را تماشا میکردیم، در حالی که داشت اخبار تجمع صدنفر در مقابل یک نهاد دولتی در یکی از شهرهای یکی از ۵۰ ایالت آمریکا یا شهرهای اروپایی را نشان میداد! یا در حالی که تجمع پیرمردهای طلبکار از صندوق بازنشستگی یا فرهنگیان طلبکار در مقابل بیمه و سازمان برنامه و بودجه برقرار بود، خبر سیل و طوفان در فرنگ اولویت بیشتری میگرفت! آنوقت این تلویزیون بی توجه به کارگر، عجیب بود که برای وصول طلبهای میلیاردی یک بازیکن سه ساعت برنامه زنده پخش میکرد! و شاهد بودیم که مدیریت ضرغامی یک گزارشگر ساده ورزشی را با اهمال مدیریت و کوتاهی در اداره کردن، تبدیل به رستمی کرد که خودش هم نمیتوانست صدایش بزند!
بگذارید یک برنامه سرگرمی هم مثال بزنم؛ صندلی داغ که شروعش از نوروز ۸۳ بود. برنامهای که در آن حسین رضازاده حضور پیدا کرده بود. سوتیهای مکررش در حافظهها ماندگار شده است. اگر حالا بود میگفتند چه معنا دارد، قویترین مرد ایران سوتی بدهد و همه آن بخشها را سانسور میکردند. واقعا این روزها خیلی کم پیش میآید که یک اتفاق واقعی در تلویزیون ببینیم. در دورهمی و غیر دورهمی انگار همه دارند نقش یک مهمان باکلاس را بازی میکنند که اساسا خطایی مرتکب نشده اند و فیلسوف وار همه را به چیزهای خوب توصیه میکنند.
در برنامههای سیاسی نیز همینطور! گشایش مصلحتی در سال ۸۸ و برای مدتی کوتاه، تعدادی مناظره را روی آنتن برد، ولی پس از آن سیاست به معنایی که در واقعیت جریان داشت، نه تنها به نمایش درنیامد که تلویزیون بیش از رسانه ملی، معنای واقعی تری از «تلویزیون دولتی» گرفت. همراهی تلویزیون در بزنگاههای مهم و سکوتهای جبران ناپذیر از برجام تا گرانی بنزین، روی دیگر سکه نقض واقع نمایی در تلویزیون بود. به یاد میآوریم وقتی را که برنامه چراغ با آن محتوا روی آنتن میرفت، کنفرانس برلین پخش میشد و سخنرانی رادیکال سیدمحمد خاتمی (با آنکه در سویی از سیاست است که سلیقه من نیست) به راحتی پخش میشد. حتی سخنرانی ۱۶ آذر ۸۳ با همه جنجال هایش! که این روزها اگر بگردید متن آن سخنرانی را هم به زور پیدا میکنید! چه رسد به صوت و تصویرش. آیا با پخش آن سخنرانی جامعه سکولار شد و یا عقایدش دچار انحراف شد؟ نه اتفاقا به خاطر بازنمایی واقعیت سال بعد که وعده انتخاب شد، به تغییر رای داد؛ و غفلت این روزهای تلویزیون از بازنمایی واقعیت چیزی نیست که به تغییر مثبتی بیانجامد.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه فرهیختگان، تاریخ انتشار 12 فروردین 99، کد خبر: 38952، www.farhikhtegandaily.com