شعار سال: با این حال، همین پنجره جمعیتی که بخشی از آن حاصل زاد و ولدهای مادران در دهه ۶۰ بوده، کشور را با چالشهای بیشماری روبهرو کرده، از کمبود شغل گرفته تا مشکل مسکن، ازدواج، مدرسه و.... با این حال، اما زمان زیادی باقی نمانده تا کشور با چالش جدیدتری یعنی افزایش شمار سالمندانی مواجه شود که بخش عظیمی از آن را متولدین دهه ۶۰ تشکیل میدهند. علیرغم هشدارها، اما مسئولان همچنان تلاش چشمگیری در این راستا انجام ندادهاند.
متولدین سال آخر دهه ۶۰ در حال نزدیک شدن به ۳۰ سال و متولدین سالهای ابتدایی این دهه در حال نزدیک شدن به چهلمین سالهای زندگی خود هستند. جوانانی که سهم قابل توجهی از پنجره جمعیتی ایران را بر عهده دارند، اما کمترین بهره را از زندگی بردهاند، همچنان بخش قابل توجهی از آنان بیکار و مجردند و حتی از رسیدن به شغل و تشکیل زندگی منصرف شدهاند و قسمت خود از استخدام و ازدواج را به جوانان دهه بعد یعنی جوانان دهه ۷۰ دادهاند که در سنین ۲۰ سالگی قرار دارند. صاحبان این دهه، اما زمانی که پا به سن بگذارند و سنشان از رقم ۶۴ عبور کند، ایران را با پیری جمعیت مواجه خواهند کرد. یعنی بیش از ۲۰ درصد ایران را پیرمردها و پیرزنهایی تشکیل میدهند که نه تنها از نظر اقتصادی نمیتوانند فعال به حساب بیایند؛ بلکه نگهداری و حفظ سلامت آنها هزینه بسیاری برای کشور خواهد داشت. این پیشبینیها از پیری جمعیت ایران با افزایش سن دهه شصتیها در حالی است که نرخ باروری در ایران نیز به دلیل کاهش آمار ازدواج، افزایش آمار طلاق، کمبود مسکن که حاصل افزایش مشکلات اقتصادی، تورم و کاهش ارزش ریال است، رو به کاهش گذاشته است و پیشبینیهای کارشناسان از تلاقی این دو عامل به یکدیگر حکایت از آن دارد که کشور با سالمندی زودرس مواجه خواهد شد. براساس گفتههای خلیل علیمحمدزاده، استاد دانشگاه، کاهش رشد جمعیت در سال ۱۳۹۸ به زیر یک درصد و کاهش نرخ باروری کل به ۱،۸۴ فرزند رسیده است که ایران را در آستانه سالمندی زودرس قرار داده است. به گفته او، پیشبینیها حاکی از این است که ایران در سال ۱۴۲۰ به حدود ۲۰ درصد سالمندی و در سال ۱۴۳۰ که پنجره جمعیتی هم بسته خواهد شد، تعداد سالمندانمان به حدود ۲۶ درصد خواهد رسید یعنی یک چهارم مردم کشورمان سالمند خواهند شد. این اظهارات در حالی است که شهلا خسروی، مشاور وزیر بهداشت در امور مامایی نیز گفته است، سَیر پیر شدن در ایران نسبت به دنیا خیلی سریعتر بوده به گونهای که در حدود ۶۰ سال گذشته جمعیت دنیا ۵ سال پیر شد، اما جمعیت ایران ۱۰ سال پیرتر شده است.
اما چه راهکاری برای جلوگیری از این پیری زودهنگام جمعیت وجود دارد؟ علیمحمدزاده، استاد دانشگاه معتقد است که برای اینکه میزان سالمندی را کاهش دهیم باید جمعیت زیر ۱۵ سال و میزان موالید افزایش یابد. اما این اتفاق در ایران رخ نداده، بلکه به گفته او در ۴، ۵ سال اخیر ایران با سرعت بیشتری به سمت کاهش موالید پیش رفته است.
شهلا خسروی، مشاور وزیر بهداشت در امور مامایی با اشاره به تغییرات نرخ باروری در ایران پیش و پس از انقلاب ۵۷ گفته است: «پیش از انقلاب تسهیلات مراقبت از زنان خیلی وسیع نبوده و شاید حتی برخی مناطق روستایی خدماتی دریافت نمیکردند، در نتیجه میزان مرگومیر کودکان کمتر از یک سال یا مادران باردار بالا بوده که اکنون این شاخصها بهبود یافته است. البته این نرخ در سالهای پیش از انقلاب بالاتر از این میزان بوده است. به طور مثال نرخ باروری در سالهای ۵۵ تا ۶۵ بسیار افزایش یافت به شکلی که در برخی منابع این نرخ را به ازای هر زن در سن باروری تا ۶ فرزند نیز قید کردهاند. اما در طی ۳۰ سال گذشته به دنبال اجرای برنامههای تنظیم خانواده، بالا رفتن سن ازدواج، به تعویق افتادن اولین تولد در خانواده و طلاق و سایر عوامل، نرخ باروری با شیب تندی کاهش داشته است، البته این روند نزولی باروری در تمام دنیا اتفاق افتاده است، اما بررسیها حاکی از سرعت زیاد و شیب زیاد آن در ایران است.»
در حالی جمعیت ایران با سرعت هرچه تمامتر به سوی پیری و نرخ موالید به سوی کاهش حرکت میکند که بارها در سالهای اخیر سیاستهای متعددی در راستای کاهش سرعت این رخداد از سوی مسئولان اتخاذ شده است. با این وجود، این سیاستها کارگر نیفتاده و جمعیت ایران همچنان با خطر پیری در ۲۰ سال آینده روبهرو است. علیمحمدزاده، اما دلیل کارا نبودن سیاستهای اتخاذشده را عدم قابلیت اجرایی آنها میداند. او گفته است: «سیاستهای کلی جمعیت که بسیار هم دقیق، کارشناسی و درست مطرح شده به تنهایی قابلیت اجرایی ندارد. سیاستهای کلی باید در مراکز اصلی خودش به استراتژیها تبدیل شود و برنامه استراتژیک در مدیریت میانی باید به سیاستها و تاکتیکها تبدیل شود. سپس اهداف سالیانه برای آنها مشخص شود و این برنامههای سالیانه را اجرایی کنیم.» این استاد دانشگاه با انتقاد از اینکه مجلس نهم و دهم با دولت یازدهم و دوازدهم طرح «جامع جمعیت و تعالی خانواده» را انجام ندادند، اظهار کرده است: «این طرح بین کمیسیونها و هیئت رئیسه مجلس ردوبدل شد و درنهایت مجلس به پایان رسید و آن طرح هم همچنان ماند.» علیمحمدزاده اشکال اساسی در این حوزه را رویکردها و دیدگاههایی دانسته که بعضاً مدیران کلان و میانی ما دارند. او در این باره افزوده: «میتوان گفت این مدیران نگرانی مقام معظم رهبری و دغدغههای کارشناسان جمعیتی را خوب درک نکردند؛ بنابراین اگر در رسانهها این بحث را دنبال کنید میبینید که بیشتر افراد جهادی و اساتید دلسوز دانشگاه در این حوزه وارد بحث و گفتگو و طرح موضوع میشوند، اما آنها اصلا حاضر نیستند چند جمله هم در تایید سیاستهای کلی جمعیتی حرف بزنند.»
با این تفاسیر، در حالی که کاهش نرخ موالید در ایران با تعلل مسئولان در راستای بهبود و افزایش نرخ موالید مواجه است، تورم افسارگسیخته و اقتصاد بیمار ایران نیز که واسطه تحریمها و بیماری همهگیر کرونا وضعیت وخیمتری را نسبت به سالهای در پیش گرفته، افزایش نرخ موالید، افزایش آمار ازدواج و کاهش طلاق را بیش از گذشته غیرممکن میکند و شاید حتی مجموعه این عوامل به کاهش ازدواج، افزایش طلاق، به تاخیر افتادن فرزندآوری حتی برای آن دسته از افرادی که ازدواج میکنند و شاید سقط جنین را نیز به همراه داشته باشد. اتفاقاتی که به گفته کارشناسان میتواند به مسئله سقوط جمعیتی ایران منجر شود. سقوط که اگر در ایران رخ دهد دیگر راهی برای درمان آن وجود نخواهد داشت.
شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ابتکار، کد خبر:156660، تاریخ انتشار: 31 اردیبهشت 1399، www.ebtekarnews.com