پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۸۱۶۲۴
تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۲:۱۶
پای صحبت با جوانان که می نشینی ورد سخنشان مهاجرت است و از وطن رفتن. واقعا چه شد که به اینجا رسیدیم؟
شعار سال: در این روزها با هر فارغ‌التحصیلی که روبرو می‌شویم از برنامه‌ریزی خود برای مهاجرت حرف به میان می‌آورد و هنگامی هم که مشکلات مهاجرت را برای آنها یادآور می‌شوید با قاطعیت می‌گوید به هر مصیبتی هم که دچار شوند از زندگی در اینجا بهتر است.
احمد زیدآبادی روزنامه نگار نوشت: گزارش‌های رسمی از روندِ پیر شدن جمعیت ایران حکایت دارد. گفته می‌شود نرخ رشد جمعیت در ایران به زیر یک درصد رسیده و تا ۱۵ سال آینده به صفر می‌رسد.
انتشار این گزارش‌ها نگرانی عمیق مسئولان کشور را سبب شده است، اما مردم عادی به این موضوع کمترین اعتنا و توجهی نمی‌کنند.
در واقع اثبات روند پیر شدن جمعیت ایران نیاز به آمار و ارقام رسمی هم ندارد. در خانواده‌ها دختر و پسر جوانِ مشتاق ازدواج دیده نمی‌شود و وجود نوزاد هم که حکم کیمیا پیدا کرده است!
بی‌رغبتی جوانان برای ازدواج و زاد و ولد در درجۀ نخست ناشی از وضعیت اشتغال و سطح درآمد در کشور است. یک پسر جوان پس از تحصیلات دانشگاهی در سطح فوق لیسانس، تازه باید راهی سربازی شود. او در آستانۀ ۳۰ سالگی کارت پایان خدمت می‌گیرد و برای یافتن شغل به تکاپو می‌افتد! شغل متناسب با رشتۀ تخصصی چنین جوانی یافت نمی‌شود و اگر هم یافت شود، درآمدی در اندازۀ حداقل دستمزد مصوب یعنی بین دو تا سه میلیون تومان در ماه معادل ۱۰۰ تا ۱۵۰ دلار آمریکا به دست می‌آورد!
این جوان در مقایسه با خیلِ همسالان بیکار خود که سربار خانوادۀ خود شده و شب و روز درگیر جنگ اعصاب با پدر و مادر خود هستند، حتی شاید خودش را موفق و خوشبخت هم فرض کند، اما به هیچ عنوان به فکر تشکیل خانواده نمی‌افتد، زیرا می‌داند که تمام دستمزد دریافتی‌اش کفاف پرداخت نصف اجارۀ یک خانۀ شصت متری در محلات متوسط تهران را هم نم دهد چه برسد به اینکه بخواهد از پس هزینه‌های سرسام آور و فزایندۀ یک زندگی مشترک و بر و بچه هم برآید!
به نظرم همین یک علت برای توضیح کاهش روزافزون نرخ ازدواج و زادو ولد در کشور کافی باشد و نیازی به طرح دیگر علل و عوامل نباشد، شبیه همان داستان توپچی عهد ناصرالدین‌شاه که او را مؤاخذه کردند که به چه دلیل سحرگاه رمضان برای بیدار کردن مردم توپ در نکرده است و او هم در پاسخ گفت؛ به هزار و یک دلیل، اول اینکه باروت نداشتیم!
اما در اینجا لازم است به دلایل دیگری هم اشاره شود. بسیاری از جوانان کشور ما احساس سرخوردگی، بی‌تأثیری، نادیده‌انگاری و تحقیرشدگی و بخصوص تبعیض می‌کنند و عمده هدف‌شان مهاجرت از کشور شده است. در این روز‌ها با هر فارغ‌التحصیلی که روبرو می‌شویم از برنامه‌ریزی خود برای مهاجرت حرف به میان می‌آورد و هنگامی هم که مشکلات مهاجرت را برای آن‌ها یادآور می‌شوید با قاطعیت می‌گوید به هر مصیبتی هم که دچار شوند از زندگی در اینجا بهتر است.
این در حالی است که نهاد‌های تصمیم گیر هیچ برنامه و راه‌حل و حتی ذهن بازی برای شناخت و رفع مشکلات عینی مبتلابه جامعه ندارند و عمده توجه خود را به مسائلی منفصل از معضلات مردم معطوف کرده‌اند.
متأسفانه این قبیل حرف‌ها به اندازه‌ای گفته و تکرار شده است که دیگر جز ملال برنمی‌انگیزد!
به هر حال، مشکل پیری جمعیت از نوع مشکلاتی نیست که با توصیه و اصرار و زور و اجبار حل و فصل یا حتی کنترل شود. اگر مسئولان با همین دست فرمان دستگاه دولت را به پیش برانند، تازه شاید پیری جمعیت یکی از مشکلات کوچک پیش روی جامعۀ ایران باشد. در سطوح پیدا و پنهان این جامعه وقایع مصیبت‌باری رو به رشد و گسترش است که اندیشیدن در بارۀ آن‌ها نیز رعشه بر اندام هر ایران‌دوستی می‌اندازد!

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از اصلاحات پرس، تاریخ انتشار: ۲۳ خرداد ۱۳۹۹، کد خبر: ۳۱۸۸۷، eslahaatpress.com
اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین