پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۸۴۳۸۵
تاریخ انتشار : ۰۸ تير ۱۳۹۹ - ۱۴:۲۵
محمدرضا عارف از شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان استعفا داده است که این موضوع نشان می‌دهد اختلاف جدی در بین جریان اصلاحات بروز کرده است.
شعار سال : روز گذشته خبری در رسانه‌ها منتشر شد که انتشار این خبر، نشان از عمق اختلاف در جریان اصلاح‌طلبی را به نمایش می‌گذارد. «عارف از ریاست شورای عالی اصلاح‌طلبان استعفا داد»؛ این تیتر خبری بود که تمامی رسانه‌ها آن را منتشر کردند.
اصلاح‌طلبان در سال‌های گذشته نسبت به عملکرد عارف در مسند ریاست شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان انتقادات بسیاری داشته‌اند و این انتقادات از عملکرد ضعیف او در مجلس دهم نشئت می‌گیرد. به نظر می‌رسد، استعفای عارف موضوعی بود که جریان اصلاحات به دنبال آن بود و به همین خاطر ماه‌ها عارف را تحت فشار قرار دادند؛ چون گویا عارف مانع جدی برسر راه انجام برخی اصلاحات در درون جریان چپ بود.
عدم موفقیت دولت و فراکسیون امید مجلس در ۷ سال گذشته و از همه مهم‌تر شکست سنگین اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس یازدهم، دلیلی بر این مدعاست تا جریان اصلاحات مسیر تغییر را در ساختار درون‌حزبی در پیش بگیرد، اما در این مسیر ابتدا باید عناصر مزاحم را حذف می‌کردند که از منظر اصلاح‌طلبان سرشناس عارف بزرگترین مانع در این مسیر محسوب می‌شود.
گویا اصلاح‌طلبان با پی بردن به ریزش پایگاه اجتماعی جریان اصلاحات، درصدد جذاب کردن مانیفست اصلاح‌طلبی با ابزار جوان‌گرایی است تا در انتخابات ۱۴۰۰ بازی را به رقیب خود یعنی جریان اصولگرا نبازد. بر همین اساس، محمد قوچانی در مقاله‌ای تلویحاٌ به حذف پیرمرد‌های اصلاح‌طلب اشاره کرده بود و در همین رابطه نوشته است: «ورود اصلاح‌طلبان به خصوص اصلاح‌طلبان جوان به مباحثه بر سر اصول اصلاح‌طلبی را خیر مقدم می‌گویم و این اساسا گام اول اصلاح اصلاحات است».
انتقادات از ساختار جریان اصلاحات به حدی افزایش یافته که علاوه بر پروژه حذف عارف از شورای عالی سیاستگذاری، مدت‌هاست پروژه عبور از خاتمی هم مطرح شده و بزرگان اصلاحات مانند کرباسچی درصدد یافتن جانشینی برای رئیس دولت اصلاحات هستند؛ چون به خوبی به این مسئله پی برده‌اند که او دیگر شخصیت کاریزماتیک سابق را ندارد و از نفوذ بالایی نزد جوانان برخوردار نیست و جریان اصلاحات کم‌کم باید از خاتمی عبور کند.
همانطورکه گفته شد، مجموعه‌ای از عوامل مانند قتل همسر توسط محمدعلی نجفی، عملکرد ضعیف فراکسیون امید و شکست در انتخابات سبب شده تا جریان اصلاحات به بن‌بست اساسی برخورد کند و نتوانند این روز‌ها در عرصه سیاسی ایران به موفقیت دست یابد. رئیس دولت اصلاحات با پی بردن به شکست‌های پیاپی جناح چپ و ابطال ماندن شعار‌های آن‌ها و روی‌گردانی طرفداران از این جناح، این بار به جای «تَکرار می‌کنم» استراتژی بازی با الفاظ را در پیش گرفته است؛ به عبارت دیگر در چهارچوب این استراتژی از کلمه «آشتی ملی» بهره برده و همین استراتژی واکنش‌های منفی بسیاری را در درون جریان اصلاح‌طلبی به همراه داشته است.
اما روزنامه سازندگی در گزارشی این استراتژی را مردود دانست و نوشت: «آیا رهبر سیاسی یک جناح که منادی آشتی ملی است می‌تواند چشم بر انتخابات مجلس ببندد و از ضرورت حضور مردم در انتخابات سخن نگوید؟ آیا می‌تواند بر عوامل و افرادی که اصلاحات را به این روز نشاندند و کشاندند چشم ببندد؟ و مثلاً رفتار محمدعلی نجفی شهردار اصلاح‌طلب تهران را در شلیک به قلب همسر جوان خود تقبیح نکند؟ آیا می‌تواند بی‌تفاوت به حزب متبوع خود باشد که درصدد تحریم انتخابات است؟ به نظر می‌رسد که وضعیت جناح اصلاح‌طلب با آشتی ملی و همبستگی نیز بهبود نیابد و لازم است خود را برای جراحی بزرگ و پر‌خون‌ریزی آماده کند».
کارشناسان و تحلیل‌گران معتقدند، عارف قربانی سیاست‌بازی رئیس دولت اصلاحات، جنگ درون حزبی برای تقسیم قدرت و قربانی سهم‌خواهی‌ها شده است. محمدصادق جوادی حصار، رئیس شورای اصلاح‌طلبان خراسان رضوی ، درباره استعفای محمدرضا عارف از ریاست شورای عالی اصلاح‌طلبان می‌گوید: «قبل‌تر از این موضوع توصیه من به عارف این بود که استعفا دهد و من نمی‌خواستم کار به جایی برسد که به او بگویند استعفا دهد؛ چون فضا به نفع شورای عالی اصلاح‌طلبان و شورای هماهنگی نبوده و فضا بسیار منفی بود.»
همچنین جوادی حصار به برخی از ایرادات مدیریتی محمدرضا عارف اشاره کرد و در همین رابطه می‌افزاید: «ایرادات بسیاری به نحوه مدیریت آقای عارف در فراکسیون امید مطرح است و اینکه شیوه مدیریت جمعی وی، شیوه کنشگری سیاسی نبوده، بلکه شیوه پژوهشی و دانشگاهی بوده است؛ یعنی الان پژوهش کنیم تا سه سال دیگر نتیجه آن حاصل می‌شود. عارف پیش از این هم به عنوان کنشگر سیاسی جلوه‌گری نداشته و نتوانسته است نظر مخالفان و موافقان خود را در این حوزه جلب کند و از دامنه انتقادات بکاهد.»
هرروز که می‌گذرد، اختلافات درون جریان اصلاحات عیان‌تر و واضح‌تر می‌شود و هرچقدر که به انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ نزدیک‌تر می‌شویم، شیب تند این اختلافات شدت خواهد گرفت. اصلاح‌طلبانی که زمانی با یک جمله خاتمی متحد می‌شدند و به اجماع می‌رسیدند، امروز بیشتر آن‌ها از او حرف‌شنوی ندارند و همین مسئله معادلات درون جریان چپ را پیچیده‌تر از گذشته کرده و بعید است که تا انتخابات ۱۴۰۰ انسجام و وحدت حزبی گذشته را به دست آورند.
استعفای عارف و گلایه شخصیت‌های بارز اصلاح‌طلبی از رئیس دولت اصلاحات از عمق اختلافات جریان اصلاحات خبر می‌دهد. در عالم سیاست نمی‌توان با قطعیت نظر داد، اما بعید است که جریان اصلاحات بتواند در این فرصت کوتاه تا انتخابات ریاست جمهوری خود را بازیابد، ولی باید منتظر ماند و دید که روند تعاملات جریان اصلاحات به کجا خواهد انجامید.

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری آنا پرس، تاریخ انتشار:8 تیر 1399، کد خبر: ana.press /15/498149

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین