پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
چهارشنبه ۰۵ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 24
کد خبر: ۲۸۴۷۵۱
تاریخ انتشار : ۱۱ تير ۱۳۹۹ - ۱۵:۲۲
ایجاد ثروت، یک مهارت است. مهارتی که هرکسی می‌تواند آن را یاد بگیرد. درواقع، تبدیل‌شدن به یک میلیونر خود ساخته، یعنی ایجاد یک‌روند و پایبندی به آن تا زمانی که به هدف خودمان برسیم. فرقی نمی‌کند کجا هستیم، فرقی نمی‌کند چه شغلی داریم. وقتی از گام‌های این مهارت، آگاهی داشته باشیم و واقعاً آن‌ها را اجرا کنیم، به چیزی بیش از یک میلیونر ساده، یعنی کسی که مهارت‌های ثروت سازی را می‌داند، تبدیل می‌شویم.

شعار سال:ایجاد ثروت، یک مهارت است. مهارتی که هرکسی می‌تواند آن را یاد بگیرد. درواقع، تبدیل‌شدن به یک میلیونر خود ساخته، یعنی ایجاد یک‌روند و پایبندی به آن تا زمانی که به هدف خودمان برسیم. فرقی نمی‌کند کجا هستیم، فرقی نمی‌کند چه شغلی داریم. وقتی از گام‌های این مهارت، آگاهی داشته باشیم و واقعاً آن‌ها را اجرا کنیم، به چیزی بیش از یک میلیونر ساده، یعنی کسی که مهارت‌های ثروت سازی را می‌داند، تبدیل می‌شویم. تنها آن زمان است که جرقه‌های ثروت در زندگی ما ظاهر می‌شوند و تغییری بزرگ در کیفیت روزهای پرارزش ما جاری می‌شود. در این مقاله، به دنبال راهکارهای ایجاد ثروت برای کسانی می‌گردیم که می‌خواهند به یک میلیونر خود ساخته تبدیل شوند.

رابرت کیوساکی

هر چه ‌قدر بیشتر فکر کنید که پول، واقعی است، سخت‌تر برای به دست آوردنش کار می‌کنید. اگر متوجه شوید که پول، واقعی نیست، سریع‌تر پولدار می‌شوید. پس یادتان باشد که پول، واقعی نیست.

چگونه یک میلیونر خود ساخته شویم؟

قدم اول: برای گوش‌هایتان دروازه بسازید و ذهنتان را جاروبرقی بکشید.

اولین قدم برای تبدیل‌شدن به یک میلیونر خود ساخته، پاک کردن تمام حرف‌های منفی در مورد ثروت یا توانایی رسیدن به ثروت است. حرف‌هایی ازاین‌دست که:

 پول چرک کف دسته، نباید به دنبالش باشی.

 پول زیاد، باعث بدبختی می‌شه.

 چرا بیشتر می‌خواهی؟ به همینی که داری راضی باش، خیلی‌ها همین رو هم ندارند‌.

 پول باعث خوشبختی نمی‌شه و…

حرف‌هایی ازاین‌دست، هاله‌ای روی ذهن ما ایجاد کرده و همچون تلقین‌هایی منفی، مسیر ذهنمان را منحرف می‌کنند. داشتن ثروت، چیز بدی نیست. پول نیز همچون تمام چیزهای خوب این جهان، یکی از نعمت‌های خداوند است. انسان برای سختی کشیدن، رنج بردن یا دست‌وپا زدن در فقر، به این دنیا فرستاده نشده است. تابه‌حال این پرسش برایتان پیش‌آمده که این میل درونی به داشتن ثروت، اصلاً چرا در ما وجود دارد؟ دوستان عزیزم، جوهره ما، برای زندگی در بهترین و بالاترین وضعی که روی زمین، امکان داشته باشد، طراحی‌شده است. هر چیزی به‌جز این، تناقضی در وجودمان ایجاد می‌کند. به همین علت است که همه مردم جهان، به دنبال رشد هستند. بیشتر خواستن، به معنای طمع‌کار بودن نیست. بلکه به معنای توجه به این نیاز پاک و صادقانه انسانی است که می‌خواهیم در بهترین وضع ممکن، زندگی کنیم. در این میان، نگه‌داشتن تعادل میان خواسته‌های جسم و روح، می‌تواند به معنای واقعی، باعث رشد ما به‌عنوان یک انسان و رسیدن به کمال شود. یعنی هم به جنبه‌های مادی و هم به جنبه‌های روحی و معنوی وجودمان توجه کنیم و در هر دو زمینه، رشد کنیم.

میلیونر خود ساخته

برای حفظ این روند درست و محافظت از ذهنتان، نگهبان‌های درونتان را صدا بزنید و آن‌ها را در گوش‌ها و ذهنتان مستقر کنید. اجازه ندهید هیچ سخن منفی یا ناامیدکننده‌ای وارد ذهنتان شود یا در قلبتان نفوذ کند. یادتان باشد، شما تنها انسانی نیستید که می‌خواهد به یک میلیونر خود ساخته تبدیل شود. قبل از شما، انسان‌های زیادی توانستند به هدف خود برای میلیونر شدن برسند. پس شما هم می‌توانید.

قدم دوم: خودتان را باور کنید

انسان، کلکسیونی از باورها است. هر چیزی که در وجود ما به‌عنوان یک باور، شناخته شود، در حقیقت، حکم یک قانون را برایمان ایفا می‌کند. این قانون، شاید در سطح جهانی قدرتی نداشته باشد اما بر بخش، بخش زندگی ما تأثیری غیرقابل‌انکار می‌گذارد. اگر با تمام قلبمان، باور کنیم که می‌توانیم کاری را انجام دهیم، آن کار، چاره‌ای جز انجام شدن ندارد. شما باید به بزرگ‌ترین طرفدار خودتان تبدیل شوید. کسی که به هنگام شادی‌ها، شما را تحسین می‌کند، به هنگام ایجاد مشکل، دلداری‌تان می‌دهد تا توان ایستادن دوباره را پیدا کنید و کسی که صادقانه عملکرد شما را نقد می‌کند تا از اشتباهتان پلی به سمت پیروزی بسازید. یادمان باشد، تنها هنگامی‌که به «من می‌توانم آن را انجام دهم» معتقد باشیم، شیوه انجام دادن کارها را پیدا خواهیم کرد.

جین وبستر – نویسنده رمان بابا لنگ دراز

من کاملاً به اراده آزاد خود و قدرت خود در رسیدن به خواسته‌هایم ایمان دارم و این باوری است که کوه‌ها را جابه‌جا می‌کند.

قدم سوم: لطفاً بزرگ فکر کنید

هیچ‌چیزی در جهان، نمی‌تواند ابعاد توانایی‌های انسان را اندازه‌گیری کند. اما یک‌چیز می‌تواند آن را به‌اندازه سر یک سوزن، محدود کند و آن، فکرهای کوچک است. برای تبدیل‌شدن به یک میلیونر خود ساخته، باید ابعاد تفکرمان را بسیار گسترش دهیم. دیوید جی شوارتز در کتاب «جادوی فکر بزرگ» می‌گوید: «میزان حساب‌های بانکی، میزان خشنودی و رضایت عمومی هر فرد، به‌اندازه فکر او بستگی دارد. فکر بزرگ، جادو می‌کند.» برای بزرگ فکر کردن لازم نیست کار سختی انجام دهیم. تنها کافی است وقتی پشت میز کارمان می‌نشینیم، به دیوارهای شرکت چندملیتی خودمان نگاه کنیم. وقتی در مغازه اجاره‌ای‌مان در حال فروش یک چیپس هستیم، ردیف‌های بی‌انتهای محصولات را در یکی از شعبه‌های فروشگاه‌های زنجیره‌ای‌مان ببینیم. تنها کافی است این اجازه را به ذهنمان بدهیم که بال‌هایش بگشاید و نهایت آن چیزی که می‌تواند را به ما نشان دهد.

لوئیس کارول – نویسنده کتاب آلیس در سرزمین عجایب

وقتی آدم جرات خیال‌پردازی را داشته باشد، معجزه‌های زیادی رخ می‌دهند. مشکل این است که مردم، هیچ‌وقت، چیزهای غیرممکن را تصور نمی‌کنند.

قدم چهارم: خیلی واضح و روشن، آنچه می‌خواهید را مشخص کنید

میلیونر خود ساخته

 

واقعاً چه می‌خواهید؟ وقتی به ۱۰ سال آینده خود نگاه می‌کنید، چه منظره‌ای را می‌بینید؟ اصلاً اگر این قدرت را داشتید که به ده سال آینده سفر کنید آیا از ملاقات با خودتان، خوشحال خواهید شد؟ زندگی شما باید یک‌جهت داشته باشد. ذهن ما طوری آفریده‌شده که تنها باوجود یک هدف، قادر به نمایش توانایی‌هایش است. برای تبدیل‌شدن به یک میلیونر خود ساخته باید بدانید که هدف واقعی شما چیست؟

نکته: برخی از ما با خودمان فکر می‌کنیم که هدف‌داریم. ولی در حقیقت، چیزی که داریم، هیچ شباهتی به یک هدف واقعی ندارد. اجازه بدهید با یک مثال، این موضوع را روشن‌تر کنم. مثلاً ممکن است با خودمان بگوییم که: «هدف من، پولدار شدن است!» دوستان عزیزم، پولدار شدن یک هدف نیست چون پر از علامت سؤال است. پرسش‌هایی مثل: «چقدر پول ازنظر تو پولداری محسوب می‌شود؟ یا «از چه روشی و طی چه مدتی می‌خواهی پولدار شوی؟» در این هدف مبهم، موج می‌زنند. هدف درست، هدفی است که بعد از شنیدن آن، علامت سؤالی در ذهنمان ایجاد نکند. مثلاً هدفی همچون: «می‌خواهم در طی ۵ سال و از طریق فروش محصولاتم، خانه‌ای ۱۰۰۰ متری بخرم.» یک هدف واقعی است. شاید خیلی دقیق نباشد ولی در آن سه نکته اصلی، کاملاً واضح بیان شده‌اند یعنی:

 زمان

 برنامه

 هدف

چنین هدفی، کاملاً قابل‌دستیابی است. تنها زمانی می‌توانید به یک میلیونر خود ساخته تبدیل شوید که هدفی درست و واقعی برای زندگی‌تان داشته باشید. شاید در طول مسیر، برنامه‌های زیادی را امتحان کنید اما درنهایت، به هدفی که برای خودتان مشخص کرده‌اید می‌رسید. باب پراکتور در کتاب «الفبای موفقیت» می‌گوید: «هیچ کوهنوردی نمی‌تواند بدون مشخص کردن قله مورد نظرش به آن دست پیدا کند. قله زندگی‌تان را پیدا کنید. نگاهتان به آن باشد اما به آن خیره نشوید. گاهی هم باید به زیر پایتان نگاه کنید و مطمئن شوید که جای پایتان محکم و درست است.» بنابراین، محکم، استوار و با قلبی لبریز از ایمان به توانایی‌های خودتان، قله بلند زندگی‌تان را انتخاب کنید.

قدم پنجم: بپذیرید که تنها مسئول، خودتان هستید

این گام بسیار مهمی است. گاهی پذیرش این‌که همه پیش‌آمدهای خوب و بد زندگی‌مان در اثر عملکردهای دور و نزدیک خودمان است، بسیار سخت می‌شود. اما حقیقت است و قرار نیست همه حقیقت‌ها شیرین باشند. اما می‌توان از این حقیقت‌های گاهی تلخ، به‌عنوان خمیرمایه‌ای برای ساختن پیش‌آمدهای شیرین در آینده استفاده کرد. وقتی بپذیریم که تنها مسئول زندگی‌مان خودمان هستیم، به طرز عجیبی احساس آزادی خواهیم کرد.

میلیونر خود ساخته

این احساس آزادی به ما می‌آموزد که قبل از برداشتن هر قدمی و گرفتن هر تصمیمی، تمام جنبه‌های آن را مورد بررسی قرار دهیم. تنها در این صورت است که می‌توانیم مسئولیت هر نتیجه‌ای که ایجاد می‌شود را بر عهده بگیریم. وقتی بپذیریم که تنها مسئول زندگی‌مان خودمان هستیم، غلظت یک ویژگی بسیار خوب در وجود ما افزایش می‌یابد و آن تعهد است. به‌عنوان فردی که می‌خواهد به یک میلیونر خود ساخته تبدیل شود، باید بدانیم که داشتن تعهد، یکی از پایه‌های موفقیت ما است. وقتی به‌عنوان انسان متعهدی شناخته شویم، فرصت‌های زیادی در مسیر پیشرفت ما قرار می‌گیرند. چون دیگران متوجه می‌شوند که قابل‌اعتماد هستیم و می‌توانند روی قولی که به آن‌ها می‌دهیم حساب باز کنند. وقتی مسئولیت زندگی‌مان را بر عهده می‌گیریم به طرز جالبی از جایگاه یک قربانی به‌جایگاه فردی که زندگی‌اش را تحت کنترل خودش دارد تبدیل می‌شویم. خوب یا بد، چیزی که حالا هستیم، حاصل انتخاب‌های خودمان است. پذیرش این دیدگاه، تحولی بزرگ در زندگی‌مان ایجاد می‌کند.

آدام خو

وقتی مسئولیت کارهایمان را می‌پذیریم و خودمان را تغییر می‌دهیم، همه‌چیز و همه‌کس، تغییر می‌کند.

قدم ششم: کاری که دوست دارید را پیدا کنید و آن را انجام دهید

میلیونر خود ساخته

درون قلب هرکدام از ما، یک قطب‌نما وجود دارد. این قطب‌نما، همیشه ما را به سمت یک‌چیز خاص، هدایت می‌کند. عده‌ای به قطب‌نمای قلبشان نگاه می‌کنند و در جهتی که نشانشان می‌دهد، گام برمی‌دارند. اما بیشتر ما، قطب‌نمای قلبمان را در جیبمان نگه می‌داریم و در جهتی که نمی‌دانیم چیست و اصلاً چه مفهومی برایمان دارد حرکت می‌کنیم. درنتیجه، بعد از مدتی، روحمان خسته می‌شود و دیگر توانی را برای برداشتن قدم بعدی در پاهایمان احساس نمی‌کنیم. هرکسی، در کاری که دوست دارد و قلبش به سمت آن کشیده می‌شود، موفقیت را پیدا می‌کند. شادی ما در دنبال کردن خواسته قلبمان است. به قول کنفوسیوس، کاری که دوست داری را انجام بده، آنگاه حتی یک روز از عمرت را به کار کردن سپری نمی‌کنی. تمام کسانی که آن‌ها را به‌عنوان فردی بسیار ثروتمند و موفق می‌شناسیم مثل بیل گیتس، ایلان ماسک، استیو جابز، اندرو کارنگی، هنری فورد و غیره، کاری را انجام دادند که عاشقش بودند. هیچ‌چیزی، به‌اندازه عشق به کاری که انجامش می‌دهیم نمی‌تواند به ما این انگیزه را بدهد که روزی ۱۴ ساعت کارکنیم، زمین خوردن‌ها را پشت سر بگذاریم و به موفقیتمان ایمان داشته باشیم. یک میلیونر خود ساخته، کسی است که با انجام کاری که دوستش دارد به موفقیت می‌رسد.

جانی کارسون – نویسنده، کمدین و تهیه‌کننده معروف آمریکایی

هرگز در کاری که دوست ندارید، نمانید. اگر ازآنچه انجام می‌دهید لذت ببرید، خودتان را هم دوست خواهید داشت و آرامش درون را تجربه خواهید کرد.

قدم هفتم: یادگرفتن را به یک عادت خوب برای خودتان تبدیل کنید

دانستن، قدرت است. از این قدرت می‌توانیم برای دیدن فرصت‌هایی که همیشه در کنارمان بودند استفاده کنیم. این قدرت به ما برتری می‌دهد و زمینه‌های گسترش کارمان را فراهم می‌کند. کسی که همواره در حال یادگیری است، در حال حرکت با سرعتی بالا، روی به جلو است. شاید این پرسش برایتان پیش‌آمده باشد که: «به‌عنوان کسی که می‌خواهد به یک میلیونر خود ساخته تبدیل شود، چه چیزهایی را باید یاد بگیریم؟» در پاسخ باید بگویم که یادگرفتن در دو زمینه زیر می‌تواند به شما کمک بسیار زیادی بکند:

 یادگیری درزمینهٔ امور مالی

رابرت کیوساکی در کتاب پدر پولدار، پدر بی‌پول می‌گوید: «اولین گام برای حرکت در مسیر آزادی مالی، یادگیری در چهار زمینه زیر است:

اول: حسابداری، حتی اگر یک حسابدار شخصی دارید.

دوم: سرمایه‌گذاری یا علم ساختن پول از پول

سوم: سر درآوردن از بازار یا آشنایی کامل با عرضه، تقاضا و علم بازاریابی

چهارم: شناخت قانون»

یادگرفتن درزمینهٔ‌های بالا و در کل، کسب هوش مالی به ما کمک می‌کند که از موجودی مالی خود محافظت کرده و در جای درست از آن‌ها استفاده کنیم. تنها رعایت همین نکته، قدم بزرگی در تبدیل شما به یک میلیونر خود ساخته به شمار می‌رود.

یادگیری درزمینهٔ تخصص خودتان یا کاری که دوستش دارید

وقتی درزمینهٔ کاری‌تان شروع به یادگیری بیشتر می‌کنید درواقع، در حال شناسایی روش‌های پیشرفت خودتان هستید. هر چه بیشتر یاد بگیرید، تخصصتان بیشتر می‌شود و علاوه بر انجام ساده‌تر کارها، روش‌های بیشتر پول درآوردن از حرفه‌تان را می‌آموزید.

قدم هشتم: ورودی‌های ذهنتان را کنترل کنید

چه فیلم‌هایی می‌بینید؟ آهنگ‌های موردعلاقه شما در چه سبک و با چه مفهومی هستند؟ به چه نوع کتاب‌هایی علاقه دارید؟ چه سایت‌ها، پیج‌ها و کانال‌هایی را دنبال می‌کنید؟ در چه گروه‌هایی عضو هستید؟ تمام این موارد، یعنی، فیلم‌، موسیقی، کتاب، سایت، گروه و چندین و چند مورد دیگر در کنار هم، مفهومی را به نام «خوراک ذهنی یا روحی» تشکیل می‌دهند.

 

این خوراک‌های ذهنی، نقش مستقیمی در زندگی ما می‌گذارند. آن‌ها می‌توانند سبک زندگی ما را تغییر دهند، ما را از اهداف قدیمی‌مان دور کنند و اهداف جدیدی به ما بدهند. می‌توانند از ما فردی فعال و موفق یا برعکس، فردی منفعل و شکست‌خورده بسازند. یک‌بار دیگر به خوراک‌های ذهنی‌تان نگاه کنید. اگر بخواهید آن‌ها را از فیلتر موفقیتتان عبور دهید، چند تا از آن‌ها برایتان باقی می‌مانند؟ حتی اگر یک عدد هم برایتان باقی نماند، اشکالی ندارد. می‌توانید به‌سادگی، چیزهای هم‌جهت تازه‌ای برای خودتان پیدا کنید. یادتان باشد، خوراک‌های ذهنی روی فکر ما تأثیر می‌گذارند و ما افکارمان را تبدیل به عمل می‌کنیم. درنتیجه، برای تبدیل‌شدن به کسی که می‌خواهیم باشیم، یعنی یک میلیونر خود ساخته، باید کسی که هستیم را رها کنیم، از پیله‌ای که دور خودمان پیچیدیم بیرون بیاییم و زندگی با طعم موفقیت را بچشیم.

توماس جفرسون

هیچ‌چیز نمی‌تواند جلوی یک نفر با نگرش ذهنی درست را در راه رسیدن به هدفش بگیرد.

قدم نهم: ترکیب افراد کابینتان را دست‌کاری کنید

میلیونر خود ساخته

در سفر زندگی، هرکدام از ما، همراه با کسانی که آن‌ها را می‌شناسیم در کابین یک آسانسور قرارگرفته‌ایم. هدف ما، رسیدن به بلندترین طبقه است. در طول مسیر، بعضی از همراهانمان، در طبقه‌های پایین‌تر، پیاده می‌شوند. بعضی‌ها را نیز خودمان باید پیاده کنیم، چون نمی‌گذارند که ما به طبقه‌های بالاتر برویم. درنهایت، تعداد کسانی که تا آخر با ما می‌مانند، کمتر از انگشتان دستمان می‌شود. اما این تعداد باقی‌مانده، طلایی‌ترین افراد در زندگی ما هستند. شاید در ابتدا، پیاده شدن یا پیاده کردن کسانی که می‌شناسیمشان، برایمان سخت باشد اما این جابه‌جایی به ما نشان می‌دهد که همراهان واقعی‌مان چه کسانی هستند. یادتان باشد، حتی اگر مجبور شدید تعدادی از طبقه‌ها را به‌تنهایی طی کنید، نیازی نیست که نگرانی به دلتان راه دهید. چون در مقصد، افراد بسیاری شبیه به خودتان پیدا می‌کنید.

قدم دهم: با واژه شکست، خداحافظی کنید

ثروتمندانی که با تلاش و استفاده از چشم‌های تیزبینشان برای شکار فرصت‌ها، تبدیل به میلیونرهایی خود ساخته شدند می‌دانند که در حقیقت، مفهومی به نام شکست، وجود خارجی ندارد. تنها یک مفهوم شبیه به شکست وجود دارد، آن‌هم تسلیم شدن است. وقتی برای خودمان، غولی به نام شکست می‌سازیم، شبیه شکاری می‌شویم که برای فرار از چنگال‌های این غول بی شاخ و دم، خودش را به این‌طرف و آن‌طرف می‌کوبد. مبارزه با شکست، یک جنگ ناعادلانه است. چون وقتی پرده‌های مه‌آلود ذهن کنار روند، در رینگ مسابقه فقط یک نفر وجود دارد و آن‌هم خودمان هستیم. کسی رو به روی ما نیست اما ما مدام، به سمت هوا مشت پرتاب می‌کنیم و فریاد می‌زنیم؛ تلاشی بیهوده، که نتیجه‌ای جز خسته کردنمان ندارد. جالب اینجاست که وقتی از فرط تقلا کردن با هیچ‌چیز، دیگر جانی برایمان نمانده، با این فکر جسم خسته‌مان را از رینگ مسابقه بیرون می‌کشیم که حریفمان پیروز شده است. اما یک میلیونر خود ساخته، نگاه متفاوتی به ماجرا دارد. او به‌جای ترسیدن از هیولایی که حرفش را شنیده است، چشم‌هایش را خوب باز می‌کند تا حداقل بتواند حریفش را ببیند و چون در رینگ مسابقه، حریفی به‌جز خودش وجود ندارد، می‌فهمد که اصلاً از همان ابتدا، مبارزه‌ای در کار نبوده است. درواقع، افرادی که طعم شیرین موفقیت را می‌چشند به این نتیجه می‎رسند که به‌جای غول شکست، تنها، دوستی به نام بازخورد وجود خارجی دارد. آدام خو، نویسنده، مربی و سخنران انگیزشی در کتاب «ذهنتان را مدیریت کنید؛ سرنوشتتان را بسازید!»، ماجرا را این‌گونه توضیح می‌دهد. او می‌گوید: «وقتی کسی به خواسته‌اش نمی‌رسد، سه نوع واکنش از خودش نشان می‌دهد:

سود بورس بهانه می‌تراشد، دیگران را سرزنش می‌کند و درنهایت تسلیم می‌شود.

 همان روند قبلی را دوباره، دوباره و دوباره با تلاش سخت، امتحان می‌کند. در آخر خسته می‌شود و کلا هدفش را رها می‌کند.

 بازخوردهای حاصل از عمل را استخراج می‌کند و با استفاده از نتیجه‌های به‌دست‌آمده، یک استراتژی جدید را به کار می‌بندد. او این کار را آن‌قدر ادامه می‌دهند و آن‌قدر مسیرش را اصلاح می‌کند تا به هدفش برسد.»

پس، به‌جای شکست، به‌جای تصور غیرممکن‌ها و محدودیت‌ها، از چرخه بازخورد استفاده کنید و به‌پیش بروید!

بروس لی

شکست، نوعی طرز نگرش است. هیچ‌کس شکست نمی‌خورد مگر اینکه شکست را به‌عنوان یک واقعیت قبول کند.

قدم یازدهم: کیفیت را فدای هیچ‌چیز نکنید

میلیونر خود ساخته

در هر کاری که هستید، محصول شما یا خدماتی که ارائه می‌دهید، چهره شرکت یا کسب و کارتان را تشکیل می‌دهد. وقتی محصول یا خدمتی باکیفیت ارائه می‌دهید، زیباترین و فراموش نشدنی‌ترین چهره از شرکتتان را به مشتریان خودتان نشان می‌دهید. این چهره زیبا، اعتبار شما است. کیفیت، بزرگ‌ترین تبلیغی است که می‌توانید برای کارتان داشته باشید. وقتی کیفیت را سرلوحه کارتان قرار می‌دهید، با سرعتی بالا در مسیر تبدیل‌شدن به یک میلیونر خود ساخته گام برمی‌دارید. به قول دیوید. جی شوارتز، نویسنده کتاب «جادوی فکر بزرگ»، شما نمی‌توانید پول درو کنید، مگر این‌که بذری بکارید که پول بدهد و بذر پول، خدمت باکیفیت است. ست گادین در کتاب معروف «گاو بنفش» دراین‌باره می‌گوید: «پرفروش‌ترین محصولات در تاریخ خریدوفروش، محصولاتی نبودند که تبلیغات زیادی داشتند یا به‌صورت انبوه برای تمام گروه‌های سنی، قابل‌استفاده بودند. در عوض، محصولاتی که بسیار باکیفیت و برای گروه خاصی تولید می‌شدند، پرفروش و ماندنی شدند. توصیه می‌کنم به‌جای دادن هزینه‌های هنگفت برای تبلیغاتی که بازده بسیار کمی دارند، روی کیفیت محصولات و خدمات خودتان سرمایه‌گذاری کنید و از تبلیغات دهان‌به‌دهان برای پیشبرد کارتان بهترین بهره را ببرید.» برای این‌که پول را به سمت خود جذب کنید و به یک میلیونر خود ساخته تبدیل شوید، بزرگ‌تر از پولی که دریافت کردید، خدمات ارائه دهید. هر بار باکیفیت‌تر از دفعه قبل و به‌این‌ترتیب، شما بازار را از آن خود می‌کنید، طاقچه‌ای که محصولاتتان را روی آن چیده‌اید گسترش می‌دهید و تبدیل به برندی می‌شوید که هیچ شرکتی نمی‌تواند به گردپای محصولات و خدماتش برسد.

قدم دوازدهم: به‌روز باشید

میلیونر خود ساخته

بازارها، کسانی که در آن‌ها قدم می‌زنند، روش‌هایی که با آن، محصولات خریده می‌شوند و حتی سبک ارائه محصولات و خدمات، روزبه‌روز در حال تغییر هستند. مثلاً همین چند سال پیش، خبری از اپلیکشن‌های کتابخانه‌ای مثل طاقچه، فیدبو و کتابراه نبود. آن دسته از مردم که کتاب می‌خواندند، با مراجعه به کتاب‌فروشی‌ها از تازه‌های نشر باخبر می‌شدند و کتاب موردعلاقه‌شان را می‌خریدند. آن عده‌ای هم که کتاب نمی‌خواندند، سرشان با اپلیکیشن‌های بازی یا تلگرام و اینستاگرام گرم بود. با ورود این اپلیکشن‌های کتابخانه‌ای و تمایزی که با خودشان به همراه داشتند مثل، عدم نیاز به مراجعه حضوری برای خرید کتاب، عدم نیاز به جابه‌جایی کتاب‌های سنگین، امکان مطالعه آسان کتاب در هر مکان و هر زمان، قیمت ارزان‌تر کتاب‌ها (گاهی حتی تا نصف قیمت) نسبت به نسخه چاپی، تنوع جالب‌توجه کتاب‌ها، امکان درج نظر و مطالعه نظر سایر خوانندگان یک کتاب، امکان به اشتراک‌گذاری بخش‌های جالب هر کتاب و غیره، نه‌تنها کار را برای افراد کتاب‌خوان بسیار آسان کردند بلکه با جذابیت‌هایی که داشتند توانستند آن دسته‌ای که به کتاب خواندن علاقه چندانی نداشتند یا روش‌های مرسوم خرید و مطالعه کتاب برایشان سخت بود را به جوخه کتاب‌خوان‌ها ملحق کنند. برای تبدیل‌شدن به یک میلیونر خود ساخته، باید با جریان تغییرات در صنعت خود آشنایی کامل داشته باشید. به یاد داشته باشید که حتی شرکت‌های بسیار بزرگ با کارمندانی بالای هزار نفر نیز در صورت مقاومت در برابر این تغییرات، به‌سادگی از گردونه بازار، خارج خواهند شد. به‌جای مقابله با تغییرات، راه‌های گام برداشتن با آن را یاد بگیرید. تنها در این صورت است که می‌توانید خدمات یا محصولات خود را متناسب با جدیدترین نیازهای مشتریانتان هماهنگ کنید.

قدم سیزدهم: مدلی برای کسب و کارتان داشته باشید

میلیونر خود ساخته

طراحی مدل کسب ‌و ‌کار، یکی از مهم‌ترین بخش‌های کار شما به‌عنوان یک میلیونر و صاحب تجارت است. شما باید به‌طور دقیق، مشخص کنید که چه بخش‌هایی از کسب‌ و ‌کارتان، جریان‌های درآمدی دارند و کدام‌یک، نیازمند صرف هزینه هستند. مثلاً اگر کسب ‌و ‌کار شما، یک فروشگاه لوازم الکترونیکی باشد، در این صورت، مدل کسب ‌و ‌کارتان بر اساس خریدوفروش مستقیم کالا به مشتریان، پایه‌گذاری شده است. درآمد حاصل از فروشتان نیز به تعداد مشتریانی بستگی دارد که وارد مغازه‌تان می‌شوند و فرایند خرید را انجام می‌دهند. هزینه‌های شما نیز روی خرید کالاهای جدید، پرداخت اجاره‌بهای مغازه، پرداخت مالیات بر درآمد و سایر هزینه‌های جاری مثل آب، برق و گاز، متمرکز خواهند بود. اما درصورتی‌که شما یک شرکت برنامه‌نویسی داشته باشید، مدل کسب ‌و ‌کار شما می‌تواند به‌صورت ارائه رایگان اپلیکشن‌ها و افزونه‌ها باشد. ورودی درآمدتان نیز از طریق تبلیغات درون برنامه‌ای اپلیکشن‌ها یا خدمات اضافی قابل پرداخت برای افزونه‌ها متمرکز شود. قبل از هر اقدامی، مدل کسب ‌و ‌کار خودتان را مشخص کنید. این کار، شما را از دردسرهای اتلاف زمان و هزینه، دور می‌کند. در این زمینه، کتاب «خلق مدل کسب ‌و ‌کار» نوشته الکساندر استروالدر و ایو پیگنیور، انتشارات آرایانا قلم، می‌تواند کمک زیادی به شما بکند.

تیم اوریلی – مدیرعامل شرکت اوریلی

یک مدل کسب و کار واحد وجود ندارد. درواقع، فرصت‌های فراوان و گزینه‌های بسیار زیادی وجود دارد که ما باید همه آن‌ها را کشف کنیم.

 

شعار سال،  با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته  از سایت خانه سرمایه، تاریخ انتشار: -، کد خبر:-، www.khanesarmaye.com

اخبار مرتبط
خواندنیها و دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین