شعار سال: کارکرد رسانه به طور عام و خبرنگاریِ حرفهای در حوزه آموزش و پرورش به طور خاص، به ناتوانی در اجتماعیسازیِ مقوله آموزش و کاهشِ اثرگذاری در میان مخاطبان دچار شده است و توجه به این ضعیف شدگی، حائز اهمیت است، چون اولاً باعث غلتیدن آموزش و پرورش به ورطه خودستایی و توهّمِ کارآمدی میشود و ثانیاً به منزوی شدن نهاد مدرسه در حوزه عمومی میانجامد.
خبرنگاران حوزه آموزش و پرورش بسیار مستعد و مسؤلیت شناس اند، اما موانع را هم باید از سر راه ایشان برداشت.
در واکاوی موضوع، در کنار دلایلی همچون وابسته شدن جریان خبری به نشستهای رسمی و کاهش گزارشهای میدانی و همچنین حضور کم رنگ در صفحات مجازی مانند توییتر؛ پنج دلیل عمده برای ضعیف شدن خبرنگاریِ حرفهای در حوزه آموزش و پرورش قابل اشاره است:
۱. ادغام و به تعطیلی کشاندنِ روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش در دوره سید محمد بطحایی (۱۳۹۷) به بروز آشفتگی و بلاتکلیفیِ رسانهای و ارتباطی در بزرگترین دستگاه اجتماعی کشور منجر شد و علیرغم اهتمام سرپرست بعدی و وزیر فعلی در ترمیم آن اشتباهِ فاحش، هنوز وضعیت روابط عمومی بهبود نیافته و اتفاقاً به جایگاهی نازل در حد زیرمجموعه دفتر وزارتی تقلیل پیدا کرده و این تنزل سازمانی که پس از انقلاب دو بار در وزارت آموزش و پرورش اتفاق افتاده، باعث ضعف تعامل این نهاد بزرگ اجتماعی با رسانهها شده است. وجود روابط عمومیِ کارآمد و حرفهای در آموزش و پرورش، سهم بسزایی در قدکشیدنِ خبرنگاری حرفه ای، تسهیلِ اطلاع یابی و شفافیت دارد.
۲. محافظه کاریمتاسفانه در پیگیری رسانهای مسائل آموزش و پرورش، با محافظه کاری مواجهیم. اتفاقات و موضوعات مهم، به جای پیگیری و پوشش از طرف رسانه ها، بعضاً با سکوت و خاموشی ایشان همراه میشود که یا به دلیل اولویت نداشتن موضوع برای مدیران رسانه است و یا خبرنگار حوزه آموزش ترجیح میدهد خود را به دردسر نیندازد و خدشهای بر روابطش با مدیران وزارت آموزش و پرورش نیفتد در حالی که بخشی از کارکرد رسانه، حساسیت روی سوژههای تعارض منافع و مطالبه پاسخگویی است.
به عنوان مثال، به جز دو سه رسانه، حتی رسانههای با سابقه، چشمان خود را بر روی مسایل مهمی که در همین یک ماه اخیر رخ داد، بستند؛ مانند میزبانیِ از مدیران موسسات تست و کنکور در سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی (حساب ناشران و فعالان کمک آموزشی جداست) / ماجرای فروش میلیاردی تألیفات و کتابهای شخصی یک مدیر ارشد وزارت آموزش و پرورش از محل بودجه عمومی دستگاه/ و یا مسأله مهم تعارض منافع مدیرانی که هم صاحب مدرسه غیردولتی، موسسه زبان و امتیازات دیگر هستند و هم مناصب مدیریتی را اشغال کرده اند؛ و البته عدم همکاری سازمانها و دستگاههای اجرایی در پاسخگویی به خبرنگاران هم در بروز محافظه کاری مؤثر است.
۳. رویدادمحوری و چرخه تکرار سوژههابا بررسی سوژهها و موضوعات خبری رسانهها در بیست سال گذشته (مطالعه ۱۳۹۷)، اغلب رسانهها به سوژهها و موضوعات تکراری پرداخته اند به نحوی که مطالعه روندِ طولی اکثریت رسانهها در پرداختن به موضوعات آموزش و پرورش کاملاً به رویّهای مناسبتی، قابل پیش بینی و رویدادمحور تبدیل شده و توان جریان سازی خبری رسانه تا حد زیادی کاهش یافته است که باز ضعف روابط عمومی کارآمد در این میان را نمیتوان نادیده گرفت.
۴. دانش تحلیلی _ انتقادیبه استثنای گزارشها و تحلیلهای معدود رسانهها و خبرنگان، رسانهها طی دو دهه گذشته نتوانسته اند مسألههای نظام آموزشی کشور را موشکافانه نقد کرده و از همه مهمتر آنچه کارکرد ذاتی رسانه است، توان جریان سازی خبری و گفتمانی میباشد که به زعم من بخشی از این مسأله به نگرش خبرنگاران نسبت به آموزش و پرورش برمیگردد و بخشی به ضعف عملکرد وزارت آموزش و پرورش در دورههای مختلف برای تغذیه فکری خبرنگاران مربوط است. پارادایمهای آموزش و پرورش تغییرات بسیاری داشته و یک فعال رسانهای نمیتواند به تغییرات گفتمانی و رویکردهای جدید آموزشی و پداگوژیک در حوزه تعلیم و تربیت بی تفاوت باشد هم اکنون، به جز در میان معدودی از خبرنگاران، یادداشت و گزارش میدانی، با کاهش چشمگیری مواجه شده است.
۵. کم توجهی مدیران رسانهها به خبرنگاران حوزه آموزش و پرورشاغلب مدیران رسانهها از دبیران سرویس تا مدیران مسؤل، نگاه جدّی به مقوله آموزش و پرورش ندارند و حمایت لازم را از خبرنگار خود نمیکنند.
حرفه خبرنگاری بسیار دشوار و پر تنش است و پیچیدگی و ظرافت کار در حیطه آموزش و پرورش بر این دشواری میافزاید. بخصوص که انتظارت زیاد منابع اندک و محدودیت ها، شرایط را برای ایشان سختتر کرده است. توجه و تقویت خبرنگاریِ حرفهای در پهنه آموزش و پرورش به نفع آموزش و پرورش است.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری تحلیلی عصرایران، تاریخ انتشار: 17 مرداد 1399، کد خبر: 741353، www.asriran.com