شعار سال: «بریان هوک» مسئول گروه موسوم به ایران در وزارت خارجه آمریکا تنها سه ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری این کشور از سمت خود برکنار شد. از زمان انتخاب دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکا، خروج از توافق هستهای و تلاش او برای تحتفشار قرار دادن ایران جهت رسیدن به یک توافق جدید از مهمترین برنامههای سیاست خارجی دولت او بوده که به نظر میرسد با تغییرات اخیر، به شکست آن اعتراف کرده است.
آبرامز، از ریاست سازمان دموکراسی تا مشاور امنیت ملی
الیوت آبرامز مسئول امور ونزوئلا در وزارت خارجه آمریکا، جای بریان هوک را گرفته است. آبرامز پیش از این در دولتهای رونالد ریگان و جرج دبلیو بوش سمتهایی داشته که عمدتاً بر امور اخلاقی تمرکز داشتهاند. او ابتدا بهعنوان مشاور وزیر خارجه در امور سازمانهای بینالمللی در سال ۱۹۸۱ و سپس بهعنوان مسئول حقوق بشر وزارت خارجه آمریکا در سالهای بعد (۱۹۸۱ تا ۱۹۸۵) خدمت کرده است. او همچنین ریاست سازمان دموکراسی، حقوق بشر، عملیاتهای بینالمللی شورای امنیت سازمان ملل (۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵) را بر عهده داشته و درنهایت در دوران بوش بهعنوان معاون مشاور امنیت ملی در امور استراتژی دموکراسی جهانی (۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹) فعالیت کرده است.
۱۱ دسامبر ۱۹۸۱، واحد نظامی الساوادور که توسط نیروی ارتش آمریکا آموزشدیده بود همه ساکان یک روستای دورافتاده در الساوادور به نام الموزوت را سلاخی کرد. گفته میشود سربازان قبل از کشتن زنان و دخترانی که بعضاً ده یا ۱۲ ساله بودهاند، بارها به آنها تجاوز کردهاند. یکی از شاهدان این حادثه تعریف کرده که یک سرباز دختر سهسالهای را به هوا پرت کرده و با سرنیزه او را گرفته است. درنهایت آمار کشتهشدگان این فاجعه، ۸۰۰ تن عنوانشده است.
روز بعد در ۱۲ دسامبر، اولین روز کاری الیوت آبرامز بهعنوان مشاور وزیر خارجه در امور حقوق بشر و بشردوستانه دولت ریگان بود. یکی از اتهاماتی که به عملکرد آبرامز وارد میشود، تلاش او برای پنهان کردن و دروغهای او درباره این فاجعه بود. آبرامز همه گزارشهای منتشرشده درباره روستای الموزوت را رد کرد و گفت اینها پروپاگاندا علیه دولت آمریکاست.
ورود به میز ونزوئلا و پیام روشن آمریکا به جهان
ژانویه ۲۰۱۹، مایک پمپئو وزیر خارجه دولت ترامپ، آبرامز را بهعنوان رئیس بخش ونزوئلا در این نهاد انتخاب کرد. انتخابی که به دلیل سابقه او در آمریکای لاتین، اعتراض بسیاری از رسانهها و نمایندگان مجلس سنا را به همراه داشت.
برخی رسانهها نظیر اینترسپت، انتخاب آبرامز بهعنوان رئیس امور ونزوئلا را پیام روشن آمریکا به جهان خواندند: اینکه دولت ترامپ قصد دارد وضعیت را در ونزوئلا وخیمتر کند و ادعای ایالاتمتحده درباره عشق به دموکراسی در این کشور، پوچ و توخالی است. خشونت و بیاعتقادی از منظر رسانههای آمریکایی وجه تمایز آبرامز با دیگران است.
ورود آبرامز به وزارت خارجه آمریکا
الیوت آبرامز دانشآموخته کالج حقوق دانشگاه هاروارد است. او مراحل ترقی را با خوششانسی در دولت ریگان طی کرد. ریگان میخواست ارنست لفور را بهعنوان مشاور وزیر خارجه در مورد حقوق بشر و بشردوستانه معرفی کند، اما این انتخاب مصادف با اخباری درباره برادران لفور شد که گفته میشد آمریکاییهای سیاهپوست را «فرومایه» خطاب کردهاند. همین مسئله باعث شد ریگان نظرش را عوض کرده و آبرامز به مشاوره وزارت خارجه انتخاب کند.
در آن زمان مسئله آمریکای مرکزی دغدغه اصلی دولت ریگان بود. قبل از روی کار آمدن ریگان آناستازیو سومزا متحد آمریکا و دیکتاتور نیکاراگوئه در یک انقلاب سوسیالیستی سرنگون شد. دولت ریگان این وضعیت را تهدیدی علیه همسایگان نیکاراگوئه میدانست و از تسری انقلاب به این کشورها واهمه داشت. دخالتهای آمریکا در درگیریهای داخلی کشورهای آمریکای مرکزی در راستای سیاست جلوگیری از انقلابهای سوسیالیستی در این منطقه بود.
اتفاقی که در روستای الموزوت افتاد درواقع آغاز یک سلسله فجایع در السالوادور در دهه ۱۹۸۰ بود که به کشته شدن ۷۵ هزار سالوادوری منجر شد.
آبرامز و بیرحمیهای السالوادور
آبرامز در آن زمان یکی از معماران سیاست حمایت تام و تمام از دولتهای متحد آمریکا ازجمله دولت السالوادور بود. او هیچ رحم و مرودی برای پناهجویان السالوادوری که از دست دولت دستنشانده آمریکا فرار کرده و به آمریکا رفته بودند، نداشت. دقیقاً مثل ترامپ امروز، آبرامز پناهجویان السالوادوری را مهاجران غیرقانونی خوانده بود که هیچ موقعیت ویژهای نباید برای آنها در نظر میگرفت. او در یک جلسه استماع گفته بود: بعضیها ادعا میکنند اگر این پناهجویان به کشورشان برگردند اعدام میشوند. بدیهی است که ما به این ادعاها اعتقادی نداریم.
در سال ۱۹۹۳ که کمیته حقیقتیاب سازمان ملل اعلام کرد ۹۵ درصد خشونتهای اتفاق افتاده در دهه ۱۹۸۰ در السالوادور با همکاری دولت دستنشانده آبرامز رخداده، او بدون هیچ شرمی اقدام خودش و دولت ریگان در آن زمان را یک «دستاورد خارقالعاده» خواند.
پرونده آبرامز در گواتمالا
وضعیت گوتمالا در دهه ۱۹۸۰ نیز دستکمی از السالوادور نداشت. بعد از سرنگونی دولت قانونی گوتمالا توسط آمریکا در سال ۱۹۵۴، کشور به یک کابوس دیکتاتوریهای نظامی تبدیل شد. بین سالهای ۱۹۶۰ تا ۱۹۹۶ جنگ داخلی در این کشور برقرار بود و نزدیک به ۲۰۰ هزار تن در این جنگها کشته شدند. کمیته حقیقتیاب سازمان ملل بعدها اعلام کرد که دولت دستنشانده آبرامز و دوستان او مسئول ۹۳ درصد نقض حقوق بشر در گواتمالا بودهاند.
افرین ریوس مونت رئیسجمهور وقت گواتمالا در دهه ۱۹۸۰، در سال ۲۰۱۳ در سیستم قضایی خود این کشور محکومبه نسلکشی شد. در زمان استقرار دولت مونت، الیوت آبرامز خواستار برداشته شدن تحریمهای تسلیحاتی آمریکا علیه گواتمالا شده بود. آمریکا در آن زمان تمامقد از دولت مونت حمایت میکرد.
آبرامز، مونت را یکی از مثالهای اقدامات صادقانه میخواند و گفته بود: به لطف اقدامات مونت، تغییرات چشمگیری در کشور ایجادشده است.
سیاستهای الویت در نیکاراگوئه
این قول معروف است که آبرامز دولت ریگان را مجبور به دخالت در امور نیکاراگوئه و سرنگونی دولت انقلابی این کشور کرده بود. او در سال ۱۹۸۳ از حمله تمامعیار به نیکاراگوئه حمایت کرده بود. زمانی که کنگره حمایتهای مالی آمریکا از کنتراها (گروههای شورشی علیه حکومت سوسیالیستی ساندینیستا و گروههای دست راستی و موردحمایت آمریکا) قطع کرد، آبرامز موفق شد سلطان برونئی را متقاعد کند که ۱۰ میلیون دلار برای کمک به کنتراها هزینه کند، اما متأسفانه بنا به گزارشهایی که همان زمان منتشرشده، آبرامز شمارهحساب اشتباهی در بانکی در سوئیس به سلطان برونئی داده و این پول بهجای حساب آبرامز بهحساب یک فرد خوششانس دیگری که معلوم نشد چه کسی است واریز شد.
در همان زمان کنگره آبرامز را برای اقداماتش برای حمایت از کنتراها استیضاح کرد، اما او دروغ گفت. ابرامز به اتهام پنهان کردن اطلاعات از کنگره در خصوص ماجرای مکفارلین متهم و محکوم شد، ولی رئیسجمهور جرج اچ. دابلیو بوش او را عفو کرد.
در جریان تحقیقات در مورد ماجرای ایران-کنترا، لارنس والش، دادستان مستقل که از سوی کنگره مسئولیت رسیدگی به این پرونده را برعهده داشت، چند فقره اتهام را علیه ایبرامز تهیه کرد. در سال ۱۹۹۱ ایبرامز اعتراف کرد که اطلاعات او در مورد ماجرای ایران-کنترا بیشتر از آن چیزی بوده که در شهادت خود در کنگره بیان کرده است. وی به دلیل گمراه کردن و پنهاننگاهداشتن اطلاعات از کنگره گناهکار شناخته شد و به انجام خدمات اجتماعی به مدت ۱۰۰ ساعت و دو سال تعلیق مراقبتی محکوم شد. ایبرامز در دسامبر ۱۹۹۲ توسط رئیسجمهور جورج اچ. دبلیو بوش مورد عفو قرار گرفت.
آبرامز و درنهایت ونزوئلا
از اوایل سال ۲۰۰۲، هوگو چاوز رئیسجمهور وقت ونزوئلا به یکی از دردسرهای دولت بوش تبدیل شد. در آپریل همان سال، بهطور ناگهانی! چاوز با یک کودتا از قدرت برکنار شد. هنوز نوع دخالت و ورود آمریکا به این مسئله روشن نشده، اما دیری نخواهد پایید که اسناد این دخالت نیز برای تاریخ روشن خواهد شد. اما بر اساس تجربه ۱۰۰ سال گذشته میتوان اطمینان داشت که آمریکا در این کودتا نقش داشته است.
روزنانه آبزرور لندن در آن زمان در گزارشی نوشت: شخصیت کلیدی در کودتای ونزوئلا، الیوت ابرامز بوده است و او با کودتاچیان دستبهیکی کرده بوده. بااینحال چاوز بهاندازه کافی محبوبیت عمومی داشت که بتواند ظرف چند روز بعد بار دیگر به قدرت برگردد.
آبرامز مسیر صلح را برهم خواهد زد؟
علاوه بر ماجرای مک فارلین، آبرامز در موارد دیگری مرتبط با ایران نیز نقش کلیدی داشته است. او یکی از شخصیتهای کلیدی در برهم خوردن طرح صلح با ایران در سال ۲۰۰۳ بوده است.
بر اساس گزارش واشنگتنپست در سال ۲۰۰۷، طرح صلح با ایران با فکس به آبرامز ارسالشده بوده و قرار بوده آبرامز این طرح را به دست کاندولیزا رایس مشاور وقت امنیت ملی دولت بوش برساند. اما این طرح هرگز به دست رایس نرسیده. زمانی که از او درباره سرنوشت این طرح در همان زمان سؤال کردند؛ سخنگوی آبرامز به رسانهها گفت: اصلاً به خاطر ندارد چنین فکسی به او رسیده باشد.
واشنگتن پست در یادداشتی که در سال ۲۰۰۷ منتشر کرده ماجرای این طرح را شرح داده است. در این یادداشت گفتهشده از کاندولیزا رایس درباره از دست رفتن فرصت بهبود روابط با ایران در سال ۲۰۰۳ سؤال کردهاند و رایس علیرغم اینکه همه مقامات دولت بوش درباره طرح صلح و نهایی شدن آن حرف زده بودند، گفته هرگز چنین طرحی را ندیده بوده.
رایس در سال ۲۰۰۷ در یک جلسه استماع در کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان درباره طرح صلح با ایران گفته: من شنیدهام که خیلیها میگفتند ایرانیها علاقهمند به مذاکره با من بودهاند، اما اگر چنین چیزی بود من باید میفهمیدم. من اصلاً خاطرم نیست چنین چیزی را شنیده باشم.
واشنگتن پست در این یادداشت مدعی شده اسناد تمایل ایران به مذاکره با آمریکا درست بعد از حمله سال ۲۰۰۳ آمریکا به بغداد، به سفارت سوئیس (حافظ منافع آمریکا در ایران) تقدیم شده و شامل فهرستی از شرایط و آمادگی ایران برای مذاکره با آمریکا از قبیل برداشته شدن تحریمها، دسترسی کامل به فناوری صلحآمیز هستهای، به رسمیت شناختن منافع امنیتی مشروع ایران بوده که یک کپی از آن به واشنگتن ارسالشده بود.
ایران در این سند وعده داده بود که با آمریکا برای نظارتهای هستهای همکاری کامل خواهد کرد و علیه تروریست اقدامات قاطعی میکند، در عراق با آمریکا همکاری میکند، حمایت از گروههای فلسطینی را متوقف میکند و طرح دو دولت برای پایان دادن به درگیری اسرائیل و فلسطین را به رسمیت میشناسد.
این سند همچنین شامل دستور کاری برای مذاکرات بین دو کشور ایران و آمریکا ازجمله اقدامات مقتضی برای رسیدن به یک دیدار و نقشه راه برای مقابله با تروریسم و همکاریهای اقتصادی بوده است. در جلسه استماع رایس در مجلس همه این اسناد رد شده، اما مقامات دولت بوش از وجود این سند خبر دادهاند. یکی از این مقامان، فلاینت لورت کارمند سابق رایس بوده است.
لورت در جلسه استماعی در مجلس نمایندگان در همان زمان گفته بود یک پیشنهاد دوصفحهای با فکس به وزارت خارجه رسیده بود، اما او مسئول گذاشتم این نامهبر روی میز رایس نبوده بلکه الیوت آبرامز باید آن را به دست رایس میرسانده چراکه او مسئول امور خاورمیانه در آن زمان بوده است. مقامات وزارت خارجه وقت آمریکا میگویند پیشنهاد ایران را دیدهاند و آن را یکی از عناصر کلیدی یادداشتهای وزارت خارجه به کالین پاول وزیر خارجه وقت برای آغاز مذاکره با ایران میدانند.
مقامات وقت وزارت خارجه گفتهاند در همان زمان یادداشت پیشنهادی به کالین پاولدر مورد ایران دادهشده بود که سند ارسالی ایران نیز به آن الصاق شده بود. ژوئن ۲۰۰۷ درنهایت کاندولیزا رایس نیز در مصاحبهای با رادیو ملی آمریکا اعتراف کرد که این یادداشت به دست کاخ سفید رسیده بوده.
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری رویداد24، تاریخ انتشار: 23 مرداد 1399، کد خبر: ۲۲۶۰۴۳، www. rouydad24.com