پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۹۸۸۸۸
تاریخ انتشار : ۱۸ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۲
محمود اکبری، کارشناس بین المللی در یادداشتی می نویسد: سیاست داخلی و خارجی به هم وابسته اند و ارتباطی دوسویه دارند بنابراین برای گسترش روابط بین الملل باید از داخل آغاز کنیم.
شعار سال: سیاست خارجی در ادامه سیاست داخلی است و مفاهیم سیاست داخلی در خارج از مرز‌ها و صحنه‌ بین المللی می‌تواند به تعامل یا تقابل منجر شود. از سویی سیاست داخلی می‌تواند سیاست خارجی موفق یا ضعیفی را رقم زند و از سوی دیگر، سیاست خارجی می‌تواند موجب افزایش اقتدار ملی یا تضعیف آن شود. در هر حال نمی‌توان تاثیر و تاثر سیاست داخلی و خارجی را نادیده گرفت.
اگر در دوران دولت‌های هفتم و هشتم شاهد گشایش‌ها و شکوفایی در عرصه بین المللی و گسترش روابط با کشور‌های مختلف از جمله کشور‌های اروپایی بودیم؛ این روند متاثر از سیاست‌های داخلی و رضایتمندی حداکثری مردم بود. طبق آمار موجود، بیشترین شکوفایی اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و مدنی در این دوره شکل گرفت و بهترین برنامه توسعه‌ی اقتصادی کشور (برنامه چهارم) در این دوره رقم خورد. آنچه در دوران دولت‌های نهم و دهم اتفاق افتاد، تجربه‌ای برعکس بود، بطوریکه سیاست‌های داخلی تاثیر فراوانی بر سیاست خارجی گذاشت و تندروی‌ها و بی کفایتی‌ها در این دوره، تحریم‌ها و اجماع امنیتی جهانی علیه کشورمان را موجب گردید. روی کار آمدن دولت یازدهم و پیگیری برنامه‌های اعلام شده در طول تبلیغات انتخاباتی، موجب رضایتمندی داخلی و در نتیجه گشایش در صحنه‌ی بین المللی شد. تسری تعامل شکل گرفته در سیاست‌های داخلی به سیاست خارجی، موجب توافق جهانی برای تداوم برنامه صلح آمیز هسته‌ای یا همان برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) گردید. نتیجه این توافق و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل، لغو تمامی ۱۶ قطعنامه ضد ایرانی این شورا و آژانس انرژی اتمی، لغو تمامی تحریم‌های اقتصادی جهانی مربوط به برنامه هسته‌ای علیه ایران، از بین رفتن اجماع امنیتی جهانی علیه ایران، خارج شدن ایران از ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل، بسته شدن پرونده پی. ام. دی (پرونده‌ای که می‌گفتند هرگز امکان بسته شدن ندارد)، خارج شدن ایران از انزوای جهانی، گشایش‌های سیاسی و اقتصادی و ... بود. اگر امروز هم شاهد ناکامی‌های رژیم تروریستی آمریکا برای احیای تحریم‌های جهانی و اجماع امنیتی جهانی علیه کشورمان در شورای امنیت سازمان ملل هستیم، نتیجه همان برجامی است که در سایه تعامل با جهان که متاثر از سیاست‌های داخلی کشور بود، بدست آمد.
البته برجام همانطور که دشمنان ضد ایرانی فراوانی در عرصه‌ی بین الملل نظیر جناح تندرو آمریکا، نتانیاهو، بن سلمان و بن زاید داشت، در داخل نیز دشمنانی داشت که منافع جناحی یا فردی خود را در به شکست کشاندن آن می‌دیدند. کارشکنی‌های مخالفین داخلی برجام از سویی سیاست‌های داخلی را تحت تاثیر شدید قرار داد و از سوی دیگر سوء استفاده‌ی دشمنان خارجی را بدنبال داشت. تعامل نانوشته میان دشمنان داخلی و خارجی برجام، به خروج ترامپ از آن و اجرای تروریسم اقتصادی و فرهنگی علیه مردم کشورمان از سوی رژیم تروریستی آمریکا منجر گردید.
تندروی‌های داخلی روی روابط با همسایگان و عملکرد آن‌ها نیز تاثیر بسزایی داشته است، بطوریکه بواسطه‌ی حمله به سفارت و کنسولگری عربستان سعودی در تهران و مشهد، آن کشور همراه با سودان، مراکش، بحرین و جیبوتی بهانه‌ی موجهی برای قطع روابط خود پیدا کردند. کشور‌های دیگر عربی منطقه نیز به همین بهانه سطح روابط دیپلماتیک خود با ایران را کاهش دادند. قطع روابط با ایران بر شدت تجاوزات نظامی به مردم یمن هم تاثیر مستقیم داشت. نتیجه دیگر این تندروی‌های داخلی، گرایش هر چه بیشتر کشور‌های مرتجع عرب به رژیم‌های تروریستی آمریکا و صهیونیسم بود که اوج آن را در برقراری روابط رسمی میان ابوظبی و رژیم صهیونیستی می‌توان دید. روابطی که از سال‌ها پیش بصورت پنهانی و نیمه رسمی وجود داشته و اخیرا تحت فشار رژیم تروریستی آمریکا نمودی آشکار و رسمی پیدا کرد. بلاتردید اقدام ابوظبی نه تنها خیانت به آرمان فلسطین و مساله‌ی اصلی جهان اسلام، بلکه خیانت به تمامی کشور‌های اسلامی، عربی و منطقه است. از سوی دیگر با توجه به روحیه و ذات ضد امنیتی، تروریستی و اشغالگری رژیم صهیونیستی و نهایتا دشمنی آن با ایران، گشایش پای آن به منطقه تهدیدی جدی علیه منافع و امنیت ملی کشورمان بحساب می‌آید که مسئولیت مستقیم آن متوجه ابوظبی است.
مطابق با تبلیغات مقام‌های آمریکایی و اسرائیلی، علاوه بر ابوظبی برخی دیگر از سران کشور‌های عربی در نوبت برقراری روابط رسمی با رژیم اشغالگر قدس هستند و لازم است که در این خصوص یک آسیب شناسی جدی صورت پذیرد.
باید گفت در کنار ذات سازشکارانه و خیانت آلود سران ابوظبی و تعدادی از کشور‌های دیگر منطقه و تبلیغات شدید ایران هراسی رژیم‌های تروریستی آمریکا، صهیونیسم و تا حدودی کشور‌های اروپایی، رفتار‌های افراطی در داخل ایران، بعنوان کاتالیزوری برای به ثمر نشستن سیاست ایران هراسی و نتیجتا تقویت نیروی گریز از مرکزی کشور‌های عربی منطقه و سوق یافتن هر چه بیشتر آن‌ها بسوی رژیم‌های تروریستی آمریکا و صهیونیسم، عمل کرده است.
امروز در داخل کشور تنگ نظری‌های سیاسی، سوء مدیریت‌ها و رفتار‌های خلاف منافع ملی، موجب نارضایتی و تضعیف اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی شده است. این وضعیت ناشی از پیگیری سیاست‌های سلبی بجای سیاست‌های ایجابی است که تاثیر خود را بر سیاست خارجی هم گذاشته است. چنانچه در داخل کشور سیاست‌ها ایجابی شده و انسجام ملی در سایه رضایتمندی قاطبه‌ی مردم شکل گیرد، سیاست خارجی نیز مسیر درست خود را پیدا خواهد کرد و دشمنان قسم خورده‌ی کشورمان نخواهند توانست موجب دوری هر چه بیشتر همسایگان از ایران شوند.
استراتژی ایران در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اتحاد مسلمین جهان علیه کشور‌های استکباری، چون آمریکا از سویی و رژیم اشغالگر قدس، انزوای آن و نهایتا محو آن از سوی دیگر بوده، ولی تاکتیک‌ها و روش‌های بکار گرفته شده، تحقق چنین استراتژی را موجب نشده است. روزگاری وجود داشته که کشور‌های عربی هر چند بظاهر، در مقابل رژیم اشغالگر قدس صف آرایی نظامی کرده و در صدد مقابله نظامی با آن برآمدند، ولی امروز بسیاری از آن‌ها برای خیانت به آرمان فلسطین و همپیمانی با رژیم‌های تروریستی آمریکا و صهیونیسم لحظه شماری می‌کنند؛ آن‌ها حتی هم پیمانی با این رژیم‌ها برای مقابله با ایران اسلامی را کتمان نمی‌کنند.
تلاش‌های اخیر ایران در قالب طرح‌هایی نظیر ابتکار صلح هرمز یا صلح امید، برای همگرایی کشور‌های منطقه، مثمر ثمرنشده و برعکس تابوی رابطه داشتن با رژیم صهیونیستی در میان کشور‌های اسلامی شکسته و آن‌ها در صف برقراری رابطه با آن هستند. آخرین آجر‌های دیوار بی اعتمادی کشور‌های عربی منطقه نسبت به ایران، در حملات به سفارت و کنسولگری سعودی‌ها در تهران و مشهد چیده شد و هنوز ایران نتوانسته است از آجر‌های این دیوار بی اعتمادی کم کند. بنظر می‌رسد برای این اعتماد سازی لازم است که از داخل کشور شروع کنیم. آنچه می‌تواند به مثمرثمر شدن سیاست خارجی در راستای اهداف عالیه نظام شود، اصلاح سیاست‌های داخلی و تغییر تاکتیک‌ها و روش‌های جاری است. بدون تحقق چنین امری نمی‌توان در صحنه بین المللی امید به موفقیت استراتژی ایران داشت.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از خبرگزاری خبرآنلاین، تاریخ انتشار ۱۸ شهریور ۹۹، کد خبر: ۱۴۳۰۰۸۶، www.khabaronline.ir
اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین