شعار سال : یک زن یا مرد، در صورتی به عنوان فردی تراجنسی شناخته میشود که هویت جنسی او با جنسیت نسبت داده شده در زمان تولدش همخوانی نداشته باشد. هویت جنسی، به درک و تجربهی یک فرد از زن یا مرد بودنش اطلاق میشود. افراد تراجنسی، باید بر اساس هویت جنسی، یا به عبارتی، جنسیتی که از نظر روانی با آنها همخوانی دارد، نامگذاری و مورد خطاب قرار گیرند. کسی که هویت جنسی او زن، اما جنسیت منتسب به او از بدو تولد مرد بوده است، یک زن، یا یک زنِ تراجنسی است.
زنان و مردان تراجنسی در تقریبا تمامی ابعاد زندگی خود، با میزانی از تبعیض و انگ در ارتباط با هویت جنسیشان مواجه هستند. نتایج مطالعه ای وسیع که در سال ۲۰۱۶ در این ارتباط انجام شد، تا حدودی وحشتآور است. بیش از نیمی از نوجوانان ترنس، قرار گرفتن مورد آزار و اذیت، و یکچهارم آنها حمله فیزیکی از سوی همسالان را در محیط مدرسه تجربه کرده بودند. همچنین از میان افراد شرکتکننده در مطالعه، ۱۰ درصد سابقه قرار گرفتن مورد تهاجم جنسی در طی یک سال گذشته، و ۵۰ درصد، تجربه آن را در طول زندگی خود داشتند.
نگرش تبعیض آمیز و رفتار آزاردهنده با افراد تراجنسی در خانه، مدرسه، محیط کار و حتی مطب پزشکان، آنها را در خطر بالایی برای افسردگی و خودکشی قرار میدهد. رفتارهای تبعیض آمیز، در هر شکلی، از آزار کلامی تا تهاجم جنسی، منجر به احساس فشاری غیرقابلتحمل و ترک کردن شغل یا تحصیل توسط بسیاری از آنها میشود.
چنانچه اشاره شد، بسیاری از افراد تراجنسی، قرار گرفتن مورد چنین برخوردهایی را از طرف سیستم درمانی نیز، گزارش کردند؛ که این موضوع نه تنها در ارتباط با خدمات مرتبط با تغییر جنسیت، بلکه در سطح مراقبت های اولیه و اورژانس نیز وجود داشت. که منجر به اجتناب این افراد حتی از حضور در محیط های درمانی و دریافت مراقبت های موردنیازشان میشد.
یکی از موضوعاتی که داشتن حقوق برابر با سایر افراد جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد، احساس خطر و تهدیدی است که بسیاری از افراد جامعه از قرار گرفتن در کنار فردی با هویت تراجنسی، تجربه میکنند. در همین ارتباط، وحشت جنسی(Gender panic) به احساس خطری اطلاق میشود که در هنگام ورود زنان تراجنسی به محیط های زنانه، توسط زنان غیرتراجنسی، تجربه میشود.
چنین ترسهایی ریشه در باورها و نگرش هایی دارد که به طور قالبی توسط اکثریت افراد جامعه پذیرفته شده اند؛ به طور مثال، این پیشفرض که هر فردی با ساختار زیست شناختی مردانه، احتمال بالاتری برای ارتکاب خشونت و تهاجم جنسی، در مقایسه با فردی با ساختار زیست شناختی زنانه، دارد. و از آن سو، هر فردی با زیست شناسی زنانه، توانایی کمتری برای مقاومت در برابر تهاجم و آسیب دارد.
به همین دلیل است که یک راهکار اساسی برای از بین بردن وحشت جنسی در ارتباط با زنان تراجنسی، آگاه کردن افراد جامعه به این واقعیت است که هر فردی با ساختار فیزیکی شامل دستگاه تناسلی مردانه، الزاما دارای ساختار روانی زنانه، و ایجاد کننده ی خطر برای زنان دیگر نیست. یک زن تراجنسی، علیرغم ساختار فیزیکی و دستگاه تناسلی مردانه، یک زن است، که بیش از احتمال ارتکاب تهاجم جنسی، در خطر قربانی شدن در برابر آن قرار دارد.
باید پذیرفت که تنوع جنسی، به عنوان پدیده ای که در تمام طول تاریخ وجود داشته است، بخش بهنجاری از یک جامعهی کارآمد است. شیوع بالاتر برخی اختلالات طبی و روانشناختی در افراد تراجنسی، انعکاس دهندهی وجود مشکلی ذاتی در تراجنسی بودن نیست، بلکه نشان دهندهی استرس های قرار داشتن در اقلیتی است که همچنان از سوی درصد بالایی از اکثریت افراد جامعه، مورد پذیرش و احترام واقع نمیشود.
مطالعات نشان میدهند که یکی از مهمترین فاکتورهای مرتبط با ارتقای سطح سلامت عمومی در افراد تراجنسی، قرار داشتن در محیطی امن و معتبرکننده، و دسترسی به مراقبتهای طبی مطلوب است. این موضوع همچنین در مورد کودکان و نوجوانان تراجنسی ثابت شده است، که برخورداری از خانواده حمایتگر و پذیرنده، دستیابی به عملکردهایی رضایت بخش و همسطح با سایر همسالانشان را برای آنها ممکن میکند.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال ، برگرفته از فضای مجازی