پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۱۲۸۲۴
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار : ۳۰ آبان ۱۳۹۹ - ۲۰:۲۱
در روز‌هایی به سر می‌بریم که هر روز بسیاری از هموطنانمان به دلیل کرونا جان خود را از دست می‌دهند، اما به دلیل شیوع کرونا امکان برگزاری مراسم برای آن‌ها نیست؛ مراسمی که در فرهنگ ما بسیار مهم است.
شعار سال: مناسک و آیین‌ها اگرچه ثابت و لایتغیر به نظر می‌رسند، اما در طول تاریخ بار‌ها دستخوش تحولاتی بنیادین شده‌اند. یکی از ریشه‌دارترین آیین‌های زندگی بشر یعنی مراسم مربوط به مرگ هم بواسطه همه‌گیری کووید۱۹ با دگرگونی بزرگی روبه رو شده. دیگر در دوران کرونا عزاداران نمی‌توانند در پرتو حمایت عاطفی اطرافیان مراحل سوگواری خود را کامل طی کنند و مجبورند تن به مراسم آنلاین بدهند. اما نبودن مراسم حضوری چه آسیب‌هایی به سوگواران می‌زند؟ آیا مراسم آنلاین فعلی می‌توانند خلأ مراسم عزاداری را برای بازمانده‌ها پر کنند؟ آیا ممکن است شاهد تغییری همیشگی در مناسک سوگواری باشیم؟ ما برای پاسخ به این سؤال‌ها با دکتر مهرداد عربستانی انسان‌شناس و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران صحبت کردیم. اوکه عضو کارگروه «سوگ» است که برای حمایت از داغدیدگان کرونایی در شهرداری تهران تشکیل شده در این گفتگو بخش‌هایی از یافته‌های طرح پژوهشی خود درباره سوگ و کرونا را با ما در میان گذاشت.

در همه فرهنگ‌ها مناسکی برای مواجهه با مرگ و حمایت از بازمانده‌ها تعریف شده است. این مناسک شامل سوگواری، ماتم و عزاداری دارای چه خصوصیاتی است؟
مرگ منشأ عمیق‌ترین و بنیادی‌ترین اضطراب وجودی در انسان است و سخت‌ترین مقابله انسان با مرگ بیش از هر زمانی وقتی رخ می‌دهد که آدمی با مرگ یکی از عزیزان و نزدیکانش روبه‌رواست. چون کسانی که مرگ را خودشان تجربه می‌کنند اصولاً راهی برای انتقال این تجربه ندارند، ولی تجربه فقدان یکی از نزدیکان، امری است که ما را بیش از هر تجربه دیگری در زندگی با خود مرگ مواجه می‌کند. حذف یک عزیز که جایگاهی در نظام نمادین و زندگی ما داشته فقدان و خلأیی ایجاد می‌کند که هیچ راهی برای پرکردنش وجود ندارد. این است که حول و حوش این تجربه بسیار عمیق، مناسک و مراسمی شکل گرفته که علی الظاهر به طور نمادین گذر فرد درگذشته را به دنیای دیگر تسهیل می‌کند، اما از جنبه عینی و کاربردی، کمکی است برای بازمانده‌ها که بتوانند با رنج فقدان کنار بیایند و نظام نمادین‌شان را سروسامان دهند.

این مراحل سوگواری در همه فرهنگ‌ها یکسان برگزار می‌شود؟
این مراسم جهانشمول است و گویا در ژن ما انسان‌ها تثبیت شده؛ کما این‌که در بعضی از حیواناتی که در زنجیره تکاملی در سطوح بالاتری قرار می‌گیرند -مثل بعضی از نخستی‌ها و فیل‌ها- حرکاتی که رنگی از این مناسک دارند مشاهده می‌شود. به‌طور کلی مناسک مرگ در جوامع مختلف شامل مراحل و دوره‌هایی است شامل جمع شدن دور بازمانده‌ها، برگزاری مراسمی برای تشییع پیکر و تدفین یا سوزاندن و شیوه‌های دیگر خارج کردن جسد از حیطه اجتماعی. این مراسم در بعضی از فرهنگ‌ها خیلی طولانی و در بعضی دیگر کوتاه‌تر است. گاهی اوقات جنازه براحتی کنار گذاشته نمی‌شود و برای مدتی به‌عنوان بخشی از مراسم مرگ در جامعه حضورش را ادامه می‌دهد. یک نمونه معروف در بین توراجا‌های (Toraja) اندونزی مشاهده می‌شود که متضمن نگهداری جنازه برای مدتی طولانی در یک تابوت مهر و موم شده در خانه است. بعداز این مدت هم که جنازه در دخمه قرار می‌گیرد، به‌طور دوره‌ای جنازه را خارج کرده، پس از مدتی سپری کردن با جنازه (و حتی گرفتن عکس یادگاری) دوباره آن را به دخمه باز می‌گردانند. در کنار آن مناسک دیگری داریم که در سریع‌ترین حالت ممکن جنازه را به خاک می‌سپارند. با این همه در این مناسک یک مشابهت وجود دارد و آن حضور نزدیکان برای تسلی و نوعی حرمت برای جنازه و ابراز غم برای جدا شدن از میت است. شباهت دیگر این مناسک در همه‌جا، مراسم پس‌از تدفین است که طی آن ضمن تکریم و یادبود فرد درگذشته، بازماندگان از دیگران حمایت عاطفی می‌گیرند. در ایران وجه غالب آن، خصوصاً در میان مسلمانان، تجهیز مرده، تشییع و تدفین است و بعد از آن هم مراسم یادبود به‌صورت دوره‌ای یعنی مراسم «سوم»، «هفتم»، «چهلم» و «سال» انجام می‌شود.
در ماه‌های نخستین درگیری با کووید۱۹، شما مشغول تحقیقی در خصوص مناسک عزاداری در ایام کرونا بودید. در تحقیق شما چه نتایجی در خصوص تجربه سوگ با توجه به فقدان مناسک تسلی و دلداری به دست آمد؟
پژوهشی که ما در خصوص مسأله سوگ در ایام کرونا انجام دادیم همان‌طور که گفتید مربوط به ماه‌های اول شناسایی ویروس در ایران بود، یعنی زمانی که حتی شناخت نسبت به ویروس و همه‌گیری از امروز هم کمتر بود. می‌شود گفت که در مقابل همه‌گیری و تهدید مرگی که به‌همراه داشت، همه به نوعی واکنشی شبیه به مراحل اول مواجهه با سوگ نشان می‌دادند، یعنی وجود آن یا شدت و حدتش را کمابیش انکار می‌کردند؛ لذا این‌طور احساس می‌شد این امر موقتی است و درگذشتگان تنها قربانیان بدشانس و معدود این واقعه هستند. اما هرچقدر زمان گذشت افق شناختی ما نیز تغییر کرد و بیش از ابتدای همه‌گیری دریافتیم که باید تا مدت‌ها با این واقعه زندگی کنیم و بناست که مرگ بر اثر کرونا تا مدت‌ها علت مرگ تعداد نامشخص دیگری هم باشد.
موضوع اصلی تحقیق ما مربوط به کندوکاو در مراحل مختلف مواجهه با مرگ در دوران کرونا، بخصوص مرگ ناشی از کرونا بود. اما لاجرم آن دسته از مرگ‌ها که با عللی غیر از کرونا، اما در زمان قرنطینه رخ داده بودند هم بررسی کردیم، چون مسأله این بود که امکان سوگواری به شیوه معمول گذشته در هر دو مورد مقدور نبود. در مراحل مختلف مواجهه با مرگ ما به مضامینی رسیدیم که حائز اهمیت بود. مثلاً در مرحله احتضار که در موارد بسیاری در بیمارستان سپری می‌شد، فرد محتضر در تنهایی و به دور از نزدیکان به سر می‌برد. به‌خاطر قرنطینه سختی که وجود داشت، همراهان نمی‌توانستند در لحظات آخر کنار فرد محتضر باشند، بنابراین برای اطرافیان این احساس عذاب وجدان وجود داشت که بیمارشان را به ناچار تنها گذاشتند و او در تنهایی فوت کرده است. در مراحل تشییع و تدفین هم این تنهایی تکرار می‌شد چراکه امکان برگزاری مراسم با حضور افراد زیادی نبود و بازمانده‌ها اغلب با ناراحتی بیان می‌کردند که بدون تکریم ناچار شدند عزیزانشان را تنها به خاک بسپارند. از طرف دیگر، چون احتمالاً اعضای خانواده متوفی هم ممکن بود مبتلا باشند، برای کاهش خطر ابتلا کسی دور و بر این خانواده باقی نمی‌ماند و نوعی تنهایی در این افراد ایجاد می‌شد. در اطلاعاتی که ما جمع کردیم عده زیادی به خاطر نقصان طی مراحل سوگواری، احساس ناتمامی و اضطراب را تجربه کرده بودند. نظیر همان‌چیزی که در ادبیات روانشناختی به آن «تجربه سوگ ناتمام» می‌گویند و در واقع توصیفی از ماندن فرد بازمانده در یکی از مراحل مواجهه با سوگ است که می‌تواند حتی فرد را تا افسردگی یا ملانکولی پیش ببرد.

در خلأ مراسم ختم حضوری آیا مردم دست به ابداع ابتکار‌هایی برای تسلای بازمانده‌ها زدند؟
بله ابتکار‌های زیادی برای جایگزین کردن مراسم عزاداری که امکانش در این دوران نبود صورت گرفت. برگزاری مراسم ختم و یادمان آنلاین در فضای مجازی و تشکیل گروه‌هایی در این رسانه‌های اجتماعی به درد دل کردن، مدیحه سرایی یا گذاشتن شعر و ذکر خاطرات متوفی اقدام می‌کردند -چیزی که معمولاً در دورهمی‌های پس از درگذشت یک نفر رخ می‌دهد- تنها برخی از این ابتکار‌ها هستند.

آیا این احتمال وجود دارد که مناسبات عزاداری برای همیشه تغییر کند؟ مثل آموزش که شاید برای همیشه تغییر کرده باشد...
موضوعی که در زمان پژوهش با آن برخورد کردیم و الان که مدتی از مواجهه ما با کرونا گذشته می‌بینیم برجسته‌تر هم شده تغییرکردن درک ما از موضوع مراسم عزاداری و سوگواری است. گویا در افقی بلندمدت خانواده‌های عزادار متوجه راحتی و سبکی انجام ندادن خیلی از مناسک پر تکلف شدند. دریافتند که دیگر ملزم به پذیرایی‌های طولانی و هزینه‌بر از افرادی که حضورشان فضا را سنگین نگه می‌دارند نیستند. این موضوع به نظر من باعث شد که برخی حتی فکر کنند نفرین کرونا با نوعی از برکت هم همراه بوده است. درست است که جوامع مختلف تمهیداتی فرهنگی، یا همان مناسک و الگو‌های رفتاری را برای مواجهه با مسائلی مثل مرگ تدارک دیده‌اند، اما هرچیزی که در هر فرهنگی وجود دارد، هر الگویی که مستقر شده است، الزاماً همیشه بهترین کارکرد را ندارد. خیلی از الگو‌های فرهنگی نه تنها کارکرد مثبت ندارند بلکه حتی می‌توانند به زبان انسان‌شناسی، خصیصه‌ای ناسازوار (Maladaptive) داشته باشند. یعنی به‌جای سازواری با شرایط و نیاز‌های انسانی، راه‌حل‌های ناکارآمد و ناسازواری در مقابل نیاز‌های محیطی و انسانی باشند و رنج و ناخشنودی ایجاد می‌کنند، ولی بحرانی مثل کرونا که خیلی چیز‌ها از جمله بسیاری از مناسک و مراسم جمعی را تعلیق کرده یا به تعویق انداخته، گویی یک فرصت بازاندیشی نسبت به رویه‌های معمول را فراهم کرده است؛ تا حدی که بعد از گذشت چند ماه این احساس رضایت از تقلیل مراسم و بی‌تکلف و کم هزینه شدن آن به‌صورت برجسته‌تری در بین بازماندگان متوفیان مشاهده می‌شود.

آیا چنین تغییر سریعی باعث سردرگمی فرهنگی نمی‌شود؟
اولاً معلوم نیست که واقعاً تغییراتی در آینده رخ بدهد یا نه، ولی این درست است فرهنگ نمی‌تواند و نباید سریع تغییر کند. مناسک قالب‌های از پیش طراحی‌شده‌ای هستند که به طور اتوماتیک انجام می‌دهیم تا در برابر هر موقعیتی سردرگم نشده و مجبور به تصمیم گرفتن در مورد شیوه عمل نباشیم. از طرفی رفتار متناسب با مناسک و رسوم نوعی معیار رفتار هنجار است و نتیجتاً می‌تواند آسودگی ناشی از رفتار هنجار را هم باعث شود، اما نکته اینجاست که یک فرهنگ پویا قاعدتاً در خود بازاندیشی می‌کند، خود را پیراسته می‌کند و مدل‌های سازوارتری را به کار می‌گیرد. تنها فرهنگ‌های مرده و باستانی بی‌تغییر باقی می‌مانند.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه ایران، تاریخ انتشار: ۳۰ آبان ۱۳۹۹، کد خبر: ۵۶۰۷۲۹، www.irannewspaper.ir
اخبار مرتبط
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
حسینی
Iran (Islamic Republic of)
۲۰:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۸/۳۰
0
0
متن به نهایت تامل برانگیزی بود! برای دوستانم میفرستم ای کاش بتونیم عبرت بگیریم و درس و اندوخته ای برداریم از این روزکار البته اگر عمری باقی بمونه
ناشناس
Netherlands
۰۹:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۱
0
0
ایرانی ها درگیر اوضاع خیلی بدی در زمینه رسم و رسومات و عرف های خودشون شدن
ناشناس
Netherlands
۰۹:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۹/۰۱
0
0
کرونا فرصت همه چی رو از مردم ایران گرفته بستگی داره شما از کدوم زوایه بهش نگاه کنی
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین