شعار سال:حجت الاسلام صدیقی، سوگمندانه از بزرگترین غلوگران و معتقدان به حلول خداوند در افراد مورد علاقه‌اش، اخیراً جملاتی به زبان رانده که انگشت لرزان سبابه بر دهان ساییده و بر دندان می‌گزیم!

لابد شنیده‌اید! اینکه آیت‌الله مصباح از زمان وفات و جایگاه پسامرگ خود خبر داشته تا ماجرای غسالی که یک‌باره چشمان آقای مصباح را باز دیده و نگاه مهربانانه‌ای ! به قول مجری برنامه «عجب»!

برخی شوخی - جدی گفتند غسال باید به محاکم قضایی معرفی شود ، چون آن‌گاه که ایت‌الله مصباح چشم باز کرده، علی‌الیقین زنده بوده و غسال می‌بایست فوراً ایشان را به بیمارستان منتقل می کرده ، من اما می‌گویم کاش جناب صدیقی که به اعتقادات مردم رحم نمی‌کند، به خودش لطف و محبتی می‌کرد که سوژه‌ی ملتی نشود!

به آبرو و اعتبار «ویژه‌» (!) خود ترحمی ندارید، مهم نیست که مدتهاست به تاراج رفته، اما لااقل دلسوز اعتبار و روح آقای مصباح و هواخواهانش باشید که هتک حرمت او را موجب شدید!

استغفار کنید و این داستان‌های نخ‌نما یا حتی این دست سخنان ذوقی - که بیانش در رسانه‌ها موجب وهن دین است- را در گعده‌های خود و در حوزه‌ی علمیه خود و در حضور شاگردان رازنگه‌دار نقل بفرمایید!

این ملت و کشور و سیستم، تا کی باید از ناحیه سخنان امثال جناب‌تان هزینه ببیند؟ اینجا مُلک شخصی‌تان نیست که هر سخن مالایعنی ببافید؛ بفرمایید در منزل یا اتاق ریاست حوزه مجلل‌تان، هر چه دل تنگ‌تان می‌خواهد، بیان فرمایید!

اما لطفا علناً سخن نکنید که اشاعه‌ی منکر است و وهن دین و روح آقای مصباح و البته توهین به شعور ملت نکته سنج ایران! نه این زمانه دهه‌ شصت است و نه شبکه‌های اجتماعی و مردم آگاه ایران دیگر اجازه ایراد چنین سخنان غیرواقع و غیرعلمی را می‌دهند!

اما به واقع، این چگونه شکافی‌ست به وسعت بافته‌های ذهنی محیرالعقول و مشعشع حضرتتان که حجابی سنگین و دهشتناک شده، میان جامعه و چشم‌های همیشه گریان جناب‌تان!؟

تا کجا بنا دارید، مایه تمسخر و مضحکه‌ی اعتقادات نیم‌بند جوانان شوید؟!

به قول حضرت حافظ «یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش»

پایگاه تحلیلی -خبری شعار سال ،برگرفته از کانال تلگرامی مصطفی فقیهی