پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۴۰۳۳۹
تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۵:۵۸
انگار بیشتر از همیشه و قبل قهرمان‌های کلاسیک به پایان رسیده اند و ضد قهرمان‌ها حالا خود قهرمان نسل تازه هستند. شاید حتی در پایان بندی قصه، با سر هم بندی و ظاهر سازی امیرشایگان و هما و کاوه و شیوا و دیگران به سزای خیانت‌ها و اشتباهات و باقی اعمال زشت شان برسند. اما آن پایان بندی که احتمالا رقم خواهد خورد چیزی را که از جلوه قهرمان سازی در ناخودآگاه بینندگانش از اختلاس گر و خیانتکار ثبت خواهد کرد به راحتی نمی‌تواند پاک نمی‌شود.
شعار سال: یک روزی و یک جایی در پای دادگاه نورنبرگ به کارگردانی «منیژه ی محامدی» در تالار چهار سو، رأی به بی گناهی «ارنست یانینگ» دادم.

البته بیشتر تماشاگران نیز چنین کردند، چرا که نمایشنامه دستکاری شده (شاید به خاطر سانسور ارشاد و شاید نیز محافظه کاری عوامل تولید و کارگردان) تماشاگرانش را به این سمت که او (یانینگ قاضی ارشد حزب نازی در آلمان) بی گناه است، هدایت می کرد. البته که بازی درخشان و صلابت «اصغر همت » در این نقش را نیز هرگز فراموش نمی کنم که در آخرین دیالوگ ها با کنایه ای سنگین می گفت: «از نظر شما یانینگ بی گناهه!»

اما سال ها بعد که فیلم کم نظیر «دادگاه نورنبرگ» را دیدم و شاید تازه فهمیدم بازیگری در حقیقت یعنی چه! مربع طلایی برت لنکستر، ماکسیمیلیان شل، گرتا گاربو و اسپنسر تریسی در این فیلم بی نظیر هستند. در حقیقت یک مدل تدریس کارگاهیِ بازیگریِ استلا آدلر و ترجمان روان متد در آن اجرا می شود و باید جدا گانه بگویم که این فیلم خود نوعی آموزش بازیگری است. البته اگر با دوبله مخملی ۵ دهه پیش ببینید یا زیر نویس یا این که مسلط به زبان باشید برای شما فرقی نمی کند، بازی های هم چنان درخشان هستند.
 
پس از دیدن این فیلم بود که متلک های «اصغر همت» در انتهای آن نمایش برایم معنی شد و به یاد استادم «سیدکمال هاشمی» افتادم که از سودای دل می گفت: «وای به جامعه ای که انگاره هایش عوض شود. معلمان خواب نباید داشته باشند اگر دانش آموزان تنبلشان، مفتخر بشوند به بی سوادی. وای به آن جامعه ای که در آن غلط املایی و انشایی درد آور نباشد که هیچ مایه افتخار نیز باشد».

خلاصه کنم که به زعم بنده امروز به آن وای های استاد رسیده ایم. جامعه ای ساخته شده و به اجتماعی رسیده ایم و جمعی هستیم که نا هنجارهایمان ناگهان انگار به هنجار تبدیل شده اند. حالا و پس از این مقدمه «می خواهم زنده بمانم» را بنگرید که ۱۰ قسمت از این سریال در شبکه نمایش خانگی تاکنون پخش شده است و نمیدانم پایان کارش به کجا خواهد رسید. مساله من نیز نقد سریال نیست که بخوام تا پایان اش صبر کنم، بلکه این چند قسمت پخش شده ابزاری است برای سنجش چیز دیگری در بستر اجتماع خشمگینِ فرو خورده ما.

بعد از دیدن از اطرافیان خود بپرسید و ببینید که چه خوراک خوبی«مرتضی شایسته» با تیز هوشی یک تهیه کنندهِ کاربلد، توانسته برای این جامعه معیوب بپزد و ضد قهرمان را قهرمان جلوه بدهد.مرتضی شایسته می داند و قطعا می داند که این جامعه دیگر قهرمان نمی خواهد. یا حداقل قهرمان های در چهارچوب کلاسیک نمی خواهد.

انگار بیشتر از همیشه و قبل قهرمان های کلاسیک به پایان رسیده اند و ضد قهرمان ها حالا خود قهرمان نسل تازه هستند. شاید حتی در پایان بندی قصه، با سر هم بندی و ظاهر سازی امیرشایگان و هما و کاوه و شیوا و دیگران به سزای خیانت ها و اشتباهات و باقی اعمال زشت شان برسند. اما آن پایان بندی که احتمالا رقم خواهد خورد چیزی را که از جلوه قهرمان سازی در ناخودآگاه بینندگانش از اختلاس گر و خیانتکار و ارتشاباز ثبت خواهد کرد به راحتی نمی تواند پاک کند.
 
تکرار می کنم که در این روند پایان مهم نیست، آن چه ناگهان در یک قسمت آخر رخ می دهد اهمیتی ندارد بلکه پروسه است که اهمیت دارد و این پروسه پخش قسمت های فعلا پخش شده ، آماری را در بستر این اجماعِ گروه های خشن نشان می دهد بیشتر این گونه است که :«مرد زورگوی مزور قدرتمند دمش گرم/ دختره هم کارش بیست، طرف برتر وایساد/ جمال حالیه رو عشقه اِوَل/ اون معلمه هم شکر خورد که غلط زیادی میخورده ایشالا توی بقیه ی داستان هم بشه آدم بده که ما از خودمون خجالت نکشیم‌.»
 
البته خودتان نه که بهتر است بگویید:«این بهتر است که در چشمان جامعه و کودکانمان نگاه کردن ممنوع باشد.» بله هنگام گفتن این سخنان نگاه نکنید بهتر است، که شاید اندکی خجالت بکشید.

حالا اما متاسفانه انگار این گفتمان درون ناخودآگاه این جامعه است و راست راستی «اگه فرمونو یه شب دوره کنن صد تا چاقو پشت قیصر میزنه» و چقدر بد که «ارنست یانینگ» در این جامعه بی گناه است.

شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از امتداد، تاریخ انتشار ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۰، کد خبر: 2263، emtedad.news.
اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین