شعار سال: «احیاء بناهای تاریخی» به معنی استفاده از ظرفیتهای کاربری بنا با برقراری مجدد کاربریهای اولیه یا ایجاد کاربریهای جدید مطابق ظرفیت بنا و نیاز روز جامعه است.
در مورد شرایط این کاربری ها هم پیشتر به تفصیل نوشته و گفتهام. احیاء بناهای تاریخی علاوه بر وجوه اقتصادی ـ که این روزها به شکل اغراقآمیزی به اولویت اول تبدیل شده است ـ تاثیرات مهم دیگری نیز دارد؛ باززنده سازی درست و علمی این فضاها با تاثیرات فرهنگی و اجتماعی، نوعی نشاط و همبستگی ملی ایجاد میکند.
سطح دانش و سلیقه بصری جامعه را افزایش میدهد. بالاخره این که؛ بناهای متروکه به دلایل مختلف فیزیکی و فنی و روانی و... بیش از بناهای زنده کاربردی در معرض فرسایش و تخریب قرار دارند.
بنابراین احیاء بناهای تاریخی اصل مهمی در حفاظت از این آثار است. در واقع در مواجهه با یک اثر معماری تاریخی، قصد حفاظت از بنا و تکیه بر اصالت های اثر در مصالح، فرم، جایگیری، دسترسی، کاربری، شئونات فرهنگی ـ اجتماعی، فن شناسی، زیبائی شناسی و... است. از نظر حفاظتگران؛ یک تکه گچبری اصیل و نامرغوب، ارزشمندتر از صدها مترمربع گچبری نوساز و زیباست.
از نظر حفاظتگران حتی حفظ عیوب طراحی و ساختمانی یک اثر معماری به عنوان بخشی از تاریخ قابل تحقیق، مهمتر از هر فرایند دیگری است.
احیاء یک بنای تاریخی حائز اصول غیرقابل جایگزینی است که معمولاً عموم مردم اطلاعی از آن ندارند. عموم مردم از تفاوت بنیادی استفاده از یک بنای تاریخی با ساختن یک فضای معماری با سلیقه و نیاز روز بیاطلاعند.
از نظر مردم عادی ـ و حتی بسیاری از معماران تحصیلکرده با پایههای بالای معماری ـ احیاء یک بنای تاریخی مساوی است با طراحی و ساخت یک بنای جدید با ظاهری دکوراتیو از نشانه های تاریخی. تفاوتی ندارد این معنا از روی ناآگاهی باشد یا منفعت طلبی، نتیجه آن منجر به ذائقه مبتذل عوام شده و خود به یک ضدارزش و نقض غرض تبدیل میشود.
تا جایی که مخاطب ناآگاه امروزی موفقیت یک پروژه احیاء بنای تاریخی را با قیاس سطح امکانات یک اثر نوساز قضاوت میکند. مصالح لوکس نوین به جای مصالح اصلی مینشینند.
صرفه اقتصادی، بازسازی جزئیات را به جای مرمت آثار اصیل توجیه میکند. اصرار بر هر چه مدرن شدن امکانات تاسیساتی و تزئینی و... بنا را تحت فشار قرار می دهد و آنچه می ماند کاریکاتور بیاصالتی است از یک بنای تاریخی که به مذاق عوام خوش میآید اما نسبتی با اهداف حفاظتی آثار تاریخی ندارد.
خصوصاً در این «نهضت عجولانه واگذاری ابنیه تاریخی به بخش خصوصی»، این عوامپسندی به مهمترین پشتوانه و ادله سوداگران در این نوع نگرش مخرب تبدیل شده است.
برای یک مسافر ناآگاه؛ اصالت مصالح کف اتاق یک بومگردی سنتی مهمتر است یا تمیز و درخشان بودن آن؟! برای یک مشتری عوام؛ در و پنجره و سقف و کاشیهای جعلی خوشگل یک رستوران سنتی بیشتر به چشم میآید یا دشواریهای مرمت و حفاظت یک ستون و طاق و ارسی قدیمی؟! اگر در این فضاها کمی به رفتار آدم ها دقت کنید میبینید که اتفاقاً جعلیات به کار رفته در طرح مرمت و احیاء بیشتر از اصل اثر مورد پسند این سلیقه عامیانه است.
خلاصه اگر از دموکراسی غربی هیچ چیزش را به ارث نبرده باشیم، از عوامفریبی و عامیانه گی و پوپولیسم آن به قدر کافی استفاده کردهایم.
پایگاه تحلیلی -خبری شعار سال، برگرفته از میراث باشی