پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۴۸۶۴۴
تاریخ انتشار : ۰۸ تير ۱۴۰۰ - ۱۵:۲۴
پس از گذشت بیش از چهل سال از انقلاب اسلامی ایران، واژه‌های انقلابی و انقلا‌بی‌گری از سوی مسئولان جمهوری اسلامی به گوش می‎رسد. در گفتگو با ایمان واقفی-جامعه‌شناس و پژوهشگر- و بامداد لاجوردی -فعال سیاسی اصلاح‌طلب- در خصوص «انقلابی چیست و انقلابی کیست؟» سوال شده است.
شعار سال: ایمان واقفی می‌گوید مفهوم انقلاب و انقلابی‌گری پیش از وقوع انقلاب ۵۷ تا به امروز دستخوش تغییراتی شده است. او معتقد است گروهی در داخل و براندازان در خارج با استفاده از این مفهوم به دنبال رانت هستند. امروز این مفهوم دیگر به معنی زیر و رو کشیدن ساختار سیاسی نیست و به افراد اطلاق می‌شود.
از سوی دیگر بامداد لاجوردی معتقد است، تعبیر «انقلابی» در اذهان عمومی یعنی اینکه کار‌ها خارج از مسائل بروکراتیک و فرسایشی، با یک قاطعیتی انجام شود تا به ثمر برسد.
او در ادامه می‌گوید نمی‌توان گفت کار انقلابی همیشه به دور از عقلانیت است. شاید در برهه‌ی زمانی خاصی کارآمد باشد.
واقفی: پس از سال ۵۷ انقلاب در حوزه‌ی اجتماعی وارد شد

ایمان واقفی-پژوهشگر و جامعه‌شناس- درباره‌ی سیر و تطور مفهموم انقلابی و انقلابی‌گری گفت: سه نقطه متمایز از انقلاب در اینجا وجود دارد، یکی در زمان پیشا انقلاب است که انقلابی به جریان‌ها و افرادی می‌گفتند که خواستار زیر و رو کردن تام و تمام نظم موجود بودند. جنبش انقلابی که ما می‌شناختیم تکثر درونی داشت، یعنی از چپ‌ها، ملی-مذهبی‌ها و سکولار‌ها تا مذهبی‌ها ذیل چتر آن برای تغییر وضع موجود یکپارچه شده بودند.
وی در ادامه به مقایسه‌ی دوران انقلابی و پساانقلابی پرداخت و افزود: دهه اول انقلاب ما با یک وضعیت انقلابی مواجه بودیم که با پیش و پس از انقلاب متمایز بود. در دوره‌ی انقلابی مهم‌ترین فاکتور جنگ بود و همچنین جابجایی از دولت شاهنشاهی به دولت انقلابی این امکان را به وجود آورده بود که روحیه‌ی انقلابی همچنان حفظ شود. در این دوره انقلابی صفت کسانی بود که در دولت شاهنشاهی علیه نظام موجود مبارزه کرده بودند و حالا با دشمن خارجی مبارزه می‌کردند. یعنی همچنان مفهوم انقلاب می‌توانست با یک تبصره و تغییر ادامه پیدا کند.
این جامعه‌شناس اضافه کرد: اگر انقلابی در پیش از انقلاب خواستار تغییر وضعیت سیاسی بود، در دوران پس از انقلاب یا انقلابی {از سال ۵۷ تا ۶۷}، چون ساختار سیاسی تغییر کرده بود، دیگر اینکه بخواهید ساختار را تغییر بدهید، معنی نداشت. به همین دلیل انقلاب وارد حوزه‌ی جدیدی شد. یعنی مثلاً انقلاب در حوزه‌های اجتماعی هم ادامه پیدا کرد.
 
انقلابی به چه کسی گفته می‌شود؟

اسلام پس از انقلاب ۵۷ مفهوم انقلابی پیدا می‌کند
او در ادامه درباره‌ی اسلام انقلابی تصریح کرد: اسلام پس از انقلاب ۵۷ مفهوم انقلابی پیدا می‌کند تا قرن‌ها پیش از اسلام کم و بیش دینی محافظه‌کار بود. مثلاً تا دوران قاجار معروف است که خوانش شیعه در اسلام حکومت را هم در زمان غیبت غصبی می‌دانست و هیچ‌وقت دغدغه‌ی گرفتن ساختار سیاسی را نداشتند تا اینکه با آثار اولیه آیت‌الله خمینی و عملکرد دکتر شریعتی اسلام یک صفت انقلابی به خودش می‌گیرد. بعد از اینکه ساختار سیاسی را در دست گرفتند، یک تصویر انقلابی از اسلام شکل گرفت.
پس وقتی انقلاب وارد حوزه اجتماعی شد، کم کم انقلابی صفت افرادی می‌شود که با مظاهر غربی مبارزه می‌کنند. سپس یک ساده‌زیستی بر مفهوم فرد انقلابی سوار می‌شود و اسلام‌گرایی بخش جدایی‌ناپذیر انقلابی می‌شود. پس از جنگ و به روی کار آمدن دولت سازندگی دوباره یک تغییر دیگری در مفهوم انقلاب به وجود آمد. چون ساختار سیاسی پس از یک دهه تثبیت شده است، دیگر آن روحیه‌ی انقلابی در دهه اول انقلاب کارآمد نیست. آن دوره به دو بخش تقسیم می‌شود، یکی ظهور دولت اصلاحات { از سال ۶۸ تا ۷۶} این زمان دوره‌ی افول مفهوم انقلاب است و جای خود را به مدیران تکنوکرات و اهل پیشرفت و توسعه می‌دهد. در این دوره کم‌کم ایران با غرب می‌خواهد تعامل داشته باشد و یا مجبور به تعامل با غرب می‌شود تا از پس هزینه‌های جنگ بر بیاید و بتواند اقتصاد خود را شکوفا کند. در آن دوران شاهد هستیم که اسلامگرا‌های افراطی از مفهوم انقلابی در اعتراض به تکنوکرات‌ها استفاده می‌کنند.

«در دوران اصلاحات جامعه‌ی مدنی بر مفهوم انقلابی‌گری غالب می‌شود»
این پژوهشگر گفت: افول مفهوم انقلاب با اصلاحات به نقطه اوج خودش می‌رسد، در این دوره یک تغییر مهم داریم. در حقیقت نزاع بر سر دولت پادشاهی و جوانان انقلابی به نزاع بر مسئله‌ی ایران و غرب جابجا می‌شود. سپس جامعه‌ی مدنی تقویت می‌شود، یعنی جامعه‌ی مدنی که بر فراگیری نیرو‌های مردمی برای رشد دموکراسی تاکید دارد، بر مفهوم انقلابی‌گری غالب می‌شود. پس از آمدن دولت احمدی‌نژاد به‌ویژه در دور دوم دولت آن، با بهار عربی و نزاع در سوریه دوباره مفهوم انقلابی باز زایی می‌شود.
یعنی مفهوم انقلابی‌گری از مقیاس داخلی به مقیاس منطقه‌ای و جهانی جا به جا می‌شود. وقتی در اوخر دهه‌ی ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ محل نزاع جامعه‌ی مدنی بود. نیرو‌ها حول مسائل داخلی منزاعه می‌کردند. اما با بالا گرفتن بهار عربی ورود ایران به این منزاعه این محل از مقیاس ملی به مقیاس منطقه‌ای (خاورمیانه) و جهانی (نیرو‌های آمریکایی و اسرائیلی که در منطقه نیابتی جنگ می‌کردند) رسید. یعنی محل منازعه از جامعه مدنی به امنیت ملی رسید.
پس از بازیابی مفهوم انقلاب در اینجا با یک فردی که منتسب به صفت انقلابی است، مواجه می‌شویم، مشکلاتی که در این چند دهه به وجود آمده است، امکان بر طرف کردن آن وجود ندارد، مگر با حرکتی بخواهند ساختار‌ها را زیر و رو کند. اما اگر آن فرد قصد زیر و رو داشته باشد، خودش به خطر می‌افتد پس انقلاب را به یک فرد جا‌به‌جا می‌کند، یعنی به سمت یک فردگرایی اراده گرایانه می‌رویم. یعنی مشکلات را دیگر مربوط به ساختار نمی‌دانند، بلکه معتقد هستند، این فرد مسئول انقلابی نبوده است تا بتواند مشکلات را حل کند. پس از آدم‌هایی حمایت می‌کنند که حافظ وضع موجود، انقلابی، مومن و سالم باشند و به صورت جهادی صبح تا شب کار کنند تا مشکلات حل شود.
 
انقلابی به چه کسی گفته می‌شود؟

«مفهوم انقلابی یک رانتی را ایجاد کرده»
واقفی درباره‌ی تمایل مردم به انقلابی و انقلابی‌گری اذعان کرد: در آگاهی جمعی ما مفهوم انقلابی بد نام شده است. کسانی که هنوز از واژه انقلابی استفاده می‌کنند، دیگر باور عمومی برای آن‌ها مهم نیست وگرنه هنوز به این مفهوم متوسل نمی‌شدند. در انتخابات اخیر دیدیم که قاطبه‌ی مردم دیگر به این جریان تمایلی ندارند.
او تاکید کرد: اگر هنوز گروهی از این واژه استفاده می‌کنند، چون این مفهوم رانتی را برای تسخیر منابع و مناصب عمومی و منابع حکومتی ایجاد می‌کند. البته نه تنها مفهوم انقلاب را در داخل به نفع خودشان به صورت ایجابی باز تعریف می‌کنند و به نوعی مصادره کرده‌اند، بلکه برانداز‌ها هم از آن فاصله می‌گیرند و به آن حمله می‌کنند تا از منابع و امکانات کشور‌های دیگر استفاده کنند. در واقع هر دو گروه به دنبال منافع خودشان هستند. ما نیازمند یک جنبشی در سطح گفتمانی و عملی برای باز پس‌گیری مفهوم انقلاب هستیم
لاجوردی: تعبیر انقلابی در اذهان عمومی: کار‌ها خارج از مسائل بروکراتیک انجام شود
بامداد لاجوردی-فعال سیاسی اصلاح‌طلب- درباره‌ی مفهوم انقلابی در ساختار سیاسی و فرهنگی جامعه گفت: تعبیر انقلابی در اذهان عمومی یعنی اینکه کار‌ها خارج از مسائل بروکراتیک و فرسایشی با یک قاطعیتی انجام شود تا به ثمر برسد. در حقیقت این ایده مربوط به دوره‌ی انتقالی قدرت در انقلاب‌هاست تا ساختار‌ها سریعاً شکل بگیرند. چون فرصتی نیست، برای اینکه ماجرا را طول بدهند.
وقتی امروز از مفهوم انقلابی استفاده می‌کنیم به این معنی است که مثلاً در یک پروژه‌ی محیط زیستی پیوست‌های زیست‌محیطی و اجتماعی نادیده گرفته شود، چون نام کار انقلابی است. مثلاً وقتی ما واژه‌ی انقلابی را می‌شنویم، متوجه خواهیم شد که قرار است، گروه خاصی از کارشناسان دخالت داده شوند و تنوع فکری در اجرای پروژه وجود نداشته باشد یا همان گروه‌های موسوم به ارزشی کار را دست بگیرند.
او با اشاره به اینکه انقلابی عمل کردن همیشه پاسخگو نیست، اذعان کرد: انقلابی عمل کردن یا انقلابی بودن در یک برهه خاصی از زمان معنی می‌دهد. اگر آن را نزدیک بستر زمانی به بستر زمانی دیگری منتقل کنیم، عملاً این کار به ثمر نمی‌رسد و منجر به حذف گروه‌های اجتماعی می‌شود. از سال ۸۴ تا ۹۲ ما شکلی از کار‌های انقلابی و مصوبات انقلابی تجربه کردیم

«نمی‌توان گفت کار انقلابی همیشه به دور از عقلانیت است»
لاجوردی در پاسخ به این پرسش که آیا عمل انقلابی دور از عقلانیت است، توضیح داد: نمی‌توان گفت کار انقلابی همیشه به دور از عقلانیت است. شاید در برهه‌ی زمانی خاصی کارآمد باشد، اما مشکل ما این است که یک مفهوم را از یک زمانی به زمان دیگری منتقل کردیم. تصور کنید که یک حاکمیتی از بین رفته و یک حکومت جدیدی جایگزین آن شده است و این حکومت جدید باید اداره امور را در دست بگیرد و امنیت را تامین کند، فردا حقوق کارمندان خود را پرداخت کند. در اینجا ساختار جدید باید انقلابی عمل کند. چون کارمندان را نمی‌توان بدون حقوق بگذارند.
در سال ۵۷ از روی استیصال و ناچاری کار‌هایی را کردیم، اما دیگر در سال ۱۴۰۰ مجبور نیستیم. ما می‌توانیم به جای تحمیل هزینه به سیستم، کار کارشناسی انجام دهیم و کمی صبور باشیم. تکثر نظرات کارشناسی، پیوند‌های اجتماعی و زیست‌محیطی و امنیتی را در نظر بگیریم. برای مثال در سال ۵۷ کمیته انقلاب تشکیل دادیم. این‌ها نیرو‌های امنیتی بود که فرار کرده بودند یا از خدمت تعلیق شده بودند، به همین دلیل این کمیته فعال شد و باید دو سال فعالیت می‌کرد تا ساختار شکل بگیرد.
ببینید! برای اداره‌ی یک کشور برنامه‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت وجود دارد، مثلاً بودجه یک برنامه‌ی یک ساله است و آقای رئیسی بر اساس قانون تا پایان سال ۱۴۰۰ باید آن را اجرا کند. یک برنامه بلند مدت پنج سالم داریم که آن هم روشن است و معلوم است چه کار‌هایی باید انجام دهیم، کار انقلابی کردن یعنی ساختار را بشکنید، انقلابی عمل کردن در سیستم فعلی ایران قابل دفاع نیست. چون بالاخره نهاد‌های مختلف کار کارشناسی انجام دادند و تصمیم‌های گرفته شده است. کار‌های بروکراتیک، کاغذبازی‌ها در سازمان‌ها مردم را فرسوده و خسته کرده است، تصور می‌کنند با کار انقلابی می‌توان این‌ها را دور زد.

«با این وضعیت اقتصادی مردم فکر می‌کنند به یک حرکت انقلابی نیاز است»
این فعال سیاسی در انتها تاکید کرد: یک دولت به خاطر تسلط و اختیاراتی که دارد و سازمان‌های اداری و استخدامی که در دستانش است، می‌تواند با بخشنامه‌ها و سیاست‌گذاری‌ها مانع از این شود که برای همیشه این بروکراسی‌ها فرسایشی باشد و یک انقلابی رخ دهد و کار‌ها سریع پیش برود.
مردم الان می‌بینند که چرخه‌ی اقتصادی مملکت نمی‌چرخد، بنابراین فکر می‌کنند به یک حرکت انقلابی نیاز داریم و باید ضربتی عمل کنیم. اما این حکایت آن ماشینی است که وسط جاده خراب شده و یکی از آن را هل می‌دهد غافل از اینکه آن ماشین فقط تا شهر بعدی می‌تواند حرکت کند و به مقصد نمی‌رسد در واقع باید در بدنه‌ی کارشناسی انقلابی صورت بگیرد. اینکه رفدی بگوید می‌خواهم انقلابی عمل کنم کارساز نیست، دولت احمدی‌نژاد تجربه شد.

شعارسال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از انصاف، تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۴۰۰، کدخبر: ۲۹۹۸۴۳، www.ensafnews.com
اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین