پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۳۹۴۳۵۷
تاریخ انتشار : ۱۳ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۳:۴۳
محمدجواد کاشی عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است که از دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی، نسبت بین جمهوریت و اسلامیت مطرح بود. در مشروطه جمهوریت محور قرار گرفت و اسلامیت بعنوان ناظر مطرح شد و در انقلاب سال 1357، اسلامیت محور قرار گرفت و جمهوریت بعنوان ناظر بود. اما در هر دو انقلاب، در هر دو یک ساختار متمرکز قدرت شکل گرفت که نه توجهی به ملاحظات جمهوریت داشت نه اسلامیت.چرا که مردمان عصر مشروطه هنوز از وضع رعیت بیرون نیامده بودند. مردمان دوران انقلاب نیز توده بی‌شکل شهر و روستا بودند . این در حالی است که در واقع امر، جمهور، پذیرش فردیت به مثابه شهروند مسئول است. کدام اسلام یا ایرانیت می‌تواند به جای همبستگی‌های مبتنی بر تبلیغات و فشار هنجاری، فردیت را تصدیق کند و همزمان حس تعاون و دگرخواهی برانگیزد؟ برای خلق جمهور، هر کس به سهم خود باید مدد کند. همه مواریث تاریخی و فرهنگی در این شمارند. این بار در پاسخ به نسبت میان جمهوریت و اسلامیت، باید به قاعده هرم اجتماع سیاسی اندیشید نه راس آن.

شعار سال: چهل و پنج سال پیش مردم ایران در یک همه پرسی سراسری به "جمهوری اسلامی" رای دادند. جمهوری اسلامی به اسم، تازگی داشت به رسم نه. پرسش از نسبت میان جمهوریت و اسلامیت، عمری دراز دارد. از مشروطه تاکنون. قانون اساسی مشروطه پاسخی به این سوال بود. جمهوریت را در کانون نشاندند و اسلامیت منحصر شد به اینکه شماری از فقها، بر قوانین نظارت کنند تا ناقض شریعت نباشند. سهم اسلامیت در نظام مشروطه همین بود و بس. قانون اساسی جمهوری اسلامی قاعده را دگرگون کرد. به حسب روایت رسمی، اسلامیت در کانون قرار گرفت و جمهوریت ذیل آن تعریف شد. جمهوریت در محدوده اسلامیت معنادار شد. نکته جالب توجه آن بود این دو تصمیم به ظاهر ناسازگار، یک نتیجه مشترک داشتند: در هر دو یک ساختار متمرکز قدرت شکل گرفت که نه توجهی به ملاحظات جمهوریت داشت نه اسلامیت. یک اراده خودمختار سیاسی دائرمدار امور عمومی شد. مشکل کجا بود؟

جمهوریت بعد از دو انقلاب: نوبت قدرت گیری مردم است آن هم پس از دو انقلاب

مشکل این بود و هست که «جمهور» یک فرض ناموجود بود. نشانی در عالم واقع نداشت. مردمان عصر مشروطه هنوز از وضع رعیت بیرون نیامده بودند. مردمان دوران انقلاب نیز توده بی‌شکل شهر و روستا بودند که هنوز درکی از خود فردی و جمعی‌شان به منزله شهروندان آزاد نداشتند. نظرورزان سیاسی هم در دوران مشروطه و هم در انقلاب سال ۱۳۵۷ به فرم حکومت نظر داشتند. چندانکه گویی مردم به منزله جمع فعلیت یافته سیاسی و آگاه، در صحنه حاضرند تنها منتظرند جایگاه مطلوب‌شان را در عرصه سیاست پیدا کنند. جمهوری در میان نبود. نظم‌یابی سیاسی بدون حضور و قدرت واقعی مردم، لاجرم به یک سازمان متمرکز و خودمختار سیاسی می‌انجامد. چگونه ممکن است به مردمی که وجود ندارند، سهمی در ساختار قدرت داد؟ پرسش از نسبت میان جمهوریت و اسلامیت هنوز هم پیش روی ماست. اگر متولیان نظام به سمت حذف جمهوریت پیش می‌روند مخالفین‌شان نیز به حذف اسلامیت فکر می‌کنند. هر دو غافلند. پرسش بزرگ صحنه سیاسی ما هنوز هم اندیشیدن به رابطه میان جمهوریت و اسلامیت است.

جمهوریت بعد از دو انقلاب: نوبت قدرت گیری مردم است آن هم پس از دو انقلاب

مردم چگونه فعلیت سیاسی پیدا می‌کنند تا طرح مساله جمهوریت موضوعیت پیدا کند؟ این پرسش بزرگی است که کمتر به آن اندیشیده‌ایم. میراث فکری در دوران پیش از انقلاب، در صنوف متعدد به ویژه اسلامی و ناسیونالیستی با دغدغه هویتی شکل گرفته است. تلاش می‌کنند توده پراکنده را ذیل نام ایرانیت یا اسلامیت همبسته کنند. توده همبسته شده ذیل نام‌های ایدئولوژیک، مردم نیستند شمار کثیر مردمان تبعیت پذیرند. شرط اول و بنیادی تکوین و تولد مردم و متعاقب آن جمهور، پذیرش فردیت به مثابه شهروند مسئول است. از یکسو لازم است فرد حیثیتی مستقل از نام‌ها و صفات و هویت‌ها پیدا کند و از سوی دیگر، فرد باید احساس مسئولیت جمعی و سیاسی داشته باشد.

خوشبخانه تحولات چهار دهه اخیر به نحو شگرفی بسترهای ظهور فردیت را فراهم ساخته. آنچه کمتر مشاهده می‌شود احساس مسئولیت جمعی و سیاسی است. ما با کاستی فرد دگرخواه مواجهیم. برای آنکه به شکل‌گیری مردم و فعلیت سیاسی آنها می‌اندیشد، نام‌ها و هویت‌ها و مواریث اسلامی و ایرانی، از زاویه دیگری موضوعیت پیدا می‌کنند: اسلامیت یا ایرانیت چه کمکی به استقلال فردی، خردورزی و همزمان احساس مسئولیت جمعی می‌کنند؟

کدام اسلام یا ایرانیت می‌تواند به جای همبستگی‌های مبتنی بر تبلیغات و فشار هنجاری، فردیت را تصدیق کند و همزمان حس تعاون و دگرخواهی برانگیزد؟ برای خلق جمهور، هر کس به سهم خود باید مدد کند. همه مواریث تاریخی و فرهنگی در این شمارند. این بار در پاسخ به نسبت میان جمهوریت و اسلامیت، باید به قاعده هرم اجتماع سیاسی اندیشید نه راس آن.

توضیحات تکمیلی برای بهره برداری بیشتر از خبر:

محمدجواد غلامرضاکاشی (ششم دی ۱۳۳۹) دانش آموخته دانشگاه تهران است. این استاد دانشگاه و پژوهشگر علوم سیاسی و اندیشه سیاسی مقاله‌های متعددی در حوزه‌های مربوط به ایران معاصر، منتشر شده‌ است. بخشی از پروژه فکری و معرفتی او گفتگوی انتقادی با آراء و دیدگاه‌های علی شریعتی است. او از چهره‌های اصلاح‌طلب در سپهر سیاسی ایران محسوب شده و از جمله استاد دانشگاه است که بیرون از فضای دانشگاه نیز با سخنرانی و گفتگو با رسانه‌ها و همچنین نگارش نقد به موضوع‌های عمومی جامعه نیز می‌پردازد.

کتاب‌شناسی دکتر کاشی:
*** نظم و روند تحول گفتار دموکراسی در ایران، محمدجواد غلامرضاکاشی، تهران: گام نو، ۱۳۸۵
*** جادوی گفتار، ذهنیت فرهنگی و نظام معانی در انتخابات دوم خرداد، محمدجواد غلامرضاکاشی، تهران: مؤسسه فرهنگی آینده پویان تهران، ۱۳۸۱
*** بازگشت به افق انقلاب؛ بررسی گفتمانی تحولات اجتماعی و سیاسی معاصر

پایگاه تحلیلی خبری شعار سال با اندکی اضافات و تلخیص،برگرفته از خبر آنلاین. منتشره در دوازدهم فروردین 1403. کد خبر: 1889706 . https://www.khabaronline.ir/ سایر منابع/ شسا مرجع نقد جمهوری اسلامی/ شسا مرجع جمهوریت.

اخبار مرتبط
برچسب ها: دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی ، دکتر محمدجواد کاشی ، دکتر کاشی ، نسبت میان جمهوریت و اسلامیت ، منظومه فکری دکتر کاشی ، تفاوت جمهوری اسلامی با مشروطه از بعد نسبت اسلام و جمهوریت ، نظم‌یابی سیاسی بدون حضور و قدرت واقعی مردم ، جایگاه جمهوریت در انقلاب مشروطه ، جایگاه جمهوریت در انقلاب سال 1357 ، مردم چگونه فعلیت سیاسی پیدا می‌کنند تا طرح مساله جمهوریت موضوعیت پیدا کند ، پذیرش ایدئولوژی و مردم تبعیت پذیر نه تحقق جمهوریت ، جمهوریت در قالب پذیرش فردیت افراد در قالب شهروندان مسئول ، تصدیق فردیت بجای به جای همبستگی‌های مبتنی بر تبلیغات و فشار هنجاری ، پیامدهای ایران رادیکالیزه شده ، ایران بین دو انقلاب ، نقد جمهوریت ، نقد انقلاب اسلامی ، نقد جمهوری اسلامی ، آسیب شناسی انقلاب اسلامی ، آسیب شناسی جمهوری اسلامی ، گفتگوی انتقادی با آرا و دیدگاه‌های علی شریعتی ، نظم و روند تحول گفتار دموکراسی در ایران ، جادوی گفتار ذهنیت فرهنگی و نظام معانی در انتخابات دوم خرداد ، بازگشت به افق انقلاب بررسی گفتمانی تحولات اجتماعی و سیاسی معاصر
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین