دولتی بر سر کار آمد که سرمایه های کشور را بر باد داد، سیاست های غلط در پیش گرفت و باعث گردید که امروز برخی از مدیران آن دولت هنوز در حبس به سر برند. تقریبا بزرگان اصلاح طلب و حتی بزرگان اصولگرا هم اکنون به این اتفاق نظر رسیده اند که دولت گذشته ناکارآمد بوده و فرصت سوزی های بی شایبه ای را چه در سطح ملی و چه در سطح بین الملل مرتکب شده است.

از آنجا که گذشته چراغ راه آینده است هم اکنون و با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید بزرگان اصلاحات در مرکز هوشمندانه اشتباهات پیشین را مرور کرده و در جهت پیشرفت دولت مورد حمایتشان گام برداشته و راهکارهایی دلسوزانه ارائه می دهند چرا که می دانند تنها چاره عبور از مشکلات و تسهیل امور نه از مجرای تندروی بلکه از راه تساهل، تسامح و تعامل می گذرد. آنها راه انتقاد از دولت فعلی را منع نکرده اند بلکه علاوه بر انتقاد به ارائه راهکار معتقدند. هر انتقاد از طرف آنان به این شیوه نه تنها تخریب نیست بلکه یاری بی شک و تردید دولت است. به عنوان مثال هاشمی رفسنجانی و دیگر بزرگان بارها از تیم رسانه ای دولت انتقاد کرده اند و خواستار قوی تر شدن آن شده است.

متاسفانه و ظاهراً در استان بوشهر عده ای از آن سال ها درس نگرفته و بر خلاف ادعای خود دنباله رو بزرگان اصلاح طلب نیستند. این افراد از مقوله انتقاد منصفانه همراه با راهکار تنها به انتقاد شخصی بدون انصاف و خالی از راهکار بسنده کرده و اگر بگوییم فقط می توان این نوع انتقاد را بهانه جویی قلمداد کرد به بیراهه نرفته ایم. تخریب یک مکان آسان است، آنچه که سخت است ساختن است. اما یک زمان تخریب با هدف تعمیر صورت می گیرد که آن عمل با هدف تعمیر و دلسوزی نه تنها تخریب نیست بلکه عین سازندگی است.

اگر از فردی بی سواد در خیابان پرسیده شود مشکلات کشور و شهرتان چیست فصلی توضیح داده و می بینید که آن شخص نه نیازی به قلم، نه نیازی به علم سیاست، نه نیازی به فراگیری علوم اقتصادی و نه نیازی به حرفه روزنامه نگاری دارد. اما آنچه که سردمداران این علوم را از افراد بی سواد جدا می کند ارائه راهکارهای علمی و منطقی توسط این افراد است. منتقد و روزنامه نگاری که دلسوزانه راهکار ارائه دهد و در جهت پیشرفت بدنه دولت در استان قلم زده و با ارائه راهکارهای پی در پی به کمک نمایندگان دولت مطبوعش در استان بیاید قطعا در ادامه به منتقد «معتمد» دولت تبدیل می شود. اما آنچه که می بینیم خلاف نظر نگارنده این سطور است.

حال تفاوت یک فرد بی سواد در این مقوله با یک روزنامه نگار کارکشته و سابقه دار و دارای عالی ترین مدارج علمی چیست؟! استانداران بومی و غیر بومی زیادی در استان بوشهر با نواقص زیاد سکان هدایت استان را به دست گرفته اند. سوای از بحث معصومین در این که هیچ انسانی بدون عیب نیست شکی وجود ندارد. بی شک ما هم انتقاداتی را به مسئولین وقت وارد می دانیم اما تا زمانی که دستمان از ارائه راهکار خالی باشد ذکر آنها را جایز نمی دانیم.

لازم است به بهانه جویان امروز یادآوری کنیم تا زمانی که استانداران غیربومی بودند و حتی به انتقادات آن روزتان توجهی نمی کردند گلایه و رفتار آنان را اینگونه توجیه می کردید که ای کاش بومیان بر سر کار بودند و صدای ما را می شنیدند. امروز که فردی جوان، بومی، پرانرژی و فعال بر سر کار است باز داد و هوارتان گوش فلک را کر کرده و شخصی ثالث که از دور به تماشای این دعواها مشغول است سردرگم شده و از خود می پرسد اینان چه می خواهند؟ این نقض رفتار دو سویه از کجا سرچشمه گرفته؟

ما نباید کاری کنیم که فرد بومی از خدمت در استان بوشهر سرخورده شود. به وجود آمدن فرصت همیشگی نیست. به روی کار آمدن نیروهای بومی آن هم در خط فکری خودمان فرصت و موهبت است و این در همیشه در صدف روزگار نخواهد بود.

فرصت شمار صحبت کز این دو راهه منزل

چون بگذریم، دیگر نتوان به هم رسیدن

با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از سایت خبری تحلیلی بیداران، تاریخ انتشار: سه شنبه 22 آبان 1395، کدخبر: ۲۰۰۵۴، www.bidaran.ir