شعار سال: جنگ ارزی که به عنوان کاهش ارزش رقابتی نیز شناخته میشود، شرایطی در امور بین الملل است که در آن کشورها با ایجاد سقوطی در نرخ ارز خود نسبت به سایر ارزها به دنبال به دست آوردن مزیت تجاری نسبت به سایر کشورها هستند. با کاهش نرخ ارز یک کشور، صادرات در سایر کشورها رقابتیتر میشود و واردات به آن کشور گرانتر میشود. هر دو اثر به نفع صنعت داخلی و در نتیجه اشتغال است که افزایش تقاضا را هم از طرف بازارهای داخلی و خارجی تجربه میکنند. با این حال، افزایش قیمت کالاهای وارداتی (و همچنین هزینه سفرهای خارجی) بسیار ناخوشایند است، زیرا به قدرت خرید شهروندان آسیب میرساند.
هنگامی که یک کشور از بیکاری زیاد رنج میبرد یا مایل به دنبال کردن یک سیاست رشد صادراتی است، نرخ ارز پایینتر میتواند به عنوان یک مزیت شناخته شود. از اوایل دهه ۱۹۸۰، صندوق بین المللی پول (IMF) کاهش ارزش پول را به عنوان یک راه حل بالقوه برای کشورهای در حال توسعه پیشنهاد میکند که به طور مداوم بیشتر از آورده صادراتشان برای واردات هزینه میکنند. ارزش پایینتر برای ارز داخلی باعث میشود ضمن ارزانتر کردن صادرات، قیمت واردات افزایش یابد. این امر باعث تشویق بیشتر تولید داخلی میشود که باعث افزایش اشتغال و تولید ناخالص داخلی میشود. با این حال چنین تأثیر مثبتی تضمین نمیشود، به عنوان مثال به دلیل اثرات شرایط مارشال- لنر. کاهش ارزش را میتوان به عنوان یک راه حل جذاب برای بیکاری در نظر گرفت هنگامی که گزینههای دیگر، مانند افزایش هزینههای عمومی، به دلیل بدهی عمومی بالا منتفی میشوند، یا وقتی یک کشور دارای کسری تراز پرداخت است که کاهش ارزش به اصلاح آن کمک میکند. یک دلیل که ترجیح کاهش ارزش در بین اقتصادهای نوظهور رایج است این است که حفظ یک نرخ ارز نسبتاً پایین به آنها کمک میکند تا ذخایر ارزی خارجی ایجاد کنند، که میتواند در مقابل بحرانهای مالی آینده آنها را محافظت کند.
کشوری که مایل به کاهش ارزش پول است یا حداقل ارزش ارز خود را بررسی میکند، باید در حیطه محدودیتهای سیستم پولی بین المللی حاکم عمل کند. در دهه ۱۹۳۰، کشورها از طریق اعمال بانکهای مرکزی خود کنترل نسبتاً مستقیمی بر نرخ ارز خود داشتند. به دنبال فروپاشی سیستم برتون وودز در اوایل دهه ۱۹۷۰، تاثیر بازارها به میزان قابل توجهی افزایش یافته و نیروهای بازار به طور گسترده نرخ ارز را برای تعداد فزایندهای از کشورها تعیین میکردند. با این حال، بانک مرکزی یک دولت هنوز هم میتواند در بازارها برای ایجاد یک کاهش ارزش مداخله کند، اگر ارز خود را به فروش میرساند تا ارزهای دیگر را بخرد، این باعث میشود که ارزش ارز آن سقوط کند - یک عمل مشترک میان کشورهایی که یک رژیم نرخ ارز مدیریت شده دارند. به طور کمتر مستقیم، تسهیل کمّی (معمول در سال ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰)، منجر به کاهش ارزش ارز میشود حتی اگر بانک مرکزی به طور مستقیم هیچ دارایی خارجی را خریداری نکند.
اما چرا ایران در این روند بازنده جنگ ارزی شد؟ توضیحات حسین راهداری کارشناس بازارهای مالی در این خصوص شنیدنی است.
پایگاه تحلیلی خبری شعار سال برگرفته از کانال تلگرامی اکو ایران