پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۵۰۹
تاریخ انتشار : ۲۲ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۶
در ایران، چندی است که در میان بزرگان عرصه سیاست مضاعف شده است. علاوه بر رسانه ها، مدیران ارشد کشور و هنرمندان نیز بر توجه به پیوندهای استوار میان ایران و افغانستان تأکید دارند.
تمی از موسیقی هند و پاکستان، «‌بیا بریم به مزار...» و صدای خسته‌ای که روایتی تلخ است از هجرت و غربت، چهره آفتاب‌سوخته دخترکان فال‌فروشی که تو را به سرزمین بدخشان و بلخ و هرات می‌کشاند، لباس‌‌های کابلی و مردمی با هیبت جنگ و درد، برشی از اخبار و حوادث و تلخکامی بسیار از تعدی و جرم و در کنار آن مشاغل سخت و غیرتمندی مردمان اهل کار و... کولاژی تمام از تصاویر ذهنی عامه جامعه ایرانی از مردمانی است که سال‌هاست در کنارشان زندگی می‌کنیم و یادآور مرز و بومی است که در چند قدمی ایران سال‌ها زیر رگبار گلوله و تحجر زندگی کرده‌اند. همان‌هایی که تمامیت‌خواهی و جنگ سال‌هاست خانه و کاشانه‌شان را از هم پاشیده و به درد غربت و دوری گرفتارشان کرده است. همان‌هایی که با همه دردها و رنج‌ها در سایه دود و آتش جنگ، اما دلشان می‌خواهد از زاویه دیگری تماشا شوند. مردمانی در همسایگی شرقی ایران، واقع در مسیر جاده ابریشم و محل پیوند تمدن‌های بزرگ جهان، با همه گنجینه قدمت و هنرش در بامیان و دو تندیس بزرگ بودایش، با خطاطی و معماری هرات و بلخ و موسیقی‌ای که سرشار است از تنوع قومی و زبانی؛ افغانستان سرزمین «هزار خورشید تابان.» تمام این واقعیتها به توقعی دامن می زند که بر اساس آن، مردم کشور همسایه در عرصه فرهنگی و رسانه ای سرزمین ما حضوری بیش از آنچه هست داشته باشند؛ توقعی که به نظر می‌رسد حالا با همت جریان رسانه‌ای کشور، آرام آرام به واقعیت نزدیک می شود.

* علی جنتی: همکاری های فرهنگی خوبی میان ایران و افغانستان وجود دارد

توجه به مسائل مهاجران افغانستانی در ایران، چندی است که در میان بزرگان عرصه سیاست مضاعف شده است. علاوه بر رسانه ها، مدیران ارشد کشور و هنرمندان نیز بر توجه به پیوندهای استوار میان ایران و افغانستان تأکید دارند. «کشور افغانستان اولاً یک کشور اسلامی است و ثانیاً کشور همسایه ماست و ثالثاً کشور همزبان ماست. می‌توان گفت در بین کشورهای همسایه ما بیشترین اشتراکات فرهنگی را با افغانستان داریم. همین موضوع ایجاب می‌کند که ارتباط خیلی نزدیکتری با این کشور همسایه داشته باشیم».

این جملات بخشی از صحبت‌های وزیر ارشاد است که بر لزوم تعامل با همسایه شرقی ایران تأکید دارد. او در ادامه صحبت‌های خود به «ایران» می‌گوید: «همکاری‌های بسیار خوبی در حوزه فرهنگ وجود دارد و به واسطه همزبانی بسیاری از نمایشگاه‌های کتاب ما در افغانستان برگزار می‌شود. حتی چون زبان ما فارسی است بسیاری از کتابفروشی‌های آنها از کتاب‌های ما استفاده می‌کنند. در حال حاضر تعدادی از مهاجران افغان در کشور ما ساکن هستند و در مدارس درس می‌خوانند و در دانشگاه‌های ایران تحصیل می‌کنند».

* حجت‌الله ایـــوبی: باید از ظرفیتهای افغانها استفاده کنیم

حجت‌الله‌ ایوبی رئیس سابق مؤسسه فرهنگی سازمان اکو با ابراز خرسندی از جریان ایجاد شده در رسانه‌ها و تلاش‌ها برای تغییر دیدگاه جامعه نسبت به مهاجران افغانستانی از تجربیاتش در دورانی که عهده‌دار این مسئولیت بوده می‌گوید: «‌در سال‌هایی که رایزن فرهنگی بودم دو اقدام قابل توجه در همین راستا انجام شد که نتایج آن مطلوب به‌نظر می‌رسد. برای نخستین ‌بار در اصفهان جشنواره هنر مهاجران افغانستانی را برگزار کردیم. با اینکه در همان زمان هم با مخالفت‌های جدی در بین مدیران و مسئولان مواجه بودیم. در این برنامه که با حضور مدیران فرهنگی افغانستان برگزار شد چهره دیگری از مهاجران دیده شد. همین چهره‌های آفتاب‌سوخته‌ای که برای ما خیلی زحمت می‌کشند و تلاش می‌کنند - کارگران افغانستانی- کنار تابلوها و آثار هنرهای تجسمی‌شان دیده شدند و مردم شعر‌خوانی‌ و نواختن موسیقی‌شان را دیدند و... این اتفاق بزرگ برای من جزو بهترین روزهای زندگی‌ام بود و آنقدر جذاب بود که تشویق شدیم 6 ماه بعد در فرهنگسرای نیاوران یک کار ملی انجام دهیم و شاید باور‌کردنی نباشد چندین تریلی از آثار هنری هنرمندان افغانستانی از تمام کشور به محل برگزاری جشنواره آمد و چقدر این کار به خود هنرمندان افغانستانی روحیه داد. آنها برای نخستین بار بود که خودشان را در جمع مردم ایران به عنوان یک هنرمند می‌دیدند».

ایوبی در ادامه به مشارکت و وظایف نهادهای مؤثر در این اتفاق اشاره می‌کند و بر لزوم همکاری وزارت ارشاد، وزارت آموزش و پرورش، آموزش عالی و حتی سازمان گردشگری و میراث فرهنگی برای بهره‌برداری بهینه از پتانسیل و ظرفیتی که با عنوان مهاجران افغان در کشور ایجاد شده است تأکید می‌کند. او می‌گوید: «ما باید از این توان، پتانسیل و ظرفیت حداکثر استفاده را بکنیم. این توقع که فقط این جمعیت بخواهند در ایران زندگی کنند کافی نیست باید آنها را آموزش بدهیم.

رئیس سازمان سینمایی همچنین در بخشی از صحبت‌هایش به تأثیرگذاری برنامه‌های تلویزیونی در تغییر زاویه دید مردم نسبت به مهاجران افغانستانی تأکید می‌کند و از برنامه «خندوانه» و «ماه عسل» به عنوان تجربه‌های موفق در این موضوع یاد می‌کند و می‌گوید: «این رویکرد تلویزیون قابل ستایش است و حتماً دیدگاه مردم را تغییر می‌دهد».

* محمد افسر رهبین: هیچ رسانهای نمیتواند باورهای جامعه را تغییر دهد

محمد افسر رهبین، رایزن فرهنگی افغانستان که خود شاعر و نویسنده نیز است، می‌گوید: «هر‌گونه بازتاب منفی از جامعه مهاجران افغانستانی در ایران خسارتی بر پیکره میراث فرهنگی و تاریخی مشترک دو ملت است.» او در ابتدای صحبت‌هایش از جمهوری اسلامی ایران و مردم هم‌زبان، هم‌آیین و همدینی که در این سال‌ها به اعتقاد او توانسته‌اند میزبان خوبی برای مردم افغانستان باشند می‌گوید: «باید این نکته را در نظر گرفت که بی‌گمان وقتی یک جمعیت انبوه بیش از چندین میلیونی وارد یک سرزمین می‌شود به تبع آن تعاملاتی با مردم اصلی یک سرزمین دارد که ممکن است واکنش‌هایی پدید آورد».

رهبین در ادامه می‌افزاید: باور ما این است که با هر هدفی اگر بخواهیم پدیده مهاجرت در جمهوری اسلامی ایران را منفی بازتاب بدهیم در واقع لطمه‌ای است که ما به پیکر اتحاد دو ملت برادر می‌زنیم. اشتراکات فرهنگی و تاریخی این دو کشور به گونه‌ای است که باید بگوییم میراث‌های مشترک فرهنگی داریم و هرگاه به یک طرف از این میراث دید و نگاه منفی داشته باشیم به نوعی تاریخ و فرهنگ خودمان را استهزا کرده‌ایم. این نویسنده با وجود اینکه بر اهمیت رسانه‌های خبری برای بازتاب واقعیات جامعه مهاجران افغان تأکید دارد اما بر این باور است: «هیچ رسانه‌ای با همه قدرتش نمی‌تواند باورهای ذهنی یک جامعه را تغییر دهد.» او درخصوص ارزیابی خود از تلاش جریان‌های خبری برای تغییر نگاه جامعه ایرانی نسبت به جامعه افغان می‌گوید: «اینکه رسانه‌ها به عنوان نیرو و حتی بازوی اجرایی سیاست‌ها در کنار دولت‌ها فعالیت می‌کنند شکی نیست اما باید بر این اصل هم باور داشته باشیم که ما نمی‌توانیم آنچه در متن جامعه می‌گذرد را تنها با پوشش خبری و رسانه‌ای دگرگون کنیم. رسانه‌ها می‌توانند نقش داشته باشند اما نمی‌توانیم تصورها و باورهای جامعه را در این خصوص دگرگون بسازند. اگر نگاه مردم و ملت ایران دید منفی نسبت به جامعه مهاجران باشد اصلاً ما نمی‌توانیم این نگاه را ترمیم کنیم».

او معتقد است: «آنچه باعث تغییر نگاه مردم نسبت به مهاجران افغان شده است تنها محصول تلاش رسانه‌های جمعی نیست و سرمنشأ و عامل اصلی این اصلاح دیدگاه، عملکرد و رفتار خود مهاجران افغان است». رهبین در توضیح بیشتر می‌افزاید: «شما از هر کوچه تهران که گذر کنید در ساختمان‌های بلندش یک کارگر افغانستانی کار کرده است و جامعه ایرانی صداقت کاری او را باور کرده است حال اگر هرکسی هم بگوید که کارگر افغانستانی سستی و اهمال در کارش دارد چه کسی می‌تواند آن را باور کند همچنان‌که اگر یک باور منفی در جامعه‌ای ایجاد شود هیچ‌کس نمی‌تواند آن را تغییر دهد».

او همچنین می‌افزاید: «در گفت‌وگوهای پرشماری که با هنرمندان ایرانی داشته‌ام به این استنباط رسیده‌ام که گاهی وقت‌ها هدف طرح‌ها و برنامه‌ها مثبت نشان می‌دهد اما در اجرا و ارائه مضمون اتفاق دیگری می‌افتد. در هر صورت با عرضه یک سریال، فیلم و تئاتر ولو اگر جنبه منفی هم داشته باشد تصور نمی‌کنم مردم ایران که سال‌هاست با برادران افغان خود مراوده دارند و با آنها زندگی می‌کنند متأثر از این برنامه‌ها همه شناخت و باورهای ذهنی خود را هیچ بگیرند و از سوی دیگر هم کاستی و توهین‌های احتمالی یک برنامه را به پای سیاست‌های کلی جمهوری اسلامی ایران بگذارند».

این مترجم، شاعر و نویسنده نام‌آشنای افغان در ادامه صحبت‌های خود از رشد و گسترش شاخه‌های مختلف هنر در افغانستان، پس از سقوط حکومت طالبان می‌گوید. او که خود در طول دهه‌های گذشته در عرصه فرهنگ و ادبیات فعالیت‌های زیادی داشته است در پاسخ به سؤالی درباره تأثیر این تنش‌ها بر فرهنگ عامه مردم افغانستان می‌گوید: « پس از تحولاتی که با سقوط و فروپاشی نظام طالبان رخ داد و آنچه به عنوان دموکراسی و حکومت منتخب افغانستان پدید آمد بی‌گمان دستاوردهای بسیار گسترده و مهمی داشته است. در روزگار طالبان دختران حتی حق رفتن به مدرسه را نداشتند اما با تحول ایجاد شده همگی در مکتبخانه کسب علم کردند و حتی میزان حضور زنان در کابینه و پارلمان افغانستان در هیچ کدام از کشورهای اسلامی و حتی کشورهای اروپایی وجود ندارد».

به گفته رایزن فرهنگی افغانستان در ایران، عکاسی و مجسمه‌سازی از جمله فعالیت‌های هنری است که در مدت‌زمان طولانی در کشور افغانستان ممنوعیت‌هایی داشت و حکومت طالبان به شکل جدی با این هنر‌ها مخالفت می‌کرد. او می‌گوید طالبان و سیاست آنها و قرائت نادرست‌شان از دین نه تنها برای فعالیت‌های هنرهای تجسمی محدودیت ایجاد کرد بلکه بخش مهمی از موزه افغانستان و دو تندیس بی‌نظیر تاریخی بودا در بامیان را منهدم ساخت. دیدگاه بسیار منفی و متحجرانه طالبان بر فعالیت‌های هنری و فرهنگی این کشور سایه‌انداخت ولی حالا مردم در تمام شاخه‌‌های هنری در کشور افغانستان فعالانه به خلق و تولید آثار هنری ادامه می‌دهند.

این شاعر و نویسنده نام‌آشنای افغان همچنین از ادبیات و اشتراکات بی‌شمار فرهنگی در این حوزه می‌گوید. او که از مفاخر ادبیات فارسی به عنوان میراث مشترک دو ملت ایران و افغانستان یاد می‌کند و بر این موضع تأکید دارد که این‌ها شخصیت‌هایی هستند که باید آنها را به عنوان شخصیت‌های اثرگذار در زبان فارسی بشناسیم نه یک قلمرو خاص جغرافیایی. رهبین در توضیحات بیشتر می‌افزاید: «در مورد با ادبیات اگر بخواهیم بحث کارشناسانه و آکادمیک داشته باشیم باید دو نکته را مدنظر داشته باشیم یکی اینکه شخصیت‌ها و مفاخر چیره‌دستی که در تاریخ زبان و ادبیات فارسی حضور داشتند شخصیت‌های مشترک هستند.

محمد افسر رهبین در بخش پایانی صحبت‌هایش ابراز امیدواری می‌کند که دو ملت با هم برادر که میراث‌دار فرهنگ عظیمی هستند از این پوستین آوایی استفاده مشترک کنند و در فکر تکه کردن این فرهنگ و میراث بزرگ نباشند.

با اندكي اضافه و تلخيص برگرفته از روزنامه ايران، سال بيست و يكم، شماره 6019، شنبه 14 شهريور 1394، صفحه8

اخبار مرتبط
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین