شعار سال: در روسیه از مدتها قبل این نگرانی وجود داشته که گاز
طبیعی ایران ممکن است تهدیدی برای منافع روسیه در اروپا باشد. از سالهای
دهه 90 قرن بیستم هر از چند گاهی مقامات تهران از تمایل خود برای وارد شدن
به بازار گازی اتحادیه اروپا صحبت می کردند و حتی ایران را تنها جایگزین
ممکن برای ارسال «سوخت آبی رنگ» روسیه می نامیدند.
سایت
خبری-اینترنتی «لنتا.رو» در تحلیلی به بررسی این مسئله پرداخته که آیا مسکو
براستی باید نگران پیدا شدن رقیبی برای خود در بازار گازی اروپا باشد؟
مقامات
ایران سالهاست برای جلب توجه کشورهای اروپایی از تمایل خویش برای پیوستن
به طرح ایجاد خط لوله «نابوکو» صحبت کرده اند که قرار است گاز طبیعی دو
جمهوری آذربایجان و ترکمنستان را به کشورهای اروپایی برساند، آنها اعلام
کردند که آمادگی دارند سهم خود در این زمینه را با اتصال خط لوله گاز
"پارس" به این شبکه ادا کنند که مسیر دیگری به مرز ترکیه باشد و از آنجا
گاز طبیعی ایران را به کشورهای شرق و جنوب اروپا برساند.
حتی قبل
از آغاز جنگ داخلی در سوریه، تهران به فکر ورود به بازار منطقه دریای
مدیترانه با ایجاد خط لوله گاز ایران-عراق-سوریه بود. حتی برخی از
تحلیلگران معتقدند که این طرح انگیزه ای برای کشورهای غربی و عربی مخالف
ایران شد تا برای ممانعت از آغاز ساخت این خط لوله بود که بی ثباتی در
سوریه را به منظور سرنگونی رژیم "بشار اسد" آغاز کردند.
اخیرا نیز
مقامات ایران از امکان افزایش صادرات گار به منطقه دریای سیاه صحبت کرده و
بررسی دورنمای ایجاد زیرساختارهای لازم برای اتصال به کشورهای منطقه قفقاز
را آغاز کردهاند.
تلاش مسکو برای ممانعت از موفقیت طرحهای ایران
این
نکته را باید مورد توجه قرار داد که در اکثر این موارد بازیهای سیاسی خاصی
مطرح است. در شرایطی که بخش عظیم گاز مورد نیاز بازار کشورهای عضو اتحادیه
اروپا و بخش اروپایی اتحاد جماهیر شوروی سابق توسط روسیه تامین می شود،
تهران تلاش می کند تا راهی برای گریز از تحریمهای اقتصادی غرب پیدا کرده و
کشورهای اروپایی را به برقراری روابط اقتصادی فعال تر با جمهوری اسلامی
ایران ترغیب کند. ضمن اینکه این اظهارات فقط از سوی روسیه جدی گرفته شده
است که با تمام تلاش خود سعی دارد حضور خویش در عرصه نفت و گاز ایران را
تقویت کند تا از این طریق به نوعی مانع از آن شود که گاز طبیعی ایران واقعا
راهی بازارهای اروپایی شود.
تحریمها مانع اصلی موفقیت ایران
واقعیت
این است که بحث پیرامون انتقال گاز ایران به اروپا تاکنون هیچ نتیجهای،
بجز امضای چند سند غیرالتزام آور نداشته است. و مهمترین عامل بازدارنده در
این مسئله هم عدم توانایی این کشور برای تحقق تمایل خویش به خاطر وجود
محدودیتهای تحمیل شده به این کشور در سایه تحریمهای اقتصادی غرب بوده است.
بخشی از این محدودتها کاملا جدی و موثر بودهاند. اعمال تحریمهای سال
2010، به هر نوع همکاری ایران و کشورهای عضو اتحادیه اروپا در زمینه نفت و
گاز خاتمه داد. تنها بین جمهوری اسلامی و برخی شرکتهای اروپایی با حمایت
دولتهای آنها توافقنامههای دوجانبهای در زمینه سازماندهی صادرات گاز
ایران به اروپا امضاء شد. ولی این شرکتها نیز بخاطر همکاری با تهران تحت
تحریمهای آمریکا قرار گرفته و مجبور شدند از طرحهای خود در این زمینه صرف
نظر کنند.
البته امضای توافقنامه هستهای تحت عنوان برنامه جامع
مشترک هستهای (برجام) بین ایران و کشورهای عضو گروه 1+5 در سال 2015 منجر
به حل و فصل نهایی مسائل پیرامون فعالیتهای هستهای ایران و به دنبال آن
لغو تحریمهای محدود کننده همکاریهای اقتصادی تهران با کشورهای اروپایی شد
که البته با توجه به حل و فصل نشدن تمام مشکلات مربوط به محدودیتها علیه
ایران، رسیدن گاز طبیعی ایران به بازار کشورهای اروپایی همچنان با موانعی
روبرواست که در اینجا به آنها اشاره می شود:
اولا، برغم آنکه
ایران دارای ذخایر گاز طبیعی عظیمی است، ولی ظرفیت تولید و زیرساختارهای
انتقال گاز این کشور توسعه نیافته است. به همین دلیل تهران با وجود تمایل
زیاد خود، در شرایط مناسبی برای صادرات گاز طبیعی به خارج نیست. حجم کنونی
استخراج گاز در ایران نزدیک به 251 میلیارد مترمکعب در سال است که از این
مقدار تنها 6 میلیارد مترمکعب آن صادر می شود. در عین حال جمهوری اسلامی
نیاز به واردات گاز ترکمنستان نیز دارد تا تعهدات صادراتی خود را تامین
کرده و در طول فصل زمستان هم بتواند نیازهای مشترکین داخلی خود را برآورده
سازد.
برای افزایش قابل توجه حجم استخراج گاز، ایران به دهها
میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد که به تنهایی قادر به تامین آن نیست. ولی
حتی با وجود سناریوی بسیار خوش بینانه، همانطور که کارشناسان ایرانی و غربی
گفتهاند، ظرف سه الی پنج سال آینده، بعید است تهران بتواند حجم گاز
استخراجی خود را به بالای 300 الی 310 میلیارد مترمکعب در سال برساند.
مصرف بالای داخلی مانعی برای افزایش صادرات
مسئله
دوم این است که افزایش تولید گاز هم به تنهایی به منزله افزایش حجم گاز
صادراتی به خارج نمی شود. این مسئله به راهکار توسعه اقتصادی جمهوری اسلامی
ایران و نیز ساختار مصرف انرژی در این کشور مربوط می شود. در حالیکه
ایرانی ها قول گاز خود را به اروپایی داده اند، ولی صادرات گاز برای تهران
در اولویت قرار ندارد و در وهله نخست لازم است تا نیازهای مصرف کنندگان
داخلی و نیاز صنعت پتروشیمی را تامین کند که خود یکی از اصلی ترین موتورها
برای متنوع سازی عرصه اقتصادی کشور محسوب می شود و همچنین این گاز برای
اجرای تعمیرات و نگهداری از سطح تولید نفت در میادین قدیمی که با تزریق گاز
به قشرهای روغنی صورت می گیرد، مورد استفاده قرار می گیرد. تنها پس از
تامین این نیازهای داخلی است که مابقی گاز طبیعی برای فروش خارجی در نظر
گرفته می شود.
مشکل دیگر این است که حجم گاز مصرفی در داخل ایران
دائما در حال افزایش است. در سایه تحقق برنامه جهت گیری اقتصاد ایران به
سمت گاز طبیعی که در دهه گذشته به اجرا گذاشته شده است، سهم «سوخت آبی رنگ»
در ساختار مصرف انرژی تا سال 2017 به 60 درصد رسیده است، در حالیکه پیش از
این بین 35 الی 40 درصد بودو مابقی مصرف انرژی نفت بود.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از پایگاه خبری-تحلیلی مشرق نیوز، تاریخ انتشار 10 اسفند 1395، کد مطلب:696349 : www.mashreghnews.ir