اساسا شورای ملی
ایمنی زیستی برای هدایت و هماهنگكردن سیاستهای راهبردی کشور برای تضمین بهرهبرداری
مسئولانه از فناوری زیستی جدید (مهندسی ژنتیک و فراورده آن تراریخته) تشکیل شده است.
آنچه البته این شورا را در گذشته از یک مرجع عالی پاسخگو کاهش داده بود، نگاه ناهمسوی
مدیریت سابق سازمان حفظ محیط زیست در ترکیب اعضای این شورا نسبت به مسائل مختلف و از
جمله محصولات تراریخته بوده است. این مواضع پرسشآمیز با محصولات تراریخته تا آنجا
پیش رفت که خبرگزاری تسنیم با اطلاق صفت «ابتکار؛ تنها «مرد» کابینه، در برابر تجارت
بیضابطه تراریخته» ایشان را مورد تشویق قرار داد. توصیفی که اتفاقا موجب وهن جایگاه
ارزشمند زنان جامعه میتواند تلقی شود. اکنون هم باید پرسید که چطور مسئول ارتقای زنان
جامعه ما در برابر چنین تحسین توهینآمیزی واکنشی از خود نشان نداد؟ چنین تأییدی نشانه
دیدگاهی هم بود که در دولت یازدهم گویی جز مدیر سازمان حفظ محیط زیستش تماما در جهت
گسترش بیماریهای صعبالعلاج (بهزعم آنان) و همکاری با بنیادهای امپریالیستی قدم برمیدارند!
نکته دیگری که با عنایت به این گزارش بايد مورد تأکید قرار گیرد این است که برداشتن
موانع برای توسعه فراوردههای ایمن مهندسی ژنتیک قطعا به معنی نفی نظارت وزارتخانههای
بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، جهاد کشاورزی و نیز سازمان حفظ محیط زیست و در نهایت
مرجع عالی ایمنی زیستی و بهصورتی بیقیدوشرط برای هر محصولی به نام تراریخته نخواهد
بود.
اساسا با وجود اجماع مراجع ذیصلاح یادشده و نیز کنش فعال انجمنهای علمی هرگونه ادعای زیانباربودن این فراوردهها که در ٢٠ سال گذشته از طریق واردات در سبد غذایی مردم کشورمان قرار داشته، ادعایی واهی بهشمار میآید. حیرتانگیزتر آنکه معترضان امروز، در مقابل واردات میلیاردی این نوع محصولات تاکنون سکوت کرده بودند؛ آنچه یک مرجع ملی هماهنگ بهعنوان ضوابط خود در نظر خواهد گرفت چهبسا با نگرانیهای دلسوزان واقعی در این سوی جریان نیز تاکنون همسویی داشته است. اما تأکیدات این نماینده کمپانی «زدای» فرانسه در این مصاحبه از جنس آن دغدغههای مشترک بهنظر نمیرسد.
اینکه ایشان بر اساس
مصاحبههای متعدد مدعی شدهاند که در عرصه تولید محصولات ارگانیک یک کارآفرین و عضو
هیئت رئیسه انجمن منتسب به آن هستند، بهتر است به دهها پرسش و حلقههای مفقوده در
زمینه چگونگی مبهم تولید و روش محصولات ارگانیک، اعطای بدون مجوز نشان ارگانیک، فقدان
نهادهای نظارتی دقیق برای درستی و رعایت استانداردها پاسخ دهند. آنها باید برای توجیه
پسوند بیکنترل «ارگانیک» که برای فراوردههای خود زده و سودهای سرشار میبرند نیز
به مردم و دستگاههای اجرائی پاسخگو باشند. تا کی باید در فضای ایجاد ترس از فناوریهاي
نو و بیماریهای خطرناک تجارت و معیشت کرد؟ اما با نگاهی به مواضع و مصاحبههای در
طیف گوناگون (بهویژه تعارض ادعاها با تجارت سموم) نوعی سردرگمی نسبت به مهارت نامبرده
و همراهان ایجاد میشود. ایشان از نقد راهبرد خودکفایی گندم گرفته تا مخالفت بیقیدوشرط
با محصولات تراریخته و گسترش بیماریهای سرطان سینه و... اظهارنظر کردهاند تا در نهایت
تجارت خود را رونق بخشند.
از شگفتیهای این مصاحبه اصرار بر وجود فضای اختناق و به عبارتی سرکوب مخالفان تولید تجاری محصولات تراریخته در دستگاههای اجرائی است! در این خصوص اظهار میكنند: «دانشمندان و مدیرانی که از آنها بهعنوان مدافعان واردات و تولید تراریخته یاد میشود، در کل تعدادشان به ٤٠٠ نفر هم نمیرسد، ما فقط در وزارت کشاورزی هفت هزار محقق و عضو هیئت علمی داریم و به تعداد بیشتر دانشگاهیان دانشکدههای پزشکی، زیستشناسی، کشاورزی و...! در صورتی که در وزارتخانه جهاد کشاورزی شاید تعداد کل مدافعان تولید انبوه و واردات محصولات تراریخته به ٢٠٠ نفر هم نرسد. نمیتوان اینگونه نتیجهگیری کرد آن افرادی که اعلام موضع نمیکنند، یقینا مدافع محصولات کشاورزی تراریخته هستند، منتها چون فضا بهگونهای نیست که بتوانند بهراحتی اظهارنظر کنند، ترجیحشان این است که سکوت اختیار کنند یا در ظاهر موضع ممتنع میگیرند...». وی این ادعاها را بدون اشاره به اینکه بالعکس، پیشکسوتترین دانشمندان سرشناس جهانی تولید برنج تراریخته در سالهای ١٣٨٤ تا ١٣٩٢ را بیش از ١٠ بار به دادگاه کشانده و پنج مرتبه به دلیل فعالیتهای پژوهشی او را اخراج کردند، مطرح کرد. او به حمایت محققان که با وجود تهدید برخی و صهیونیستنامیدن موافقان تولید ملی مبتنی بر فناوری و امنیتیکردن موضوع شجاعت ابراز عقیده داشته و همچنان بر کاهش واردات و ضرورت تولید ملی محصولات تراریخته پافشاری میکنند، نیز اشارهای نکرد. معلوم نیست این عضو انجمن ارگانیک واقعا چرا امثال ایشان تصور میکند که دفاع یا مخالفت با محصول تراریخته باید با کمیت و تعداد طرفداران مورد ارزیابی قرار گیرد؟ اینکه هواداران تنها در حد ٢٠٠ یا ٤٠٠ نفرند و ایشان ناگزیر میشود که برای تقلیل موافقان و افزودن به لشكر مخالفان از سکوتکنندهها کمک بگیرد، بسیار جای تعجب است. برای تنویر افکار مردم شریف به استحضار میرساند که تنها در یکی از مکاتباتی که بهتازگي در حمایت از تولید ملی محصولات تراریخته انجام شده است، امضای بیش از ٥٤٥ نفر استادتمام دانشگاهها و رؤسای مراکز پژوهشی، پژوهشگاهها، انجمنهای علمی و پژوهشگران و افراد حقوقی دیده میشود. برخی از این انجمنها صدها نفر عضو متخصص دارند.
در قطعنامههای کنگرههای علمی کشور که با حضور هزاران نفر در مدت ٢٠ سال گذشته برگزار شده است، حمایت از تولید ملی محصولات تراریخته یک بند دائمی است که مؤید برداشت غلط یا خداینکرده مغرضانه مدعی است. شاید مدعی محترم، به سیاق اظهارنظر خود در موضوعات متنوع در حوزههای مختلف انتظار دارند که دیگران هم در هر موضوع متفاوت با مهارت خود ورود پیدا کنند. معلوم نیست او اساسا با چه مستنداتی این مجموعه بزرگ را که به خود اجازه ابراز نظر غیرتخصصی رسانهای و ژورنالیستی نمیدهند، از مخالفان محصولات تراریخته تلقی میکنند که مثلا از ترس سکوت کردهاند؟ اگر کسی بنا باشد از ترس سکوت کند، کسانی هستند که با نیمنگاهی به سرنوشت استاد خود که از قضای حادثه شرف مجاهدت در جبهههای نبرد حق علیه باطل را داشته و ولایتمداری از خانواده معظم شهداست، تقیه کنند. مگر مدعی محترم تاکنون در محدوده نقد برنامههای این دولت چه خط قرمزی را دیدهاند که انبوه این دانشمندان به نظر خود ساکت را از ابراز نظر درباره تراریخته ترسیده نشان میدهند؟ مگر نه اینکه ایشان تاکنون از طیف زیادی از خبرگزاريهای متعدد، روزنامه و سخاوتهای رسانه ملی برای این مخالفتها بهرهمند بوده و هنوز هستند؟ مگر تا دیروز از حمایتهای بیدریغ رئیس سازمان حفاظت محیط زیست سابق بهرهمند نبوده و نمایشگاه و همایشهای انجمن خود را با کمکهای مالی آن سازمان و در سایه طعن و لعن محصولات تراریخته تدارک ندیدهاند؟ اساسا با چه مستنداتی فضای این اختناق را به خاک آمریکا تسری دادهاند؟ خود ایشان که سابقه ممتد در مخالفت با محصولات تراریخته را دارند، تاکنون به کدام دادسرا احضار شدهاند؟ بالعکس، آیا خود ایشان نبودند که اظهارنظر مرجع ملی ایمنی زیستی درباره «غیر علمیبودن انجمن ارگانیک که کارش خرید و فروش محصولات ارگانیک است و گاهی محصولات غیرارگانیک را به نام محصولات ارگانیک میفروشند» را برنتابیده و علیه او در دادسرای رسانه شکایت کرد؟ عجیب است که ایشان دیگران را به ایجاد جو خفقان و ارعاب متهم کنند. آیا این شیوه استدلال و نوعی مظلومنمایی را میتوانیم بحث علمی تلقی کنیم؟ اگر واقعا انبوه مخالفان و تنها از روی ترس در برابر توسعه مثلا بیماری سرطان (به نظر ایشان) هموطنان خود سکوت کردهاند نبايد سکوت آنان را بهعنوان مشارکت در جرم محسوب کرد؟ نامبرده اما در یک چرخش سریع بلافاصله با دفاع از توسعه علم و فناوری بیوتکنولوژی اعلام میدارد به شرط تأیید سلامت و بیخطربودن این محصولات مخالفتی نخواهد داشت. از ایشان باید پرسید واقعا چه کسی با نظارت قانونمند و سیستمیک در مصرف غذای جامعه مخالف است که او آن را تنها به مواضع خود الصاق کرده است؟ نهتنها محصولات تراریخته بلکه همه فراوردههای غذایی و ازجمله محصولات ارگانیک باید تحت نظارت وزارت بهداشت و هدایت شورایعالی ایمنی زیستی قرار گرفته و به وسيله دستگاههای متولی تأیید شوند.
البته پرسشها و حیرتهای زیادی از نوسانات این مواضع چه در دفعات متعدد و چه حتی در یک مصاحبه وجود دارد. اینکه این دوستان چطور دولتی را که با حمایت اکثریت مردم برگزیده شده است؛ اما درصدد گسترش سرطان برای آنان است و چرا در برابر چنین نسلکشی (به نظر ایشان) تنها معدودی شجاع مانند ایشان با گفتار و نوشتار و جمعی نیز با سکوت به اعتراض نشستهاند؟ یا اینکه چگونه و با چه سازوکاری و بدون کلیگویی مدیریت بخش کشاورزی را که با وجود منابع محدود در تلاش تأمین غذا برای ٨٠ میلیون نفر است، به تولیدهای لوکس ارگانیک (محصول پرسود برای تجارت او و شرکایش) ارشاد میفرمایند؟ اگر این مدیریت تنها بخواهد با سن گندم درحالحاضر مبارزه نداشته باشند، آیا برای پیامدهای کوتاهمدت آن راهحلی ارائه میدهید؟ پرسشهایی که البته هرکدام مجال و امکان بیشتری برای توضیح و بحث میطلبد. تنها توصیهام به دوستان منتقد که بسیاری از آنها قطعا دغدغههای ملی نیز دارند، اين است که ایکاش با پراکندن کابوس و ترس از سرطان و بیماریهایی که در تخصص ما نیست، بیشازاین بر رونق و معیشت خود نیفزاییم؛ چراکه ما تنها دلسوزان این سرزمین نیستیم. بهخاطر داشته باشیم این شیوه دلواپسی به بهانه سلامت جسم مردم با تازیانه ترس و وحشت بر روحشان میکوبد.
سایت
شعارسال، با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از روزنامه شرق، تاریخ انتشار: 25آبان1396،
کدخبر: 146028:www.sharghdaily.ir