در توضیح پشت
جلد کتاب آمده است: وارلام شالاموف، نویسنده، در مجلد «ساحل چپ»، از قصههای
کولیما، بیشتر به شرح خاطرات خود از دوران اشتغال به کار پرستاری در بیمارستانهای
اردوگاههای کار اجباری در کرانه چپ رود کولیما میپردازد. ناگفته نماند که
نویسنده بعد از گذر از دوران بلندمدت کار پرمشقت و طاقتفرسا در معادن مخوف
استخراج طلا و ذغالسنگ، به یاری انسان نوعدوستی، موفق میشود بعد از طی دوره
پرستاری، در بیمارستان اردوگاه، مشغول به کار شود.
**
رمان «ایستادن روبه روی عقربههای کج» نوشته مهدی میرباقری، در 117 صفحه، با شمارگان 1100 نسخه و قیممت 7000 تومان در نشر یادشده منتشر شده است.
از متن کتاب:
نمیدانم چرا هروقت سرم را میگیرم زیر دوش آب یاد پدرم میافتم که شیر آب داغ را
باز میکرد و به زور نگهام میداشت زیر دوش آب داغ حمام عمومی، گردنم را محکم میگرفت
و اجازه نمیداد تکان بخورم. نگهام میداشت زیر ریزش آب داغ، میسوختم و جرات
نداشتم حرفی بزنم، تا چند روز تمام تنم میسوخت، هر وقت اعصابش از زندگی به هم میریخت
یا هر مشکلی برایش پیش میآمد میگفت وسایل حمام را آماده کنید برویم حمام، حتی
اگر روزی دوبار میشد. نمیدانم چرا هر وقت سرم را میگیرم زیر دوش آب یاد پدرم میافتم،
یاد آب داغ، یاد فشار دستهایش دور گردنم، یاد گریههایش وقتی گردنم را زیر آب داغ
نگه میداشت، یاد خودم که مجبور بودم طاقت بیاروم.
با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، تاریخ دوشنبه 12 بهمن 1394، کد مطلب: 94111207403، www.isna.ir