شعار سال: به نظر من یکی از دلایل که باعث شد ترامپ به سوریه حمله کند مسائل داخلی آمریکا است. معمولا وقتی رئیس جمهور آمریکا حمله نظامی را انجام میدهد در افکار عمومی جایگاهش رشد پیدا میکند و به خصوص الان با این مسائلی که در داخل آمریکا است، بالاخره دوست دارد تمرکز به خارج از کشور منتقل شود و حواس مردم به دشمن خارجی متوجه شود.
سرویس بین الملل فردا؛ جعفربرزگر: ترامپ بعد از درگیریهای توییتری با روسیه و متهم کردن بشار اسد به استفاده از بمبهای شیمیایی در «دوما» بالاخره برخی مناطق در سوریه را مورد حمله موشکی قرار داد؛ حملهای که به نظر میرسد چندان اهمیت نظامی ندارد بلکه بیشتر قرار است در حوزه رسانهای «برد» داشته باشد..
دکتر محمد مرندی استاد دانشکده زبانهای دانشگاه تهران از تحلیگران شناخته شده مسائل بین الملل است که بیشتر در رسانهای بین المللی حضور دارند و در خارج از کشور شناخته شدهتر است. با دکتر مرندی پیرامون حمله آمریکا به سوریه و سیاست خارجی دولت ترامپ صحبت کردیم که در ادامه میخوانید.
*رئیس جمهور در آمریکا همه کاره نیست
به نظر شما سیاست خارجی ترامپ مبتنی بر چه اصولی است؟ این سوال را از این منظر میپرسم اصولا عدهای معتقدند که سیاست خارجی ترامپ مبتنی بر اصول خاصی نیست. شما این گزاره را قبول دارید؟
در دولت آمریکا رئیس جمهور همیشه نقش مهمی را داشته است. اما از طرف دیگر باید دقت کرد که حاکمیت خودش نقش اساسی دارد و نمیشود گفت با آمدن یک رئیس جمهور همه چیز عوض میشود. ولی خوب یک سری حرفهایی را ترامپ و یا اطرافیان او زده اند که مهم هستند. یکی این که این تیم به چند جانبه گرایی اعتقاد ندارد و اقتصاد لیبرال موجود را هم خیلی قبول ندارد. یعنی نوعی ناسیونالیزم یا ملی گرایی اقتصادی را ایشان دنبال میکند. معتقدند این لیبرالیسم اقتصادی باعث شده که همه صنایع کشور از آمریکا بروند و تولید از بین برود و الان چین به عنوان مثال جایگزین آمریکا شده است. مکزیک صنایع کلیدی را از آمریکا گرفته است و سر آمریکا کلاه رفته است. این بحثهایی که با چین و چند کشور دیگر میکنند در مورد بازگرداندن تعرفهها دارند در این راستا است. اما باید این را در نظر داشت که اطرافیان ترامپ دائما در حال تغییر هستند. یعنی کسانی که در حلقه اولیه با او به کاخ سفید آمده بودند تقریبا کسی از آنها نمانده است.
*تغییرات در تیم ترامپ بخاطر روحیات اوست
چرا این همه تغییر و تحولات در ساختاری رخ میدهد که احساس میشود خیلی با ثبات است؟
آن تغییرات شاید به خاطر شخصیت ترامپ است که مجموعه کمپانیهایی را مدیریت میکرد و رئیس بوده و بنابراین افراد را اخراج میکرد و افراد دیگری را سرکار میآورده است؛ بنابراین این تغییر و تحولات شاید یک مقدار به روحیات ایشان بر میگردد؛ روحیاتی که بخاطر کار در بخش خصوصی در ایشان شکل گرفته است. البته نمیشود به صورت قطعی در این مورد نظر داد چرا که همین الان مطالبی که در مورد ترامپ نوشته شده است یا دشمنان سفت و سخت او نوشته اند یا دوستانش، بنابراین افراد بی طرفی که در مورد او نوشته باشند در خود آمریکا هم کم است.
شکافهایی که الان در آمریکا بعد از روی کار آمدن ترامپ به وجود آمده است، شاید از جنگ داخلی آمریکا به این طرف بی نظیر باشد و به نظر میرسد بلند مدت است. الان یک سال و خوردهای است که جنگ بین دو جناح صورت گرفته و هیچ کدام از این دو طرف غلبه پیدا نمیکنند. برای همین این شکافها باعث شد که خیلیها نتوانند به راحتی بی طرفانه بنویسند. چون اگر بنویسند از سوی هر دوطرف متهم میشوند. ولی برداشت من این است که این بحث به شخصیت کاری وی در بخش خصوصی بر میگردد.
*اقدامات ضد ایرانی اوباما بی سابقه بود/ بخشی از مخالفت ترامپ با برجام بخاطر اوباماست
آمریکای اوباما را متفاوت از آمریکای ترامپ میبینید؟ عدهای میگویند اوباما میتوانست به نفع ما باشد. سیاست هایش در قبال ایران نرمتر بود، ولی ترامپ اینگونه نیست.
باز تاکید میکنم رئیس جمهور در آمریکا همه کاره نیست. در مملکت خودمان هم، ولی فقیه نظراتی میدهند، دستوراتی میدهند، ولی فقط ایشان در مملکت نیستند، نهادهای مختلف، سازمانهای مختلف، دولت و قوههای مختلف وجود دارد. این در آمریکا خیلی نهادینهتر از هر کشور دیگری شاید باشد؛ بنابراین رئیس جمهور خودش بخشی از مساله است. مهمترین فرد حکومت آمریکا است، اما همه کاره نیست. هم، زمان اوباما و هم ترامپ به نظر میرسد سیاست هایشان در مورد ایران خیلی با هم متفاوت نبوده است. ما اگر تحریمهایی که اوباما علیه ایران اعمال کرد را به یاد داشته باشیم خواهیم فهمیدکه هیچ رئیس جمهوری در آمریکا قبل از ایشان اعمال نکرده بود و تهدیدهایی که ایشان دائما میکرد در میان روسای جمهوری سابق بی سابقه بود. نهایتا با اوباما به توافق هستهای رسیدیم که بعد از این که توافق صورت گرفت، آمریکا در پشت پرده شروع به نفی کردن آن کرد. به بانکها، بیمه و به شرکتهای بزرگ جهان هشدار میداد که وارد بازار ایران نشوید. ولی همه اش پشت پرده بود و یا قوانینی که اعلام کرد در مورد ویزا و محدودسازی آن یا وزارت خزانه داری آمریکا که تحریمها را گسترش میداد. همه اینها بعد از برجام بوده است. ترامپ این را گسترش داد، ولی زیربنا خود اوباما ایجاد کرده بود و از طرفی هم به نظر میرسد برخی از مخالفتهای ترامپ نسبت به برجام به ایران مربوط نمیشود بلکه بیشترخصومتهای داخلی هست. یعنی بعضا معتقدند که ترامپ همه کارهای اوباما را میخواهد از بین ببرد. و چون توافق هستهای یکی از مهمترین دستاوردهای اوباما در سیاست خارجی بود، به این دلیل میخواهد آن را هم از بین ببرد، بنابراین امکان دارد بعضی از مسائل شبیه گذشته باشد و برخی از مسائل که متفاوت است و رفتارها متفاوت است الزاما به خاطر نگاه متفاوت نیست. مسائل داخلی هم در آن دخیل است، ولی این که نسبت به ایران خصومت وجود دارد قابل انکار نیست.
*رسانه های غربی برای حمایت از ترامپ در حمله به سوریه به خط شدند/ نباید به شکاف اروپا و آمریکا دل ببندیم
اگر مثالی از این همراهی بخواهم بزنم به همین حمله آمریکا به سوریه اشاره میکنم. کشورهای اروپایی و رسانه هایشان نگاه منفی به ترامپ دارند، اما وقتی او به سوریه حمله کرد همه از او حمایت کردند و دیگر بحث در این رسانهها این نبود که آیا حمله درست بود یا نه؟ بلکه بحث براین بود که حالا که زده ما چه کار باید کنیم؟ به قول معروف کمتر از دو دهه پیش با دروغ و با ادعای دروغ سلاح شیمیایی و هستهای و ارتباط بین صدام و القاعده به عراق حمله کردند و بعد معلوم شد که دروغ بود علی رغم این تاریخچه، رسانههای آمریکایی و اروپایی تقریبا یک دست حامی ترامپ در حمله به سوریه بودند برای همین شکاف بین اروپا و آمریکا آن قدرها هم نیست که بعضا ما امیدوار میشویم. اگر چه ما بایستی سعی کنیم شکاف ایجاد کنیم و از شکافهای موجود استفاده ببریم. اما نباید دل ببندیم. فکر میکنم قضیه سوریه این امر را ثابت کرد. من وقتی خصوصی با رسانهها غربی صحبت م. یکنم حرفهای ما را قبول دارند، اما در موقع انتشار، همان مواضع ترامپ را اتخاذ میکنند.
*حمله به سوریه نمایشی بود
ترامپ در غرب آسیا به دنبال چه راهبردی است؟
من فکر میکنم یک نوع آشفتگی در ذهن آقای ترامپ نسبت به منطقه و بلکه کل جهان وجود دارد. یعنی الزاما نظم فکری خاصی ندارد. فکر میکنم تمرکزش در حال حاضر روی عربستان و اسرائیل است. بالاخره دامادش هم صهیونیست است و دختر خودش هم به صهیونیست گرایش پیدا کرده و یهودی صهیونیستی است. خودش یهودی نیست، اما دخترش یهودی است و بالاخره ترامپ قبل از انتخابات صحبت این را میکرده که از ثروت کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را باید بهره خیلی بیشتری آمریکا ببرد. فکر میکنم تا حدود زیادی جهت گیری اش در همین راستا بوده است. نسبت به حمله سوریه هم من معتقدم حمله نمایشی بوده است و جای به خصوصی را نزده است و خیلی احتیاط کرده است تا نیروهای ایرانی و یا تحت امر فرماندهان ایرانی یا نیروهای روسی را نزند و حتی تا آنجا که ما خبر داریم از نیروهای سوری کسی کشته نشد؛ بنابراین فکر میکنم پدافند هوایی سوریه احتمالا یک سری موشکها را ساقط کرده اند و یک سری هم به اهدافی خورده که مهم نبوده اند، فکر میکنم خسارتی یا هزینه ای که آمریکاییها کرده این وسط خیلی بیشتر از هزینهای بوده است که به سوریه تحمیل شده است. حالا چرا این کار را کرده اند جای بحث دارد.
*هیچ دلیلی برای استفاده از بمب شیمیایی توسط بشار اسد وجود ندارد
مخالفین ترامپ بعضا از این استفاده میکنند و میگویند که شما حمله واقعی نکردید. شما کوتاهی کردید. ترامپ میگوید نه ما به اهداف خود رسیدیم و این مراکز شیمیایی را زدیم. حالا این که مراکز شیمیایی در سوریه وجود دارد یا نه، از نظر ما که قطعا وجود ندارد و خوب اگر اینها سلاحهای شیمیایی را زده بودند الان بایستی در سوریه یک فاجعه شیمیایی رخ میداد. ولی رسانههای غربی سوال نمیکنند خیلی عجیب است که رسانه غربی چه جوری نمیپرسند که وقتی بشار جنگ را برده است و عملا جیش الاسلام در حال مذاکره با دولت سوریه است که از دوما خارج شود و 90 درصد از منطقه در هفتههای گذشته آزاد شده است چرا او باید از حمله شیمیایی استفاده کند و بهانه دست آمریکا دهد؟
*مسائل داخلی آمریکا در حمله ترامپ به سوریه تاثیر گذار بود
به نظر من یکی از دلایل که باعث شد ترامپ به سوریه حمله کند مسائل داخلی آمریکا است. معمولا وقتی رئیس جمهور آمریکا حمله نظامی را انجام میدهد در افکار عمومی جایگاهش رشد پیدا میکند و به خصوص الان با این مسائلی که در داخل آمریکا است، بالاخره دوست دارد تمرکز به خارج از کشور منتقل شود و حواس مردم به دشمن خارجی متوجه شود، ولی در عین حال دولت آمریکا و به خصوص ترامپ مایل نباشد که این تنشها افزایش پیدا کند، چون یکی از شعارهای اصلی ترامپ در سیاست خارجه این بود که جنگ عراق یک فاجعه بود و تیلیاردها دلار ازبین برده است و ما دروغ گفتیم، دولت ما دروغ گفته و ما را بیچاره کردند و ما نمیخواهیم از این مداخلات داشته باشیم؛ بنابراین ترامپ از آن طرف نمیخواهد این خاطرات گذشته را در میان مردم زنده کند و از طرفی میخواهد خود را مقتدر نشان دهد و حواسها را هم پرت کند.
*مخالفین ترامپ او را مزدور روسیه می نامند
افزایش منازعات لفظی با روسیه را چگونه ارزیابی میکنید؟
آقای ترامپ توسط مخالفینش متهم به مزدوری روسیه است و بیان میکنند که روسها او را سرکار آوردند. اما هیچ وقت مستنداتی ارائه ندادند که چنین چیزی وجود داشته است و من هم فکر نمیکنم که روسها نقش خاصی در این قضایا داشته باشند. امکان دارد ارتباطاتی وجود داشته باشد، اما اعمال نفوذ گسترده به نظر من منتفی است. من شخصا فکر میکنم چنین توانی وجود ندارد و فکر میکنم بیشتر درگیریهای داخلی آمریکا است. در هر حال مخالفین ترامپ دائما میگویند او نامشروع و مزدور است. روسها او را سرکار آوردند و از طرفی ترامپ در زمان انتخابات تاکید داشت که ما باید روابط مان را با روسیه تقویت کنیم. سنا و کنکره تحریمهای گستردهای که نسبت به روسیه وضع کرده بود را به نطر من برای این بود که دست و پای ترامپ را ببندند که نتواند این رابطه را درست کند. ولی به نظرم بیش از این که اینها با خود روسیه مخالف باشند مخالف ترامپ هستند و حاضر هستند رابطه با روسیه را از بین ببرند تا ترامپ را تضعیف کنند. اخیرا ترامپ گفته بود ما میخواهیم از سوریه خارج شویم، و حالا این اتفاق باعث میشود آمریکا انگیزه بیشتری برای ماندن پیدا کند. در سال گذشته هم همین اتفاق افتاد؛ وقتی ادعا شد که سوریه از سلاح شیمیایی استفاده کرده است مستندات آنقدر ضد و نقیض بود که معلوم بود دروغ میگویند، اما زمانی بود که نماینده آمریکا در سازمان ملل گفت ما هدف مان برکناری رئیس جمهور سوریه نیست، یعد پشت بند آن این اتفاقات میافتد. دولت سوریه قبلا سلاح شیمیایی تحویل داد، ولی برای چه سوریه بخواهد حمله شیمایی کند. اصلا توجیه ندارد.
* هدف آمریکا سوریه تضعیف شده است
آقای دکتر الان مشخصا میتوانیم بگوییم که آمریکا به دنبال برکناری اسد است؟ یا درونمای مشخصی نمیشود در این حوزه ترسیم کرد؟
من فکر میکنم که دولت آمریکا به دنبال برکناری اسد بود و خوب بالاخره فایل صوتی از وزیر امورخارجه سابق آمریکا، «کری» درز کرده است که او در آن میگویند ما اجازه دادیم که داعش به سمت دمشق پیشرفت کند تا اسد را وادار کنیم که با ما مذاکره کند اینها خواستار تغییر و تحول بودند و در هر حال سوریه تجزیه شده، تضعیف شده که جزو اهدافشان است کما این که آمریکا دوست دارد مصر و همه کشورهای دور اسرائیل تضعیف شوند تا کار اسرائیل راحتتر شود. از تجزیه عراق صحبت میکنند.
*مردم سوریه از قبل پوست کلفت تر و مقاوم تر شده اند
آیا میتوان گفت یکی از دلایلی که ترامپ بر خلاف سخنان قبلی خود در این حوزه عمل کرد، نگرانی شدید اسرائیل از حضور و گسترش پایگاههای نظامی ایران در سوریه بود؟
طبیعتا. اما فقط بحث نیروهای ایرانی نیست. الان دولت سوریه، درست است که خیلی از نظر اقتصادی ضعیف شده است، درست است که هنوز برخی از کشور دست تکفیریها است. اما در نظربگیریم که مردم امروز سوریه خیلی پوست کلفتتر از قبل هستند و شاید 10 سال پیش اسرائیل اگر میخواست به سوریه حمله کند فکر میکرد که ظرف چند روز به دمشق میرسد. الان چنین چیزی ممکن نیست. الان مردم تلفات دادند، مثل سابق نیست که اسرائیل بتواند با یک جنگ کلاسیک کاری را پیش ببرد و کار را یک سره کند، بنابراین بحث حضور ایران نیست، ایران یک بهانه است. بحث قدرتمند شدن خود دولت مرکزی سوریه است، از جهاتی قدرتمند شدن عراق به وجود آمدن حشدالشعبی انصارالله در یمن، همه اینها با هم است.
*حمله به سرویه نشان دادند آزادی بیان در رسانه های غربی شبیه طنز است
با توجه به این که در رسانههای بین المللی هستید آیا دولت آمریکا و متحدینش توانسته اند در فضای افکار عمومی آمریکا و بین المللی به طور مشخص تصویری از ایران بسازند که حامی تروریسم و سلطه گر است؟
بله. به نظر من در ساختن این تصویر موفق بوده اند. این تصور که بعضیها دارند که رسانهها در غرب آزاد هستند، حالا متاسفانه یک عده در ایران در این 40 سال آنقدر بعضی از حرفها را به صورت کلیشهای تکرار کرده اند که بخشهای زیادی از جوانان ما دیگر باور ندارند، ولی من فکر میکنم خود این قضیه سوریه نشان داد که چطور رسانههای غربی یک پارچه بودند. یک دست بودند، و سوالهای جدی مطرح نمیکنند، حتی کسانی که مخالفت میکنند را صدایشان را قطع میکنند و یا در روزنامهای مثل تایمز تیتر اصلی این بود که میگفت یک سری از این استادها پروپاگاندای روسیه را پخش میکنند توجیه گر اسد هستند. در صفحه اصلی یکی از معتبرترین و کلیدیترین روزنامههای انگلیس است.
*ترامپ نمی توانند کشور ها را علیه ما بسیج کند
حزب دموکرات در آمریکا معتقدند که به نوعی اوباما تحریمهای گستردهای را در این سالها اعمال کردند. این را مطرح میکنند که ترامپ نمیتواند اجماع علیه ما بسازد. این گزاره را قبول دارید؟
من فکر میکنم که یکی از ویژگیهای خوب ترامپ برای ایران این است که قدرت اجماع سازی ندارد و مخالفتهای زیادی در داخل آمریکا دارد و تنشهای زیادی را به وجود آورده است، کشورهای دیگر و به طور خاص چین خیلی مهم است. اختلافات تجاری بین آمریکا و چین برای ما فرصت به وجود میآورد اگر ما عاقل باشیم. از طرفی هم مخالفین ترامپ و تلاش آنها برای بهم زدن رابطه آمریکا و روسیه هم به نفع ما شده است. حالا به طور غیرمستقیم جزو اهداف ترامپ نبوده است، ترامپ میخواست به طور خاص با روسیه ارتباط نزدیک تری داشته باشد و، چون مخالفینش اجازه نمیدهند این هم به نفع ما است. به نفع رابطه ایران و روسیه است و همچنین کشورهای دیگر، اتحادیه اروپا دل خوشی از ترامپ ندارد در قضیه سوریه عرض کردم اتحادیه اروپا خیلی هم نشان داد که تابع آمریکا است ولیکن به هر حالا اینها به ترامپ علاقه مندی چندانی ندارند. لااقل حکام فعلی که داریم میبینیم که طی سالهای گذشته اروپا به سمت راست گرایی، گروههای فاشیستی دارند رشد میکنند در اتحادیه اروپا به سرعت ولیکن حکام فعلی اتحادیه اروپا غالبا از ترامپ خیلی خوششان نمیآید، این شکافها را میتوانیم استفاده کنیم؛ بنابراین تا این لحظه ترامپ برای ما بهتر بوده تا کلینتون و میتوانیم از این فضا استفاده کنیم.
*در صورت کنار گذاشتن موشک ها هیچ تضمینی برای امنیت ما وجود ندارد
الان غربیها در حال فشار آوردن به ایران بر سر موشکهای دفاعی هستند. نظر شما در مورد این اعمال فشار در حوزه موشکی چیست؟
همین اخیرا وزیر امورخارجه جدید آمریکا که قبلا رئیس سازمان سیا بود، ایشان موقعی که با سنا طرف بود گفته بود ایرانیها قبل از توافق هستهای هم به سمت سلاحهای هستهای حرکت نمیکردند، ایشان که از مخالفین سرسخت ما است، این اعتراف مهمی است، شاید با برنامه هستهای ما مخالف بودند، ولی مخالفت هایشان هم بخشی مربوط به برنامه هستهای نبود، بهانه بود. برنامه هستهای را شاید دوست داشتند ما نداشته باشیم، شاید دوست داشته باشند ما هیچی نداشته باشیم، ولی از آن استفاده میکردند که به طور کلی به ما فشار بیاورند. به نظر من موشکی ایران هم همین حالت را دارد. طبیعتا دوست ندارند ما دفاع موشکی داشته باشیم، به خاطر اینکه اگر ما هیچ سلاحی نداشته باشیم بهتر است، ولیکن این هم مثل برنامه هستهای از آن به عنوان بهانه استفاده میکنند تا فشار بیاورند. من فکر میکنم حمله اخیر به سوریه انجام شده است، نشان میدهد ما اصلا نمیتوانیم سر برنامه موشکی مذاکره کنیم، چون هیچ قوانین بین المللی که به نفع آنها هم طراحی شده بودند با این کاری که اینها کردند دیگر ارزشی ندارد. الان شورای امنیت که خودشان از 5 عضو دائم که حق وتو دارند که 3 تاش برای خودشان هست یعنی شورای امنیت را تبعیت نمیکنند؛ بنابراین چه چیزی میتواند آمریکا را مهار کند اگر بخواهد به ما حمله کند؟ اگر آمریکا به هر دلیل، که به خاطر قدرت مان بعید است به ما حمله کند، تنها چیزی که میتواند از ما حفاظت کند همین قدرت بازدارندگی است. برای همین میگویم نباید روی اتحادیه اروپا خیلی حساب باز کنیم؛ و اصلا نمیتوانیم به قوانین بین المللی تکیه کنیم که اینها از ما حفاظت میکنند. اینها باعث میشوند که آمریکا مهار شود.
*برجام نه ترکمانچای است نه توافق قرن
آیا روند برجام منجر به شکل گیری این تصور در غربیها نشد که با فشار میتوانیم از ایران امتیاز بگیریم؟
من از اول به دوستان میگفتم که برجام نه توافق خوبی است و نه توافق خیلی بد. نه ترکمنچای بوده است و نه تواق قرن. آمریکا هم از برجام سوء استفاده کرد و ما از روز اول علی رغم این که از برجام تبعیت کردیم و ما همه تعهدات را پایبند بودیم آنها اصلا پایبند نبودند و مسئولین دولتی، اقتصادی و سیاست خارجه ما این را میگویند. حالا برجام امتیازاتی داشت که در مقطعی فشار را روی ما کم کرد و همچنین وهابیت و تکفیریها را در آن مقطع تحت فشار قرار داد. چون حواسها رفت روی آنها و از فشار به ایران کاسته شد. یک مقدار بخشی ار دارایی های مان را که اینها دزدیده بودند به ما دادند، اما نه آنطور که شاید و باید. چون بانکها همچنان دچار مشکل هستند. از طرفی هم فکر میکنم برای مردم ما بد نشد. ما هزینههای زیادی دادیم، امتیازاتی دادیم. بالاخره تلاش مان را کردیم که نشان دهیم به جهان که حاضریم توافق کنیم که تنشها کاهش پیدا کند و هم برای مردم خودمان معلوم بود این کار را میکنیم. اما بعد از این مدت هم برای جامعه بین الملل و هم مردمی که در ایران تردیدی داشتند نسبت به این قضیه فکر میکنم برای همه روشن است هم در زمان اوباما و ترامپ به طور خاص علی رغم اینکه به همه تعهدات طبق قرارداد عمل کردیم، آنها به تعهدات عمل نکردند و پایبند نبودند و این یعنی آمریکا غیرقابل اعتماد است. طبیعتا آمریکاییها دوست دارند از این وضعیت استفاده کنند، طبیعتا در برجام ما امتیازاتی دادیم و آنها تصور کنند که باز هم فشار بیاورند امتیازات جدیدی را بتوانند به دست بیاورند، بله! این منطقی است، ولی فکر میکنم از آن طرف اتفاقاتی که افتاده کار را برای آمریکا سختتر میکند. هم آمریکا در دنیا منزویتر است و هم شرایط داخلی آمریکا مشکل است و هم جامعه جهانی دیه که ایران به تعهداتش پایبند بوده علی رغم اینکه امتیازات زیادی را داده، برای آمریکا اجماع سازی خیلی مشکلتر است، جهان هم تغییر پیدا میکند. قدرت به آسیا هر ساله افزایش پیدا میکند و قدرت اروپا به طور نسبی و آمریکا کاهش پیدا میکند و روند جهانی به سمت شرق است و خود غربیها هم این را تایید میکنند؛ و همچنین فکر میکنم ما هم راههای جدید را پیدا میکنیم برای دور زدن تحریم ها، که مثلا میتوان از جایگزین کردن پولهای ملی کشورها با دلار نام برد.
*قدرت آمریکا کمتر شده است
یعنی میخواهید بگویید آمریکا قدرت سابق را ندارد که بخواهد سیطره کامل خودش را بر دنیا اعمال کند؟
هم آمریکا قدرتش به طور نسبی کمتر شده و هم آمریکا کمی منزویتر شده است و هم کشورهایی که با آمریکا مساله دارد مساله شان بیشتر شده است مثل روسیه و چین که این به نفع ما است؛ و هم انسجام داخلی نسبت به مسائل بین المللی بیش از گذشته است. الان آدم عاقل در داخل کشور پیدا نمیشود که بگوید آمریکا قابل اعتماد است. 3 الی 4 سال پیش فضایی به وجود آمد که بخشهایی و عدهای از جامعه میگفتند که نه تقصیر خودمان است. ما اگر کوتاه بیاییم همه چیز درست میشود. به غیر از کسانی که متعصب و لجباز هستند و آیه هم نازل شود قبول نمیکنند به غیر از آنها، عامه مردم الان میدانند شرایط به چه صورت است، و فکر نمیکنم شرایط برای آمریکا مثل سابق باشد.
*ما در رسانه در بعد حرفه ای گری دچار مشکل هستیم
در بحث دیپلماسی رسانهای چه در منطقه و چه در فضای بین الملل به نظر میرسد ما موفق عمل نکردیم. دلیل این ضعف دیپلماسی رسانهای ما را چه عواملی میدانید؟
بخشی از این ضعف طبیعی است. غربیها رسانههای زیادی دارند، ثروت زیادی دارند، کشورهای عربی مخصوصا دو سه تا از این کشورها پول زیادی داشتند و در رسانهها سرمایه گذاری کردند، سعودی ها، اماراتیها و قطری ها. قطریها هم در این قضیه سوریه در مقابل ما قرار گرفته بودند، با سعودیها و ترکها دولتشان و اماراتیها همه از تکفیریها و افراطیها حمایت کردند؛ و بالاخره سعی کردند در جامعه عرب بحث را شیعه و سنی کنند، به هر حال ما هم قدرت رسانهای و ثروت آن چنانی نداریم، از طرف دیگر هم حرفهای گری در کشور ما شاید در برخی حوزهها به خصوص در دنیای انگلیسی زبان کم هست و فکر میکنم بعضی از اختلافات داخلی و سیاسی کاریها هم تاثیر میگذارد. بعضی وقتها هزینه زیادی روی سخت افزارها می کنیم، ولی هزینه روی حرفهای گری نمی کنیم. بعضی وقتها یک خبرنگار خوب، گوینده و مجری خوب را خیلی تحویل نمی گیریم یعنی اگر برود یک کشور دیگر حقوق بالایی میگیرد، اما ما در داخل کشور او را جذب نمی کنیم. اصولا خیلی به این مسائل توجهی نداریم.
ا.ح75