شعار سال: خاورمیانه با تمام چالش های سیاسی، فرهنگی و امنیتی اش تبدیل به محلی شده است که ایران و روسیه علاقهمند به حضور و ایفای نقش درآن هستند. به عنوان مثال مسئلهی سوریه و چالشهای مربوط به آن موضوعی بوده که برای جمهوری اسلامی ایران یک موضوع حیاتی به شمار می آید و ایران با تمام امکانات در دفاع از آن وارد عمل شده و همچنین روسیه به خاطر در خطر دیدن منافع خود و جلوگیری از حضور بیشتر آمریکا در منطقه اقدام به مشارکت در این موضوع کرده است
نگاهی بر روسیه
هم اکنون ۲۶ سال از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تشکیل فدراسیون روسیه میگذرد و باید نگاهی دوباره به روسیه کرد و اشتباهات تاریخی شوروی را به پای شوروی ننوشت، روسیه کشوری حدوداً با ۱۵۰ میلیون جمعیت و وسعتی برابر با ۱۷ میلیون کیلومتر مربع پهناورترین کشور جهان است. این کشور در آسیای شمالی و اروپای خاوری واقع است و با اقیانوس آرام شمالی و اقیانوس منجمد شمالی؛ و نیز با دریای خزر، دریای سیاه، و دریای بالتیک مرز آبی دارد. روسیه با ۱۴ کشور آسیایی و اروپایی مرز زمینی دارد و با کشورهای پیرامون دریای برینگ، دریای ژاپن، دریای خزر، دریای سیاه، و دریای بالتیک ارتباط دریایی دارد. در مجموع ۱۶۰ گروه قومی در این کشور زندگی میکنند. تاتارها ۳٫۹ درصد جمعیت روسیه را تشکیل میدهند و بزرگترین اقلیت قومی این کشور محسوب میشوند. اقوام اوکراینی، چوواش، باشقیر، چچنی، و ارمنی نیز هر یک بیش از یک میلیون نفر جمعیت دارند و آوارهای قفقازی، بلاروسیها، آسیها، آذربایجانیها و قزاقها از دیگر اقوام پرجمعیت روسیه هستند. روسیه کشوری فدرال با تقسیمات کشوری پیچیدهایست و شامل ۸۳ واحد فدرال از جمله ۲۱ جمهوری خودگردان میشود. روسیه تا پیش از قرن هجدهم یک حکومت نه چندان نیرومند در خاور اروپا بود و وسعت آن چندان زیاد نبود. تا اینکه در آغاز قرن ۱۸ میلادی و با اصلاحاتی که تزارپتربزرگ انجام داد، این کشور به یک امپراتوری پهناور و نیرومند تبدیل شد. در سال ۱۹۱۷ انقلاب کمونیستی در این کشور به وقوع پیوست و نام کشور به «اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی» تغییر یافت. روسیه، با عنوان جمهوری فدراتیو روسیه شوروی، مهمترین و بزرگترین جمهوری در اتحاد جماهیر شوروی بود. در سال ۱۳۷۰ (۱۹۹۱) شوروی پس از جنگ سرد طولانی با غرب فروپاشید و فدراسیون روسیه به جای آن نشست.
نگاهی بر ایران
جمهوری اسلامی ایران نیز در سال ۱۳۷۵ با پیروزی انقلاب اسلامی و حرکت مردم در جهت نفی هر گونه سلطه پذیری حرکتی بزرگ در تاریخ سیاسی ایران رقم زدند و با مجاهدت های بسیار، نظامی مبتنی بر احکام اسلامی بنا ساختند، از مهم ترین شعارهای مردم انقلابی ایران «نه شرقی و نه غربی» بود و مردم به دنبال «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» بودند و با پیروزی این حرکت، نظامی تشکیل شد که در آن بیگانه حق دخالت ندارد و مردم خود بر سرنوشت خویش حاکم شدند و تمام مزدوران غرب و شرق از کشور بیرون ریخته شدند، امروز بعد از گذشت ۴۰ سال از آن روزها جمهوری اسلامی ایران به قدرتی تبدیل شده است که علاوه بر استقلال و حرکت رو به سعادت خود، قدرتی منطقهای است و تمام معادلات خاورمیانه و جهان را تحت تاثیر قرار میدهد و تصمیمی در خاورمیانه گرفته نمیشود مگر اینکه ایران به عنوان عضوی موثر در آن حضور و تاثیر داشته باشد. روسیه نیز به عنوان یک قدرت دیگر و در رقابت با جمهوری اسلامی ایران علاقه مند به جهت حضور و مشارکت در آیندهی قدرت در خاورمیانه است و از هر فرصتی برای حضور فعال در این منطقه بهره برده است.
خاورمیانه؛ نقطه تلاقی ایران و روسیه
خاورمیانه با تمام چالش های سیاسی، فرهنگی و امنیتی اش تبدیل به محلی شده است که ایران و روسیه علاقهمند به حضور و ایفای نقش درآن هستند. به عنوان مثال مسئلهی سوریه و چالشهای مربوط به آن موضوعی بوده که برای جمهوری اسلامی ایران یک موضوع حیاتی به شمار می آید و ایران با تمام امکانات در دفاع از آن وارد عمل شده و همچنین روسیه به خاطر در خطر دیدن منافع خود و جلوگیری از حضور بیشتر آمریکا در منطقه اقدام به مشارکت در این موضوع کرده است و در نتیجهی همکاری بین دو کشور، این دو کشور توانسته اند در مبارزه با داعش بر آن پیروز شوند و این آغاز یک همکاری بلند مدت بین این دو کشور است، ولی چگونه می توان برای آینده ی این همکاری امیدوار بود و یک رابطه ای استراتژیک و راهبردی بلند مدت برای آن تعریف کرد که ضمن ایجاد بستری برای همکاریهای آینده در موضوعات احتمالی چالشهای اساسی دو کشور نیز حل و فصل شود.
امکان همکاری ایران و روسیه
آنچه با توجه به رویکرد سیاست خارجی روسیه در سالهای گذشته مهم به نظر میرسد نگاه واقعگرایانه به روابط با کشورهاست، پس باید برای آیندهی این روابط پیوستهای اقتصادی و مراودات تجاری تعریف کرد که طی آن دو کشور ضمن همکاریهای سیاسی و نظامی، در موضوعات اقتصادی نیز بتوانند باهم همکاری کنند و دیدگاه واقعگرایانهی روسیه به این همکاریها تأمین شود. ضمن اینکه جمهوری اسلامی ایران علاوه بر منافع اقتصادی و همکاریهای بینالمللی دغدغههای هویتی خود را در سیاست خارجی خود دارد. موضوعی دیگر که به نظر میرسد میتواند نقطهی اتصالی در روابط دو کشور باشد جمعیت مسلمان روسیه و نگرانیهای روسیه از افراطیگری و جنبشهای افراطی است که جمهوری اسلامی ایران بهعنوان کشوری که در خط مقدم مبارزه با افراطیگری عمل کرده است میتواند در مورد این دغدغهی روسیه او را همراه و یاری کننده باشد.
از عوامل مؤثر بر سیاست خارجی یک کشور گذشته تاریخی است، بر اساس این عامل مسکو تلاش دارد جایگاه و اقتدار روسیه را به جایگاه و اقتدار گذشته این کشور در زمان اتحاد جماهیر شوروی ارتقا دهد. بنابراین روسیه ملاحظهی بازگشت به حوزههای نفوذ خودش در زمان اتحاد جماهیر شوروی سابق را نیز دارد. یکی دیگر از عواملی که در سیاست خارجی کشورها مؤثر است ویژگیهای فردی سیاستمداران است. پوتین بهعنوان رئیسجمهور روسیه فردی است که در چارچوب نگرشهای رئالیستی(واقعگرایانه) تصور میشود در پی گسترش قلمرو نفوذ روسیه در مناطق مختلف جهان است. جبران تحقیرهایی که روسیه در دوره پس از جنگ سرد دچار آن شد یکی از عواملی است که پوتین را به این سمتوسو سوق داده است. یعنی غرب(مجموعه اروپا و آمریکا) در این مدت رفتارهای تحقیرآمیزی را با روسیه داشتند، بنابراین روسیه این رفتارهای تحقیرآمیز را نمیپذیرد و به همین دلیل با ابزار سخت وارد تعاملات امنیتی با غرب شده است. عامل بعدی این است که معمولاً رهبران سیاسی از یکسری پشتوانه نظری هم برخوردار هستند که سیاست خارجی را بر چارچوب آن پشتوانه نظری پیش میبرند. به نظر میرسد رئالیسم تهاجمی ازجمله پشتوانههای نظری است که سیاستمداران روسی آن را در دستور کار قراردادند. رئالیسم تهاجمی معتقد است بین قدرتهای بزرگ برای تبدیلشدن به هژمون(قدرت برتر) چه در سطح منطقهای و چه در سطح بینالمللی رقابت وجود دارد.
بنابراین روسیه تلاش دارد در بعضی از مناطق موقعیت هژمونی به دست بیاورد کما اینکه آمریکاییها هم این کار را انجام میدهند. بنابراین آسیای مرکزی، خاورمیانه حتی جنوب آسیا و منطقه شرق آسیا و منطقهای که اروپای شرقی نامیده میشود مناطقی است که روسیه به آنها برای تبدیلشدن به موقعیت هژمون در این مناطق توجه دارد، بنابراین سیاست روسیه در سوریه در این چارچوبها قابل ارزیابی است. درمجموع خروج از انزوا یکی از نتایج این سیاستها است و افزایش اقتدار روسیه از دیگر پیامدهای این کار است.
نتیجهگیری
بهصورت کلی تحلیلگران بر این باور هستند که شکلگیری زمینه مستحکم اقتصادی، زمانبر است و روسیه و ایران هم اکنون فاقد زمان لازم برای این امر هستند ولی در آینده این امر ممکن خواهد بود که حجم مبادلات اقتصادی قابل توجهی بین دو کشور انجام شود. علیرغم تمام زمینههای بالقوه ذکر شده، موانع جدی نیز وجود دارند که ممکن است همکاری رو به رشد دو کشور را با مانع مواجه کند و یا حتی متوقف نماید که بحران سوریه نشان داد میتوان حتی در موضوعاتی حساس ورود کرد و تحولات را به نفع کشور و جهان اسلام پیش برد. آنچه باید از آن غفلت نکرد این است که دنیا را در غرب و غرب را در آمریکا نبینیم و سیاست خارجی کشور را بصورت متوازن و با نگاه به ظرفیتهای جدید که میتواند تامین کننده منافع ما باشد پیش ببریم.
سایت شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری فاتر24 تاریخ انتشار 10 مهر 97، کدمطلب: -----، www.fater24.com
این سری هم که پوتین در یه زمینه ای علیه ایران به ترامپ علنی حق داده من میگم نباید روی روسیه بست