شعار سال: هاجر، خواب نداشت؛ میترسید در سیل غرق
شود. هاجر نه ساله یکی از کودکانی است که از وقتی خانهشان در روستا خسرج را سیل
کرخه برد، در اردوگاهی در حمیدیه زندگی میکند.» این را «مریم» مشاور روانشناس میگوید
که از فروردین در اردوگاههای سیل زدگان فعالیت میکند.
مریم میگوید: حالا هاجر بهبود یافته و از اضطراب پس از سیل رها شده
اما دیگر نمیتواند به مدرسه برود. سه خواهر و برادر هاجر نیز ترک تحصیل خواهند کرد،
زیرا خانواده آنها پس از این سیل، از پسِ هزینههای تحصیل فرزندانش برنمیآید.
مریم ادامه میدهد:از 48 خانواده ای که به آنها مشاوره دادهام، هاجر
یک نمونه از سه موردی بوده که مبتلا به اضطراب پس از سیل شدهاند اما خانوادههای
زیادی را در اردوگاهها دیدهام که گفتهاند دیگر نمیتوانند کودکان خود را به
مدرسه بفرستند.
مسئول تشکیل کارگروه مداخلات روانشناختی پس از سیل، نیز نسبت به موج
تازه ترک تحصیل در میان کودکان سیلزده هشدار میدهد.
عباس اماناللهی میگوید: یکی از مسایل مهمی که مشاهده کردیم تعداد
بالا کودکانی بود که ترک تحصیل کرده بودند و یا هیچگاه به مدرسه نرفتند؛ بسیاری از
خانوادهها هم بیان میکردند که به دلیل مشکلات اقتصادی به وجود آمده پس از سیل،
توان فرستادن بچههایشان را به مدرسه نخواهند داشت، بنابراین به نظر میرسد که یکی
از عواقب احتمالی سیل افزایش آمار ترک تحصیل دانش آموزان باشد که باید تدابیری
برای آن اندیشیده شود.
این عضو هیات علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه چمران
اهواز میافزاید: مردم سیلزده مشکلات زیادی را که قبلا در زندگی آنها وجود داشت با
خود به اردوگاهها آوردند و مشکلات سیل به آنها افزوده شد؛ مشکلاتی که بسیاری از
آنها ریشه در فقر دارد.
اماناللهی تاکید می کند: مسئولان باید به فکر پس از سیل باشند، شاید نخستین
گامی که میتواند به حل بسیاری از مسایل کمک کند تسریع در پرداخت خسارات مردم است
تا هم مرهمی بر زخمهای آنها باشد و هم به بازسازی امنیت و اعتماد مردم کمک کند؛
امیدوارم مسئولان برای حل مشکلات پس از سیل تدابیری بیندیشند، در غیر این صورت فقر
ممکن است بسیاری از مردم را به حاشیه شهرها بکشاند که باعث مضاعف شدن مشکلات خواهد
شد.
سیل و ناامنی
« زنی بود مبتلا به افسردگی پس زایمان، ترس و نگرانی شدیدی داشت از اینکه
نوزادش در اردوگاه سیلزدگان از نبود شیر خشک و گرسنگی بمیرد؛ مورد دیگر زن میانسالی
که «وسواس مرگ» داشت و مدام فکر می کرد که زمان مرگش فرا رسیده است؛ البته این
بیماری را از قبل داشت اما سیل و آوارگی آن را شدت بخشیده بود.» اینها نمونههای
دیگری است که مریم مشاور روانشناس به آن اشاره میکند.
پس از فراخوان مرکز علوم رفتاری دانشگاه شهید چمران اهواز و انجمن
مشاوره ایران، حدود یکصد نفر از دانش آموختگان کارشناسی ارشد و دکترا مشاوره و روان
شناسی برای کمک رسانی در حادثه سیل اعلام آمادگی کردند.
مریم اضافه میکند: البته عوارض سیل در هفتههای نخست پدیدار نمیشود و
هر چه هست در روزهای آینده مشخص میشود؛ در روزهای نخست وقوع سیل خانوادهها در شوک
و بهت هستند و اختلال روانشناسی در آنها خیلی مشهود نیست، همین که نمیدانند چه
شده ناشی از شوک است و باید یک ماه دیگر پیگیر وضعیت آنها شویم.
«فائزه» یکی دیگر از مشاوران میگوید: فقط یکی دو مورد از زن ها
بودند که مشکل اضطراب داشتند و خواب سیل میدیدند، اما آنچه بیشتر مشاهده کردیم
این بود که روستاییان ساکن در اردوگاه بیشتر به دنبال خدمات رفاهی بودند تا خدمات
روانی؛ این مساله نشانه فقر و نبود امنیت است و آنچه آزارشان میداد، آینده مبهم
بود.
«معصومه» نیز از دیگر مشاورانی است که در این مدت در اردوگاههای
سیل زدگان حضور داشته است. او میگوید: در اردوگاههای اسکان با آسیب آنچنانی برخورد
نکردیم؛ اکنون اضطراب اولیه کاهش پیدا کرده و آنچه باقی مانده حس ناامنی و اضطراب
از سرانجام تخریب هایی است که در خانه ها و زمین های کشاورزی است، البته جالب بود
که همه آنها امیدوار بودند به خانه بازمی گردند.
او ادامه میدهد: سیل زدگان خانههای خود را ترک کردند، بدون اینکه
هیچ چیزی همراه خود آورده باشند، به همین دلیل نیازهای آنها در روزهای نخستین، بیشتر
نیازهای زیستی و مواردی همچون خوراک، آب و پوشاک بود؛ بیشتر آنها دچار شوک نشده
بودند، یک دلیل آن مقاومت روستاییان است و دلیل دیگر شاید این است که بسیاری از
روستاها در حاشیه رودخانهها بود و از پیش آمادگی ذهنی رویارویی با این سیل را
داشتند.
معصومه میگوید: درباره تابآوری با ساکنان اردوگاهها صحبت میکردیم
زیرا بازگو کردن حادثه و گوش دادن به حرفهای آنها آرامشان میکند؛ همه آنها چیزهایی
را از دست داده بودند مثل خانه و زمین و احشام اما سعی کردیم کمکشان کنیم درباره
داشته هایشان همچون سلامت اعضا خانواده بیندیشند؛ همچنین تلاش کردیم درباره اصلاح
روابط، معایب و مضرات درگیر شدن و در کنار هم ماندن هم با آنها صحبت کردیم؛ بعضی
از آنها برای گفت وگو مقاومت می کردند، بعضی هم در مباحث جمعی شرکت میکردند اما
گفتوگو فردی را نمیپذیرفتند.
وی تصریح میکند: هنوز زود است که بشود نظر قطعی داد؛ به نظر می آید
بحران اصلی در راه است، به ویژه خانوادههایی که به دلیل فروکش نکردن سیل و طول کشیدن
آوارگیها باید در اردوگاه باید بمانند، احتمالا شرایط دشوارتری را تجربه خواهند
کرد.
«آرزو» بیشتر فعالیتهای مشاورهایاش در رده سنی کودک و نوجوان
است. او از نبود برنامهای برای اوقات فراغت کودکان در اردوگاهها گله مند بوده و معتقد
است: آنچه بیشتر در میان کودکان به چشم می خورد این بود که آنها هیچگونه آموزشی
در مدارس ندیده بودند.
او میگوید: با کودکان بازی میکردیم، اساس مشاوره کودکان بر مبنای
بازی است البته بازیهای هدفمند برای کاهش هیجان، ترس و خشمی که در حادثه سیل متحمل
شدهاند.
سیل و خشم
طغیان رودخانهها در بهار امسال 21 شهرستان در خوزستان را درگیر کرد.
133 روستا را آب برد و 374 روستا به صورت جزیی و کلی تخلیه شدند. به گفته وزیر کشور
سیل اخیر در خوزستان، حدود 400 هزار نفر را تحت تاثیر قرار داد. آن طور که هلال
احمر گزارش داده از چهارم فروردین 91 اردوگاه اسکان اضطراری برای سیل زدگان برپا
شده، به 256 هزار و 701 نفر سیل زده در این استان (بیش از 46 هزار و 808 خانوار)
امدادرسانی شده و هشت هزار و 800 نفر به مناطق امن جابجا شدند.
کارشناسان بر این باورند که مخاطرات طبیعی با توجه به تعداد انسانهای
آسیب دیده، میزان درگیری افراد در درون سیستم اجتماعی و میزان آشفتگی ایجاد شده،
جز مسایل اجتماعی به شمار میروند.
ابعاد گسترده سیل خوزستان، علاوه بر آبگرفتگی خانهها ، مزارع و تخریب
روستاها و راهها، نگرانی از تبعات اجتماعی را بیشتر کرده است.
مسئول تشکیل کارگروه مداخلات روانشناختی پس از سیل همچنین نسبت به
عواقب ثانویه پس از بحران سیل هشدار میدهد و میگوید: تبعات سیل از بُعد روانشناختی
مشکلاتی هستند که پس از حادثه ایجاد میشوند، پس از بلایای طبیعی و بحرانها،
افراد با آسیبهای مختلف اجتماعی و فردی مانند اضطراب و افسردگی، مشکلات سازگاری،
اختلال استرس پس از سانحه و حتی خودکشی، همینطور مسایل بین فردی و خانوادگی مانند
روابط میان همسران و یا والد و فرزندان، ارتباط با اطرافیان و ... روبه رو میشوند.
اماناللهی یکی از واکنشهای روانشناختی ناشی از سیل را «خشم» میداند
و میافزاید: خشم نسبت به مسئولان، نسبت به طبیعت، و حتی نسبت به خود در این شرایط
بروز میکند، و با یک جرقه به پرخاشگری تبدیل میشود، به همین دلیل است که تیمهای
مشاوره سعی میکنند پای درددل سیل زدگان بنشینند و به صحبتهای آنها گوش کنند،
همین حرف زدن و شنیده شدن کمک بزرگی به ایجاد امنیت روانی آنها میکند.
این عضو هیات علمی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران
اهواز، اضافه می کند: پس از سوانح نشانههای استرس یا استرس حاد در افراد مشاهده
میشود اما در سیلزدگان خوزستانی، این حالت نادر بوده است، این نشان میدهد این
افراد که روستاییانی زجر کشیده و سختی دیدهاند، انسانهای بزرگی هستند و تابآوری
روانی بالایی در مقابل مشکلات و بلایا دارند؛ البته باید به این مساله توجه داشت،
سیلی که اتفاق افتاد تدریجی و آرام بود و تلفات جانی نداشت؛ به این معنی که
نزدیکان آنها کشته یا مجروح نشده بودند، همین مساله به تحمل بیشتر کمک میکرد؛
البته به دلیل شرایط آب و هوایی و گرم شدن هوا و نبود تجهیزات و امکانات، سیل
زدگان به ویژه آنهایی که هنوز در اردوگاهها سکونت دارند، مشکل پیدا میکنند.
سیل و اعتماد
اماناللهی یکی دیگر از تبعات سیل را ایجاد ناامنی روانی برای مردم سیل
زده بیان میکند و میگوید: زمین کشاورزی، احشام و خانه این مردم از بین رفته، وقتی
میبینند همه آنچه تا حالا ساخته بودند از بین رفته است، بر امنیت روانی آنها
تاثیر میگذارد؛ زمین کشاورزی و احشام منبع اصلی درآمد این خانوادهها بود و
براساس آنها برای ادامه زندگی خود برنامهریزی میکردند سیل برنامه زندگی این
مردم را به هم زده است؛ یکی از مراجعان زنی بود که ساعتها برای باغچه «بامیهاش»
گریه میکرد، زیرا قرار بود با فروش این بامیهها برای درمان ناباروری به اصفهان
برود و حالا همه زندگیش به هم ریخته بود.
رئیس انجمن مشاوره خوزستان، در ادامه با بیان اینکه مبناییترین منابع
احساس امنیت برای انسان، خانه و مادر هستند، توضیح میدهد: یکی از مولفههای مورد
توجه روانشناسی در زمان بحران، احساس امنیت روانشناختی انسانهاست، دل کندن از
منبع امنیت، حتی در زمان خطر و بروز حوادث مانند سیل، به راحتی امکانپذیر نیست،
به همین دلیل بود که روستائیان حتی در زمان هشدار حاضر به ترک خانههای خود نمیشدند؛
از جمله درسهای اساسی روانشناسی این است که خانه نماد عشق و امنیت و سایر پایههای
اساسی روانشناختی انسانهاست و فاصله گرفتن از خانواده حتی در شرایط عادی نیز سخت است.
به گفته وی اگر برخی از سیلزدگان مطالبه زیادی دارند نیز ناشی از نبود
امنیت روانشناختی است، زیرا این افراد به آینده مطمئن نیستند و به ذخیره سازی برای
یک ماه و حتی یک سال آینده خود میاندیشند.
اماناللهی تصریح میکند: این مردم را جنگ تحمیلی از پا درنیاورد و سیل
هم از پا در نمی آورد چون مردم مقاومی هستند؛ اما باید به این مساله توجه داشت،
تداوم محرومیتهای ناشی از جنگ تحمیلی و اضافه شدن مشکلات و آسیبهای سیل ناامنی
روانشناختی مردم را دامن زده و اعتماد آنها را خدشهدار میکند.
وی میافزاید: با آغاز بازگشت سیلزدگان به خانههایشان، احتمال
افسردگی، مشکلات اضطرابی و سازگاری و مسایل بین فردی در آنها بیشتر میشود، زیرا خانه
به عنوان منبع امنیت، تخریب شده، بنابراین با تسریع در جبران خسارت، باید کمک شود
آسیبهای روانی کاهش یافته و احساس امنیت به مردم بازگردد.
سیل و مدرسه
حدود 2 ماه از طغیان رودخانه ها در خوزستان می گذرد. حالا اردوگاه های
موقت اسکان سیل زده ها از 91 به سه اردوگاه رسیده است. اگر چه مسئولان میگویند اردوگاههای
اسکان اضطراری و چادرها در خوزستان برچیده شده اما هنوز صدها نفر در جنگلهای خسرج
و تپههای ا... اکبر در شهرستان حمیدیه و در گرمای بالای 40 درجه خوزستان، روزگار
میگذرانند.
سیل به 104 مدرسه در خوزستان خسارت وارد کرد و کلاسهای آموزشی را در
مناطق سیل زده به مدت دو هفته تعطیل کرد.
به گفته فرماندار حمیدیه سیل به 14 مدرسه این شهرستان خسارت وارد کرد
که از این تعداد شش مدرسه باید مجدد احداث شوند.
آیا مهر آینده کودکان سیل زده به کلاسهای درس، سلام میکنند؟
شعار سال، با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از سایت خبری تحلیلی اسکان، تاریخ 25 اردیبهشت 98، کد مطلب: 19698: www.eskannews.com