طبق آمار سازمان بهداشت جهانی (WHO)، ایران دارای سرانه نگران کننده 11 پزشک به ازای هر 10 هزار نفر جمعیت است. شرایط وقتی نگران کنندهتر میشود که بدانید این آمار نه تنها نسبت به سرانه کشورهای توسعه یافته، فاصله قابل توجهی دارد؛ بلکه در مقایسه با کشورهای منطقه نیز سرانه پایینی محسوب میشود. بدیهی است؛ اصلیترین راه افزایش تعداد پزشکان در کشور، افزایش ورودی آن یا همان ظرفیت پذیرش رشتههای پزشکی در کشور است.

شعار سال:کمبود پزشک در ایران در سایه بیتوجهی مسئولین در طول دهههای گذشته تبدیل به معضلی اساسی برای مردم شده است. با این وجود آمارها نشان میدهد با ادامه روند فعلی افزایش ظرفیتها در رشته پزشکی نمیتوان به حل این موضوع در آینده امید بست.
اواخر آبان ماه سال گذشته بود که در دوران وزارت قاضیزاده هاشمی، هیئت دولت سند درمان ایران 1404 را به تصویب رساند. برنامهای 10 ساله برای مدیریت آینده درمان کشور که قرار بود با اجرای آن، دسترسی عادلانه به خدمات درمانی بهبود یابد و گام بلندی در راستای تحقق عدالت اجتماعی برداشته شود. همچنین از دیگر اهداف این سند، میتوان به حداقل رساندن مدت زمان دسترسی به این خدمات، بخصوص در مناطق محروم و در نهایت ایجاد توسعه پایدار در آن مناطق اشاره کرد.
وعده عمل نشده دولت برای افزایش پزشکان
تعداد پزشک در کشور به عنوان یک شاخص کمی در متن سند درمان گنجانده شدهاست. طبق برآورد این سند، تعداد کل پزشکان در ایران تا سال 1404 باید با تجربه رشدی 1.5 برابری به عدد 206 هزار پزشک برسد. با احتساب این آمار، سرانه پزشک در ایران تا آن سال به 23 پزشک به ازای هر 10 هزار نفر خواهد رسید و از این لحاظ با فرض ثابت ماندن این آمار در دیگر کشورها با سرانه فعلی کشور ترکمنستان برابری کرده و از این نظر جایگاهی بالاتر از قرقیزستان و پایینتر از عربستان خواهد داشت.
این تعداد با توجه به اینکه در کشورهای گروه بیست به ازای هر ده هزار نفر بیش از 20 پزشک داریم سرانه پایینی محسوب نمیشود اما از این منظر که در کشورهای پیشرو در حوزه سلامت، این شاخص بین 30 تا 50 است؛ این تعداد پزشک، برای رسیدن به نقطه مطلوب در حوزه سلامت کافی نخواهد بود. ضمن اینکه بدون شک با روند افزایشی جمعیت سالخورده کشور در دهههای آینده، نیاز به خدمات درمانی افزایش قابل توجهی پیدا خواهد کرد.
بحرانی به نام کمبود پزشک
طبق آمار سازمان بهداشت جهانی (WHO)، ایران دارای سرانه نگران کننده 11 پزشک به ازای هر 10 هزار نفر جمعیت است. شرایط وقتی نگران کنندهتر میشود که بدانید این آمار نه تنها نسبت به سرانه کشورهای توسعه یافته، فاصله قابل توجهی دارد؛ بلکه در مقایسه با کشورهای منطقه نیز سرانه پایینی محسوب میشود. خوب است بدانید سرانه پزشک در ایران از کشورهایی مثل تاجیکستان، سوریه جنگزده و حتی فلسطین هم کمتر است و با توجه به هدف گذاری مسئولان برای تبدیل شدن به کشور برتر منطقه در این زمینه، رسیدن به این هدف، با روند موجود دست یافتنی نخواهد بود.
اما آمار فاجعه بار ایران در حوزه سلامت، تنها در تعداد خلاصه نمیشود بلکه از لحاظ نسبت پزشک عمومی به متخصص هم شرایط نامناسبی وجود دارد. در ایران از مجموع کل پزشکان، برخلاف تمام کشورهای پیشرو در حوزه سلامت، 55 درصد را پزشکان عمومی تشکیل میدهند و تنها 45 درصد باقیمانده شامل پزشکان متخصص میشود. درحالی که متخصصین باید سهم بزرگتری از جمعیت پزشکان را به خود اختصاص دهند.
در این شرایط، صفهای طولانی مطبها و بیمارستانها خصوصا برای ویزیت پزشک متخصص، ویزیتهای چند نفره و عموما بسیار کوتاه، هزینه بالای درمان و همچنین دسترسی سخت مردم به خدمات درمانی بخصوص در مناطق محروم و کمتر برخوردار دور از انتظار نخواهد بود.
عبور از بحران با جهش ظرفیتی
تنها در صورتی میتوان به ایجاد عدالت در ارائه خدمات درمانی امیدوار بود که سرانه پزشک در کشور به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کند و در کنار این افزایش، تعداد پزشکان عمومی نیز از پزشکان متخصص پیشی نگیرد. بدیهی است؛ اصلیترین راه افزایش تعداد پزشکان در کشور، افزایش ورودی آن یا همان ظرفیت پذیرش رشتههای پزشکی در کشور است.
همانطور که گفته شد، سرانه پزشک در ایران 11 به ازای هر 10 هزار نفر جمعیت است. یعنی ما در کشور چیزی حدود 88 هزار پزشک فعال داریم. حریرچی، معاون کل وزیر بهداشت نیز سال گذشته در نشست خبری خود تعداد کل پزشکان در سال 95 را حدود 80 هزار نفر اعلام کرده بود1. این در حالی است که سند درمان کشور، برای سال 1404 تعداد 206 هزار پزشک را پیش بینی کرده است.
با یک جمع و تفریق ساده میتوان به این نتیجه رسید؛ برای رسیدن به تعداد پیش بینی شده در سند درمان، نیاز داریم به جمعیت پزشکان کشور، تعداد 118 هزار نفر افزوده شود. حالا با توجه به ظرفیت پذیرش سالانه هفت هزار نفری رشتههای پزشکی که وزارت بهداشت تعیین میکند؛ میتوان پیش بینی کرد بیش از دو دهه تا رسیدن به نقطه برنامه ریزی شده در سال 1404 فاصله داریم در صورتیکه تنها 6 سال تا سال 1404 زمان باقیست.
این روند ما را به شرایط مطلوب میرساند؟
همانطور که پیش از این گفته شد، سرانه پیش بینی شده در سند درمان، با توجه به اینکه سرانه کشورهای پیشرو در نظام سلامت از 30 بیشتر است، سرانه مطلوبی نخواهد بود. درصورتی که بخواهیم به سرانه 30 پزشک به ازای هر 10 هزار نفر جمعیت برسیم با فرض جمعیت 85 میلیونی به حدود 260 هزار پزشک نیاز خواهیم داشت. جالب است بدانید برای رسیدن به این تعداد، باید نزدیک به 30 سال به انتظار نشست.
هر چند ذکر این نکته قابل توجه است که این آمار، روی کاغذ است و در حقیقت با توجه به اینکه در 30 سال بعد بسیاری از پزشکانی که در حال حاضر فعالیت دارند فوت شده یا از کار افتاده می شوند و همچنین پیش بینی افزایش جمعیت ایران در سالهای آتی، رسیدن به این سرانه بیش ازاینها زمان خواهد برد.
سخن پایانی آنکه بحران کمبود پزشک در کشور بخصوص در مناطق محروم، در سایه بیتوجهی به آن و حتی وارونهنمایی در دهههای اخیر به بحرانی جدی تبدیل شده است و با توجه به اینکه اتخاذ هر تصمیمی درباره افزایش ظرفیتها، نیاز به یک بازه زمانی حداقل 7 ساله برای به ثمر نشینی دارد؛ تصمیم گیری فوری در این باره امری ضروری به نظر میرسد.
شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافت برگرفته از پایگاه خبری تحلیلی الف،تاریخ انتشار:11شهریور1398،کدخبر:3980605064،www.alef.ir