پایگاه تحلیلی خبری شعار سال

سرویس ویژه نمایندگی لنز و عدسی های عینک ایتالیا در ایران با نام تجاری LTL فعال شد اینجا را ببینید  /  سرویس ویژه بانک پاسارگارد فعال شد / سرویس ویژه شورای انجمنهای علمی ایران را از اینجا ببینید       
کد خبر: ۲۶۵۶۵۹
تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۲:۰۶
رهبر انقلاب «حداقل» چهار گفتمان را در سال جاری در جامعه تولید، تبیین و تبلیغ کردند که عبارتند از: گفتمان نظریه مقاومت،گفتمان مکتب حاج قاسم، گفتمان مسوولیت و همبستگی اجتماعی وگفتمان «رونق تولید».این چهار گفتمان به نظر می‌رسد در سال‌۹۹ نیز مورد توجه قرار‌گیرد. مخصوصاً آنکه حداقل در ماه‌های نخست آن، کشور همچنان درگیر ویروس کرونا خواهد بود و مسوولان و جامعه ایران چاره‌ای ندارند جز آنکه خود را آماده مواجهه با آن، و حوادث دیگر کنند.

شعار سال:اول. جهان بعد از کرونا، یقیناً با جهان قبل از کرونا، تفاوت‌های ماهوی خواهد داشت. این موجود که حتی قابل دیدن با چشم هم نیست و صرفاً با میکروسکوپ‌های الکترونی قابل دیدن است، نه تنها در علوم تجربی، که بسیاری از مفاهیم و نظریه‌های علوم انسانی و اجتماعی را هم به هم ریخته است.
«استفان والت»، نظریه‌پرداز مشهور روابط بین‌الملل و استاد دانشگاه هاروارد، در جدیدترین یادداشت خود در نشریه فارین پالیسی، معتقد است برخلاف آنچه برخی از پژوهشگران طی سال‌های اخیر در مورد کاهش نقش دولت‌ها و جایگزینی آن‌ها با سازمان‌های بین‌المللی و نیروهای اجتماعی نظریه‌پردازی کرده‌اند، بحران کرونا بار دیگر نشان داد که هنوز هم دولت‌ها، یگانه بازیگر اصلی برای حفظ امنیت و جان مردم خود هستند و شهروندان نیز در چنین مواقعی همین نگاه را به دولت‌ها دارند. او می‌نویسد: «اگر شیوع این بیماری به‌زودی فروکش نکند، روند روبه رشد تمایل به خروج از مسیر جهانی شدن کشورها را که اکنون نیز آغاز شده است، تقویت می‌کند. در دهه‌۹۰ میلادی، نظریه‌پردازان جهانی شدن معتقد بودند که جهان توسط مؤلفه‌هایی نظیر تجارت، سفر، یکپارچگی سیستم‌های مالی جهانی، انقلاب دیجیتال و برتری ظاهری لیبرال دموکراسی سرمایه‌داری بیش از پیش در هم تنیده خواهد شد. طی یک دهه اخیر این خوش‌بینی‌ها فروکش کرده است و همه روزه تعداد دولت‌هایی که حاضرند تا بهره‌وری، رشد اقتصادی و بازارهای آزاد را با استقلال معامله کنند، افزایش می‌یابد. همانطور که حامیان برگزیت در بریتانیا می‌گویند تنها خواسته آن‌ها «پس گرفتن قدرت کنترل» است.» بنابراین ما امروز نیازمند صورت‌بندی جدیدی از وضع جدید عالم هستیم که بتواند واقعیت جهان موجود را به‌درستی تبیین کند.


دوم. این مهم است که یک سیاستمدار نسبت خود را با سه سؤال به‌طور دقیق مشخص کند:
اول، در کجای تاریخ ایستاده است؟
دوم، مسأله‌های زمانه او چیست؟
و سوم، چه راه‌حل‌هایی برای آن مسأله‌ها ارائه می‌دهد؟


به این سه سؤال اگر به درستی پاسخ داده نشود، نمی‌توان تصویر روشنی از حال و آینده کشور و جهان ارائه داد. این سه سؤال حداقل در تاریخ معاصر ایران، قدمتی دویست ساله دارد و سیاستمداران ایرانی، خودآگاه یا ناخودآگاه نسبت عملی و فکری خود را با آن مشخص کرده‌اند. جنگ‌های ایران و روس شاید نخستین جرقه‌های پاسخ به این پرسش‌ها را در ذهن سیاستمدار ایرانی روشن کرد. شاید در مخیله سیاستمداران ایرانی آن روز، هیچگاه تصور نمی‌شد که قوای مسلمان ایرانی از قوای کافر روسی، آنچنان شکستی بخورند که نه تنها اعتبار و آبرویشان خدشه‌دار شود، بلکه حتی بخش‌های مهمی از خاک سرزمین مادری را هم از دست بدهند. همان ایام، عباس میرزا، از معدود سیاستمداران باغیرت عهد قاجار، در ملاقات با ژوبر، سفیر وقت فرانسه در ایران چنین می‌گوید: «از شهرت فتوحات قشون فرانسه دانستم که رشادت قشون روسیه در برابر آنان هیچ است، مع‌الوصف تمام قوای مرا یک مشت اروپایی(روسی) سرگرم داشته، مانع پیشرفت کار من می‌شوند... نمی‌دانم این قدرتی که شما (اروپایی‌ها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ شما در قشون جنگیدن و فتح کردن و به‌کار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنکه ما در جهل و شغب غوطه‌ور و به‌ندرت آتیه را در نظر می‌گیریم. مگر جمعیت و حاصل‌خیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا کمتر است؟ یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما می‌تابد تأثیرات مفیدش در سر‌ما کمتر از شما است؟ یا خدایی که مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکسان است خواسته شما را بر ما برتری دهد؟ گمان نمی‌کنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بکنم که ایرانیان را هشیار نمایم.» عباس میرزا با طرح این پرسش‌ها به‌دنبال شناخت نسبت خود با تاریخ و مسأله‌های زمانه خود بود. پس از او سیاستمدار دغدغه‌مند دیگری همچون امیرکبیر هم بر روی این پرسش‌ها تأمل کرد و شاید از همین‌رو بود که چاره را در اعزام دانشجوی ایرانی به مغرب‌زمین و تأسیس مدرسه‌ای به نام دارالفنون می‌دید.


در یک نگاه کلی اما، همواره دو جریان نسبت به این سه پرسش در کشور وجود داشته است:
جریان متجددین: که تصور می‌کردند اساساً ژن ایرانی، فاقد هوش و استعداد لازم برای پیشرفت است و حتی توانایی ساخت یک لوله رنگ آفتابه را هم ندارد و بنابراین برای توسعه، چاره‌ای جز غربی شدن، آن هم از فرق سر تا نوک انگشتان پا‌ندارد.
جریان متحجرین: که در تقابل با موج غربی‌شدن جامعه ایران در عصر قاجار و بعدها با سرعت بیشتر در عصر پهلوی اول و دوم، منکر هرگونه استفاده از دستاوردهای علمی بشر شدند و در مقابل موضوعاتی چون ورود دوش حمام و میکروفون و حتی گوجه‌فرنگی به کشور مقاومت کرده و همگی را تقبیح کردند! به‌دلیل همین دو نگاه افراطی و عدم درک و پاسخ درست سیاستمداران ایرانی به این سه سؤال بود که ایران و ایرانی، دویست سال «غیبت تاریخی» از معادلات جهانی پیدا کرد و نتیجه آنکه از کاروان پیشرفت دنیا عقب افتاد و حدث ما حدث. انقلاب اسلامی گرچه این معادله را برهم زد اما گویا همچنان برخی از سیاستمداران ما، به سبک اسلاف خود فکر می‌کنند.


سوم. ما امروز کجای تاریخ ایستاده‌ایم؟ مسأله‌های زمانه ما کدام‌هاست؟ و چه راه‌حل‌هایی برای آن متصور است؟ سال‌۹۸ سال ویژه و پرحادثه‌ای برای ایران بود. وقوع سیل و خرابی‌های گسترده در چندین استان در نخستین روزهای سال، انهدام پهپاد فوق مدرن آمریکایی توسط نیروی هوافضای سپاه پاسداران، سفر شینزو‌آبه به ایران برای وساطت مذاکره با آمریکا، توقیف نفتکش ایرانی توسط نیروهای انگلیسی و به تبع آن اقدام متقابل ایران در توقیف نفتکش انگلیسی، حمله موشکی به پالایشگاه نفتی آرامکوی عربستان توسط انصارالله یمن، باز شدن مرز استراتژیک بوکمال-القائم، آشوب‌های سازماندهی‌شده در سه کشور عراق، لبنان و ایران، اشغال سفارت آمریکا در عراق، شهادت سردار پرافتخار ایرانی حاج قاسم سلیمانی توسط آمریکایی‌ها، تشییع میلیونی و بی‌نظیر پیکر آن شهید مطهر و یارانش، سخنرانی تاریخی رهبرانقلاب در نماز جمعه بعد از نه سال، پیروزی قاطع اصول‌گرایان در انتخابات مجلس و هفته‌های اخیر هم ورود ویروس کرونا به کشور، همه و همه اتفاقات و حوادث مهمی است که در سال‌۹۸ به وقوع پیوست.


چهارم. رهبر انقلاب در کنار رهبری دینی و حکیمی متأله، به‌عنوان سیاستمداری زبده در پاسخ به این رخدادها و حوادث، «حداقل» چهار گفتمان را در سال جاری در جامعه تولید، تبیین و تبلیغ کردند:


۱. گفتمان نظریه مقاومت: که در یک انگاره کلی، ناظر به پاسخ به پرسش«کجای تاریخ ایستاده‌ایم» است. از نظر رهبر انقلاب، در دنیایی که کشورها برای نفوذ و اقتدار بیشتر در دنیا، هر لحظه بر توان قدرت نرم و سخت خود می‌افزایند، جمهوری اسلامی هم چاره‌ای جز «قوی شدن» ندارد. نظریه مقاومت در حقیقت، برگرفته از نگاهی واقع‌گرایانه به وضع جهان کنونی است. جهانی که درست یا نادرست، «قدرت» در آن حرف اول و آخر را می‌زند. پس به جای نشستن و ارائه راهکارهای تکراری چون مذاکره که تجربه شکست آن نیز پیش روی همه است، چاره‌ای جز مقاومت، و قوی شدن ارکان مختلف ساختار سیاسی و جامعه وجود ندارد.


۲. گفتمان «رونق تولید»: که تلاشی است برای فهم یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین مسأله‌های زمانه ما، یعنی اقتصاد و مشکلات معیشتی. واضح است که در یکی، دو سال اخیر مخصوصاً، مقامات آمریکایی، توجه ویژه‌ای برای ضربه اقتصادی به ایران را آغاز کرده‌اند که تحریم نفتی، مالی، بانکی و دارویی این روزها بر همگان مشهود است. در مقابل، رهبر‌انقلاب چاره را در رونق تولید و توجه به ظرفیت‌های داخلی می‌دانند که به عقیده بسیاری از اقتصاددانان نیز اگر توان تولید داخلی به جریان بیفتد، باطل‌السحر کید دشمنان خواهد بود.


۳. گفتمان مکتب حاج قاسم: که در نماز جمعه ۲۷‌دی‌ماه توسط ایشان مطرح شد و رهبر انقلاب به‌دنبال آن بودند که با ذکر برخی از خصوصیات رفتاری حاج قاسم و اقدامات او و نیروی قدس، چارچوب دقیقی از وضعیت جامعه ایران ارائه دهند. از حیث جامعه‌شناختی و روان‌شناختی نیز بیان ویژگی‌های اخلاقی حاج قاسم، دارای کارکردهای تربیتی و نیروسازی برای آینده انقلاب اسلامی است.


۴. گفتمان مسوولیت و همبستگی اجتماعی: که در بیانات روز پرستار، دیدار مداحان، و روز درختکاری از سوی ایشان مطرح شد و ناظر به کارکردهای اجتماعی جامعه و مردم ایران در شرایط کنونی است. رهبر انقلاب در دیدار پرستاران دراین‌باره چنین می‌فرمایند: «امروز جامعه ما به شفقّت بین افراد و آحاد جامعه احتیاج دارد؛ امروز جامعه ما به همدلی، به مسوولیت‌پذیری، به بردباری، به صبر، به مانند این چیزها احتیاج دارد. ما امروز در حال حرکت در یک مسیر بسیار مهم، پُرافتخار و خطیر هستیم؛ ما جامعه ایرانی، به سمت قلّه‌ای حرکت می‌کنیم و حرکت به سمت قلّه مراقبت لازم دارد، شرایطی لازم دارد؛ در جاده‌های صاف و آسفالت، آن مراقبت‌ها لزومی ندارد؛ امّا وقتی انسان دارد به سمت یک قله‌ای حرکت می‌کند مراقبت‌هایی لازم است. امروز جامعه ما، کشور ما، مردم ما، احتیاج دارند به این خصوصیات: با هم صبر کنیم، با هم بردبار باشیم، با هم مهربان باشیم، با شفقّت باشیم، به هم کمک کنیم. البته جبلت ایرانی و ریشه‌های اخلاقی ایرانی مسلمان همین‌هاست. خب، شما دیدید در قضایا و بلایای طبیعی‌ای که پیش می‌آید مردم چطور با دل‌وجان می‌روند، حرکت می‌کنند؛ بله، این‌ها هست، [اما] باید ترویج شود، باید توسعه پیدا کند.»
این چهار گفتمان به نظر می‌رسد در سال‌۹۹ نیز مورد توجه قرار‌گیرد. مخصوصاً آنکه حداقل در ماه‌های نخست آن، کشور همچنان درگیر ویروس کرونا خواهد بود و مسوولان و جامعه ایران چاره‌ای ندارند جز آنکه خود را آماده مواجهه با آن، و حوادث دیگر کنند.

شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه صبح نو،تاریخ انتشار:24اسفند1398،کد خبر:36600،sobhe-no.ir

اخبار مرتبط
خواندنیها-دانستنیها
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار
پربازدیدترین
پربحث ترین
پرطرفدارترین