شعار سال: حدود ۲ ماه پیش وقتی نتایج انتخابات مجلس یازدهم هنوز خبر داغ رسانهها بود و اصولگرایان، اگرچه خود میدانستند در «انتخاباتی بیرقیب انتخاباتی» پیروز میدان شدهاند، اما سعی داشتند به هر ضرب و زور به جشن پیروزی کمرمقشان، شور و حالی تزریق کنند، برخی ناظران و تحلیلگران گمان میکردند، مجلسی با ترکیبی چنین یکدست که تقریبا به تمامی در اختیار دستراستیها قرار گرفته، محل رقابتهای پارلمانی نخواهد بود. ناظران و تحلیلگرانی که محمدباقر قالیباف، سرلیست اصولگرایان پایتخت را رییس بیبروبرگرد مجلس یازدهم میخواندند و تصورشان این بود دیگر کرسیهای کلیدی این دوره هم با کمترین تنش و جنجال در آرامشی کمنظیر میان این اصولگرای دانهدرشت و آن دیگری تقسیم میشود و این میان کسی هم نیست در این «توافق بر سر تقسیم مناصب» خللی وارد کند.
تکرار رقابت برادران؟
اوضاع، اما این طور نبود. چنانکه اوضاع نسبتا مشابه در آستانه مجالس هفتم، هشتم و نهم هم این طور نبود. مجالسی که با اکثریت اصولگرایان تشکیل شد و مثلا دوره هشتم، وقتی انتظار میرفت حدادعادل، رییس دوره هفتم بیدردسر وارد ساختمان «بهارستان» تازه تاسیس آن روزها شود و مستقیم به سوی راس هرم قدرت حرکت کند و بر کرسی ریاست صحن سبز تکیه بزند، ناگهان عزتالله یوسفیانملا، قاضی سابق و یکی از نمایندگان اصولگرای آن دوره، نامی به جز حدادعادل را به عنوان گزینه ریاست به زبان آورد تا معلوم شود تداوم ریاست برای سیاستمدار شاعرمسلک اصولگرایان، رویایی بیش نبوده و دور، دور علی لاریجانی، فیلسوف اصولگراست. دوره نهم هم اوضاع به همین شکل پیش رفت. آن زمان هم اگرچه کمتر ناظری به درستی در تداوم ریاست لاریجانی تردید داشت، اما برخلاف انتظارها، رقابت برای دو کرسی کلیدی نواب رییس و بیش از آن ۱۳ کرسی کلیدی روسای کمیسیونهای تخصصی به رقابتی جدی و در مواردی سخت و نفسگیر تبدیل شد. حالا در آستانه دوره یازدهم هم ظاهرا وضع و اوضاع اصولگرایان راه یافته به پارلمان، شبیه به همان ۳ دورهای است که آنها به طور پیاپی، صاحب اکثریت کرسیهای پارلمان بودند، اما رقابت درونگروهی و جدال این طیف و آن طیف جناح راست بعضا بیش از رقابت با گزینههای منتسب به جناح چپ برایشان دردسرساز شد. حالا البته شانس اصلی همچنان محمدباقر قالیباف، شهردار پیشین پایتخت است که از قضا همین دیروز در جمع کنشگران اجتماعی اسلامشهر از «وحدت» سخن گفته و به شهردار فعلی تهران کنایه زده که بلد نیست مثل او کار اجرایی کند و پروژههای عمرانی و ساخت و ساز اتوبان و بزرگراه را یکی بعد از دیگری زمین بزند. طوری که بنابر ادعای او، «کار به جایی رسیده که مردم میگویند اتوبان جدید نخواستیم، اگر همین چالههای اتوبانها را پُر کنید، هنر کردهاید!» جالب اینکه همین دیروز روحالله حسینیان از چهرههای شاخص جبهه پایداری از احتمال تلاش قالیباف برای ورود به «پاستور ۱۴۰۰» و ترک نابهنگام «بهارستان ۹۸» در میانه راه، «قباحتزدایی» کرد و گفت او مرد عمل و اجراییات است؛ پس از اگر قصد کاندیداتوری مجدد کرد، اشکالی بر او وارد نیست. هر چند همزمان علی خضریان، منتخب عضو جبهه پایداری تهران در همین دوره یازدهم در یادداشتی که در کانال جبهه پایداری منتشر شد، مقابل دیدگاه حسینیان، پیرمرد پایداریچی ایستاد و گفت، قرار نیست به کسی رای بدهند که دو سال نشده، ترک تعهد کند.
قالیباف و نطق پیش از مجلس!
این میان، اما قالیباف که از هماکنون در مقام رییس مجلس نطق میکند، گفته که «مجلس متعلق به همه است» و «باید صدای همه در مجلس شنیده شود.»؛ شاید پاسخی به اصولگرایانی که سالها به ریاست علی لاریجانی در مجلس انتقاد داشتند و از قضا این اواخر با تشدید انتقادهای خود، چنانچه اخیرا از الیاس نادران خواندیم، مجلس شورای اسلامی را «مجلس لاریجانی» توصیف کرده و خواهان «تغییر رسم لاریجانی» در پارلمان شدند. او همچنین شاید آنجا که از «ورود نیروهای جوانتر و با انگیزهتر به مجلس» استقبال کرده و گفته که «نفس ورود این تعداد جوان متخصص با انگیزه به مجلس یازدهم مبارک و مفید است» به نحوی خود را در مقام رییس مجلس آینده تصور کرده؛ به خصوص وقتی در ادامه گفته: «این مدتی که با تعداد زیادی از نمایندگان منتخب جلسه داشتم، دیدم که واقعا برای کار کردن انگیزه و برنامه دارند.» قالیباف مشخصا تاکید کرده که «اکنون زمان آن است که جوانان با تکیه و ایمان به آرمانهای انقلاب اسلامی، نهادهای برآمده از جمهوری اسلامی نظیر مجلس شورای اسلامی را جانی تازه بخشند و هر چه بیشتر در مسیر آرمانهای انقلاب قرار دهند.»
همه مردان رییس مجلس
اما میدان بازی رقابت ریاست مجلس یازدهم، آنقدرها هم که در بین سطور گفتههای اخیر قالیباف به نظر میرسد، ساده و خالی از چالش نیست و واقعیت این بازی هم از این مهم حکایت دارد که به جز شهردار اسبق پایتخت، دستکم میتوان به تعداد انگشتان یک دست گزینه ریاست در این مجلس شمرد. هر چند اگر کمی وسواس را کنار بگذاریم، بعید نیست ناچار شویم از انگشتان دست دیگرمان که هیچ حتی از دستان دوستان و آشنایان هم برای شمارش گزینههای ریاست استفاده کنیم. با همان وسواس و دقت مضاعف، اما دستکم علی نیکزاد، مصطفی میرسلیم، شمسالدین حسینی و حتی حمیدرضا حاجیبابایی و فریدون عباسی را نمیتوان نادیده گرفت. اگرچه برخی از گزینهها به واقع شانس چندانی برای تصاحب این کرسی پرمتقاضی ندارند، اما دستکم دو نفر از این جمع رسما اعلام کاندیداتوری کرده و گفتهاند که قصد کناره گیری به نفع هیچکدام از رقبای اصلی را هم ندارند.
هشدار مستقلین
اما بازی ریاست، ظاهرا تنها بازی اصولگرایان نیست. این احتمال را حالا به ویژه وقتی باید جدیتر در نظر گرفت که نگاهی بیندازیم به حساب کاربری حسامالدین آشنا در توییتر و مشخصا آخرین توییتهای او. آنجا که مشاور رییسجمهوری و ازجمله سیاستمداران اعتدالی در یکی از سرراستترین و صریحترین اظهارنظرهای توییتری خود در سالهای اخیر ذیل عبارت «هشدار» نوشت: «در جریان انتخاب هیات رییسه و کمیسیونهای دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی، کینه بهاریها برنده نهایی رقابت تنگاتنگ نواصولگرایان با یکدیگر است. جهتگیری فراکسیون اعتدالیون در تعیین تکلیف ریاست مجلس کاملا نقشآفرین است.» این توییت، اما وقتی از اهمیتی دوچندان برخوردار میشود که پس از بستن صفحه توییتر آشنا، صفحه اصلی سرویس سیاسی ایرنا، خبرگزاری رسمی دولت را برانداز کنیم. آنجا که از قول چهرهای نسبتا ناشناس به عنوان تیتر اصلی آمده: «فراکسیون مستقلین مجلس در حال شکلگیری است».
یک اقلیت رویایی
شهریار حیدری که در کارنامه سیاسی خود سابقه تصدی مدیریت کل دفتر امور مرزی وزارت کشور دولت دوازدهم را هم دارد، صاحب این تصویر نسبتا ناشناس است که ۱۸ روز مانده به آغاز به کار مجلس یازدهم و البته به عنوان منتخب قصرشیرین در مجلس یازدهم- نه یک مقام دولتی- به خبرگزاری دولت گفته: «۱۶ اصلاحطلب و ۶۰ مستقل راه یافته به مجلس میتوانند، فراکسیون قوی و تاثیرگذاری در مجلس تشکیل دهند.» او همچنین با اشاره به فعالیت طیفهای مختلف برای انتخاب ریاست مجلس یازدهم و جایگاه اصلاحطلبان و مستقلین در این دوره معتقد است: «هر چند در مجلس یک نفر هم موثر است، اما تعداد اصلاحطلبان منتخب در حدی نیست که فراکسیون جداگانهای تشکیل دهند.» حیدری که تاکید دارد به صورت مستقل راهی میدان رقابت انتخابات دوره یازدهم مجلس شده، گفته است: «اصلاحطلبان که ۱۶ نفرند، میتوانند بهاتفاق مستقلین فراکسیونی قوی تشکیل دهند؛ چون فراکسیون ۱۶ نفره از اصلاحطلبان به تنهایی سهمی از نواب رییس هم به دست نمیآورند.» اشارهای ضمنی به اینکه سقف بلندپروازی مستقلین آنقدر هم کوتاه نیست و این طور که پیداست او و گروهی از همفکرانش میخواهند دستکم یکی از دو کرسی کلیدی نواب رییس دوره یازدهم را از آن خود کنند. سمتهایی که البته تا دلتان بخواهد، متقاضی و کاندیدا دارد.
تکرار «پاستور ۹۲» در «بهارستان»
با این حال، اما دست این مستقلین و اصلاحطلبانی که بعید نیست به واقع با آنها در یک فراکسیون اجماع کنند، چندان هم خالی نیست. به بیان دیگر آنها برگ برندهای دارند که از قضا رقبای پرتعداد اصولگرایشان از آن بینصیبند و آن برگ برنده، گزینهای نیست مگر همین «اقلیت»؛ اقلیتی که اگرچه روی کاغذ تنها به درد شکست میخورد، اما گاهی وقتی وارد میدان رقابتهای درونپارلمانی شود همین نقطه ضعف میتواند زمینهساز پیروزی و توفیق شود. به هر حال اگرچه اصولگرایان اکثریت کرسیهای «بهارستان» را در اختیار دارند، اما به همین میزان هم در این جمع اکثریتیشان، مدعی دارند و همین تعدد مدعیان است که به مثابه «مهمترین دشمن وحدت» میتواند زمینهساز شکست آنها برابر اقلیت نسبتا یکدست رقیب شود. تاکتیکی که حالا آشنا، مشاور حسن روحانی درحالی از آن سخن گفته که ۶، ۷ سال پیش در آستانه انتخابات ریاستجمهوری دوره یازدهم همین تاکتیک بود که «شیخ اعتدال» را راهی «پاستور» کرد. وقتی عارف به نفع روحانی کنار کشید و آنگاه روحانی یک تنه به جنگ کاندیداهای متعدد اصولگرا رفت و پیروز میدان خارج شد.
شعار سال،با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از روزنامه اعتماد، کد خبر:147071، تاریخ انتشار: 20 اردیبهشت 1399، www.etemadnewspaper.ir