
شعار سال: بعد از عبور از بهشت زهرای تهران وارد شهر قدیمی کهریزک میشوم. کهریزک را که میشناسید؟ مثلا ایستگاه مترو کهریزک، آسایشگاه سالمندان کهریزک، بازداشتگاه غیرقانونی کهریزک (که بسته شد)؛ دفن زبالههای تهران در کهریزک و... (به قول اعضای شورای شهر کهریزک تهرانیها حق مطلب را ادا کردند و هرچه نام نیک بود به این شهر تاریخی برچسب زدند)، اما کهریزک را میتوان با نخستین کارخانه قند خاورمیانه؛ خانه فخرالدوله و زمین حاصلخیزش هم شناخت.
در این گزارش، روایت ما از جذابیتهای باستان شناسی کهریزک سخنی نمیگوییم بلکه گفتگویی داریم با یک غسال قدیمی بهشت زهرا (س). البته ناگفته نماند که به دلیل نزدیکی این شهر به گورستان پایتخت بسیاری از کارکنان بهشت زهرای تهران در کهریزک و شهرهای اطراف مانند حسن آباد و شهرری و باقرشهر ساکن اند.
آدرس منزل غسال سرراست بود. به محل مورد نظر که رسیدم زنگ خانه آقا صفر را زدم. بگذارید کمی در مورد آقا صفر برایتان بگویم. نامش صفر آزادی نژاد است؛ متولد ۱۳۱۸ از شهر یزد که به قول مردهای سختکوش قدیمی از ساعت ۷ صبح از همه زودتر سرکارش حاضر شده و هیچ وقت هم تاخیر نداشته است. آقا صفر داستان ما ۱۴ ساله بود که به تهران آمد و در منطقه کهریزک در یک گاوداری مشغول به کار شد. بعد هم در سن ۲۴ سالگی با دختری به نام فاطمه آشنا شده و با مهریه ۲ هزار تومان تشکیل خانواده داد و الان هم ۲ پسر و یک دختر و ۸ نوه دارد. آقا صفر که این روزها به قول پسرش محسن بیشتر میخوابد سال ۱۳۵۳ به عنوان کارگر غسالخانه وارد بزرگترین گورستان پایتخت میشود.
بهشت زهرا (س) آن سالها ما را به نهضت سوادآموزی فرستاد
شاید تعجب کنید که چرا کارگر گاوداری وارد بهشت زهرا و آن هم غسال خانه شد؟ میگوید: مرد معتقدی هستم و نمازم ترک نشده و به من آموختند که یک مسلمان مستحب است که ۷ جنازه را به نحو احسن غسل دهد و این کار ۷۰ حسنه دارد. اولش برای ثواب و بعد خواستم غسال بمانم. سواد درست و حسابی نداشتم و بهشت زهرا (س) بعد از انقلاب ما را به کلاسهای نهضت سوادآموزی فرستاد و سواددار شدیم.
خلاصه اینکه کار آقا صفر حسابی گرفت و سخت مشغول کار شد و به قول معروف رکورددار هم شد. میگوید در دوران انقلاب تا روزی ۳۰ جنازه هم غسل دادم. آقا صفر میگفت: یک غسال خوب باید اول نیت خالص داشته باشد. دوم اینکه اصلا و به هیچ وجه نباید از کارش بزند و باید طبق اصول شرعی میت را غسل دهد. آن زمان مردان میانسالی برای غسالی میآمدند و با عشق کار میکردیم، اما الان که بهشت زهرا (س) میروم جوان ۱۷ ساله دارد غسل میدهد! حالا اینکه اصول را رعایت میکند یا نه نمیدانم. بعدش هم شنیدم قرار است دستگاه مرده شور وارد کنند؟! والله اینطورش را نشنیده بودیم... مگر میشود مرده را دستگاه غسل دهد؟ مگر دستگاه میداند کجای میت چسب زخم دارد؟ کجای میت خوب تمیز نشده؟ کجای میت زخم است؟ من که اصلا قبول ندارم... و به عنوان یک فردی که ۳۱ سال غسال بودم میگویم که کار یک غسال شاید از خیلی افراد سختتر است.
بعد از اینکه ۲ استکان چای آورد کمی سکوت کرد و من هم سوالی نکردم، بعد گفت: یادش بخیر قدیم در روستاها وقتی فردی میمرد همسایهها یکی آب گرم درست میکرد. یکی دیگ میآورد و دیگری به دنبال غسال بود. یعنی گروهی دست به دست هم داده تا این مراسم به نحو احسن برگزار شود. حالا زمزمه مرده شوری مکانیزه دارند... جلل الخالق... به حق چیزهای نشنیده و ندیده!
ماجرای نامه آیت الله غیوری و توصیه به مدیر بهشت زهرا (س)
آقا صفر میگفت: شماره شناسنامه من یک است. اولین نفری بودم که صبح کارت میزدم. وقتی هم بانک میروم دستگاه میگوید شماره یک به باجه یک و آن من هستم! یعنی میخواستم همیشه در کارهایم یک یک باشم. بعد با بیان یک خاطره وارد غسالخانه آقا صفر در ۳۵ سال قبل شدیم. گفت: یک بار یکی از نزدیکان آیت الله غیوری نماینده، ولی فقیه به رحمت خدا رفت و میت را برای غسل روی سنگ خواباندند. خود مرحوم آیت الله غیوری کنارم ایستاده بود و من هم بدون توجه کارم را انجام دادم. وقتی تمام شد، گفتم: دقیق انجام شد؟ آقای غیوری من را بوسیدند و گفتند: عالی بود... و بعد خواست به عنوان انعام به من مبلغی دهد که قبول نکردم. بعد از چند روز آقای غیوری نامهای به دفتر ریاست بهشت زهرای تهران نوشت که در آن آمده بود، آقای صفر آزادی نژاد به دلیل ویژگیها و دقت و سلامتی که دارد بهتر است به عنوان مسئول و ناظر غسالخانه فعالیت داشته باشد و من به مدت ۱۳ سال مسئول شدم.
سر در بهشت زهرا (س) نوشته بودند: موتوریها خوش آمدید!
آقاصفر درست در دورانی غسال بهشت زهرای تهران بود که شهدای زیادی از تظاهراتهای انقلابی (پیش از انقلاب) و بعد از آن شهدای دفاع مقدس به غسالخانه منتقل میشدند. میگفت: در فاجعه خونین ۱۷ شهریور آنقدر شهید آوردند که ۲۴ ساعت اصلا خانه نرفتم و شبانه روزی غسل و کفن میکردیم. وقتی هم حکومت نظامی میشد کشتهها را بهشت زهرا (س) میآوردند. آن زمان ۳ نفر بودیم و ۴ سنگ ویژه شستشوی میت داشتیم. تقریبا روزی ۵۰ تا ۶۰ مورد غسل میدادیم. البته تمام میتها شهدا نبودند و بعد از انقلاب هم کمی تعداد مردهها بیشتر شد به نحوی که مردم در سر در بهشت زهرا (س) نوشته بودند موتوریها خوش آمدید! یعنی خیلی مرگ موتورسوارها زیاد بود.
وقتی که رئیس جمهور وقت و رئیس وقت قوه قضائیه را غسل دادم
همراه با خاطرات آقا صفر به دوران اول انقلاب و دفاع مقدس رفتیم. سالهایی که غسالخانه بهشت زهرای تهران پذیرای دهها هزار شهید بود. میگفت:، چون مسئول غسالخانه بودم ترجیح میدادم برخی شهدای بزرگ را خودم غسل دهم. مثلا شهید بهشتی، شهید صیاد شیرازی، شهید کلاهدوز، شهید رجایی، شهید پلارک، شهید چمران و خیلیهای دیگر که یادم رفته است. این خاطرات و روایات آقا صفر نام غسال شهدا را در ذهن تمام ایرانیان ثبت میکند و برای هر شهیدی به پیوست خاطرهای دارد. از تیمم پیکر سوخته شهید رجایی رئیس جمهور وقت ایران تا غسل سخت شهید صیاد شیرازی.
با او مرور میکنیم که چه شهدایی غسل و کفن دارند و چه شهدایی ندارند و او میگوید طبق فتواها شهدایی که در معرکه جنگ کشته شوند غسل ندارند، ولی آنها که خارج از میدان جنگ شهید شوند گرچه واقعا شهیدند، اما باید آنها را غسل و کفن کرد و کسانی که معلوم نیست که قبلا جان داده اند یا بعد از رسیدن به بالینشان از دنیا رفته اند باید آنها را غسل و کفن داد.
شهردار وقت تهران را غسل دادم
نکته دیگر در خاطرات آقا صفر این بود که شهردار سابق تهران «نیک پی» را هم غسل داده بود و همچنین از غسل آقای توسلی مدیر اسبق بهشت زهرا (س) هم صحبت کرد و گفت: خود آقای مدیر وصیت کرده بود من او را غسل دهم.
غسالها افسرده نیستند
از او سوال کردم این موضوع صحت داره که میگویند اغلب غسالها آدمهای افسرده یا کمی مضطرب هستند که در پاسخ گفت: اصلا چنین چیزی درست نیست. آدم مرده مثل انسان زندهای است که خوابیده است.
۱.۵ میلیون حقوق بازنشستگی میگیرم
از او با شوخی سوال کردم حقوق ثابت میگرفتید یا نفری حساب میکردند که با خنده پاسخ داد: بعد از ۳۱ سال و ۲۶ روز خدمت با حقوق ۷۰۰ هزار تومان بازنشسته شدم و با همین حقوق بازنشستگی گذران عمر کردم. الان هم حقوقم به ۱.۵ میلیون تومان رسیده و غیر از آن درآمد دیگری ندارم. مدیر بهشت زهرا (س) گاهی برخی مهمانان خود را برای قدیمیترین کارمند و غسالش راهی خانه ما میکند و من هم پذیرا هستم، اما برای فرزندانم کاری انجام ندادند. خودم هم از بیکاری یا در خانه خواب هستم و یا در پارک قدم میزنم. دلم هم که برای بهشت زهرا تنگ میشود به غسالخانه سر میزنم.
غسال شهدا میگوید: در این زمانه ناجوانمرد تنها دعایتان این باشد که دستتان را جلوی نامردان دراز نکنید. من در این ۳۱ سال خدمت با وجود اینکه حقوقم کم بود، اما دستم را جلوی فردی دراز نکرده و شیرینی هم نگرفتم.
بزرگترین آرزویم هم این است که قرض نداشته باشم و بعد غزل خداحافظی را از این دنیای فانی بخوانم. وصیت کردم یکی از رفقای قدیمی ام به نام حسین کولیوند مرا غسل و کفن کند.
واکنش غسال شهدا به ۲ گزارش
داستان گزارشهایی که گرفته بودم را برای آقا صفر تعریف کردم. هم در مورد مردگان فشن در بهشت زهرای تهران و هم بازار کفن فروشی و وقتی عکسها را دید گفت: عکس زن اصلا نباید روی سنگ قبر حکاکی شود. این کارها دیگر چیست که مد شده به خدا گناه دارد. بعد هم در مورد کفن گفت: ۶ تیکه و هفت تیکه دیگر چه صیغه است؟ میت ۳ تیکه کفن دارد. سراسری و پیراهن و لنگ و برای زنان هم یک پارچه برای پیشانی و سر؛ عقیق هم اگر خانواده میت میدادند زیر زبان میگذاشتیم. برخی هم آب زمزم میدادند که روی صورت میت میریختیم و خودم هم آب زمزم دارم. گاهی هم خانواده میت میخواستند با تربت امام حسین (ع) روی سینه میت بنویسیم که این کار را میکردیم.
پی نوشت یک مصاحبه
هیچ وقت مستقیم به دوربین تلفن همراهم خیره نشد... سرش در طول مصاحبه بیشتر پایین بود و زمین را نگاه میکرد.... مهمان نواز بود و نام تمام خبرنگارهایی که در طول ۳۶ سال با او مصاحبه کرده بودند یادش بود. به من گفت: سلام من را به آقای متقیان، آقای ایمانی، خانم اکرم مظفری و سارا آقارضایی خبرنگارانی که با من مصاحبه داشتند برسانید. شما هم تنها خبرنگاری هستید که برای دومین بار هم را میبینیم. وقتی مصاحبه تمام میشود اصلا روزنامه و مجله را نشان خودم نمیدهند و من دلخور هستم. نگران بود که چرا غسالخانه قدیمی را خراب کردند، چون آنجا میتواند موزه باشد. خیلی افتخار میکرد که در سال ۱۳۸۷ قالیباف او را به عنوان کارگر نمونه انتخاب کرده است و بعد هم وقتی سوال کردم دوست داری به سر کار برگردی، گفت: خیلی دوست دارم... تاریخ دقیق شروع و پایان کارش را میدانست و میگفت «۵۳.۱.۱ وارد بهشت زهرا (س) شدم و ۸۳.۷.۱ بازنشست شدم». در طول مصاحبه چای ۲ بار سرد شد و دوباره برای من چای ریخت.
با اندکی تلخیص و اضافات بر گرفته از خبرگزاری مهر ، تاریخ انتشار: 30 دی 1399 ، کدخبر: 3029308 ، www.mehrnews.com